سه‌شنبه 15 ربیع‌الثانی 1447
۱۵ مهر ۱۴۰۴
7 اکتبر 2025

(۴۲۶۴) حکم طواف وداع بدون وضوء به دلیل مصافحه با نامحرم

(۴۲۶۴) سوال: به همراه همسرم حج را ادا نمودم بعد از این در روز دوازدهم رمی جمرات نمودم به شهر جده آمدیم  و در روز بعدی نماز ظهر را خواندیم سپس به سمت مکه آمده تا این که طواف وداع را انجام دهیم و از آن جا به سمت محل اقامت خود برویم اما قبل از این که جده را ترک کنیم برخی از مردان نامحرم با من مصافحه کردند و نتواستم تجدید وضو کنم و در همین حالت طواف وداع را انجام دادم؛ حکم طواف من چیست؟ چه چیزی به خاطر این کار بر من مترتب می­شود؟ در صورتی که کفاره دارد آیا می­توانم قیمت آن را به مجاهدین بفرستم یا خیر؟

جواب:

می­گویم: رفتن این زن و شوهرش به جده قبل از طواف وداع بررسی می­شود؛ آیا جده محل اقامت آن­ها است یا خیر؟ در صورتی که جده محل اقامت آن­ها باشد خارج شدن آن­ها از مکه قبل از طواف وداع حرام است و برگشتن بعد از آن و طواف نمودن فایده­ای ندارد بلکه بر آن­ها فدیه لازم است که در مکه ذبح شده و بین فقرا تقسیم می­شود بر هر یک از آن­ها گوسفندی واجب است که در مکه ذبح می­شود و بین فقرا تقسیم می­شود این در صورتی است که جده محل اقامت آن­ها است.

در صورتی که جده محل اقامت آن­ها نیست اما به خاطری کاری به آن جا رفته­اند و نیت آن­ها این بوده که به مکه بر می­گردند و به محل اقامت خود می­روند چیزی بر آن­ها نیست.

آن چه ذکر نمودی که قبل از طواف با برخی مردان سلام کردی سپس بعد از آن بدون وضو طواف نمودی ضرری به طواف نمی­رساند زیرا لمس نمودن زن و مرد باعث باطل شدن وضو نمی­شود حتی بنابر قول راجح در صورتی که با شهوت باشد اما مصافحه نمودن مردان نامحرم حرام است و برای او جایز نیست که صورت خود را بیرون کند و بر مردان نامحرم سلام کند هر چند که دو کف دست او با دستکش یا … پوشیده شده باشد.

بر زن واجب است به سوی الله À به خاطر مصافحه با مردان نامحرم توبه کندو دوباره چنین کاری را انجام ندهد.

در این جا به مسئله­ی مهمی در این باب هشدار می­دهم و آن این است که برخی از مردم عادت آن­ها این است که برادر شوهر با همسر برادرش سلام کند (مصافحه) یا با دختر عمه­اش مصافحه کند در حالی که این عادت بد و حرامی است و برای زن جایز نیست با مردی که  اصلا از محارم او نیست مصافحه کند هر چند که پسر عمو، پسر دایی، پسر عمه، پسر خاله، برادر شوهر یا شوهر خواهر او باشد همه­ی این­ها حرام است و جایز نیست و شیطان در رگ­های فرزندان آدم مانند خون جاری است.

چه بسا کسی بگوید: من بر او سلام می­کنم و به خود اطمینان دارم که شهوتم تحریک نشود و با لمس او بهره نجویم؛ به او می­گوییم: هر چند این­گونه باشد زیرا این مسئله بسیار حساس است  و شیطان مانند خون در رگ­های انسان جاری است به همین دلیل در حدیث آمده: «لا يخلون رجل بامرأة إلا كان الشيطان ثالثهما»[۱]: (هیچ مردی با زنی خلوت نمی­کند مگر این که شیطان نفر سوم آن­ها است) و گمان تو چیست که شیطان نفر سومی باشد همچنین در صورتی که مردی زنی را لمس کند شیطان نفس او را تحریک می­کند هر چند که از او دور باشد اما او در خطر است.

به همین دلیل زن را هشدار می­دهم از این که با مردان نامحرم مصافحه کند.

چه بسا کسی بگوید: اگر من از این کار دوری بجویم و زنی دست خود را به سمت من دراز کند لذا بگویم: این کار جایز نیست در ارتباط بین من و  او یا بین من و پدرش در صورتی که دختر عموی من باشد یا بین من و برادرم اگر همسرش باشد یا شبیه آن تأثیر بگذارد؛ به او می­گویم: {أَتَخْشَوْنَهُمْ ۚ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ}[توبه: ۱۳](آیا از آن­ها می ترسید؟! الله سزاوارتر است که از او بترسید) و الله À به پیامبر محمد À که اشرف مخلوقات است می­فرماید: {وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ}[احزاب: ۳۷](از الله بترس و در دل خود چیزی را پنهان می­داشتی که الله آن را آشکار می­کند و از مردم می­ترسیدی در حالی که الله سزاوارتر است که از او بترسی) و در صورتی که خویشاوندان تو از جمله برادر، عمو یا هر کسی که اگر حق را انجام دهی یا از باطل بپرهیزی از تو دلگیر می­شوند اشکالی ندارد زیرا گناهی بر تو نیست بلکه گناه بر آن­ها است از دو جهت بر آن­ها گناه است:

اول: آن­ها از تو دلگیر شدند در حالی که خویشاند تو هستند.

دوم: آن­ها از تو نارحت شدند زیرا آن چه مقتضای شریعت است را انجام دادی و هر کسی که از کسی که آن چه مقتضای شریعت است را انجام می­دهد بدش بیاید این انسان در قلب او بیماری است بلکه آن چه شایسته است به نسبت کسی که مقتضای شریعت را انجام می­دهد به خصوص با وجود مخالفت با عادات  شایسته است این مرد تجلیل، تعظیم و تکریم شود و در قلب­های ما به نسبت او جایگاهی بالاتر از گذشته باشد.


[۱] أحمد (۳/۴۴۶)، ترمذي: كتاب الرضاع، باب ما جاء في كراهية الدخول على المغيبات، شماره­ى (۱۱۷۱).

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

تقول السائلة: لقد حججت مع زوجي، وبعد ما رمينا الْجَمَرَاتِ يوم الثاني عشر توجهنا إلى مدينة جدة، وفي اليوم التالي صلينا الظهر، ثم اتجهنا إلى مَكَّةَ لكي نطوف طَوَافَ الْوَدَاع ، ومن ثُمَّ نتجه إلى مكان إقامتنا، ولكن قبل أن نغادر جدة صافَحَني بعض الرجال الأجانب، ولم أستطع أن أجدد وضوئي، وطُفْتُ بالبيت طَوَافَ الْوَدَاع وأنا على هذه الحالة، فما حكم طوافي هذا؟ وماذا يترتب على من ذلك؟ وإن كان هناك من كَفَّارَةِ، فهل يجوز لي أن أرسل بقيمتها إلى المجاهدين أم لا؟

فأجاب رحمه الله تعالى: أقول: إن خروج هذه الْمَرْأَةِ وزوجها إلى جُدَّة قبل طَوافِ الْوَدَاعِ ينظر فيه، فهل جُدَّةُ هي مكان إقامتهم، فإن كانت جده مكان إقامتهم فإن خروجهم من مَكَّةَ إليها قبل طَوافِ الْوَدَاعِ مُحرَّم، ولا ينفعهم الرجوع بعد ذلك والطواف، بل عليهم الْفِدْيَةُ تُذْبَحُ في مَكَّةَ وتوزع على الفقراء على كل واحد منهم شاة تذبح في مَكَّةَ، وتُوَزَّعُ على الفقراء، هذا إذا كانت جُدَّة مكان إقامتهم.

أما إذا لم تكن مكان إقامتهم ولكنهم خرجوا إليها لحاجة، ومن نيتهم أن يعودوا إلى مكة، ويطوفوا للوداع، ويخرجوا إلى مكان إقامتهم، فإنه لا شيء عليهم.

وأما ما ذكرت من أنها سَلَّمَتْ على بعض الرجال قبل الطَّوَافِ، ثم طافت بعد ذلك بدون وضوء، فإن ذلك لا يَضُرُّ بالنسبة للطواف، لأن مَسَّ الْمَرْأَةِ للرجل، أو مس الرجل للمرأة لا ينقض الوضوء، حتى وإن كان بشهوة على القول الراجح، ولكن مصافحتها للرجال الأجانب حَرَامٌ عليها، ولا تحل لها أن تكشف وجهها، ولا أن تُسَلَّمَ على الرجال الأجانب، ولو كانت كفاها مستورتين بِقُفَّاز أو غيره.

والواجب عليها أن تتوب إلى الله مما صَنَعَتْ من مصافحة الرجال الأجانب، وألا تعود لمثل ذلك.

وهنا أنبه على مسألة خطيرة في هذا الباب، وهي: أن بعض الناس اعتادوا على أن يُسَلَّمَ أخو الزوج على زوجته، أي على زوج أخيه، أو يسلم على ابنة عمته مُصَافَحَةً، وهذه العادة عادة سيئة مُحرَّمَةٌ، ولا يحل لامرأة أن تُسَلَّمَ على رجل ليس من محارمها أبدا، ولو كان ابن عمها، أو ابن خالها، أو ابن عمتها، أو ابن خالتها، أو أخا زوجها، أو زوج أختها كل هذا حَرَام، ولا يجوز، والشيطان يجري من ابن آدم مجرى الدم.

قد يقول قائل: أنا أُسَلِّم عليها، وأنا برئ، وأنا واثق من نفسي ألا تتحرك شَهْوَتِي، وألا أتمتع بِمَسِّهَا. فنقول له: ولو كان الأمر كذلك، لأن هذه المسألة حساسة جدا، والشيطان يجري من ابن آدم مجرى الدم، ولهذا جاء في الحديث: «لا يَخلُوَنَّ رجل بامرأة إلا كانَ الشيطانُ ثَالِثَهُما»، وما ظنك بأن الشيطان يكون ثالثهما، كذلك إذا مَسَّ الرجلُ الْمَرْأَةَ، فإن الشيطان سوف يجعل في نفسه حركات، وإن كان بعيدًا منها، لكن هو على خطر.

ولهذا أُحَذِّرُ من أن تصافح الْمَرْأَة من ليس من محارمها.

قد يقول قائل: أنا لو تجنبت هذا، ومَدَّتْ إلى يدها، فقلت: هذا لا يجوز، لأثر ذلك على العلاقة بيني وبينها أو بيني وبين أبيها، إن كانت بنت عمي، أو بينها وبين أخي، إن كانت زوجته، أو ما أشبه ذلك، فأقول له: ﴿ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ ﴾ [التوبة: ١٣]، ولقد قال الله -عز وجل- لنبيه محمد صلى الله عليه وسلم أشرف الخلق: ﴿ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخشَه [الأحزاب: ۳۷]، وإذا كان أقارِبُكَ من أخ، أو عم، أو أي أحد يجدون في أنفسهم عليك إذا فَعَلْتَ الحق، أو تَجنَّبتَ الباطل فليكن ذلك، فإنه لا إثم عليك وإنما الإثم عليهم، الإثم عليهم من وجهين:

الوجه الأول: أنهم وَجَدُوا عليك في أنفسهم، وهم من أقاربك.

والوجه الثاني: أنهم وَجَدُوا عليك، لأنك فعلت ما تقتضيه الشريعة، وأي إنسان يَكْرَهُ شخصًا فعل ما تقتضيه الشريعة، فهذا إنسان في قلبه مَرَضٌ، بل الذي ينبغي أن مَنْ فعل ما تقتضيه الشريعة، ولا سيما مع مخالفة العادات الذي ينبغي أن يجل هذا الرجل، وأن يُعَظَّمَهُ ويُكْرِمَهُ، وأن يكون له في قلوبنا منزلة أرقى وأعلى من منزلته السابقة.

مطالب مرتبط:

(۴۲۵۷) حکم تبرک جستن به کعبه‌ی مشرفه

این کار آن­ها اصلی ندارد، بدعت است و از آن نهی می­شود...

ادامه مطلب …

(۴۲۶۰) آیا با باطل شدن وضو در وسط طواف، حج یا عمره باطل می‌شود؟

نظر شیخ الاسلام بر این است که اگر کسی در هنگام طواف وضویش باطل شود یا این که بدون وضو طواف کند طواف او درست است بنابراین اگر در صورت باطل شدن وضو به طواف خود ادامه می­دهد و لازم نیست برود وضو بگیرد و ادله­ای را ذکر نموده که هرکسی آن را بخواند راجح بودن قول او آشکار می­شود.....

ادامه مطلب …

(۴۲۵۲) حکم اشتباه در سنت اضطباع (پوشاندن شانه راست به جای چپ) در حج

هدی و چیز دیگری بر تو واجب نیست اگر این کار از روی فراموشی بوده....

ادامه مطلب …

(۴۲۷۶) حکم ترک دور آخر طواف به دلیل درد پا و تکمیل آن توسط شخص دیگر

طوافی که این زن انجام داده است صحیح نمی‌باشد و هنگامی که طواف صحیح نباشد سعی نیز صحیح نیست و بر همین مبنا او همچنان در عمره می‌باشد لذا بر او واجب است که از تمام محظورات احرام دوری کند...

ادامه مطلب …

(۴۲۵۹) حکم نماز با لباس احرام آلوده به خون

خون اگر پاک باشد اگر بر احرام یا لباسی دیگر بریزد اشکالی ندارد...

ادامه مطلب …

(۴۲۸۴) حکم کسی که حج کند و دو رکعت طواف را نخواند

این است کسی که حج کرده و آن را انجام نداده است حج آن کامل است یعنی اعاده‌ی آن لازم نیست و همچنین خون نیز بر او واجب نمی‌شود والله اعلم....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه