چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

۶۱ – منظور از معیّت در آیه‌ی ﴿وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ﴾

۶۱ – از شیخ رحمه الله در مورد معنای معیّت «همراهی» در این آیه سوال شد: ﴿وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ﴾[۱]، یعنی: (و او با شماست هر جا که باشید)؟ و اینکه آیا این معیّت ذاتی است یا معیّت علم و احاطه است؟

جواب دادند: ما این را می‌دانیم که الله بالای هر چیزی است و بر عرش خود قرار گرفته – استوا کرده – است. وقتی این فرموده‌ی او تعالی را شنیدیم: {وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ}، یعنی: {و او با شماست هر جا که باشید}، امکان ندارد کسی آن را چنین بفهمد که او در زمین با ما همراه است. هیچ عاقلی چنین تصوری نمی‌کند چه برسد به مومن. اما او سبحانه و تعالی با ما همراه است در حالی که بر بالای عرشش بر بالای آسمان‌هاست.

این چیز غریبی نیست. زیرا مخلوقاتی نیز هستند که در آسمانند و می‌گوییم: همراه ما هستند. شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می‌گوید: عرب می‌گوید: ما هر چه می‌رویم، ماه نیز با ما می‌آید. با این حال، جایگاه ماه در آسمان است. الله نیز با مخلوقاتش است، در حالی که در آسمان است. و کسی که بگوید او سبحانه و تعالی در زمین و همراه با مخلوقات است، چنان که جهمی‌ها می‌گویند، معتقدم چنین شخصی کافر بوده و واجب است به سوی الله تعالی توبه کرده و جایگاه پروردگارش را بشناسد، و او را چنان که باید، تعظیم نماید، و بداند که کرسیّ او سبحانه و تعالی آسمان‌ها و زمین را در بر گرفته است. پس چگونه می‌شود که زمین، جایگاهی برای او باشد؟

در حدیث آمده است: «هفت آسمان و هفت زمین در مقابل کرسی الله، چیزی جز حلقه‌ای به شمار نمی‌آیند که در دشتی در زمین افتاده است»، و حلقه، چیز کوچکی است. این در حالی است که عرش و کرسی، هر دو مخلوق هستند. در این صورت، تصورت نسبت به الله تعالی چیست؟ چطور می‌شود گفت که زمین گنجایش الله سبحانه و تعالی را دارد، یا اینکه او در زمین است، در حالی که مخلوقاتی وجود دارند که به وسعت آسمان‌ها و زمین هستند؟ کسی در مورد الله عز و جل چنین سخنانی نمی‌گوید جز کسی که جایگاه الله را نشناخته و او را چنان که باید، تعظیم نمی‌نماید. بلکه پروردگار عز و جل بالای هر چیزی و مستوی بر عرشش بوده و به همه چیز آگاه است.


[۱] – سوره حدید، آیه «۴».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(61) سئل فضيلة الشيخ: عن المعية في قوله: (وهو معكم أينما كنتم) (سورة الحديد، الآية ” 4 “) ؟ هل هي معية ذاتية أو معية علم وإحاطة؟

فأجاب بقوله: نحن نعلم أن الله فوق كل شيء، وأنه استوى على العرش فإذا سمعنا قوله سبحانه: (وهو معكم أينما كنتم) فلا يمكن أن يفهم أحد أنه معنا على الأرض، لا يتصور ذلك عاقل فضلاً عن مؤمن ولكنه معنا سبحانه وهو فوق العرش فوق سماواته.

ولا يستغرب هذا فإن المخلوقات وهي لا تنسب للخالق تكون في السماء ونقول : إنها معنا. فيقول : شيخ الإسلام: تقول العرب :ما زلنا نسير والقمر معنا. ومع ذلك فالقمر مكانه في السماء. فالله مع خلقه، ولكنه في السماء، ومن زعم بأنه مع خلقه في الأرض كما تقول الجهمية فأرى أنه كافر يجب أن يتوب إلى الله، ويقدر ربه حق قدره، ويعظمه حق تعظيمه، وأن يعلم أنه سبحانه وسع كرسيه السماوات والأرض فكيف تكون الأرض محلاً له.

وقد جاء في الحديث: ” ما السماوات السبع والأرضون السبع في الكرسي إلا كحلقة ألقيت في فلاة من الأرض” . والحلقة الصغيرة. مع أن العرش مخلوق والكرسي مخلوق، فما بالك بالخالق سبحانه. فكيف يقال : إن الأرض تسع الله سبحانه أو أنه في الأرض، ومن مخلوقاته سبحانه ما وسع السماوات والأرض، ولا يقول : عن رب العزة مثل هذه المقولات إلا من لا يقدر الله حق قدره، ولم يعظمه حق تعظيمه. بل الرب عَزَّوَجَلَّ فوق كل شيء مستو على عرشه وهو سبحانه بكل شيء عليم.

مطالب مرتبط:

۵۲ – آیا اسماء الله تعالی محصور هستند؟

اسم‌های الله تعالی محصور در عدد معینی نیستند. دلیل آن، فرموده‌ی رسول الله صلی الله علیه وسلم در حدیث صحیح است که فرمود: «پروردگارا، من بنده‌ی تو، و پسر بنده‌ی تو، و پسر کنیز تو هستم»، تا آنجا که فرمود: «از تو به وسیله‌ی هر اسمی که متعلق به توست، خود را به آن نامیده‌ای، یا در کتابت نازل کرده‌ای، یا کسی از مخلوقاتت را به آن آگاه نموده‌ای، یا در علم غیبی که نزد خودت است، آن را برای خود برگزیده‌ای، می‌خواهم...» و آنچه که الله در علم غیب برای خود برگزیده است، امکان آگاهی یافتن به آن وجود ندارد، و هر چیزی که معلوم نباشد، محصور نیست.

ادامه مطلب …

۶۵ – درباره‌ی سخن کسی که می‌گوید: یک‌چشم بودنِ دجال، اثبات نمی‌کند که الله دارای دو چشم است. بلکه فقط ثابت می‌کند او همه چیز را می‌بیند.

اگر در حدیث دجال تامل کنید، خواهید دید که به وضوح دلالت بر این دارد که الله تعالی دارای دو چشم است. در صحیح بخاری از عبدالله بن عمر رضی الله عنهما روایت شده که رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد دجال فرمودند: «یک چشم است، و چشمش مانند حبه‌ی انگوری بر آمده است»، و در صحیح مسلم آمده که: «الله یک چشم نیست، و مسیح دجال یک چشم است. چشمش مانند حبه‌ی انگوری بر آمده است».

ادامه مطلب …

۸۳ – آیا صفت«نسیان» (فراموشی) به الله تَبَارَكَ‌وَتَعَالَىٰ تعلق دارد؟

نسیان دارای دو معناست: اول: فراموش کردن چیزی معلوم. دوم برای نسیان: ترک کردن از روی آگاهی و عمد. اینکه الله تعالی چیزی را ترک کند، یکی از صفات فعلی اوست که متعلق به اراده‌ی او تعالی و تابع حکمت او است...

ادامه مطلب …

۶۶ – اموری که واجب است به مشیئت الله واگذار کرد و اموری که شایسته نیست به مشیئت الله ربط داده شوند، چیستند؟

هر چیزی که در آینده می‌آید، افضل این است که به مشیئت الهی تعلق داده شوند. به دلیل این فرموده‌ی الله تعالی که می‌فرماید: «وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا ۞ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ»، (یعنی: و برای کاری، نگو که آن را فردا حتما انجام خواهم داد، مگر اینکه بگویی: اگر الله بخواهد). اما چیزی که گذشته، به مشیئت تعلق داده نمی‌شود، مگر اینکه بر وجه تعلیل باشد.

ادامه مطلب …

۶۸ – الحاد در اسماء و صفات الله چیست و چه انواعی دارد؟

اهل علم برای الحاد در اسماء و صفات الهی، انواعی را ذکر کرده‌اند که جمعا می‌شود گفت در این جمله خلاصه می‌شود: رویگردانی از معنایی که اعتقاد به آن در باب اسماء و صفات، واجب است. این انواع شامل: (۱) انکار چیزی از اسماء یا هر آنچه که صفات بر آن دلالت می‌دهند. (۲) اسمی را به الله تعالی نسبت دهد که الله سبحانه و تعالی خود را بدان اسم ننامیده باشد. (۳) معتقد باشد این اسم‌ها دال بر اوصاف مخلوقات هستند و به این صورت، آنها را دال بر تمثیل قرار دهد. (۴)‌ از اسم‌های الله تعالی، نام‌های را برای نامیدن بت‌ها، مشتق کند. مانند اشتقاق «لات» از آلهه، و «عزّی» از عزیز، و «منات» از منّان.

ادامه مطلب …

۹۰ – تعبیر به تمثیل مقدم است یا تعبیر به تشبیه؟

تعبیر به تمثیل از سه جهت بهتر از تعبیر به تشبیه است. (۱) در قرآن نفی تمثیل آمده، در حالی که نفی تشبیه نیامده (۲) نفی تشبیه در کل صحیح نیست، زیرا هیچ دو موجودی وجود ندارند که بین آنها قدر مشترکی نباشد که در آن با یکدیگر متفق باشند، گر چه در حقیقتش شاید مختلف باشند. (۳) برخی از اهل تعطیل به کسانی که صفات الهی را اثبات می‌کنند، مُشَبَّهه می‌گویند.

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه