سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

(۶۵۶۴) حکم شرعی درباره به‌ کارگیری زنان غیرمسلمان در تربیت فرزندان مسلمان

(۶۵۶۴) سوال: السلام علیکم و رحمة الله و برکاته و بعد: مشکلی وجود دارد که عواقب وخیمی در پی دارد و از شما می‌خواهم که در مورد آن صحبت کنید و توضیح دهید که برای وطن و اهل آن چه بدی‌ای دارد از آنجایی که بسیاری از زنان غیر مسلمان از اینجا و آنجا به کشور ما و به خانه‌های مسلمانان می‌آیند و فرزندان ما را تربیت می‌کنند و آن‌ها شیخ بزرگوار، آثار بدشان بر مسلمانان پوشیده نیست مخصوصا که از اسلام خوششان نمی‌آید و کراهت خود از اسلام را در دلشان مخفی می‌کنند و از جهتی که با ما اختلاط دارند بر ما و فرزندان و جوانان ما خطر دارند؛ لذا از شما می‌خواهم که مردم کشورمان را نصحیت کنید و برایشان توضیح دهید و از عواقب وخیم آن تحذیر دهید، اللهÀ شما را موفق بگرداند؟

جواب:

این سوالی که برادرمان ذکر کردند از اموری می‌باشد که بسیاری از مردم به سبب به خدمت گرفتن خدمت‌کاران از زنان و مردان رخ می‌دهد و در حقیقت به خدمت گرفتن از هر دو صنف، از دو ناحیه خطر دارد: خطر اجتماعی و خطر اخلاقی.
از ناحیه‌ی اجتماعی: عادت کردن انسان به راحتی، عدم کار و زحمت در خانه، کسالت و وابستگی به دیگران که همه‌ی این‌ها بر سلوک و روان و فکر انسان خطر دارد چون بر راحتی و نعمت و وابستگی به دیگران عادت نموده و این بر او تأثیر می‌گذارد و در نفسش فراغت بزرگی باقی می‌ماند که به سبب آن از زندگی‌اش لذت نمی‌برد و برای همین زنی که خدمت‌کار استخدام می‌کند را می‌بینی که ذهن، فکرش فارغ است و کار و حرکتی نمی‌کند و خونش ساکن و غذایش هضم نشده زیرا گویا پشیمان در گوشه‌ای از خانه نشسته و (همنطور که می‌گویند) دستش را بر گونه‌اش گذاشته و هیچ حرکتی نمی‌کند و کاری انجام نمی‌دهد و این بر روحیه‌ی و جسمش تأثیر می‌گذارد؛ این از ناحیه‌ی اجتماعی بود.
از ناحیه‌ی اخلاقی: اگر آن خدمتکاران زنان باشند، برای جوانانی که در آن خانه هستند و حتی صاحب خانه خطر دارند چون شيطان همانند خون در بدن انسان جريان می‌يابد و چه بسا او را با زنی که زیبایی و نسبی نیز ندارد فریب دهد ولی چون از جهت شرعی از آن منع شده است، شیطان آن را در قلبش زیبا جلوه می‌دهد و از کسانی خواهد بود که عمل بد خود را قشنگ می‌بیند از اللهÀ سلامتی (از اینها) را خواهانیم و شاید کسی بگوید: الحمدلله ما بر دین متین (اسلام) هستیم و از خود مطمئن می‌باشیم ولی این حدیث نفس می‌باشد که انسان وقتی در معرض فتنه‌ها قرار می‌گیرد در آن واقع می‌گردد و برای همین رسول اللهﷺ فرمودند: «مَنْ سَمِعَ بِالدَّجَّالِ فَلْيَنْأَ عَنْهُ؛ فَوَاللَّهِ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَأْتِيهِ وَهُوَ يَحْسِبُ أَنَّهُ مُؤْمِنٌ فَيَتَّبِعُهُ مِمَّا يُبْعَثُ بِهِ مِنَ الشُّبُهَاتِ» : (هر کس اسم دجال را شنید از او دور شود، سوگند به الله مرد در حالی نزد او می‌رود که گمان می‌کند مؤمن است و بر اثر شبهاتش از او پیروی می‌کند).
همچنین به نسبت خدمت‌کاران مردی که می‌آیند نیز سبب می‌گردد که انسان به دیگران وابسته شود و امورش را به دیگران بسپارد و خودش به طور مستقیم به آن‌ها اهمیت ندهد و این ضرر اجتماعی آن می‌باشد و به نسبت زنان خانواده از دختران، خواهران و همسران نیز خطر محسوب می‌گردد متأسفانه از بعضی مردم می‌شنویم که دختر یا خواهر یا همسرش را تنهایی با راننده‌ می‌فرستد و با آن در بازارهای داخل شهر یا بازارهای گوشه‌ی شهر و چه بسا خارج از شهر پرسه بزنند؛ پس اگر راننده بخواهد که آن را بیرون برد چه کسی مانع او ‌می‌گردد؟
برای همین حلال نیست انسان، همسر یا دختر یا خواهرش را تنهایی همراه راننده بفرستد چون این از بزرگترین خلوتی می‌باشد که رسول اللهﷺ در حدیثی که از ابن عباسJ در صحیحین ثابت می‌باشد، نهی کرده است: «لَا يَخْلُوَنَّ رَجُلٌ بِامْرَأَةٍ إِلَّا وَمَعَهَا ذُو مَحْرَمٍ» : (هرگز مردی با زنی (اجنبی) خلوت نکند، مگر اینکه محرمش حضور داشته باشد).
و گفته نمی‌شود: چون در بارار حرکت می‌کنند، خلوت نیست، درست است که در بازار حرکت می‌کنند ولی در خلوت هستند چون این اتومبیل به منزله‌ی اتاقی است که مرد با او تنها می‌باشد و می‌تواند که با او در مورد هر چه که بخواهد صحبت کند و مرد به زن بخندند و زن به مرد بخندند و به آسانی می‌توانند باهم توافق کنند که به خارج از شهر بروند و هرکاری که بخواهند، بکنند.
لذا مسأله‌ی بسیار خطرناکی می‌باشد چه گفته باشیم خلوت است همانطور که برای ما واضح شد یا گفته باشیم که خلوت نیست، اما شکی نیست که در معرض فتنه قرار دارد.
اما بعضی از مردم می‌گویند: الحمدلله همسر یا دخترم مورد اطمینان می‌باشند و از اللهÀ و عواقب آن در دنیا و آخرت می‌ترسند.
در جواب می‌گوییم: هرگونه که باشد، شيطان همانند خون در بدن انسان جريان می‌یابد و این قرنی که ما در آن زندگی می‌کنیم از قرنی که رسول اللهﷺ در آن زندگی می‌کردند بهتر نیست و در صحیحین ثابت است: «إِنَّ رَجُلًا مِنَ الْأَعْرَابِ أَتَى رَسُولَ اللّهﷺ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَنْشُدُكَ اللَّهَ إِلَّا قَضَيْتَ لِي بِكِتَابِ اللَّهِ. فَقَالَ الْخَصْمُ الْآخَرُ وَهُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ: نَعَمْ، فَاقْضِ بَيْنَنَا بِكِتَابِ اللَّهِ، وَائْذَنْ لِي. فَقَالَ رَسُولُ اللَّه: قُلْ. قَالَ: إِنَّ ابْنِي كَانَ عَسِيفًا عَلَى هَذَا، فَزَنَى بِامْرَأَتِهِ، وَإِنِّي أُخْبِرْتُ أَنَّ عَلَى ابْنِي الرَّجْمَ، فَافْتَدَيْتُ مِنْهُ بِمِائَةِ شَاةٍ وَوَلِيدَةٍ، فَسَأَلْتُ أَهْلَ الْعِلْمِ، فَأَخْبَرُونِي أَنَّمَا عَلَى ابْنِي جَلْدُ مِائَةٍ، وَتَغْرِيبُ عَامٍ، وَأَنَّ عَلَى امْرَأَةِ هَذَا الرَّجْمَ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لَأَقْضِيَنَّ بَيْنَكُمَا بِكِتَابِ اللَّهِ؛ الْوَلِيدَةُ وَالْغَنَمُ رَدٌّ، وَعَلَى ابْنِكَ جَلْدُ مِائَةٍ، وَتَغْرِيبُ عَامٍ، وَاغْدُ يَا أُنَيْسُ إِلَى امْرَأَةِ هَذَا، فَإِنِ اعْتَرَفَتْ فَارْجُمْهَا. قَالَ: فَغَدَا عَلَيْهَا، فَاعْتَرَفَتْ، فَأَمَرَ بِهَا رَسُولُ اللَّهِ فَرُجِمَتْ» : (مردی بادیه نشین نزد رسول اللهﷺ آمده و گفت: یا رسول الله، تو را به الله سوگند می‌دهم كه در میان ما بر اساس كتاب اللهÀ قضاوت نمايی. طرف ديگر كه مردی داناتر بود، گفت: بله، ميان ما بر اساس كتاب اللهÀ قضاوت كن. و اجازه بده تا من سخن بگويم. رسول اللهﷺ فرمود: صحبت كن، او گفت: پسرم نزد اين (باديه نشين) كار می‌كرد و با همسرش مرتكب زنا گرديد، به من گفتند: پسرت بايد رجم شود، من بجای رجم، صد گوسفند و يک كنيز به او فديه دادم، سپس مسأله را از علما پرسيدم، گفتند: پسرت بايد صد ضربه شلاق زده شود و يك سال تبعيد گردد و زن این مرد باید رجم (سنگسار) شود؛ پس رسول اللهﷺ فرمودند: سوگند به ذاتی كه جانم در دست اوست، ميان شما طبق كتاب اللهÀ قضاوت می‌نمايم، گوسفندان و كنيزت به تو برگردانده می‌شوند و پسرت بايد صد ضربه شلاق زده شود و يک سال تبعيد گردد؛ ‌ای انيس فردا صبح نزد همسر اين مرد برو و اگر اعتراف كرد (مرتكب زنا شده)، او را رجم كن، انيس فردا نزد آن زن رفت و او نيز اعتراف كرد؛ آنگاه رسول اللهﷺ دستور رجم داد و حكم اجرا شد).
نتیجه‌ی قصه این است که این بین کارگر و همسر کسی که او را کرایه‌ کرده بود رخ داده است و این در عهد رسول اللهﷺ با وجود این که بهترین و دورترین قرن‌ها از فساد و سالم‌ترین آن از فتنه‌ها بوده، واقعه رخ داده است؛ پس آیا امکان ندارد که در زمان ما رخ دهد؟ بله امکان دارد و بلکه وقوع آن احتمال بسیار بیشتری از زمان رسول اللهﷺ دارد.
برای همین می‌گوییم: در این مسئله خطر بسیار بزرگی وجود دارد و برای انسان واجب است که خدمت‌کار استخدام نکند مگر برای نیاز و اگر خدمت‌کار مردی استخدام نمود، آن را در خانه‌ای خارج از خانه‌ی خود قرار دهد و همچنین به نسبت کسانی که خدمت‌کار زن استخدام می‌کنند، نهایت حرص را داشته باشند که با هیچ کس از مردان تنها نشوند که در حرام واقع گردند.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، وبعد: فهناك مشكلة لها عواقب وخيمة أطلب منكم – وفقكم الله – مناقشتها، وتوضيح سلبياتها على الوطن والمواطنين، فقد أخذَت تَفِدُ إلى بلادنا بكثرة -للأسف- نساء غير مسلمات من هنا ومن هناك، وفي بيوت المسلمين ويُربين أولادنا، وهؤلاء -يا فضيلة الشيخ – يُشكلون بدورهم آثارًا لا تخفى على المسلمين، ولا سيّما أنهم يكرهون الإسلام، ويُبطنون الكراهية للمسلمين، وحيث إن اختلاطهم معنا فيه خطر علينا وعلى أولادنا وشبابنا، فنرجو النصح والتوضيح للمواطنين، وتحذيرهم من عواقبها الوخيمة، وفقكم الله؟

فأجاب رحمه الله تعالى: هذا السؤال الذي ذكره الأخُ هو من الأمور التي وقع فيها كثير من الناس بجلب الخدم، من ذكور وإناث، وفي الحقيقة أن جَلْب كلا الصنفين فيه خطر من ناحيتين النواحي الاجتماعية، والنواحي الأخلاقية.

أما النواحي الاجتماعية: فإن اعتياد الإنسان على التَّرَف، وعدم العمل، وعدم المهنة بالبيت والتكاسل والاتكال على غيره، كل هذا عليه خطره النفسي على سلوك الإنسان ونفسيَّته وفكره، لأنه يعتاد الترف والنعيم، والتواكل على غيره، وهذا يؤثر فيه، ويُبقي في نفسه فراغا عظيما، لا يتمتع في حياته بسببه، ولهذا ترى المرأة التي جلبت لها الخادمة، تراها فارغة الذهن، فارغة الفكر، ليست تعمل ولا تتحرك، دَمُها ساكن، وطعامها غير هاضم وذلك لأنها تبقى كأنها ندمانة في طَرَفٍ مِن بيتها، تضع يدها كما يقولون على خدها، لا تتحرك، ولا تصنع شيئًا، وهذا يؤثر عليها نفسيا، ويؤثر عليها جسمياً، هذا من الناحية الاجتماعية.

ومن الناحية الخلقية: فإن هؤلاء الخدم إذا كن إناثًا، فإنهن خطر على الشباب الذين في البيت، بل وحتى على رَبِّ البيت، لأن الشيطان يجري من ابن آدم مجرى الدم، وربما يُغريه بامرأة قد لا تكون ذات حسب وجمال، ولكن من أجل أنه منع منها شرعًا، فيزينها الشيطان في قلبه، فيكون ممن زُيِّن له سُوء عمله فرآه حسنا، نسأل الله السلامة، وقد يقول الإنسان: إننا -والله الحمد- على دين متين، ونأمن على أنفسنا، ولكن هذا حديث نفس، والإنسان إذا تعرض إلى الفتن، فإنه يقع فيها، ولهذا قال النبي صلى الله عليه وسلم: «مَنْ سَمِعَ بِالدَّجَّالِ فَلْيَنَا عَنْهُ، فَوَاللَّهِ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَأْتِيهِ وَهُوَ يَحْسِبُ أَنَّهُ مُؤْمِنٌ فَيَتَّبِعُهُ، مِمَّا يَبْعَثُ بِهِ مِنَ الشُّبُهَاتِ».

وهكذا أيضا بالنسبة للخدم الوافدين من الذكور، فإنه بسببهم يكون الإنسان متكلا على غيره، مُفَوِّضا أموره إلى غيره، غير مهتم بها مباشرة، وهذا ضرر اجتماعي وبالنسبة للعائلات من بنات وأخوات وزوجات، فهو أيضا خطر عليهن، لأنه مع الأسف الشديد نسمع أن بعض الناس يُرسل ابنته، أو أخته، أو زوجته مع هذا السائق وحده يمشي بها في السيارة، يتسكع بها في أسواق البلد الداخلية أو المتطرفة، وربما يخرج بها عن البلد، ثم لو أراد أن يخرج بها فمن الذي يمنعه؟

ولهذا لا يحل لإنسان أن يُمَكِّن زوجته أو ابنته من أن تركب مع السائق وحدها، لأن هذا من أعظم الخلوة التي نهى عنها رسول الله صلى الله عليه وسلم في قوله في حديث ابن عباس الثابت في الصحيحين: «لَا يَخْلُوَنَّ رَجُلٌ بِامْرَأَةٍ إِلَّا مَعَ ذِي تحرم».

ولا يقال: إن هذا ليس بخلوة، لأنهم يمشون في السوق. صحيح أنهم يمشون في السوق، لكنهم في خلوة، لأن هذه السيارة بمنزلة غرفة، أو حجرة انفرد بها هذا الرجل بهذه المرأة، فهو يستطيع أن يتكلم معها بما يشاء، وأن يضحك إليها، وتضحك إليه، ويستطيع أن يتفق معها بكل سهولة على أن يخرجا إلى خارج البلد، ويصنعا ما أرادا.

فالمسألة خطيرة جدا، سواء قلنا: إنها خلوة. كما هو الذي يتضح لنا، أو قلنا: إنها ليست بخلوة فإنها تعرض للفتن بلا ريب.

ثم إن بعض الناس يقول: إن زوجتي – والحمد لله – مأمونة تخاف الله. أو إن ابنتي كذلك مأمونة تخاف الله، وتخشى العواقب في الدنيا والآخرة.

فنقول: مهما كان الأمر، فإن الشيطان يجري من ابن آدم مجرى الدم وليس هذا القرن الذي نحن فيه بأفضل من القرن الذي كان فيه رسول الله صلى الله عليه وسلم وقد ثبت في الصحيحين أَنَّ رَجُلًا مِنَ الأَعْرَابِ أَتَى رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَنْشُدُكَ اللَّهَ إِلَّا قَضَيْتَ لي بِكِتَابِ اللَّهِ. فَقَالَ الْخَصْمُ الْآخَرُ -وَهُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ -: نَعَمْ فَاقْضِ بَيْنَنَا بِكِتَابِ اللَّهِ، وَأَذَنْ لِي. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم: «قُلْ». قَالَ: إِنَّ عَلَى ابْنِي كَانَ عَسَيفًا عَلَى هَذَا، فَزَنَى بِامْرَأَتِهِ، وَإِنِّي أُخْبِرْتُ أَنَّ عَلَى ابْنِي الرَّجْمَ، فَافْتَدَيْتُ مِنْهُ بِمِائَةِ شَاةٍ وَوَلِيدَةٍ، فَسَأَلْتُ أَهْلَ العِلْمِ، فَأَخْبَرُونِي أَنَّهَا، ابْنِي جَلْدُ مِائَةٍ وَتَغْرِيبُ عَامٍ، وَأَنَّ عَلَى امْرَأَةِ هَذَا الرَّجْمَ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ : «وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَأَقْضِيَنَّ بَيْنَكُما بِكِتَابِ اللَّهِ: الوَلِيدَةُ وَالغَنَمُ رَدُّ، وَعَلَى ابْنِكَ جَلْدُ مِائَةٍ، وَتَغْرِيبُ عَامٍ اغْدُ يَا أُنَيْشَ إِلَى امْرَأَةِ هَذَا، فَإِنِ اعْتَرَفَتْ فَارْجُمْهَا». قَالَ: فَغَدَا عَلَيْهَا فَاعْتَرَفَتْ، فَأَمَرَ بِهَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَرُجَمَتْ».

والحاصل أن هذه القصة، وقعت بين الأجير، وبين زوجة من استأجره في عهد النبي – عليه الصلاة والسلام- وهو خير القرون، وأسلمها من الفتن، وأبعدها عن الفساد، ومع ذلك حصلت هذه القصة، أفلا يمكن أن تحصل في عهدنا هذا؟ إنه يمكن، بل أقرب وأقرب وأقرب بكثير من وقوعها في عهد النبي – عليه الصلاة والسلام-.

ولهذا نقول: إن هذه المسألة فيها خطر عظيم، وإن الواجب على الإنسان ألا يستجلب خادما إلا عند الحاجة، ثم إذا استجلب خادما ذكرًا، فإنه يجعله في بيت خارج بيته، وكذلك بالنسبة لمن استخدم خادما في البيت امرأة، فليحرص غاية الحرص على ألا تنفرد بأحد من الرجال، فيقع المحظور.

مطالب مرتبط:

(۶۵۵۰) اگر فرزندانم بسیار به ورزش اهتمام ورزند (و وقت خود را در آن می‌گذرانند) آیا آن‌ها را از آن بازدارم؟

چیزی که بر انسان عاقل واجب است، این می‌باشد که وقت و جوانی‌اش را در أموری مثل این به هدر ندهد ولی گاهی اوقات برای تقویت عضلات و آسایش روحی‌اش ورزش کند، اشکالی ندارد...

ادامه مطلب …

(۶۵۴۷) روش رسول اللهﷺ در تعامل با کودکان کم سن و سال چگونه بوده است؟

روش رسول اللهﷺ در تعامل با کودکان رحمت، رأفت و نرمی بوده است...

ادامه مطلب …

(۶۵۳۸) وظیفه شوهر در تقسیم عادلانه وقت میان خانواده و امور شخصی

نصیحت من به این برادر این است که آنچه از معاشرت نیک با تو بر او واجب است را به جا آورد و تربیت نیک و توصیه‌ به فرزندانش و دیگر (چیزهایی که) بر او واجب می‌باشد را ادا کند و او با این‌ها نزد اللهÀ دارای اجر می‌گردد ....

ادامه مطلب …

(۶۵۵۱) فضل و اجر تربیت دختران در اسلام

از رسول اللهﷺ احادیثی روایت شده که دلالت بر فضل کسی که دختران را تربیت می‌کند، می‌دهد و این که آن‌ها ستری برای او، بر دوزخ خواهند بود....

ادامه مطلب …

(۶۵۵۹) حکم شرعی قطع رابطه یا ترک محل سکونت به سبب بی‌اعتنایی همسایگان

نصیحت من به تو این است که در خانه‌ات بمانی و و خود و فرزندانت را منتقل نکنی و به اکرام نمودن همسایگانت ادامه دهی حتی اگر آن‌ها اکرامت نکنند مگر این که از آن‌ها اذیتی ببینی که تحمل آن وجود نداشته باشد که در این صورت ناچار به نقل مکان هستی.....

ادامه مطلب …

(۶۵۶۳) راهنمایی شرعی در برابر آزار همسایه

مهم این است که همسایه حقی دارد حتی اگر کافر باشد؛ پس انسان تقوای اللهÀ را در مورد خودش رعایت کند و همسایه‌اش را اکرام نماید  و به اندازه‌ی توانش به او خوبی کند....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه