چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۲۸۷۶) حکم نماز پشت سر امامی که مرتکب بدعت در دعا و قسم خوردن می‌شود

(۲۸۷۶) سوال: امام مسجد بر زبانش قسم بر پیامبر ﷺ جارری است مثلا می­گوید: بفرما به پیامبر قسم یا بنشین به پیامبر قسم یا این کار انجام بده و… همچنین بعد از نماز به صورت جماعی دعا می­کند و دعا را با فاتحه به پایان می­رساند و در نماز مقید به سنت نیست مانند قرار دادن دست رات بر چپ همچنین بالا بردن دو دست هنگام رفتن و بالا آمدن از رکوع؛ آیا نماز پشت سر او درست است؟

جواب:

قول درست از اقوال اهل علم این است که نماز پست سر شخص گناه­کار هنگامی که گناهش به حد کفر نرسد درست است اما هر چقدر امام تقوایش بیشتر باشد نماز پشت سرش بهتر است.

آنچه از این امام ذکر نمودی اگر آن­گونه است که گفتی بر مسؤولین امامان و مساجد واجب است که کسی دیگر را جای وی قرار دهند مگر اینکه به نزد الله À توبه کند زیرا این امام به پیامبر ﷺ قسم می­خورد در حالی که قسم خوردن به پیامبر ﷺ حرام است بلکه نوعی از شرک است به دلیل فرموده­ی رسول الله ﷺ: «من کان حالفا فلیحلف بالله أو لیصمت»[۱](کسی که قسم می­خورد یا به الله قسم بخورد یا سکوت کند) همچنین فرموده­ی ایشان ﷺ: «من حلف بغیر الله فقد کفر أو أشرک»[۲](کسی که به غیر از الله قسم بخورد مرتکب کفر یا شرک شده است).

قطعا پیامبر ﷺ راضی نمی­شود که امتش در او غلو کنند تا جاییکه همان­طور که به الله À قسم می­خورند به او نیز قسم بخورند بلکه هر کسی به پیامبر ﷺ قسم بخورد در حالیکه اعتقاد داشته باشد که برای پیامبر ﷺ نصیبی از ربوبیت، تصرف در کون و مالک نفع و ضرر است این شخص مشرک به شر ک اکبر و از دین خارج شده است؛ زیرا پیامبر ﷺ برای هیچ کسی مالک نفع و ضرر نیست همان­طور که الله À به او امر می­کند: { قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا * قُلْ إِنِّي لَن يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَدًا }[جن: ۲۱-۲۲](بگو: بی‌گمان من نمی‌توانم به شما زیانی برسانم و نه خیر و سودی برسانم * (ای پیامبر!) بگو: «هیچکس مرا از (کیفر) الله پناه نخواهد داد و غیر از او هرگز پشت و پناهی نخواهم یافت) و همان­طور که برای دیگران مالک نیست برای نیز مالک نیست چنانچه الله À می­فرماید: {قُل لَّا أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ}[انعام: ۵۰](بگو: من نمی­گویم خزاین الله نزد من است و غیب نمی­دانم و به شما نمی­گویم من فرشته هستم)، {قُل لَّا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۚ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ ۚ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}[اعراف: ۱۸۸]( بگو: من مالک سود وزیان خویشتن نیستم مگر آنچه را الله بخواهد واگر غیب می­دانستم خیر (وسود) بسیاری (برای خود) فراهم می­ساختم وهیج بدی (وزیانی) به من نمی رسید من (کسی) نیستم جز بیم دهنده وبشارت دهنده­ای برای گروهی که ایمان دارند).

کسی که می­خواهد پیامبر ﷺ را تعظیم کند او را با آنچه به آن راهنمایی نموده تعظیم کند و این به وسیله­ی تعظیم سنتش و تبعیت در ظاهر و باطن از ایشان همچنین محبت او بیشتر از خود، فرزند، پدر و مادر و همه­ی مردم است.

اما اینکه این امام دست راستش را بر دست چپ قرار نمی­دهد در این کار با سنت مخالفت نموده است زیرا سنت ثابت از رسول الله ﷺ این است که ایشان دست راست را بر دست چپ قرار می­دادند همان­طور که در صحیح بخاری از حدیث سهل بن سعد J ثابت است که می­گوید: «کان الناس یؤمرون أن یضع الرجل یده الیمنی علی ذراعه الیسری فی الصلاة»[۳](مردم امر می­شدند که شخص دست راستش را بر ساق دستش چپش در نماز قرار دهد) لذا برای انسان مشروع است که در حالت قیام قبل و بعد از رکوع دست راست را بر دست چپش قرار دهد و بهترین محل برای قرار دادن دو دست سینه است این بهترین روایت از رسول الله ﷺ است که دو دست بر روی سینه باشد.

اما اینکه دستانش را هنگام رکوع بالا نمی­برد خلاف سنت است زیرا در  صحیح بخاری و صحیح مسلم از ابن عمرÇ وارد شده که پیامبر ﷺ: «کان یرفع یدیه إذا کبر للصلاة، و إذا کبر للرکوع، و إذا رفع رأسه من الرکوع»[۴](هنگامی که برای نماز، رکوع و بالا آمدن از رکوع تکبیر می­گفت دستانش را بالا می­برد) همچنین از او به صحت رسیده که هنگامی که از تشهد اول بالا می­آمد دستانش را بالا می­برد لذا رویگردانی از سنت رسول الله ﷺ به خاطر قول دیگران هر کسی که باشد شایسته نیست.

اما اینکه بعد از نماز دعای دسته جمعی می­خواند از جمله بدعت­هایی است که نه از پیامبر ﷺ و نه از صحابه Æ وارد نشده است  و برای نمازگزاران مشروع است که بعد از نماز هر کدام به تنهایی الله À را ذکر کنند همان­طور که از رسول الله ﷺ وارد شده و اینکه به صورت جهری باشد چنانچه در صحیح بخاری از حدیث ابن عباس Ç آمده: «کان رفع الصوت بالذکر حین ینصرف الناس من المکتوبة علی عهد النبی ﷺ»[۵](بالا بردن صدا هنگامی که مردم از نماز فرض فارغ می­شدند در عهد پیامبر ﷺ بود).


[۱] بخاری: کتاب الشهادات، باب کیف یستحلف، شماره­ی (۲۶۷۹)، و مسلم: کتاب الإیمان، باب النهی عن الحلف بغیر الله، شماره­ی (۱۶۴۶).

[۲] أحمد: (۲/۱۲۵)، أبوداود: کتاب الأیمان و النذور، باب فی الکراهیة الحلف بالآباء، شماره­ی (۳۲۵۱)، ترمذی: کتاب النذور و الأیمان، باب ما جاء فی کراهیة الحلف بغیر الله، شماره­ی (۱۵۳۵).

[۳] تخریج آن گذشت.

[۴] أحمد: (۵/۵۳) ، أبوداود: کتاب الصلاة، باب من ذکر أنه یرفع یدیه إذا قام من الثنتین، شماره­ی (۷۴۵)، والنسائی، والنسائی، کتاب الإفتتاح، رفع الیدین للرکوع حذاء فروع الأذنین، شماره­ی (۱۰۲۴).

[۵] تخریج آن گذشت.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: يوجد إمام مسجد جارٍ على لسانه القسم بالنبي صلى الله عليه وسلم، فيقول مثلا: تفضل والنبي، اجلس والنبي، أو اعمل كذا، وكذلك يدعو بعد الصلاة دعاء جماعيًا ويختم الدعاء بالفاتحة، ولم يَتَقَيَّد بالسُّنَّة في الصلاة كوضع اليد اليمنى على اليسرى، ورفع اليدين عند الركوع، وعند الرفع من الركوع، فهل تصح الصلاة خلفه أم لا؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: الصواب من أقوال أهل العلم أن الصلاة خلف العاصي إذا لم تصل معصيته إلى الكفر صحيحة، لكن كلما كان الإمام أتقى الله فالصلاة خلفه أولى.

وما ذكرت عن هذا الإمام، فإن كان الأمر على ما قلت فإن الواجب على المسؤولين عن الأئمة والمساجد أن يقيموا غيره مقامه، إلا أن يتوب إلى الله؛ لأن هذا الإمام يحلف بالنبي صلى الله عليه وسلم، والحلف بالنبي صلى الله عليه وسلم محرم، بل هو نوع من الشرك؛ لقول النبي صلى الله عليه وسلم: «من كان حالفاً فليحلف بالله أو ليصمت»، ولقوله صلى الله عليه وسلم: «من حلف بغير الله فقد كفر أو أشرك».

إن النبي صلى الله عليه وسلم لا يرضى أن تغلو أمته فيه حتى تُقْسِم به كما تُقْسِمُ بالله -عز وجل، بل من أقسم بالنبي معتقدا أن للنبي صلى الله عليه وسلم نصيبا من الربوبية والتصرف في الكون وجلب النفع ودفع الضرر فإنه يكون مشركًا شركا أكبر مخرجا عن الملة؛ لأن النبي لا يملك لأحد نفعا ولا ضرا، كما قال الله تعالى آمرا له: ﴿ قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا * قُلْ إِنِّي لَن يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَدًا ﴾ [الجن: ۲۱-۲۲]، وكما لا يملك لغيره لا يملك ذلك لنفسه أيضًا، كما قال الله تعالى: ﴿ قُل لَّا أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ ﴾ [الأنعام: ٥٠]، ﴿ قُل لَّا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۚ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ ۚ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴾ [الأعراف: ۱۸۸].

من أراد تعظيم النبي – عليه الصلاة والسلام- فليعظمه بما أرشد إليه أمته، وذلك بتعظيم سنته واتباعها ظاهرا وباطنا، ومحبته صلى الله عليه وسلم أكثر من محبة النفس، والولد والوالدين، والناس أجمعين.

وأما كون هذا الإمام لا يضع يده اليمنى على اليسرى: فإنه في ذلك خالف السُّنَّة، فإن السنة الثابتة عن رسول الله صلى الله عليه وسلم أنه كان يضع يده اليمنى على اليسرى، كما ثبت ذلك في صحيح البخاري من حديث سهل بن سعد رضي الله عنه قال: «كان الناس يُؤْمَرُون أن يضع الرجل يده اليمنى على ذراعه اليسرى في الصلاة»، فالمشروع للإنسان في حال القيام قبل الركوع أو بعده أن يضع يده اليمني على اليسرى، وأفضل محل تكون عليه اليدان هو الصدر، هذا أحسن ما روي عن رسول الله صلى الله عليه وسلم أن يكون وضع اليدين على الصدر.

وأما كونه لا يرفع يديه عند الركوع فهو خلاف السُّنَّة، فقد ثبت في الصحيحين من حديث ابن عمر أن النبي صلى الله عليه وسلم «ما كان يرفع يديه إذا كبر للصلاة، وإذا كبر للركوع، وإذا رفع رأسه من الركوع»، وصح عنه أيضًا أنه كان يرفعها إذا قام من التشهد الأول، فلا ينبغي العدول عن سنة رسول الله صلى الله عليه وسلم لقول أحد من الناس كائناً من كان.

وأما كونه يدعو بعد الصلاة دعاء جماعيا: فإن هذا من البدع التي لم ترد عن النبي صلى الله عليه وسلم ولا عن أصحابه، والمشروع للمصلين بعد الصلاة أن يذكروا الله تعالى كل وحده بما جاء عن رسول الله  صلى الله عليه وسلم، ويكون ذلك جهرا، كما في صحيح البخاري من حديث ابن عباس رضي الله عنه: «كان رفع الصوت بالذكر حين ينصرف الناس من المكتوبة على عهد النبي صلى الله عليه وسلم.»

مطالب مرتبط:

(۲۸۶۸) آیا نماز پشت سر امامی که با سحر سر و کار دارد درست است؟

نماز پشت سر امامی که با سحر سر و کار دارد اگر سحرش او را به حد کفر می­­رساند نماز پشت سر او جایز نیست زیرا او کافر است و نمازش درست نیست و درست نیست که امام شود...

ادامه مطلب …

(۲۸۵۳) حکم امامت با حفظ ناقص سوره‌های قرآن در نماز

امام حریص باشد بر اینکه سوره­ها را کامل بخواند یا اینکه در هر رکعت سوره­ای کامل بخواند یا اینکه یک سوره را در دو رکعت تقسیم کند و مانند برخی از امامان نباشد که همیشه یا غالبا قسمتی از آیات سوره­های طولانی را می­خوانند...

ادامه مطلب …

(۲۹۱۵) حکم امامت مسافر در نماز جمعه برای مقیمان

برای مسافر درست است که امام و خطیب جمعه شود....

ادامه مطلب …

(۲۹۰۰) آیا جایز است امام رکوع را طولانی نماید؟

فقهاء ذکر نموده که برای امام مستحب است هرگاه احساس نمود کسی می‌‌آید در حالی که او در رکوع است رکوعش را طولانی کند تا اینکه آن شخص رکوع را درک کند اما شرطی را برای آن ذکر نموده‌‌اند و آن این است که کسانی که پشت سر او نماز می‌‌خوانند دچار سختی نشوند اگر دچار سختی شوند مراعات حال کسانی که پشت سر او نماز می‌‌خوانند مقدم‌‌تر از مراعات حال کسی است که تازه می‌‌آید و در این مساله در سنت چیزی را سراغ ندارم

ادامه مطلب …

(۲۸۴۵) شروط امامت چیست؟

امام مادامی که حفظ او بیشتر و در دین الله فقیه­تر باشد به نسبت دیگران برای امامت اولویت دارد

ادامه مطلب …

(۲۸۷۷) حکم نماز در مسجدی با امامی که مرتکب استغاثه به اموات و نوشتن تعویذات مشکوک می‌شود

این امامی را که ذکر نمودی نصیحت می­کنم که از دعای غیر الله À همچنین فریب دادن بندگان الله À با نوشتن تعویذ که اساسی از قرآن و سنت رسول الله ﷺ و سلف صالح ندارد به سوی الله À توبه نماید و عمرش را مادامی که در وقت مهلت است غنیمت بشمارد و به سوی الله À برگردد....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه