چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۶۰۷۶) حکم زیاد قسم یاد کردن و عدم انجام آن

(۶۰۷۶) سوال: او بسیار قسم یاد می‌‌کند و در کتاب توحید کلاس سوم راهنمایی خواندم که زیاد قسم یاد کردن منجر به شرکی که با کمال توحید منافات دارد می‌‌شود؛ چه چیزی بر من لازم است؟ زیرا من قسم یاد نموده و برخی اوقات قسم خود را عملی نمی‌‌کنم و کفارات بر من زیاد شده است و فراموش کرده‌‌ام که آیا کفاره‌‌ی این قسم را داده‌‌ام یا خیر؟ در چنین حالتی چه چیزی بر من واجب است؟

جواب:

الله À می‌‌فرماید: {وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ}[المائدة: ۸۹]: (و قسم‌‌های خود را حفظ کنید) این آیه تفسیر شده به اینکه انسان در قسم زیاده‌‌روی نکند و شکی نیست که زیاده‌‌روی در قسم دلالت دارد بر اینکه انسان به قسم اهمیت نمی‌‌دهد، در حالی که قسم امری بزرگ بوده و الله À بر کسی که به قسم خود عمل نکند کفاره واجب نموده است. بنابراین این سؤال کننده را از زیاده‌‌روی در قسم نهی نموده و می‌‌گوییم:  اگر قسم به‌‌طور زیاد بر زبان بدون قصد جاری باشد، انسان به خاطر آن مؤاخذه نمی‌‌شود و الله À می‌‌فرماید: {لَّا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَٰكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ}[البقرة: ۲۲۵]: (الله شما را بخاطر سوگند‌‌هایی که بیهوده و بدون قصد یاد می‌‌کنید مؤاخذه نمی‌‌کند ولی شما را به آنچه دل‌‌هایتان کسب کرده (از روی اختیار و قصد بوده) مؤاخذه می‌‌کند) و در آیه‌‌ای دیگر: {وَلَٰكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الْأَيْمَانَ ۖ}[المائدة: ۸۹]: (اما شما را بخاطر سوگندهایی که (از روی قصد) یاد نموده‌‌اید، مؤاخده می‌کند) لذا این آیات دلالت می‌‌دهند بر اینکه قسم به‌‌طور زیاد که بر زبان بدون قصد جاری است از جمله چیزهایی بوده که الله À -الحمدلله- آن را مورد عفو قرار داده است. این سؤال کننده و دیگران را نصیحت می‌‌کنم به اینکه قسم خود را همراه با (إن شاء الله) ذکر کنند یعنی بگوید: (به الله قسم إن شاء الله) تا اینکه در رسیدن به خواسته‌‌اش آسان‌‌تر و از وجوب کفاره در صورت قسم گیر شدن در امان بماند، زیرا اگر کسی قسم یاد کند و بگوید: إن شاء الله، قسم گیر نمی‌‌شود و کسی که قسم یاد نموده و بگوید: إن شاء الله، الله امر او را آسان‌‌تر می‌‌کند و دلیل آن این فرموده‌‌ی الله À است: {وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَٰلِكَ غَدًا * إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ}[الکهف: ۲۳-۲۴]: (و هرگز درباره‌‌ی هیچ چیز نگو: من فردا آن را انجام می‌‌دهم *  مگر اینکه الله بخواهد) همچنین در حدیث صحیح از رسول الله ﷺ ثابت شده که پیامبر الله À سلیمان بن داود قسم یاد نمود که امشب با نود زن همبستر شده و از هر یک فرزندی متولد می‌‌شود که در راه الله À می‌‌جنگد. به او گفته شد: بگو! إن شاء الله، اما با اعتمادی که به قدرت و جدیت خود داشت نگفت یا اگر اینکه بگوید: إن شاء الله، چه بسا موجب سهل انگاری او در انجام این کار شود، زیرا می‌‌دانست اگر بگوید: إشاء الله، قسم گیر نخواهد شد. بنابراین با نود زن همبستر شد اما فقط از یکی از آن‌‌ها نصف انسان به دنیا آمد. بسیار پر برکت بوده الله که آفریدگار و دانا است تا اینکه به او نشان دهد آنچه الله بخواهد می‌‌شود و آنچه نخواهد نمی‌‌شود و انسان چه بسا چیزی را با جدیت بخواهد، اما بنابر خواسته‌‌اش پیش نرود. رسول الله ﷺ می‌‌فرماید: «لو قال: إن شاء الله لم یحنث ولقاتلوا في سبیل الله»[۱]: (اگر إن شاء الله می‌‌گفت قسم گیر نمی‌‌شد و در راه الله می‌‌جنگیدند) و این دلالت می‌‌دهد بر اینکه هرگاه قسم یاد نمود و گفت: إن شاء الله، امور او میسر می‌‌شود همچنین در صورتی که خلاف قسم خود نمود قسم گیر نمی‌‌شود، زیرا رسول الله ﷺ می‌‌فرماید: «من حلف علی یمین فقال: إن شاء الله فلا حنث عليه، أو قال: لم یحنث»[۲]: (کسی که قسم یاد نمود سپس گفت: إن شاء الله؛ قسم گیر نمی‌‌شود) لذا انسان زبان خود را عادت دهد به اینکه هنگام قسم إن شاء الله بگوید تا اینکه اگر خواسته‌‌اش عملی نشد از کفاره در امان بماند و اشکالی ندارد همان‌‌طور که قسم را بلند می‌‌گوید آن را بلند بگوید یا اینکه آهسته بگوید طوری که کسی دیگر نشنود.


[۱] تخریج آن گذشت.

[۲] تخریج آن گذشت.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

تقول السائلة: إنها كثيرة القسم، وقد قرأت في مقرر التوحيد للصف الثالث المتوسط أن كثرة القَسَم تؤدي إلى الشرك الذي ينافي كمال التوحيد، فماذا علي؟ فإنني أقسم، وفي بعض الأحيان لا أنفذ القسم، وقد كثرت على الكفارات، فأنا أنسى هل كفّرت عن هذا القسم أو لا، فما الذي يجب عليَّ في مثل هذه الحال؟

فأجاب -رحمه الله تعالى-: قال الله عز وجل: ﴿وَاحْفَظُوا أَيْمَنَكُمْ [المائدة: ۸۹]، وفسرت هذه الآية بأن المراد بذلك ألا يكثر الإنسان من الأيمان ولا شك أن كثرة الأيمان تدل على أن الإنسان لا يهتم بالقسم، مع أن القسم أمر عظيم أوجب الله الكَفَّارة على من لم يتم ما أقسم عليه، وعلى هذا فإننا ننهي هذه السائلة عن كثرة الخلف، ثم نقول: إذا كانت كثرة الخلف تجري على اللسان بلا قصد فإن الإنسان لا يؤاخذ عليه؛ لا إنما ولا كَفَّارة، وذلك لأنه يجري على اللسان بلا قصد، وقد قال الله عز وجل: ﴿لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِفِ أَيْمَنِكُمْ وَلَكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ﴾ [البقرة: ٢٢٥] وفي الآية الثانية ﴿ولكن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَدَتُمُ الْأَيْمَنَ﴾ [المائدة: ۸۹] فدل هذا على أن كثرة اليمين الذي يجري على اللسان بلا قصد مما عفا الله عنه، والحمد رب العالمين، وإني أنصح هذه السائلة وغيرها بأن يقرنوا بأيمانهم: (إن شاء الله)، يعني يقول: (والله إن شاء الله)؛ حتى يكون ذلك أسهل في حصول مطلوبه وأسلم من وجوب الكَفَّارة عليه إذا حنث؛ لأن من حلف على يمين فقال: إن شاء الله فلا حِنْتَ عليه، ومن حلف على يمين وقال: إن شاء يوشك أن ييسر الله أمره، ودليل هذا قول الله جل وعلا: ﴿وَلَا نَقُولَنَّ لِشَاء إِنِّي فَاعِلُ ذَلِكَ غَدًا إِلَّا أَن يشاء الله﴾ [الكهف: ٢٣-٢٤]، وما ثبت في الصحيح عن رسول الله -صلى الله عليه وعلى آله وسلم- أن نبي الله سليمان بن داود أقسم ليطوفن الليلة على تسعين امرأة تلد كل واحدة منهن غلامًا يقاتل في سبيل الله، فقيل له: قل: إن شاء الله، فلم يقل: إن شاء الله؛ اعتمادًا على ما في نفسه من القوة والعزيمة ولئلا يوجب قوله: إن شاء الله التهاون عن هذا الأمر، حيث يعلم أنه إذا قال: إن شاء الله لا يحنث، فطاف على تسعين امرأة، ولكن لم تلد إلا واحدة منهن ولدت شقّ إنسان تبارك الخلاق العليم، ليريه ربه -عز وجل- أن ما شاء الله كان وما لم يشأ لم يكن، وأن الإنسان قد يشاء الشيء فيجزم عليه ولكنه لا يأتيه على ما يريد، قال النبي – صلى الله عليه وعلى آله وسلَّمَ-: «لَوْ قَالَ: إِنْ شَاءَ اللهُ لم يَحْنَتْ ولَقَاتَلُوا في سَبيلِ الله»، وهذا يدل على أن الإنسان إذا حلف وقال: إن شاء الله تيسرت أموره، أما كونه إذا حلف وقال: إن شاء الله فلا يحنث لو خالف ما حلف عليه فلأن النبي صلى الله عليه وسلم قال: «مَن حَلَفَ على يَمينِ فقال: إن شاءَ اللهُ فلا حِنْتَ عليه، أو قال: لم يَحْنَتْ» فليعود الإنسان لسانه عند اليمين أن يقول: إن شاء الله حتى إذا لم يكن الأمر على ما أراد سلم من الكفَّارة، ولا حَرَجَ أن يقولها جهرًا كما جهر بيمينه، أو يقولها سرا بحيث لا يسمعه الآخر.

مطالب مرتبط:

(۶۰۵۷) حکم و معنای قسم به “بر من حرام است” در شریعت اسلامی

قسم یاد نمودن با این صیغه بر خلاف امر رسول الله ﷺ است....

ادامه مطلب …

(۶۰۹۴) کفاره شکستن قسم و ورود مجدد به خانه برادر

بهتر است که وارد خانه‌‌ی برادر خودت شوی و کفاره‌‌ی قسم دهی...

ادامه مطلب …

(۶۰۹۷) حکم کفاره قسم و بازدید از خانواده دوست فوت‌شده

بر او واجب بوده کفاره‌‌ی قسم دهد....

ادامه مطلب …

(۶۰۲۷) حکم قسم به عمر پروردگار، قسم به عمر پدر

سم یاد کردن به عمر الله À باید به قسم خوردن به حیات الله À تغییر کند، زیرا قسم یاد کردن به حیات الله À، شنیدن الله À، دیدن الله À، قدرت الله À، عزت الله À، حکمت الله À و تمام صفاتش جایز است.

ادامه مطلب …

(۶۰۹۶) حکم کفاره قسم در انجام کار به تأخیر افتاده

هرگاه انسان بر چیزی قسم یاد نماید و این فعل را به وقتی مقید کند و آن وقت قبل از اینکه او آن کار را انجام دهد از او فوت شود، بر او کفاره لازم است....

ادامه مطلب …

(۶۱۰۶) آیا پرداخت قیمت کفاره به جای آن جایز است؟

ظاهر قرآن بر این بوده که جایز نیست....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه