چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۵۸۹۸) حکم کفاره در تصادف منجر به فوت پدر

(۵۸۹۸) سوال: روزی تصادف کردم و ماشینم واژگون شد و پدرم به خاطر تصادف فوت نمود و یکی از برادران به من گفت که بر من واجب است روزه بگیرم یا اینکه برده‌‌ای آزاد کنم، آیا این درست است؟

جواب:

اگر تصادف با ماشین رخ داده واجب است بررسی شود سبب تصادف چه بوده: اگر تصادف به خاطر راننده بوده، حال چه با تجاوز از حد یا با سهل‌‌انگاری از جانب او، بر او واجب بوده که ضامن آنچه به سبب تصادف تلف شده باشد همچنین بر او واجب است اگر کسی فوت شده کفاره بدهد. مثال تجاوز از حد این است که ماشین را بیش از توانش بار بزند یا اینکه در حالت سرعت منحرف شود یا اینکه سرعت بیش از حد سبب تصادف شود و مثال سهل‌‌انگاری این است که در رسیدگی به ماشین کوتاهی کند؛ مانند اینکه بداند که ماشین ایراد دارد اما از روی سستی بگوید: صبر می‌‌کنیم به شهر یا ایستگاه برسیم یا شبیه آن یا اینکه می‌‌داند چرخ‌‌های ماشین اشکال دارد اما سهل‌‌انگاری می‌‌کند و می‌‌گوید: شهر یا ایستگاه نزدیک است؛ تا اینکه چرخ ماشین می‌‌ترکد در این جا در قبال آنچه از جان یا مال تلف کرده ضامن بوده و بر او کفاره لازم است اما اگر تصادف بدون تجاوز از حد و سهل‌‌انگاری باشد چیزی بر او نیست؛ نه ضمانت و نه کفاره مانند اینکه قضا و قدر الله À بر این باشد که چرخ ماشین بترکد و او مقصر نباشد یا اینکه از ضرری که از آن می‌‌ترسد بپرهیزد و ناگهان ماشین هنگام پرهیز واژگون شود؛ در این صورت چیزی بر او نیست مانند اینکه شخصی در مسیر او با او روبه‌‌رو شود و ماشین را برای اینکه تصادف نشود منحرف کند سپس به خاطر آن، ماشین واژگون شود؛ در این صورت چیزی بر او نیست. اما نفر اول که تصادف به خاطر او بوده، یعنی چرخ ماشین در حالی که احتیاط می‌‌کرده ترکیده از این جهت که مسبب این تصادف نبوده و دومی از این جهت که محسن (نیکوکار) بوده؛ درست است که او ماشین را منحرف ساخته اما منحرف ساخته چون گمان نموده که این راه ایمن بوده و این راه ایمن‌‌تر از این است که در مسیر خود باقی بماند لذا با این کار احسان نموده و الله À می-فرماید: {مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِن سَبِيلٍ}[التوبة: ۹۱]: (بر نیکو کاران هیچ راه (سرزنش) نیست).
همچنین مانند آن این است که شخص در مسیر خود حرکت می‌‌کند ناگهان متوجه می‌‌شود روبه‌‌روی او چاله یا سنگ بزرگی وجو دارد و اگر در مسیر خود حرکت کند در آن چاله می‌‌افتد یا اینکه با آن سنگ بزرگ تصادف می‌‌کند و اگر منحرف شود برای او ایمن‌‌تر است لذا منحرف شود و در اثر انحرافش ماشین ‌‌واژگون شود در این حالت بر شخص چیزی نیست زیرا از خطری که گمان‌‌ نموده بزرگ‌‌تر است پرهیز کرده؛ لذا او محسن بوده و بر نیکوکاران راه سرزنشی نیست.
مهم اینکه واجب است سبب تصادف را بررسی کرد که اگر سهل‌‌انگاری یا تجاوز از حد از جانب رانند بوده بر او ضمانت و کفاره واجب است و اگر به خاطر تجاوز از حد یا سهل‌‌انگاری او نبوده یا اینکه از روی احسان برای اجتناب از ضرر بوده بر او چیزی از ضمانت و کفاره نیست.
سخن او در سؤال: آیا بر من روزه یا آزاد کردن برده واجب است؛ ظاهر سخن او بر این بوده که گمان دارد روزه گرفتن با آزاد کردن برده مساوی است در حالی که این‌‌گونه نیست. آنچه در کفاره‌‌ی قتل واجب بوده این است که برده آزاد کند و اگر نیافت دو ماه پی در پی روزه بگیرد و در آن غذا دادن وجود ندارد بلکه اگر می‌‌تواند، روزه بگیرد و اگر نمی‌‌تواند چیزی بر او نیست؛ به دلیل فرموده‌‌ی الله À: {وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلَّا خَطَأً ۚ وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰ أَهْلِهِ إِلَّا أَن يَصَّدَّقُوا ۚ فَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ ۖ وَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰ أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ ۖ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللَّهِ ۗ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}[النساء: ۹۲]: (هیچ مؤمنی مجاز نیست که مؤمنی را به قتل برساند مگر از روی اشتباه و خطا و کسی که مؤمنی را از روی خطا به قتل رساند باید یک برده‌‌ی مؤمن را آزاد کند و به خانواده‌‌ی او دیه بپردازد مگر اینکه آنها ببخشند پس اگر (مقتول) از قومی باشد که دشمنان شما هستند ولی او مؤمن بوده باید (قاتل) یک برده‌‌ی مؤمن را آزاد کند و اگر (مقتول) از قومی باشد که میان شما و آن‌‌ها پیمانی بر قرار است باید به خانواده‌‌ی او دیه بپردازد و (نیز) یک برده‌‌ی مؤمن را آزاده کند و هر کس که (برده‌‌ای) نیافت پس دو ماه پی در پی روزه بگیرید؛ این توبه‌‌ای از جانب الله است و الله دانای حکیم است) الله À چیز سومی را در این کفاره ذکر نکرده بر خلاف کفاره‌‌ی ظهار که در آن سه چیز را ذکر کرده است: آزاد کردن برده، کسی که نیافت روزه بگیرد و کسی که نتوانست شصت مسکین غذا دهد. اما در کفاره‌‌ی قتل غذا دادن نیست بلکه در صورتی که توان آزاد کردن برده را ندارد یا روزه می‌‌گیرد یا اگر نمی‌‌تواند روزه بگیرد چیزی بر او نیست.
شیخ بزرگوار! سؤال کننده ذکر می‌‌کند، کسی که فوت شده پدرش است؟
جواب: بله، تفاوتی میان پدر و غیر پدر نیست وهمه مؤمن هستند؛ بنابراین تفاوتی وجود ندارد.
شیخ بزرگوار! فرزندان چطور؟
جواب: همچنین تفاوتی میان فرزندان و غیر از آن‌‌ها وجود ندارد و در واجب شدن کفاره میان مسلمان و غیر مسلمان تفاوتی نیست مگر اینکه کافر حربی باشد، یعنی بین او و بین مسلمانان جنگ باشد برای چنین شخصی کفاره نیست، زیرا کشتن کافر حربی از روی عمد جایز است؛ زیرا با تو جنگ دارد و اگر او بر (کشتن) تو قادر باشد، تو را خواهد کشت. اما به نسبت کسی که بین تو و بین او عهد و پیمانی وجود دارد، چه این پیمان خاص و چه عام باشد، در کشتن او کفاره وجود دارد؛ به دلیل فرموده‌‌ی الله À: {فَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ ۖ وَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰ أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ}[النساء: ۹۲]: (پس اگر (مقتول) از قومی باشد که دشمنان شما هستند ولی او مؤمن بوده باید (قاتل) یک برده‌‌ی مؤمن را آزاد کند و اگر (مقتول) از قومی باشد که میان شما و آن‌‌ها پیمانی بر قرار است باید به خانواده‌‌ی او دیه بپردازد و (نیز) یک برده‌‌ی مؤمن را آزاده کند).

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: إنه في يوم من الأيام وقع حادث لي، وهو انقلاب بسيارتي، وقد تُوُفِّي والدي أثناء الحادث، وقد أفادني أحد الإخوان أنه يجب على أن أصوم أو أعتق رقبة، هل هذا صحيح؟

فأجاب – رحمه الله تعالى -: إذا حدث الحادث بالسيارة فإنه يجب أن ينظر في سبب هذا الحادث، فإذا كان سبب الحادث من السائق؛ إما بتعد وإما بتفريط، فإنه يجب أن يضمن ما تلف بسبب هذا الحادث، وعليه الكفَّارة إن مات به أحد، مثال التعدي أن يحمل السيارة أكثر مما تتحمله أو أن يحرفها وهي مسرعة، أو أن يسرع سرعة كبيرة تكون سببًا للحادث، ومثال التفريط أن السيارة يتهاون في ملاحظة السيارة، مثل أن يعلم بخلل فيها ولكن يتهاون ويقول: نصبر، وصلنا البلد، وصلنا المحطة… وما أشبه ذلك، أو يعرف أن في عجلات خللا ولكن يتهاون ويقول: المدى قريب أو البلد قريب أو المحطة قريبة حتى ينفجر إطار السيارة، فهنا يكون عليه ضمان ما تلف من نفس أو مال، وتكون عليه الكفَّارة، أما إذا كان الحادث بلا تعد ولا تفريط فلا شيء عليه، ولا ضمان ولا كَفَّارة، مثل أن يكون انفجار العجلة بقضاء الله وقدره بدون سبب منه، ومثل أن يتفادى ضررًا يخشى منه وتنقلب السيارة حين التفادي، فإنه لا شيء عليه، مثاله أن يقابله شخص على خط سيره فينحرف بالسيارة لئلا يصطدم به ثم يحصل عند انحرافها انقلاب، فإن هذا لا شيء عليه، أما الأول الذي حصل الحادث بسببه وهو انفجار عجلة السيارة مع الاحتياط فهذا لأنه لم يتسبب في هذا الحادث، وأما الثاني فلأنه محسن، وصحيح أنه هو الذي انحرف بالسيارة لكنه انحرف بها معتقدا أن هذا هو طريق السلامة وأنه أسلم مما لو بقي في خط سيره، فيكون بهذا العمل محسنا، وقد قال الله: ﴿مَا عَلَى الْمُحْسِنِين مِن سبيل [التوبة: ٩١].

ومثل ذلك لو كان يمشي في الخط فإذا به أمام حفرة أو حَجَرٍ كبير إن استمر في سيره سقط فيها أو اصطدم بهذا الحجر الكبير، وإن انحرف كان أسلم له، فانحرف، وفي انحرافه حصل انقلاب، فإنه ليس عليه شيء في ذلك؛ لأنه تفادى خطرًا يرى أنه أعظم، فيكون بذلك محسنًا، وما على المحسنين من سبيل.

والمهم أنه يجب التحقق في سبب الحادث، فإذا كان بتفريط من السائق أو بتعد منه فإنه يجب عليه الضمان والكَفَّارة، وإن لم يكن بتعد منه ولا تفريط أو كان بإحسان لتفادي الضرر فليس عليه شيء؛ لا ضمان ولا كَفَّارة.

وأما قوله في السؤال: أعلي صيام أو عتق رقبة؛ فظاهر كلامه أنه يعتقد أن الصوم والعتق سواء، وليس كذلك؛ فإن الواجب في كَفَّارة القتل أن يُعتق رقبة، فإن لم يجد صام شهرين متتابعين، وليس فيه إطعام، بل إن كان يستطيع أن يصوم صام، وإن كان لا يستطيع فليس عليه شيء؛ لقوله تعالى: ﴿وَمَا كان لِمُؤْمِنٍ أَن يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلَّا خَطَا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَنًا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَن يَصَدَقُوا فَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ عَدُةٍ لَكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَإِن كَانَ مِن قَوْهِم بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِيثَقٌ فَدِيَةٌ مُّسَلَمَةُ إِلَى أَهْلِهِ، وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٌ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِّنَ الله وَكَانَ اللهُ عَلِيمًا حَكِيمًا﴾ [النساء: ۹۲]، ولم يذكر الله شيئًا ثالثًا في هذه الكفَّارة، بخلاف كَفَّارة الظُّهَارِ؛ فإن الله -تعالى- ذكر فيها ثلاثة أشياء: العتق، فمن لم يجد فصيام، فمن لم يستطع فإطعام ستين مسكينا، وأما كفَّارة القتل فليس فيها إطعام، بل إما أن يصوم إن كان لا يستطيع عتق رقبة، أو لا شيء عليه إن كان لا يستطيع الصوم.

فضيلة الشيخ: يذكر السائل أن المتوفّى معه كان والده؟

فأجاب رحمه الله تعالى: نعم لا فرق بين الوالد وغير الوالد، كلها نفس مؤمنة، فلا فرق.

فضيلة الشيخ: والأولاد؟

فأجاب رحمه الله تعالى: ولا فرق كذلك بين الأولاد وغيرهم، ولا فرق أيضًا في وجوب الكفَّارة بين المسلم وغير المسلم، إلا إذا كان حربيًّا، يعني بينه وبين المسلمين حرب، فهذا ليس له كَفَّارة؛ لأن الحربي يجوز قتله عمدا، يعني هو محارب لك، وهو لو قدر عليك لقتلك، وأما من بينك وبينه عهد، سواء كان هذا العهد خاصا أو عاماً فإنه يجب في قتله الكفَّارة؛ لقوله تعالى: ﴿فإن كان مِن قَوْمٍ عَدُوّ لَكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِن كان مِن قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِيثَقٌ فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ، وَتَحْرِيرُ رقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ﴾ [النساء: ٩٢].

مطالب مرتبط:

(۵۹۰۰) حکم شرعی و کفاره تصادف منجر به فوت در صورت عدم مطالبه دیه

اگر مقصر نبوده که در این‌‌صورت چیزی بر او لازم نیست.

ادامه مطلب …

(۵۸۸۶) آیا قاتل برای همیشه در دوزخ می‌ماند؟

الله متعال می‌فرماید: (کسی‌که مؤمنی را از روی عمد بکشد، مجازاتش جهنم است که برای همیشه در آن می‌ماند و الله بر او خشم می‌گیرد و او را از رحمتش دور می‌گرداند و برایش عذاب بزرگی فراهم نموده است.)...

ادامه مطلب …

(۵۸۸۳) توبه و اجرای حدود در شرع

(۵۸۸۳) سوال: اگر انسان جرمی انجام داده و بنا بر قانون شریعت، جرم او حد یا قصاص دارد، اما فرار می‌کند و مخفی می‌شود تا این‌که قصیه مسکوت می‌شود و دیگر تحت پیگرد نیست، وی توبه کرده و از کاری که انجام داده پشیمان شده است، آیا این کافی است یا باید خود را به […]

ادامه مطلب …

(۵۹۱۰) کسی که مرد و بر او دیه واجب بود، آیا اولیای مقتول می‌‌توانند آن را مطالبه کنند؟

دیه اگر در مقابل قتل عمد باشد بر قاتل واجب است و بعد از مرگش از میراثش برداشته می‌‌شود....

ادامه مطلب …

(۵۹۰۳) بعد از جدا نمودن نوزاد از شیر، مبتلا به اسهال شد و در اثر آن فوت نمود، آیا بر پدر و مادر او چیزی است؟

اگر دانسته شود که سبب اسهال به خاطر تصرف مادر یا پدر بوده، بر کسی که مسبب آن باشد کفاره واجب است، که کفاره‌‌ی آن آزاد کردن برده بوده و اگر نیافت دو ماه پی در پی روزه بگیرد....

ادامه مطلب …

(۵۸۸۵) تکلیف شرعی در قبال زیان رساندن به فرزند

باید دیه حواسی را که این دختر از دست داده بپردازد، مثل حرکت و یا شنوایی اگر از دست داده باشد، خسارت این موارد با توجه به دیدگاه علماء است، از الله ﷻ می‌خواهم که برای ما و او بخشش و عفوی فراگیر فراهم نماید....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه