(۴۴۰۱) سوال: حج قران را همراه عمره انجام دادم و طواف عمره را قبل از عید به دو روز انجام دادم سپس در روز عرفه بر کوه عرفات ایستادیم و شب عید را در منی گذراندیم و در صبح عید بعد از نماز عید طواف وداع را انجام دادم سپس برگشتم و قربانی کردم و در روز عید و روز دوم و روز سوم رجم کردم یعنی بعد از عید دو شب در منی ماندم سپس از مکه رفتم و از احرام بیرون آمدم و نتوانستم که برگردم و طواف کنم آیا طواف روز عید مرا کفایت میکند؟ آیا حج من ناقص است یا نه؟ خیلی متشکرم.
جواب:
این سوال کننده میگوید: حج قران به جا آورده است سپس قبل از وقوف در عرفه عمرهاش را به جا آورده است اما ادای عمره قبل از وقوف به عرفه، عمل کسی که حج قران را به جا میآورد نیست بلکه عمل کسی که حج تمتع را به جا میآورد اما در هر صورت خیر شده است زیرا برای کسی که حج قران انجام میدهد شایسته است که نیتش را به عمره تغییر دهد تا این که حج تمتع را به جا آورد همانطور که رسول اللهﷺ به اصحابی که قربانی نداشتند، امر نمود.
و در قصهاش ذکر کرد که شب عید را در منی گذرانده است اما این جایز نیست و واجب است که شب را در مزدلفه بماند مگر این که از افراد ناتوان باشد و در آخر شب از مزدلفه برود زیرا رسول اللهﷺ به ضعیفان رخصت دادند که شب از مزدلفه بروند[۱] اما دیگران باید نماز صبح را در مزدلفه باشند چون رسول اللهﷺ تا نماز فجر در آنجا مانده است و به مشعرالحرام آمد تا این که هوا بسیار روشن شد و به عروه بن مُضَرِّسJ: «من شهد صلاتنا هذه، ووقف معنا حتى نطلُع، و قد وقف قبل ذلك بعرفة ليلاً أو نهراً، تمَّ حَجُّه، وقضى تَفَثَه»[۲] : (هر کس نماز فجر را با ما بخواند و تا طلوع خورشید با ما در مزدلفه بماند در حالی که قبل از آن شب یا روز در عرفه ایستاده باشد حج وی کامل گشته و مناسک خویش را ادا کرده است): و این دلالت بر وجوب ماندن در مزدلفه تا نماز صبح میکندو احادیث دیگری که به آن اشاره کردیم و آن رخصت دادن رسول اللهﷺ به ضعیفان بود که در شب بروند و این دلالت میدهد که در هنگام حاجت و نیاز جایز است که در شب برود و این چیزی است که از سوال کننده اشتباه کرده است اگر قصهاش را دقیق بازگو کردن است.
سوما: سوال کننده گفتند که در روز عید طواف وداع کرده است اما شاید مقصودش طواف افاضه باشد و در اسم آن اشتباه کرده است چون که در آخر سوالش گفت از مکه خارج شده و احرامش را بیرون آورده است و نتوانسته است که برای طواف برگردد و این دلیل بر اشتباه او در اسم آن است که گفت: طواف وداع را در روز عید انجام داده است.
و بر همین اساس که در روز عید نیت طواف افاضه کرده است صحیح است و واجبش را از طواف افاضه ادا کرده است اما بدون این که طچاف وداع کند از مکه خارج شده است خطا میباشد و بر او واجب بوده که بدون طواف وداع از مکه خارج نگردد زیرا رسول اللهﷺ بدان امر کرده است و فرموده: «لا ينفِر أحدٌ حتَّى يكونَ آخرَ عهدِه الطَّوافُ بالبيتِ»[۳] : (کسی از مکه خارج نشود مگر این که آخرین کارش طواف (وداع) باشد): اما رسول اللهﷺ به زنانی که دچار حیض و نفاس شدهاند رخصت داده است که طواف وداع انجام ندهند به خاطر قول رسول اللهﷺ به صفیه هنگامی که خبر دار شد که طواف افاضه را قبل از حیض شدنش انجام داده است: «فلتنفر إذن» :[۴] (پس خارج شود): و حدیث ابن عباسJ که میفرماید: «أُمِرَ الناس أن يكون آخر عَهْدِهِمْ بالبيت، إلا أنه خُفِّفَ عن المرأة الحائض»[۵] : (به مردم امر شد كه آخرين عمل شان در ايام حج، طواف (وداع) باشد مگر زنان حائضه كه از اين قانون مستثنا می باشند).
ملاحضهای که در این باقی است: سعی در حج را ذکر نکرد و ظاهر حالش این است که سعی نکرده است و اگر حج قران به جا آورده همانطور که در سوال گفته است؛ عمره را قبل از وقوف به عرفه ادا کرده و میخواسته اعمال عمره را در حالی که در حج قران است انجام دهد آن سعی کفایتش میکند زیرا سعی بعد از طواف قدوم بوده است و اگر مرادش از ادای عمره حقیقت عمره بوده و قبل از طواف انجام داده و بین عمره و حج از احرام بیرون آمده است، تا الان سعی حج او باقی میباشد و باید برگردد مکه و سعی حج را انجام دهد و در این صورت برایش جایز نیست که با زنش نزدیکی کند تا این که سعی را به جا آورد زیرا تحلل دوم صورت نمیپذیرد مگر بعد از انجام سعی.
[۱] تخریج آن گذشت.
[۲] تخریج آن گذشت.
[۳] تخریج آن گذشت.
[۴] تخریج آن گذشت.
[۵] تخریج آن گذشت.