چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۶۳۲۱) حکم بلند کردن دست‌ها در دعا بعد از هر نماز چیست؟

(۶۳۲۱) سوال: حکم بلند کردن دست‌ها در دعا بعد از هر نماز چیست؟ آیا این کار بدعت است؟

جواب:

بلند کردن دست‌ها هنگام دعا از آداب دعا و از اسباب اجابت آن است، چنان‌که رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم فرمودند: «أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّ اللَّهَ طَيِّبٌ لَا يَقْبَلُ إِلَّا طَيِّبًا، وَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَ الْمُؤْمِنِينَ بِمَا أَمَرَ بِهِ الْمُرْسَلِينَ، فَقَالَ: {يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ} [المؤمنون: ۵۱]، وَقَالَ: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ} [البقرة: ۱۷۲]، ثُمَّ ذَكَرَ الرَّجُلَ يُطِيلُ السَّفَرَ أَشْعَثَ أَغْبَرَ يَمُدُّ يَدَيْهِ إِلَى السَّمَاءِ: يَا رَبِّ يَا رَبِّ، وَمَطْعَمُهُ حَرَامٌ، وَمَشْرَبُهُ حَرَامٌ، وَمَلْبَسُهُ حَرَامٌ، وَغُذِيَ بِالْحَرَامِ، فَأَنَّى يُسْتَجَابُ لِذَلِكَ» : (ای مردم الله پاک است و فقط پاکيزه را می پذيرد، الله به مؤمنان همان دستوری را داده که به پيامبران داده است؛ چنانکه می‌فرمايد: «ای پيامبران، از نعمت های پاکی که نصيب‌تان کرده ايم، بخوريد و کارهای شايسته انجام دهيد؛ همانا من به کردارتان دانا هستم» و می‌‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیِ شما کرده‌ایم بخورید» سپس درباره‌ی شخصی سخن گفت که سفری طولانی کرده و ژوليده موی و غبارآلود است؛ دستانش را به سوی آسمان بلند می‌کند و می‌گويد: پروردگارا، پروردگارا؛ درحالی که آب و غذا و لباسش (از مال) حرام بوده و با حرام تغذيه شده است؛ چگونه دعای چنين شخصی پذيرفته می‌شود؟) این نشان می‌دهد که بلند کردن دست‌ها از آداب دعا و اسباب اجابت است.
بر این اساس، اصل در دعا آن است که سنت می‌باشد انسان دست‌هایش را بلند کند، مگر در مواردی که دلیلی برخلاف آن وارد شده باشد، پس زمانی که دلیل بر خلاف آن دلالت دهد، دست در دعا بالا برده نمی‌شود، از جمله مواردی که دلیلی برخلاف آن وارد شده، خطبه‌ی جمعه است؛ زیرا در خطبه‌ی جمعه دست‌ها بلند نمی‌شوند، نه از طرف امام و نه از طرف شنوندگان، مگر در حالت استسقاء (طلب باران) یا استصحاء (درخواست قطع باران)، که از رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم ثابت شده است که در حال خطبه دست‌هایش را بلند کرد و گفت: «اللَّهُمَّ أَغِثْنَا، اللَّهُمَّ أَغِثْنَا، اللَّهُمَّ أَغِثْنَا» : «بار الهی، بر ما باران نازل فرما؛ بار الهی، بر ما باران نازل فرما؛ بار الهی، بر ما باران نازل فرما» و صحابه نیز دست‌های خود را با او بلند کردند، همچنین در استصحاء نیز ثابت است که وقتی مردی نزد رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم آمد شکایت کرد که باران بناها را خراب کرده و مال‌ها را غرق نموده است، دست‌هایش را در حال خطبه جمعه بلند کرد و گفت: «اللَّهُمَّ حَوَالَيْنَا وَلا عَلَيْنَا, اللَّهُمَّ على الآكَامِ وَالظِّرَابِ وَبُطُونِ الأَوْدِيَةِ وَمَنَابِتِ الشَّجَر» : «بارالهی اين باران را بر اطراف مدينه نازل فرما نه بر خود مدينه؛ بار الهی، آن را بر کوه ها و تپه ها و در دل دره ها و محل رويش درختان نازل فرما».
اما اگر امام در خطبه‌ی جمعه دعایی غیر از استسقاء یا استصحاء بخواند، نباید دست را بلند کند، برای همین صحابه بر بِشر بن مروان انکار کردند که در خطبه‌ی جمعه دست‌هایش را بلند کرد و گفتند: “قَبَّحَ اللَّهُ هَاتَيْنِ الْيَدَيْنِ” : (الله این دو دست را قبیح گرداند)؛ پس او را از این کار نهی کردند.
از جمله مواضعی که ظاهر آن، عدم بلند کردن دست‌هاست، دعا در نماز میان دو سجده و دعا در آخر تشهد است.

اما دعای قنوت، دست‌ها در آن بلند می‌شوند، زیرا این از عمر بن خطاب نقل شده است.
اما درباره‌ی دعا بعد از نماز، ما می‌گوییم: اصل آن است که بعد از نماز دعایی نیست و (جایگاه) دعا، قبل از سلام در نماز است؛ زیرا رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم هنگامی که تشهد را در حدیث ابن مسعود رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ ذکر کردند، فرمودند: «ثُمَّ يَتَخَيَّرُ مِنَ الدُّعَاءِ أَعْجَبَهُ إِلَيْهِ، فَيَدْعُو» : (سپس از میان دعاها، آن‌چه را که نیکوتر می‌داند، برمی‌گزیند، و با آن دعا می‌کند) پس دعا قبل از سلام دادن است؛ تا وقتی که در برابر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَى هستی و با پروردگارت مناجات می‌کنی، این حالت برای اجابت دعا نزدیک‌تر است نسبت به وقتی که پس از پایان نماز دعا می‌کنی؛ زیرا وقتی انسان نمازش را تمام کرد، مناجات میان او و پروردگارش قطع می‌شود، و بدون شک دعای انسان در حال مناجات با الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَى به اجابت نزدیک‌تر است از دعایی که بعد از قطع مناجات صورت بگیرد حتی شیخ الإسلام ابن تیمیه رَحِمَهُ‌الله گفته است: آنچه رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم به معاذ بن جبل رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ سفارش کرد، آن‌گاه که فرمود: «أُوصِيكَ يَا مُعَاذُ، لَا تَدَعَنَّ فِي دُبُرِ كُلِّ صَلَاةٍ تَقُولُ: اللَّهُمَّ أَعِنِّي عَلَى ذِكْرِكَ وَشُكْرِكَ وَحُسْنِ عِبَادَتِكَ» : (ای معاذ، تو را سفارش می‌کنم که پس از هیچ نمازی این دعا را ترک مکن: بارالهی، مرا بر یاد خود، شکرگزاری از تو، و نیکو انجام دادن عبادتت یاری فرما)، مقصودش دعایی است که قبل از سلام در پایان نماز خوانده می‌شود؛ زیرا مقصود از «دُبُر الصلاة» آخر نماز است، چراکه دُبُر هر چیزی به معنی پایان آن است، برای نمونه گفته می‌شود: دُبُر حیوان یعنی قسمت عقب آن؛ بنابراین نظر شیخ الإسلام ابن تیمیه رَحِمَهُ‌الله که دعا در پایان نماز قبل از سلام می‌باشد، دیدگاه راجح‌تری است.
بر این اساس می‌گوییم: آنچه مقید به «دُبُر الصلاة» است، اگر ذکر باشد، زمان آن بعد از سلام است؛ و اگر دعا باشد، زمان آن قبل از سلام است، پس حدیث معاذ بن جبل رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ مربوط به دعایی است که قبل از سلام و در پایان نماز خوانده می‌شود؛ ولی تسبیح و تحمید و تکبیر که به «دُبُر الصلاة» مقید شده‌اند، بعد از سلام گفته می‌شوند، زیرا ذکر هستند و الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَى فرموده است: {فَإِذَا قَضَیۡتُمُ ٱلصَّلَوٰةَ فَٱذۡكُرُوا۟ ٱللَّهَ قِیَـٰمࣰا وَقُعُودࣰا وَعَلَىٰ جُنُوبِكُمۡ} [سوره النساء: ۱۰۳]: (چون نماز را به پایان رساندید، الله را [در همه حال،] ایستاده و نشسته و بر پهلو خفته [= خوابیده] یاد کنید).
پس محل ذکر بعد از سلام است؛ بنابراین اگر ذکری به «دُبُر الصلاة» مقید شده باشد، بعد از سلام است؛ و محل دعا، پیش از سلام در پایان تشهد است، بنا بر حدیث ابن مسعود رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ که پیش‌تر ذکر شد، پس آنچه از دعا به «دُبُر الصلاة» مقید شده، مقصودش پیش از سلام است.
اما آنچه برخی مردم به آن عادت دارند که وقتی از نماز فرض یا نافله سلام می‌دهند، همیشه دست‌های خود را بلند می‌کنند، بدون شک این از سنت رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم نیست و اگر کسی این عمل را وسیله‌ای برای تقرب به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَى قرار دهد، و این مکان را به‌صورت خاص جایگاه همیشگی آن قرار دهد، بی‌تردید بدعت است و شایسته است انسان از آن پرهیز کند اما اگر گاهی دعا کرد و پس از نماز فرض یا نافله دست‌هایش را بلند کرد، امید است که اشکالی نداشته باشد؛ زیرا تفاوت هست بین اموری که مستمر و دائم انجام می‌گیرد و شخص آن را به‌صورت سنت درمی‌آورد، و بین امور اتفاقی که گاه‌به‌گاه و عارضی پیش است، امور عارضی ممکن است از آن گذشته شود، برخلاف اموری که همواره انجام می‌شود، که در این صورت باید ثابت شده باشد که سنت است.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: ما حكم رفع اليدين في الدعاء بعد كل صلاة؟ هل يعتبر بدعة؟

فأجاب -رحمه الله تعالى-: رفع اليدين بالدعاء من أسباب إجابة الدعاء، ومن آداب الدعاء، كقول النبي عليه الصلاة والسلام: «إِنَّ رَبَّكُمْ -تبَارَكَ وَتَعَالَ – حَبِيٌّ كَرِيمٌ، يَسْتَحْيِي مِنْ عَبْدِهِ إِذَا رَفَعَ يَدَيْهِ إِلَيْهِ، أَنْ يَرُدَّهُمَا صفرا». ولأن النبي صلى الله عليه وسلم قال: «أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّ اللَّهَ طَيِّبٌ لَا يَقْبَلُ إِلَّا طَيِّبًا، وَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَ الْمُؤْمِنِينَ بِمَا أَمَرَ بِهِ الْمُرْسَلِينَ، فَقَالَ ﴿ يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ﴾ [المؤمنون: ٥١] وَقَالَ ﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ ﴾ [البقرة: ١٧٢] ثُمَّ ذَكَرَ الرَّجُلَ يُطِيلُ السَّفَرَ أَشْعَثَ أَغْبَرَ، يَمُدُّ يَدَيْهِ إِلَى السَّمَاءِ، يَا رَبِّ، يَا رَبِّ، وَمَطْعَمُهُ حَرَامٌ، وَمَشْرَبُهُ حَرَامٌ، وَمَلْبَسُهُ حَرَامٌ، وَغُذِيَ بِالْحَرَامِ، فَأَنَّى يُسْتَجَابُ لِذَلِكَ؟».

وهذا يدل على أن رفع اليدين في الدعاء من آداب الدعاء، ومن أسباب الإجابة.

وعلى هذا، فالأصل أنه يُسَنُّ لكل من دعا الله -عز وجل- أن يرفع يديه، إلا ما دل الدليل على خلافه، فمما دل الدليل على خلافه، وأنه لا يرفع يديه في الدعاء، الدعاء في خطبة الجمعة، فإن الدعاء في خطبة الجمعة لا ترفع فيه الأيدي، لا من الإمام، ولا من المستمعين للخطبة، إلا في حال الاستسقاء، فإنه ثبت عن النبي صلى الله عليه وسلم أنه رفع يديه، وهو يخطب يقول: «اللَّهُمَّ أَغِثْنَا، اللَّهُمَّ أَغِثْنَا، اللَّهُمَّ أَغِثْنَا». ورفع الصحابة أيديهم معه، وكذلك في الاستصحاء، فإنه ثبت عن النبي صلى الله عليه وسلم حين جاءه الرجل يشكو إليه أن المطر هدم البناء، وأغرق المال، رفع يديه وهو يخطب الناس يوم الجمعة فقال: «اللهُمَّ حَوْلَنَا وَلَا عَلَيْنَا، اللهُمَّ عَلَى الْآكَامِ، وَالظُّرَابِ، وَبُطُونِ الْأَوْدِيَةِ، وَمَنَابِتِ الشَّجَرِ».

أما إذا دعا في خطبة الجمعة بغير ذلك، فإنه لا يرفع يديه، ولهذا أنكر الصحابة رضي الله عنهم على بشر بن مَرْوانَ حين دعا في خطبة الجمعة، ورفع يديه، وقالوا: قبح الله هاتين اليدين، فنهوه عن ذلك.

ومن المواضع التي لم يرد رفع اليدين فيها، بل الظاهر فيها عدم الرفع، الدعاء في الصلاة بين السجدتين، والدعاء في الصلاة في آخر التشهد.

وأما دعاء القنوت، فإنه ترفع فيه الأيدي، لأن ذلك جاء عن عمر بن الخطاب رضي الله عنه وأما الدعاء بعد الصلاة، فإننا نقول: الأصل أنه لا دعاء بعد الصلاة، وأن الدعاء إنما يكون قبل السلام، وذلك لأن النبي صلى الله عليه وسلم لما ذكر التشهد في حديث ابن مسعود قال: «ثُمَّ يَتَخَيَّرُ مِنَ الدُّعَاءِ أَعْجَبَهُ إِلَيْهِ، فَيَدْعُو».

فالدعاء إنما يكون قبل أن تسلم ما دمت بين يدي الله -عز وجل- تناجي ربك، فهذا أقرب إلى الإجابة مما لو دعوت بعد الانصراف من الصلاة، لأنه إذا انصرف الإنسان من صلاته، انقطعت المناجاة بينه وبين ربه، ولا شَكٍّ أن دعاءه حال المناجاة لربه عز وجل أقرب إلى الإجابة من الدعاء بعد انقطاع المناجاة، حتى إن شيخ الإسلام ابن تيمية رحمه الله قال: إن ما أوصى به النبي صلى الله عليه وسلم معاذ بن جبل حين قال له: «أُوصِيكَ يَا مُعَاذُ، لَا تَدَعَنَّ فِي دُبُرِ كُلِّ صَلَاةٍ تَقُولُ: اللَّهُمَّ أَعِنِّي عَلَى ذِكْرِكَ، وَشُكْرِكَ، وَحُسْنِ عِبَادَتِكَ». قَالَ: إِن هذا يكون قبل السلام في آخر الصلاة، وقال إن المراد بدبر الصلاة آخرها، لأن دبر كل شيء منه، ولهذا يقال: دُبُر الحيوان لمؤخره منه. وما ذهب إليه شيخ الإسلام رحمه الله من أن الدعاء إنما يكون قبل السلام في آخر الصلاة هو الأقرب.

وبناء على ذلك نقول: ما قيد يدبر الصلاة، فإن كان ذكرًا فَمَحِلُّه . السلام، وإن كان دعاء فَمَحِلُّه قبل السلام ، فيكون حديث معاذ بن جبل رضي الله عنه قبل السلام في آخر الصلاة، لأنه دعاء، ويكون التسبيح والتحميد، والتكبير المقيد بدبر الصلاة، يكون بعد السلام، لأنه ذكر ، وقد قال الله -تعالى- ﴿ فَإِذَا قَضَیۡتُمُ ٱلصَّلَوٰةَ فَٱذۡكُرُوا۟ ٱللَّهَ قِیَـٰمࣰا وَقُعُودࣰا وَعَلَىٰ جُنُوبِكُمۡ ﴾ [النساء: ١٠٣]. فمحل الذكر بعد السلام، فإذا وَرَد ذِكْر مُقَيَّد بدبر الصلاة، فإنه يكون بعد السلام، ومحل الدعاء قبل السلام في آخر التشهد، لحديث ابن مسعود الذي ذكرناه آنفًا، فيكون ما قيد بدبر الصلاة من الدعاء قبل السلام.

أما ما يعتاده بعض الناس من كونهم إذا سلموا من صلاة الفريضة، أو النافلة رفعوا أيديهم بصفة مستمرة، فهذا -بلا شك- ليس من السنة عن رسول الله صلى الله عليه وسلم واتخاذه قربة يتقرب بها الإنسان إلى ربه، ويجعل هذا المكان موضعا له على سبيل التقييد، لا شك أنه بدعة، وأنه ينبغي للإنسان أن يتجنبه، لكن لو دعا أحيانًا، ورفع يديه بعد النافلة، أو بعد الفريضة، فأرجو ألا يكون في ذلك بأس، لأنه فرق بين الأمور الراتبة التي يجعلها الإنسان سُنَّة يستمر فيها، وبين الأمور العارضة، فالأمور العارضة قد يتسامح فيها، بخلاف الأمور المستمرة الدائمة، فلا بد من ثبوت أنها سُنَّة.

مطالب مرتبط:

(۶۳۴۹) آیا آنچه به نام «دعای گرفتاری» معروف است، وارد شده؟

این دعایی که ذکر شد، نمی‌دانم در زمینه‌ی رفع گرفتاری وارد شده باشد اما واژه‌ی «الحَزن» در این دعا به معنای «سختی» است....

ادامه مطلب …

(۶۳۴۴) آیا خواندن سوره فاتحه در دعا، یا در پایان دعا جایز است؟

خواندن فاتحه پیش از دعا یا در پایان دعا بدعت است....

ادامه مطلب …

(۶۳۳۵) آیا برای فرزندی جایز است که برای پدرش در حالی مرده و نماز نمی‌خوانده است، دعا کند؟

جایز نیست این فرد برای پدرش که در حالی مرده که نماز را ترک می‌کرده دعا کند، زیرا ترک‌کننده‌ی نماز طبق نظر راجح کافری است...

ادامه مطلب …

(۶۳۰۸) آیا دعا و قرائت، نماز محسوب می‌شود؟

اگر فردی در انتظار غروب آفتاب نشسته باشد و در حال انتظار نماز مغرب دعا کند، امید به اجابت دعایش وجود دارد...

ادامه مطلب …

(۶۳۱۰) حکم دعا در هنگام اذان چیست؟

پیروی از مؤذن و پاسخ به اذان از دعا بهتر است...

ادامه مطلب …

(۶۳۲۸) حکم گفتن «بسم‌الله» در حمام هنگام وضو

اگر در داخل حمام قصد وضو گرفتن داشت، بسم الله کند، حتی اگر داخل حمام باشد، و در این کار اشکالی نیست...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه