(۵۹۰۶) سوال: آیا شخص در مقابل کشتن پسرش، قصاص میشود؟ از برخی فقها شنیدیم که شخص هرگاه پسر ش را بکشد، کشته نمیشود بلکه دیه بر او واجب است؟
جواب:
جمهور فقها نظرشان بر این بوده که هرگاه پدری پسرش را به عمد به قتل برساند در مقابل آن کشته نمیشود و برای این قول با دلیل و بیان علت استدلال نمودهاند. دلیل آن حدیث مشهور است: «لا یقتل والد بولده»[۱]: (پدر در مقابل (قتل) پسرش کشته نمیشود) اما در بیان علت آن اینگونه گفتهاند: پدر سبب وجود پسر است، لذا شایسته نیست که پسر سبب عدم پدر باشد و این نظر جمهور اهل علم است، یعنی پدر در مقابل قتل پسرش کشته نمیشود. برخی از اهل علم میگویند: پدر در مقابل قتل پسرش زمانی که یقین حاصل شود او را عمدی به قتل رسانده، کشته میشود؛ به دلیل دلایل عامی که دلالت بر وجوب قصاص در قتل مؤمن میدهد مانند فرمودهی الله À: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى ۖ الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنثَىٰ بِالْأُنثَىٰ}[البقرة: ۱۷۸]: (ای کسانی که ایمان آوردهاید! در (مورد) کشتگان (حکم) قصاص بر شما نوشته شده است آزاد در مقابل آزاد و برده به برده و زن به زن (کشته میشوند)) همچنین فرمودهی الله À: {كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ}[المائدة: ۴۵]: (و در آن (تورات) بر آنها (بنی اسرائیل) مقرر داشتیم که جان در برابر جان و چشم در برابر چشم (گرفته میشود)) همچنین فرمودهی رسول الله ﷺ: «لا یحل دم امرئ مسلم إلا بإحدی ثلاث؛ الثیب الزاني، والنفس بالنفس، والتارك لدينه المفارق للجماعة»[۲]: (ریختن خون انسان مسلمان جایز نیست مگر با یکی از این سه ویژگی: بیوه زن زنا کار، کسی که مرتکب قتل عمد شود و کسی که از دین اسلام مرتد شود) همچنین فرمودهی رسول الله ﷺ: «المؤمنون تتكافأ دماؤهم، ويسعى بذمتهم أدناهم»[۳]: (خون آنها (در قصاص) با هم برابر است و هر کسی از آنها به کافری امان دهد یا با او عهد و پیمانی ببندد، کسی حق نقض آن را ندارد) گفتند: این عمومیتها دلالت میدهد بر اینکه اگر دانستیم پدر قصد کشتن پسرش را به عمد داشته باشد در مقابل قتل پسرش کشته میشود اما حدیث مشهور: «لا یقتل والد بولده» نزد آنها ضعیف بوده و بیان علت نیز درست نیست؛ زیرا قتل پدر در مقابل قتل پسرش، سبب آن پسر نبوده بلکه سبب آن فعل پدر است و در حقیقت خود بر خودش جنایت نموده، زیرا خودش باعث کشته شدن خودش شده است از این جهت که کسی را که کشتنش حرام بوده را به قتل رسانده است؛ میگویند: میتوانیم دلیل را قلب کنیم (برگردانیم) و بگوییم: قتل پسر توسط پسرش از بزرگترین نوع قطع نمودن صلهی رحم و منکرترین قتلها است، زیرا هیچ پدری جرئت کشتن پسرش را ندارد حتی حیوان بی زبان سُم خود را از پسرش به خاطر ترس از اینکه او را بکشد بالا میبرد؛ لذا جزای این مردی که رحم خود را با قتل پسرش قطع کرده این باشد که کشته نشود! در هر حال این مسئله به دادگاههای شرعی بر میگردد و حاکم به آنچه از بین اقوال اهل علم که میداند درست است حکم میکند و انسان هنگام تعارض آراء به پروردگارش رجوع کند تا اینکه او را به راه راست هدایت کند و بگوید: «اللَّهمَّ ربَّ جبريلَ وميكائيلَ وإسرافيلَ فاطرَ السَّمواتِ والأرضِ عالِمَ الغيبِ والشَّهادةِ أنتَ تحكُمُ بينَ عبادِكَ فيما كانوا فيهِ يختلِفونَ اهدِني لما اختُلِفَ فيهِ منَ الحقِّ بإذنِكَ إنَّكَ تهدي من تشاءُ إلى صِراطٍ مستقيمٍ»[۴]: (بارالها! پرورگار جبرئیل و میکائیل و اسرافیل! پدید آورندهی آسمانها و زمین! دانندهی غیب وآشکار! تو بین بندگانت در آنچه اختلاف نمودند حکم میکنی، به اجازه و فرمان خود در مسائل مورد اختلاف مرا به حق هدایت فرما، تو هر کسی را بخواهی به راه راست هدایت میکنی) همچنین از الله À به خاطر گناهانش طلب مغفرت کند زیرا گناهان بین انسان و بین رسیدن به حق فاصله میاندازد و برخی از علما از فرمودهی الله À اینگونه برداشت کردهاند: {إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ ۚ وَلَا تَكُن لِّلْخَائِنِينَ خَصِيمًا * وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا}[النساء: ۱۰۵- ۱۰۶]: (یقیناً (این) کتاب را به حق بر تو نازل کردیم تا به آنچه الله به تو آموخته در میان مردم داوری کنی و مدافع (و حمایت کنندهی) خائنان مباش * و از الله آمرزش بخواه قطعا الله آمرزندهی مهربان است).
[۱] ترمذی: کتاب الدیات، باب ما جاء فی الرجل یقتل ابنه یقاد منه أم لا، شمارهی (۱۴۰۱)، ابن ماجة: کتاب الدیات، باب لا یتقل الوالد بولده، شمارهی (۲۶۶۱) و امام احمد (۱/۴۹ شمارهی ۳۴۶).
[۲] بخاري: كتاب الديات، باب قول الله تعالى: {وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنفَ بِالْأَنفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ ۚ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ ۚ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}[المائدة: ۴۵]، شمارهی (۶۴۸۴)، مسلم: کتاب القسامة والمحاربین والقصاص والدیات، باب ما یباح به دم المسلم، شمارهی (۱۶۷۶).
[۳] ابوداود: کتاب الجهاد، باب في السرية ترد على أهل العسكر، شمارهى (۲۷۵۱)، وابن ماجة: كتاب الديات، باب المسلمون تتكافأ دماؤهم، شمارهى (۲۶۸۵)، امام احمد (۲/۲۱۵، شمارهی ۷۰۱۲).
[۴] مسلم: کتاب صلاة المسافرین وقصرها، باب الدعاء فی صلاة اللیل وقیامه، شمارهی (۷۷۰).