سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

(۴۲۱۷) حکم جماع در احرام از روی جهل

(۴۲۱۷) سوال: مردی در حال احرام از روی نادانی با همسرش جماع نموده است؛ از دیدگاه شما حکم شرعی چیست؟

جواب:

بله مشخص است که از محرمات احرام جماع است الله À می­فرماید: {الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ ۚ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ}[البقرة: ۱۹۷](حج در ماه­های معلوم و معینی است پس کسی که در این ماه­ها حج را (بر خود) فرض گرداند (باید بداند که) در حج آمیزش جنسی، گناه و جدال (روا) نیست) رفث: جماع و مقدمات آن است لذا هرگاه انسان در حالی که برای حج احرام بسته بود جماع نمود یا قبل از خروج ابتدایی از احرام است یا بعد از آن، اگر قبل از آن باشد بر جماع شخص چند چیز مترتب می­شود:

اول: فاسد شدن نسک (اعمال حج) به صورتی که برای او نه از سنت و نه از فرض کفایت نمی­کند.

دوم: واجب است اعمال حج را ادامه دهد یعنی با وجود این که حج او فاسد است ادامه داده و آن را کامل می­کند و این نسک فاسد مانند نسک صحیح در تمام احکامش یاقی می­ماند.

سوم: قضا نمودن آن در سال بعدی، بر او واجب است که آن را در سال بعد قضا نماید تفاوتی ندارد این حج فرض یا سنت باشد اما اگر فرض باشد واجب بودن قضا در آن آشکار است زیرا حجی را که در آن جماع نموده از گردنش ساقط نمی­شود اما اگر نافله باشد زیرا واجب است حج سنت کامل شود به دلیل فرموده­ی الله À: {وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ ۚ}[بقره: ۱۹۶](و حج و عمره را برای الله به اتمام برسانید) و الله À حج را نذر نامیده است لذا می­فرماید: {ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ}[حج: ۲۹](سپس باید آلودگی­هایشان را بر طرف سازند و به نذرهای خود وفا کنند) بلکه الله À می­فرماید: {فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ}[البقرة: ۱۹۷](پس کسی که در این ماه­ها حج را (بر خود) فرض گرداند (باید بداند که) در حج آمیزش جنسی، گناه و جدال (روا) نیست) بنابراین الله À پوشش به حج را فرض نامید به همین دلیل گفتیم: بر او قضای این حج فاسد چه سنت و چه فرض باشد واجب است.

چهارم: از جمله چیزهایی که بر آن مترتب می­شود این است که بر او واجب است شتری را برای کفاره­ی کارش ذبح نموده و بین فقرا تقسیم کند و اگر به جای آن هفت گوسفند ذبح کرد اشکالی ندارد؛ این حکم جماع قبل از خروج ابتدایی از احرام است.

در صورتی که بعد از خروج ابتدایی از احرام باشد بر آن فقط فساد احرام مترتب می­شود و بر او واجب است گوسفندی را ذبح نموده و بین فقرا تقسیم کند یا به شش مسکین غذا دهد برای هر مسکین نصف صاع از گندم یا … یا این که سه روز روزه بگیرد بین این سه چیز یکی را انتخاب می­کند و به نزدیک­ترین مکان خارج از حرم رفته و از نو احرام می­بندد تا این که با آن احرام طواف افاضه را انجام دهد.

اگر بگویی خروج ابتدایی از احرام چه زمانی است؟ خروج ابتدایی از احرام در روز عید پس از رمی جمره­ی عقبه، ترشیدن یا کوتاه کردن موی سر است لذا هرگاه انسان در روز عید جمره­ی عقبه را رمی نمود و موی سر خود را تراشید یا کوتاه کرد از احرام خارج می­شود و تمام محرمات جز زنان بر او حلال می­شوند عایشه È می­گوید: «كنت أطيب النبي ﷺ لإحرامه قبل أن يحرم و لحله قبل أن يطوف بالبيت»[۱]: (من به خاطر احرام بر بدن رسول الله À قبل از احرام و به خاطر خروج از احرام (خروج ابتدایی) قبل از طواف بوخوشی می­زدم) و این حدیث دلیل بر این است که بعد از خروج ابتدایی از احرام طواف است و اقتضای آن این است که همان­طور که گفتیم تراشیدن موی سر قبل از خروج از احرام باشد بدین صورت که خروج از احرام به وسیله­ی رمی جمره­ی عقبه در روز عید همراه با تراشیدن موی سر یا کوتاه کردن آن است.

بنابراین جماع اگر قبل از آن باشد چهار چیزی که ذکر کردیم بر آن مترتب می­شود و اگر بعد از آن باشد فساد احرام نه نسک، وجوب فدیه یا غذا دادن یا روز گرفتن بر آن مترتب می­شود.

در صورتی که این شخص جاهل بوده بدین معنا که ندانسته این کار حرام است چیزی بر او نیست چه قبل از خروج ابتدایی از احرام باشد و چه بعد از آن زیرا الله À می­فرماید: {رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا ۚ}[بقره: ۲۸۶](پروردگارا! اگر فراموش یا خطا کردیم ما را مؤاخذه نکن) همچنین الله À می­فرماید: {وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُم بِهِ وَلَٰكِن مَّا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ}[احزاب: ۵](و در آن چه که (قبلاً) اشتباه کرده­اید گناهی بر شما نیست اما آن چه را که دل­های شما از روی عمد می­خواهد (و می­گویید گناه است)).

اگر کسی بگوید: در صورتی که این مرد آگاه بوده به این که جماع در حال احرام حرام است اما گمان نمی­کرده چنین چیزهایی بر آن مترتب می­شود و اگر گمان می­کرد چنین چیزهایی بر آن مترتب می­شود چنین کاری را انجام نمی­داد؛ آیا این عذر محسوب می­شود؟

جواب: نه، عذر محسوب نمی­شود عذر زمانی است که انسان به نسبت حکم جاهل باشد و نداند  این چیز حرام است اما جهل به نسبت آن چه بر فعل مترتب می­شود عذر محسوب نمی­شود به همین دلیل اگر مردی که ازدواج کرده بداند زنا حرام است در حالی که بالغ و عاقل باشد و شروط احصان در حق او کامل شده باشد  رجم (سنگسار) در حق او واجب می­شود اما اگر به ما بگوید: من نمی­دانستم که مجازات آن رجم است و اگر می­دانستم این کار را انجام نمی­دادم به او می­گوییم: این برای تو عذر محسوب نمی­شود لذا بر تو رجم واجب می­شود هر چند که نمی­دانستی عقوبت زنا چیست به همین دلیل زمانی که مردی که در روز رمضان با همسرش جماع کرده بود به نزد پیامبر ﷺ برای طلب فتوا آمد که چه چیزی بر او واجب است پیامبر ﷺ او را به کفاره ملزم نمود[۲]هرچند که او هنگام جماع به آن چه بر او واجب می­شود جاهل بوده است لذا دلالت می­دهد که هرگاه انسان بر انجام معصیت جریء شد و حرمات الله À را زیر پا گذاشت آثار این گناه بر او مترتب می­شود هر چند که هنگام انجام آن به نسبت آثارش جاهل بوده باشد.


[۱] بخاري: كتاب الحج، باب الطيب عند الإحرام، شماره­ى (۱۵۳۹)، و مسلم: كتاب الحج، باب الطيب للمحرم عند الإحرام، شماره­ى (۱۱۸۹).

[۲] تخریج آن گذشت.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: رجل واقع زوجته وهو محرم بالْحَجِّ جهلًا منه، ما الحكم الشَّرْعِيُّ في نظركم؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: نعم من المعلوم أن الْجَمَاعَ من تَحْظُورَاتِ الإحرام، بل هو أعظم مَحْظُورَاتِ الْإِحْرَامِ، قال الله تعالى: ﴿ الْحَةُ أَشْهُرُ مَّعْلُومَت فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوفَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَج ﴾ [البقرة: ١٩٧]، والرَّفَثُ هو الجماع ومقدماته، فإذا جَامَعَ الإنسان وهو مُحرِم بِالْحَجِّ فإما أن يكون قبل التحلل الأول، أو بعد التحلل الأول، فإن كان قبل التحلل الأول ترتب على جماعه أمور:

أولا: فساد النُّسُكِ، بحيث لا يجزئه عن نافلة، ولا عن فَرِيضَةٍ.

ثانيا: وجوب الْمُضِيّ فيه، أي: أنه مع فساده يستمر ويكمله، ويبقى هذا النُّسُكُ الفاسد كالنُّسُكِ الصحيح في جميع أحكامه.

ثالثا: القضاء من العام القادم، يجب عليه القضاء من العام القادم سواء كان ذلك الْحَجُّ فَرِيضَةً أم نافلة، أما إذا كان فَرِيضَةً فوجوب القضاء ظاهر، لأن الْحَجَّ الذي جامع فيه لم تَبْرَأْ به ذِمَّتُهُ، وأما إذا كان نافلة فلأن نافلة الْحَج يجب المضي فيها لقوله تعالى: ﴿ وَأَتِمُوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ ﴾ [البقرة: ١٩٦]، وقد سمى الله تعالى الْحَجَّ نذرا فقال: ﴿ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَنَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ ﴾ [الحج: ٢٩]، بل قال الله تعالى: ﴿ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجَ [البقرة: ١٩٧]، فسمى الله تعالى التلبس بالْحَجِّ فَرْضًا، فلهذا قلنا: إنه يجب عليه قضاء هذا الْحَج الفاسد سواء كان فرضًا أو نفلا.

الأمر الرابع مما يترتب عليه أنه يذبح بَدَنَةٌ كَفَّارَةً عن فعله يوزعها على الفقراء، وإن ذبح عنها سبع من الغنم فلا بأس هذا حكم الجماع قبل التحلل الأول.

أما إذا كان بعد التحلل الأول، فإنه يترتب عليه فساد الْإِحْرَامِ فقط، وعليه شاة يذبحها ويوزعها على الفقراء، أو يطعم ستة مساكين لكل مسكين نصف صاع من البر أو غيره، أو يصوم ثلاثة أيام يخير بين هذه الثلاثة، ويجدد الْإِحْرَامَ فيذهب إلى أدنى الحِل ويحرم منه ليطوف طَوَافَ الْإِفَاضَةِ مُحْرِمًا.

فإن قلت متي التحلل الأول؟ التحلل الأول يكون بِرَمْي جَمْرَةِ الْعَقَبَةِ يوم العيد والْحَلْقِ أو التَّقْصِير، فإذا رمى الإنسان جَمَرَةَ الْعَقَبَةِ يوم العيد، وحَلَقَ وقَصَّرَ فقد تحلل التحلل الأول، وأحَلَّ من كل المحظورات إلا من النساء، قالت عائشة رضي الله عنها: «كنت أُطيِّبُ النبي صلى الله عليه وسلم لإحْرَامِهِ قبل أن يُحْرِمَ وَحِلهِ قبل أَن يَطُوفَ بالبيت»، وهذا الحديث دليل على أن التحلل يليه الطَّوَافُ بالبيت، وهو يقتضي أن يكون الْحَلْق سابقا على التحلل كما قررناه قبل قليل، بأن التحلل الأول يكون برمي جَمرَةِ الْعَقَبَةِ يوم العيد مع الحلق أو التقصير.

فالجماع الذي قبل ذلك يترتب عليه الأمور الأربعة التي ذكرناها آنفا، والذي بعد ذلك يترتب عليه ما ذكرناه من فساد الْإِحْرَامِ دون النُّسُكِ ووجوب فِدْيَة، أو إطعام، أو صيام.

لكن إذا كان هذا الإنسان جاهلا بمعنى أنه لا يدري أن هذا الشيء حَرَامٌ فإنه لا شيء عليه، سواء كان ذلك قبل التحلل الأول أو بعده، لأن الله -عز وجل- يقول: ﴿ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا ﴾ [البقرة: ٢٨٦]، فقال الله: «قَدْ فَعَلْتُ»، ويقول: ﴿ وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُم بِهِ، وَلَكِن مَّا تعمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ ﴾ [الأحزاب: ٥].

لكن لو قال قائل: إنه إذا كان هذا الرجل عالما بأن الجماع حرام في حال الْإِحْرَامِ، لكن لم يظن أنه يترتب عليه كل هذه الأمور، ولو ظن أنه يترتب عليه كل هذه الأمور ما فَعَلَه، فهل هذا عذر؟

فالجواب: لا، ليس هذا بعذر العذر أن يكون الإنسان جاهلا بالحكم لا يدري أن هذا الشيء حرام، وأما الجهل بما يترتب على الفعل فليس بعذر، ولذلك لو أن رجلًا مُحْصَنًا يعلم أن الزنا حرام، وهو بالغ عاقل قد تمت شروط الإحصان في حقه لوجب عليه الرجم، لكن لو قال لنا: أنا لم أعلم أن الحد هو الرجم، ولو علمت أن الحد هو الرجم ما فعلت قلنا له: هذا ليس بعذر، فعليك الرجم وإن كنت لا تدري ما عقوبة الزنا، ولهذا لما جاء الرجل الذي جَامَعَ في نَهَارِ رمضان يستفتي النبي صلى الله عليه وسلم ماذا يجب عليه ألزمه النبي صلى الله عليه وسلم الي بالكفارة. أنه كان حين جماعه جاهلا بما يجب عليه، فدل ذلك على أن الإنسان إذا تجرأ على المعصية وانتهك حرمات الله -عز وجل – ترتب عليه آثار تلك المعصية، وإن كان لا يعلم بآثارها حين فعلها.

مطالب مرتبط:

(۴۲۱۰) آیا برای زن مُحرم هنگام حج جایز است لباس‌های خود را تغییر دهد؟

بله، برای زن جایز است لباس­های خود را تغییر دهد و تفاوتی ندارد که برای نیاز باشد یا بدون نیاز اما به شرط این که لباس دیگر لباس زینت جلوی مردان نباشد...

ادامه مطلب …

(۴۲۱۳) حکم جماع در ایام حج

جواب نیاز به تفصیل دارد از این جهت که اگر جماع او در منی بعد از خروج از احرام بوده مثلا بعد از روز عید بعد از رمی، تراشیدن سر یا کوتاه کردن آن و سعی به صورت اطلاق چیزی بر او واجب نیست زیرا از احرام حج خارج شده است ....

ادامه مطلب …

(۴۲۳۱) آیا برای زن واجب است هنگامی که قصد حج یا عمره دارد جوراب بپوشد؟

واجب نیست، اما دو پایش را با لباس بلند بپوشاند طوری که روی پاهای او باشند...

ادامه مطلب …

(۴۲۲۴) حکم استفاده دستکش برای زنان در حالت احرام

از او سؤال کند و به او بگوید: آیا مُحرم هستی؟ اگر گفت: بله، به او بگو: دستکش­ها را بیرون بیاور زیرا پیامبر ﷺ در مورد زن مُحرم فرموده: «لا تلبس القفازین» : (زن محرم دستکش نپوشد)...

ادامه مطلب …

(۴۲۰۵) حکم پوشاندن شانه راست در احرام و استفاده از چتر و کمربند دوخته‌شده

شف نمودن کتف راست فقط هنگام طواف قدوم مشروع است لذا هنگامی که شروع به طواف قدوم نمودی اضطباع می­کنی بدین صورت که کتف سمت راست خود را کشف می­کنی...

ادامه مطلب …

(۴۲۳۸) حکم کندن درختان در محدوده‌ی حرم

برای انسان جایز نیست درختی از درختان حرم را قطع کند زیرا پیامبر ﷺ این کار را حرام نموده است و کسی که چیزی را از روی جهل بکند اگر امکان برگرداندن درخت به مکان آن وجود دارد آن را برگرداند و اگر امکان آن نیست چیزی بر او نیست....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه