چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۴۳۹۱) حکم انجام چند عمره پیاپی در یک سفر

(۴۳۹۱) سوال: می‌خواهم برای ادای عمره برای خودم به مکه بروم آیا جایز است بعد از آن که از احرام بیرون آمدم دوباره برای احرام ببندم و برای پدرم که فوت شده است عمره به جا آورم و به او هدیه کنم؟ و آیا جایز است هنگامی که از احرم عمره‌ی پدرم بیرون آمدم برای مادرم عمره کنم؟ لطفاً در این مورد به ما فتوا دهید؛ یعنی در یک وقت سه عمره به جا آورم برای خودم و پدرم و مادرم؟

جواب:

این که انسان در یک سفر بیش‌تر از یک عمره کند بدعت می‌باشد زیرا عبادات بر توقیف بنا شده است و از رسول اللهﷺ و اصحابش وارد نشده است که به تنعیم بروند و برای بار دوم و سوم و چهارم احرام ببندند و همچنین رسول اللهﷺ در عمره‌ی قضاء سه روز در مکه ماند و برای بار دوم عمره نکردند و در فتح مکه ۱۹ روز باقی ماندند و عمره‌ای به جا نیاوردند.

اما حدیث عائشهÈ، قضیه‌ی خاصی بود زیرا عائشهÈ در حجة الوداع همراه با زنان رسول اللهﷺ احرام به عمره بسته بود اما در اثنای مسیر دچار حیض گردید و در حالی که رسول اللهﷺ بر او وارد شد او گریه می‌کرد پس به او فرمود: «مايبكيك؟» : (برای چه گریه می‌کنی؟): پس ایشان را با خبر ساخت که دچار حیض شده است، بنابراین رسول اللهﷺ به عائشهÈ فرمود: «إن هذا شئٌ كتبه اللهُ على بناتِ آدمَ» : (این چیزی است که اللهÀ برای دختران آدم قرار داده است): این برای این به او گفت که تسلّی یابد و این که فقط خاص او نیست بلکه همه‌ی زنان دچار حیض می‌شوند سپس به او امر نمود که احرام به حج ببندد پس این کار را کرد و افعال عمره را انجام نداد زیرا او پاک نشده بود مگر در روز عرفه که پایان یافت و عائشهÈ فرمود: ای رسول اللهﷺ مردم همه حج و عمره کردند و برمی‌گردند و من فقط حج کردم و برمی‌گردم؛ رسول اللهﷺ به ایشان فرمود: «إن طوافك بالبيت و بالصَّفا و المروة، يسَعُكِ لحجِّكَ و عمرَتِك»[۱] : (طواف و سعی بین صفا و مروه‌ی تو برای حج و عمره‌ات کفایت می‌کند): لذا طواف و سعی او برای دو نسک بود ولی دید که بر انجام عمره اصرار دارد پس رسول اللهﷺ به او اجازه داد که همراه برادرش عبدالرحمنJ به تنعیم بروند تا این که برای عمره بیاید اما به برادرش امر نکرد که عمره کند و همچنین عمره نیز نکرد زیرا مشروع نبود پس احرام نبست و عائشهÈ احرام عمره بست و طواف و سعی را به جا آورد و کوتاه کردن مو را انجام داد و به مدینه رفت لذا این قصه‌ی معینی با اوصاف معینی می‌باشد پس چگونه این مجال باز می‌شود و گفته‌ی می‌شود هر کس که خواست به تنعیم برود و برای عمره بیاید لذا می‌گوییم: دو عمره در یک سفر مشروع نیست.


[۱] تخریج آن گذشت.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

تقول السائلة: أريد أن أذهب إلى مَكَّةَ لأداء عُمْرَةٍ لي، هل يجوز لي بعد أن أتحلل من الْعُمْرَةِ أن أُحْرِمَ بِعُمْرَةِ أخرى لوالدي المتوفى، أهبها له؟ وهل يجوز أن أتحلل من عُمْرَةِ والدي، وأحرم بِعُمْرَةٍ أخرى لوالدتي؟ أفتونا مأجورين، يعني ثلاث عمرات في وقت واحد عُمْرَةً لي، وَعُمْرَةٌ لوالدي، وَعُمْرَةٌ لوالدتي؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: هذا من الْبِدَعِ أن يأتي الإنسان بأكثر من عُمْرَةِ في سفر واحد، لأن العبادات مبناها على التوقيف ولم يرد عن النبي – صلى الله عليه وعلى آله وسلم-، ولا عن أصحابه أنهم كانوا يترددون إلى التَّنْعِيمِ، لِيُحْرِمُوا مرة ثانية وثالثة ورابعة، وها هو النبي -صلى الله عليه وعلى آله وسلم حين دخل مَكَّةَ فِي عُمْرَةِ القضية مكث ثلاثة أيام، ولم يُعِدُ الْعُمْرَةَ مرة أخرى، وفي فتح مكة بقي تسعة عشر يوما، ولم يأت بِعُمْرَةٍ.

وأما حديث عائشة رضي الله عنها فقضية خاصة لأن عائشة رضي الله عنها، أحرمت بِعُمْرَةٍ مع نساء النبي – صلى الله عليه وعلى آله وسلم- في حجة الْوَدَاعِ، وفي أثناء الطريق حاضت، فدخل عليها النبي – صلى الله عليه وعلى آله وسلم- وهي تبكي فقال لها: «ما يبكيك؟» فأخبرته أنها حاضت، فقال لها: «إن هذا شيءٌ كَتَبَهُ اللهُ عَلَى بَنَاتِ آدم»، قال ذلك يُسَلِّيها، وأن هذا ليس خاصًا بها، فكل النساء تحيض، ثم أمرها أن تحرم بالْحَجِّ ففعلت، ولم تأت بأفعال الْعُمْرَةِ، لأنها لم تطهر إلا في يوم عَرَفَةَ وانتهت فقالت: يا رسول الله يرجع الناس بِعُمْرَةٍ وحج وأرجع بِحَج. قال لها: طَوَافُكِ بالبيت، وبالصَّفَا وَالْمَرْوَةِ، يَسَعُكِ لَحَجِّكِ وعُمْرَتِكِ»، فصار طوافها وسعيها إجزاء عن نُسُكُيْنِ، ولكن رآها مُصِرةً على أن تأتي بِعُمْرَةٍ، فأذن لها -صلى الله عليه وعلى آله وسلم – أن تأتي بِعُمْرَةٍ، وأمر أخاها عبد الرحمن أن يخرج بها إلى التنعيم لتأتي بِعُمْرَةٍ، ولم يأمر أخاها أن يَعْتَمِرَ ولا اعْتَمَرَ أخوها أيضًا، لأن ذلك ليس بمشروع فدخل أخوها محلا، ودخلت هي محرمة بِعُمْرَةٍ، وطافت، وسعت، وقَصَّرَتْ، ومشت إلى الْمَدِينَةِ، فهذه قضية معينة في أوصاف معينة، كيف يُفْتَحُ الباب ويقال من شاء تردد إلى التَّنْعِيمِ وأتى بِعُمْرَةٍ، فنقول: لا عمرتان في سفر واحد.

مطالب مرتبط:

(۴۳۱۰) حکم وکالت در رمی جمرات برای زن باردار

کسی که نمی‌تواند مانند شخص مریض یا زن حامله و مانند آن کسی از جانب او رمی می‌کند و این زنی که گفته شد حامله است رمی کسی از جانب او اشکالی ندارد و إن شاء الله حرجی بر او نیست و رمی او به جا آمده است.....

ادامه مطلب …

(۴۲۹۸) حکم ترک وقوف در مشعرالحرام از روی فراموشی

اگر در مزدلفه در هر مکانی از آن شب را گذراندی گناهی بر تو نیست و ضرری به تو نمی‌رساند....

ادامه مطلب …

(۴۳۴۱) حکم درک شب منی با رسیدن در نیم‌ساعت پیش از فجر در شب یازدهم

اشکالی در آن نمی‌باشد و بر شما گناه و فدیه‌ای نیست...

ادامه مطلب …

(۴۳۵۴) حکم بازگشت حاجی به منی بعد از غروب آفتاب در روز دوم تشریق

مادامی که تعجیل کرده و از منی خارج شده بعد  از آن که رمی جمرات را بعد از زوال انجام داده به نیت اینکه نسکش را به پایان برساند پس نسکش به پایان رسیده است....

ادامه مطلب …

(۴۳۴۷) حکم وکالت در رمی جمرات برای مسافرِ غیر معذور از جهت بیماری

نظر ما این است که آن به جا نیامده است و واجبی از واجبات حج را ترک کرده...

ادامه مطلب …

(۴۳۳۰) آیا با انجام طواف افاضه ما را از طواف قدوم و وداع مستغنی می‌سازد؟

بله او را از طواف قدوم و وداع مستغنی می‌سازد...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه