چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۱۹۰۳) حکم نماز در بعضی از بخش‌های زمین که خورشید در آنجا نمی‌تابد مگر اندک زمانی

(۱۹۰۳) سوال: جناب شیخ می‌دانید که خورشید بر بعضی از  بخش‌های زمین نمی‌تابد مگر وقت کمی سپس غایب می‌شود ‌پس برای کسي که به آن‌جا می‌رود اوقات نماز و روزه اش را چه بکند؟ با وجود این که این سرزمین‌های کفر است و اوقات و تحرکات خورشید را وقتی بر آنها ظاهر هست نمی‌دانند ما را راهنمایی کنید جزاکم الله خیرا.

جواب:

حکم این گروه از مردم مانند کسانی هستند که دجال می‌آید و رسول اللهﷺ برای اصحابش تعریف می‌کند که دجال چه مدت در زمین می‌ماند: «أَرْبَعُونَ يَوْمًا، يَوْمٌ كَسَنَةٍ، وَيَوْمٌ كَشَهْرٍ، وَيَوْمٌ كَجُمُعَةٍ، وَسَائِرُ أَيَّامِهِ كَأَيَّامِكُمْ “. قُلْنَا : يَا رَسُولَ اللَّهِ، فَذَلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كَسَنَةٍ، أَتَكْفِينَا فِيهِ صَلَاةُ يَوْمٍ ؟ قَالَ : ” لَا، اقْدُرُوا لَهُ قَدْرَهُ»[۱] (چهل روز در روی زمین می‌ماند؛ اما نخستین روز او برابر با یک سال است و دومین روز او برابر با یک ماه و سومین روز او برابر با یک هفته و بقیه‌ی روزها مانند روزهای معمولی خواهد بود، عرض کردیم: ای رسول اللهﷺ در آن روز که با یک سال برابر است ما نماز یک روز را بخوانیم؟ رسول اللهﷺ فرمود: «خیر» بلکه اوقات را تخمین زده و نمازهای یک سال را کامل ادا کنید) برای همین روزی که مانند یک سال می‌باشد نماز‌های آن نیز نمازهای یک سال کامل است یعنی به اندازه‌ی سالی که در آن شب و روز ۲۴ ساعت می‌باشد است.

برای همین به قومی که سوال کننده به آن اشاره کرد می‌گوییم: نمازها و ماه‌ها را بر اساس آنچه مشهور است حساب کنید سپس عبادت خود را بر آن بنا کنید ولی بر چه اساسی اندازه بگیرند؟ بر خط مکه؟ بر خط استوا که زمان شب ۱۲ ساعت و زمان روز ۱۲ باشد؟ یا نزدیک‌ترین جایی که در آن شب و روز وجود دارد؟ همه‌ی اینها را علما گفته‌اند بعضی گفته‌اند که براساس خط استوا که در کل سال شب و روز آن ۱۲ ساعت است و بعضی گفته‌اند که براساس خط مکه زیرا مکه ام القری است و وسط زمین است و بعضی گفته‌اند که به نزدیک ترین بلاد به آن حال چه شب آن طولانی تر باشد یا کوتاه‌تر باشد مادامی که در ۲۴ ساعت شب و روز دارد.این نزد من به ثواب نزدیک‌تر است زیرا که آن به طبیعت زمین نزدیک‌تر می‌باشد چون این که اطراف آن است به اوقات آن نزدیکتر از آن است که از آن دور می‌باشد‌.

سپس وقفه‌ای می‌زنم برای این که بیان کنم فرق بین منهج تلقی از شرع بین صحابه و کسانی که بعد از ایشان آمدند:

اولا: صحابه زمانی که رسول اللهﷺ فرمود که دجال در زمین ۴۰ روز می‌ماند که یک روز آن مانند یک سال و یک روز آن مانند یک ماه و یک روز آن مانند یک هفته است هیچ کدام از آن ها فکر نکرد که سوال کند جریان خورشید در یک روز چگونه می‌باشد؟ آیا خورشید نگه داشته می‌شود یا حرکتش کند می‌شود یا چه و چه؟ در صورتی که در ذهن بسیاری از مردم قبل از سوالی که صحابه پرسیدند این سوال می‌آمد ولی صحابه به این امر اهتمام ندادند بلکه به امر مهمتر توجه کردند که آن سوال از دینشان بود و برای همین برای انسان شایسته است که در این امور و مشابه آن موقف آنها مانند موقف شخص مسلمان تسلیم شده‌ای باشد که هیچ شک و تردیدی ندارد.

دوما: صحابه زمانی که رسول اللهﷺ این را برایشان تعریف کرد لحظه‌ای شک نکردند و انگار که این امر الان واقع شده است و برای همین از نماز سوال کردند و وقوع آن را دور ندیدند بلکه آن را جلوی چشم خود دیدند و این دلالت بر قوت تسلیم بودنشان در برابر شرع می‌دهد و ایشان در تنفید امر اللهÀ و رسول اللهﷺ صبر نمی‌کردند و به هیچ چیز به مانند دینشان اهتمام نمی‌دانند.

و این مانند استسلام و انقیاد زنان صحابه است زمانی که رسول اللهﷺ در یکی از عیدها برای ایشان صحبت کرد و فرمود: «يَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ، تَصَدَّقْنَ ؛ فَإِنِّي رَأَيْتُكُنَّ أَكْثَرَ أَهْلِ النَّارِ»[۲] (ای گروه زنان صدقه دهید که همانا دیدم اکثر اهل جهنم از شما هستند) پس ایشان چه کردند؟ و با زیورآلاتی که در دست، گوش و سینه‌هایشان بود صدقه دادند پس یکی، انگشترش یا حلقه‌اش یا گوشواره‌اش را بیرون می‌آوردند و در لباس بلال می‌انداختند. و از الله می‌خواهیم که اتباع از صحابه و گرفتن منهج درستشان که صراط مستقیم است را روزی ما کند.

وخلاصه‌ی جواب بر سوالی که سؤال کننده برای آن گروه پرسید این است که بر اساس نزدیک‌ترنی سرزمینی که در ۲۴ ساعت آن شب و روز وجود دارد حساب کنند.


[۱] رواه مسلم (٢٩٣٧).

[۲] رواه البخاری (۱۴۶۲) و مسلم (۷۹).

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: فضيلة الشيخ تعلمون أن هناك أجزاء من الأرض لا تَطْلُعُ الشمس عليها إلا وقتا يسيرًا ثم تَحْتَجِبْ، فبماذا يكون ميقات الصلاة والفطر للصائم الذي يذهب إلى هناك؟ مع العلم أن أهل تلك البلاد كفرة لا يعرفون المواقيت وتحركات الشمس في الأيام التي تظهر فيها عليهم. وجهونا مأجورين؟

فأجاب رحمه الله تعالى: هؤلاء القوم لهم حكم من يأتي عليهم زمن الدجال، فإن النبي -صلى الله عليه وعلى آله وسلم- حَدَّثَ أصحابه عن الدجال وأن مكثه في الأرض «أربعون يوما، يوم كسنة، ويوم كشهر، ويوم كجمعة، وسائر أيامه كأيامكم» قلنا -أي الصحابة-: يا رسول الله فذلك اليوم الذي كسنة، أتكفينا فيه صلاة يوم؟ قال: «لا، اقدروا له قدره»، وعلى هذا فيكون اليوم الذي كسنة فيه صلاة سنة كاملة، ويقدر له قدره بحسب السنة التي يكون فيها الليل والنهار أربعًا وعشرين ساعة.

وعلى هذا فنقول لهؤلاء القوم الذين أشار إليهم السائل: اقدروا قدر الصلوات والشهور المعتادة، ثم ابنوا عباداتكم على هذا التقدير، ولكن على أي شيء يُقَدِّرُون؟ على خط مكة؟ أو على خط الاستواء – بحيث يُقَدِّرُون الليل اثنتي عشرة ساعة والنهار اثنتي عشرة ساعة أو على خط أقرب البلاد إليهم مما يكون فيها ليل ونهار؟ كل هذا قال به بعض العلماء، فمن العلماء من قال: يُقَدِّرُون حسب خط الاستواء الذي يكون فيه الليل والنهار اثنتي عشرة ساعة لكل منهما في كل السنة ومنهم من يقول: يعتبرون بخط مكة، لأن مكة أم القرى، وهي وسط الأرض، ومنهم من يقول : يقدرون بأقرب البلاد إليهم، سواء طال ليلها أم قصر، مادام يوجد فيها ليل ونهار خلال أربع وعشرين ساعة. وهذا القول عندي أقرب لأنه أقرب لطبيعة الأرض، فإن من حولهم أقرب إلى ميقاتهم ممن كان بعيدًا منهم.

ثم إني أقف لأبين الفرق بين منهج الصحابة رضي الله عنهم في تلقي الشرع، وبين منهج من بعدهم:

أولا: إن الصحابة رضي الله عنهم لما حَدَّثَهُمْ النبي – صلى الله عليه وعلى آله وسلم- أن الدجال يبقى في الأرض أربعين يوما: يوم كسنة، ويوم كشهر، ويوم كأسبوع، لم يفكر أحد منهم في أن يسأل: كيف يكون جريان الشمس في هذا اليوم؟ وهل الشمس تحبس أو يضعف سيرها أم ماذا؟ مع أنه ربما ينقدح في أذهان كثير من الناس هذا السؤال قبل السؤال الذي سأله الصحابة، ولكن الصحابة رضي الله عنهم لم يهتموا بهذا الأمر، اهتموا بالأمر الأهم، وهو السؤال عن دينهم، ولهذا ينبغي للإنسان في هذه الأمور وأشباهها أن يكون موقفه منها موقف المسلم المستسلم بدون إيراد ولا تشكيك.

ثانيا: الصحابة رضي الله عنهم لما حدثهم النبي صلى الله عليه وسلم بهذا الحديث لم يَشُكُوا في ذلك طرفة عين، وصار كأنه أمر واقع بين أيديهم الآن، ولهذا سألوا عن الصلاة، ولم يستبعدوا وقوع هذا، بل جعلوه كأنه رأي عين، فدل ذلك على قوة استسلام الصحابة رضي الله عنهم لأمر الشرع، وأنهم رضي الله عنهم لا يتوقفون في تنفيذ أمر الله ورسوله، ولا يهتمون بشيء كاهتمامهم بأمور دينهم.

وهذا الاستسلام والانقياد مثله ما جرى لنساء الصحابة رضي الله عنهم، حيث وعظهم النبي صلى الله عليه وسلم ذات عيد وقال: «يا معشر النساء تصدقن فإني رأيتكن أكثر أهل النار». فماذا فعلن؟ جعلن يتصدقن بِحُلِيهِنَّ الذي بأيديهن وآذانهن وصدورهن، فجعلت الواحدة تخلع خاتمها أو خُرْصَهَا أَو قُرْطَهَا، ثم تلقيه في ثوب بلال رضي الله عنه. فنسأل الله تعالى أن يرزقنا اتباع هؤلاء الصحابة رضي الله عنهم، والأخذ بمنهجهم القويم، فإنه الصراط المستقيم.

والخلاصة أن الجواب على سؤال السائل أن نقول لهؤلاء القوم: اقدروا قدر الأيام والليالي في أقرب بلاد إليكم يكون فيها ليل ونهار في خلال أربع وعشرين ساعة.

مطالب مرتبط:

(۱۹۳۶) آیا ادای نماز ظهر ساعت ۱:۳۰ تأخیر محسوب می‌شود؟

وقت ظهر متصل است به وقت عصر و بین آن دو وقتی نیست پس وقت ظهر از زوال خورشید تا دخول عصر ادامه دارد ....

ادامه مطلب …

(۱۹۳۸) انتهای وقت نماز عشا چه زمانی است؟

وقت نماز عشا تا نصف شب است و زمان بافضلیت آن بین یک سوم تا نصف شب است پس جایز است در یک سوم از هنگام غروب شفق قرمز بخواند...

ادامه مطلب …

(۱۹۲۳) آیا جایز است که نماز صبح در هر وقت از نماز فروض قضا شود؟

تأخیر نماز از وقتش بدون عذر اگر نماز بخواند هم باطل است و مقبول نیست زیرا عبادتی که برای آن وقت تعیین شده است انجام آن قبل و بعد آن بدون عذر شرعی صحیح نمی‌باشد....

ادامه مطلب …

(۱۹۲۱) حکم تاخیر در نماز مغرب

مهم این است که تأخیر نماز مغرب از اول وقتش به خاطر این برنامه اشکالی ندارد زیرا گوش دادن به این برنامه و دیگر برنامه‌ های دینی، گوش دادن به حلقه‌ی علم است و برای هیچ کس فضل طلب علم مخفی نیست...

ادامه مطلب …

(۱۹۴۲) حکم ترتیب در خواندن نمازهای قضا

شایسته است که اول نماز عصر را بخواند سپس نماز مغرب را بخواند تا بر حسب ترتیبی که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَی فرض کرده است باشد....

ادامه مطلب …

(۱۹۲۵) بسیاری از مواقع نماز صبح از من فوت می‌شود چکار کنم؟

هنگامی که نماز صبح از شما فوت شد پس قضای آن را بجای بیاور....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه