چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۶۶۶۱) حکم گفتن دروغ گفتن بنا بر مصلحت

(۶۶۶۱) سوال: اگر که برای مصلحتی نیاز به دروغ باشد، حالت‌های دیگر بر حالت‌های سه‌گانه‌‌ای که در حدیث دلالت بر جایز بودن آن می‌دهد، قیاس گرفته می‌شود؟

جواب:

اولا حدیثی که در این‌باره وارد شده است برخی اهل علم آن را تأویل نموده‌اند و گفته‌اند مراد آن حقیقت دروغ نیست و دروغ در هیچ حالتی جایز نمی‌باشد و مراد حدیث توریة (توریه‌: گوینده لفظی را به کار می‌برد که یک معنای متبادر به ذهن دارد و یک معنای مخفی دور از ذهن که همان مراد است) است.

دوما: اگر فرض کردیم که مراد حدیث از دروغ، دروغ حقیقی است، حالت‌های دیگر بر آن قیاس گرفته نمی‌شود و نیازی به قیاس نداریم چون مادامی که قدرت تأویل را داریم و تأویل (ما را) از دروغ بی‌نیاز می‌سازد مثلا: اگر کسی درب خانه را زد و تو در خانه قرار داری و دوست نداری که درب را برای آن شخص باز کنی پس به خانواده‌ات بگو که بگویند: او موجود نیست؛ چگونه صحیح می‌باشد که او موجود نباشد در حالی که در خانه است؟ صحیح است که نیت او از گفتن: موجود نیست در مکانی غیر از مکانی که او در آن قرار دارد، باشد مثلا اگر فرض شود او در مجلس است، می‌گویند: او موجود نیست یعنی در اتاق نیست و اینگونه بدون دروغ گفتن مقصود حاصل می‌گردد و با تأویل نمودن (ما را)از دروغ گفتن بی‌نیاز می‌سازد و دیگر نیازی به دروغ نیست و انسان هرگاه نیت خود را برای الله  سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ خالص گرداند و صدق و راستی را دنبال کند، الله  سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ صدق را برای او میسر می‌کند و در حدیث از رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم آمده است که می‌‌فرماید: «وَإِنَّ الرَّجُلَ لَيَصْدُقُ حَتَّى يَكُونَ صِدِّيقًا»: (و مرد به راست‌گویی ادامه می‌دهد تا اینکه (به مقام) صدیق می‌رسد. (

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: الحالات الثلاث التي يجوز فيها الكذب، التي دَلّ عيها الحديث، هل يُقاس عليها غيرها إذا دعت إلى ذلك المصلحة؟

فأجاب رحمه الله تعالى: أولا: الحديث الوارد في هذا حمله بعض أهل العلم على التأويل، لا على حقيقة الكذب، وقال: إن الكذب لا يجوز بأي حال من الأحوال، والمراد بالكذب في الحديث التَّوْرِيَة.

ثانيًا إذا قدرنا أن المراد بالحديث الكذب الحقيقي، فإنه لا يقاس عليه غيره، ولسنا بحاجة إلى القياس، لأنه ما دام عندنا قدرة على التأويل، ففي التأويل مندوحة عن الكذب، مثال ذلك: لو أن أحدًا استأذن، يعني دَقَّ عليك الباب وأنت في البيت، ولا تُحِبُّ أن تفتح له، فقُل لأهلك: قولوا: إنه ليس موجود. وكيف يصح أن يقولوا: إنك لست موجودا وأنت في البيت؟ يصح بأن ينووا بقولهم: إنه ليس موجودا. أي في مكان آخر غير مكانه الذي هو فيه، فمثلا إذا قدر أنه في المجلس، يقولون: ليس موجودا. يعني ليس في الغرفة، وبذلك يحصل المقصود من غير كَذِب، ففي التأويل مندوحة عن الكذب، ولا حاجة أن يكذب، والإنسان إذا أخلص النية الله، وتحرّى الصدق يسر الله له الصدق، وفي الحديث عن النبي صلى الله عليه وسلم: «وَإِنَّ الرَّجُلَ لَيَصْدُقُ حَتَّى يَكُونَ صِدِّيقًا».

مطالب مرتبط:

(۶۶۸۷) آیا این کلام صحیح می‌باشد که بگویم: فرزند آدم حیوان ناطق است؟

الان در عرف مردم این کلمه دشنام و ناسزا محسوب می‌گردد و برای همین جایز نیست که انسان آن را به برادرش بگوید مخصوصا در مقام درگیری و ناراحتی زیرا در این صورت دشنام می‌باشد....

ادامه مطلب …

(۶۶۶۵) حکم لعنت کردن به پدر یا مادر کسی دیگر چیست؟

جایز نیست که به پدر و مادر شخصی لعنت بفرستد مخصوصا که این جنایت بر کسی می‌باشد که تعدی نکرده است لذا گناه پدر و مادر این شخص چیست که آن‌ها را لعنت کند؟....

ادامه مطلب …

(۶۶۵۱) حکم عادی شمردن دروغ و غیبت در مجالس

کم شرعی غیبت حرام بودن آن است بلکه از گناهان کبیره می‌باشد...

ادامه مطلب …

(۶۶۷۴) در نفس خود شخصی را با آنچه بدش می‌آید یاد کردم، آیا گناه‌کار هستم؟

این غیبت محسوب نمی‌گردد ولی اگر نفس در مورد برادر مسلمانی چیزی گفت بهتر آن است که جلوی آن را گرفت تا که این سخن قلبی به سخن زبانی ارتقا نیابد و از باب گمان بد به مسلمانی نباشد و اصل در فرد مسلمان عدالت است و به او گمان بد نمی‌رود....

ادامه مطلب …

(۶۶۸۳) حکم شرعی به‌ کاربردن تعبیر «حرام است» در سخنان روزمره

آن چیزی که وصف تحریم را بر آن کرده است اگر از آن‌چیزی باشد که الله  سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ آن را حرام کرده همانطور که اگر بگوید: حرام است که این مرد در زنا واقع گردد و حرام است که انسان دزدی کند و مانند آن، وصف آن چیز به حرام صحیح است...

ادامه مطلب …

(۶۶۷۹) آیا ذکر اعمال بد مردگان از ربا و… حرام می‌باشد؟

بله رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم از ذکر مردگان با اعمال بدشان نهی کردند و فرمودند...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه