(۴۲۶۴) سوال: به همراه همسرم حج را ادا نمودم بعد از این در روز دوازدهم رمی جمرات نمودم به شهر جده آمدیم و در روز بعدی نماز ظهر را خواندیم سپس به سمت مکه آمده تا این که طواف وداع را انجام دهیم و از آن جا به سمت محل اقامت خود برویم اما قبل از این که جده را ترک کنیم برخی از مردان نامحرم با من مصافحه کردند و نتواستم تجدید وضو کنم و در همین حالت طواف وداع را انجام دادم؛ حکم طواف من چیست؟ چه چیزی به خاطر این کار بر من مترتب میشود؟ در صورتی که کفاره دارد آیا میتوانم قیمت آن را به مجاهدین بفرستم یا خیر؟
جواب:
میگویم: رفتن این زن و شوهرش به جده قبل از طواف وداع بررسی میشود؛ آیا جده محل اقامت آنها است یا خیر؟ در صورتی که جده محل اقامت آنها باشد خارج شدن آنها از مکه قبل از طواف وداع حرام است و برگشتن بعد از آن و طواف نمودن فایدهای ندارد بلکه بر آنها فدیه لازم است که در مکه ذبح شده و بین فقرا تقسیم میشود بر هر یک از آنها گوسفندی واجب است که در مکه ذبح میشود و بین فقرا تقسیم میشود این در صورتی است که جده محل اقامت آنها است.
در صورتی که جده محل اقامت آنها نیست اما به خاطری کاری به آن جا رفتهاند و نیت آنها این بوده که به مکه بر میگردند و به محل اقامت خود میروند چیزی بر آنها نیست.
آن چه ذکر نمودی که قبل از طواف با برخی مردان سلام کردی سپس بعد از آن بدون وضو طواف نمودی ضرری به طواف نمیرساند زیرا لمس نمودن زن و مرد باعث باطل شدن وضو نمیشود حتی بنابر قول راجح در صورتی که با شهوت باشد اما مصافحه نمودن مردان نامحرم حرام است و برای او جایز نیست که صورت خود را بیرون کند و بر مردان نامحرم سلام کند هر چند که دو کف دست او با دستکش یا … پوشیده شده باشد.
بر زن واجب است به سوی الله À به خاطر مصافحه با مردان نامحرم توبه کندو دوباره چنین کاری را انجام ندهد.
در این جا به مسئلهی مهمی در این باب هشدار میدهم و آن این است که برخی از مردم عادت آنها این است که برادر شوهر با همسر برادرش سلام کند (مصافحه) یا با دختر عمهاش مصافحه کند در حالی که این عادت بد و حرامی است و برای زن جایز نیست با مردی که اصلا از محارم او نیست مصافحه کند هر چند که پسر عمو، پسر دایی، پسر عمه، پسر خاله، برادر شوهر یا شوهر خواهر او باشد همهی اینها حرام است و جایز نیست و شیطان در رگهای فرزندان آدم مانند خون جاری است.
چه بسا کسی بگوید: من بر او سلام میکنم و به خود اطمینان دارم که شهوتم تحریک نشود و با لمس او بهره نجویم؛ به او میگوییم: هر چند اینگونه باشد زیرا این مسئله بسیار حساس است و شیطان مانند خون در رگهای انسان جاری است به همین دلیل در حدیث آمده: «لا يخلون رجل بامرأة إلا كان الشيطان ثالثهما»[۱]: (هیچ مردی با زنی خلوت نمیکند مگر این که شیطان نفر سوم آنها است) و گمان تو چیست که شیطان نفر سومی باشد همچنین در صورتی که مردی زنی را لمس کند شیطان نفس او را تحریک میکند هر چند که از او دور باشد اما او در خطر است.
به همین دلیل زن را هشدار میدهم از این که با مردان نامحرم مصافحه کند.
چه بسا کسی بگوید: اگر من از این کار دوری بجویم و زنی دست خود را به سمت من دراز کند لذا بگویم: این کار جایز نیست در ارتباط بین من و او یا بین من و پدرش در صورتی که دختر عموی من باشد یا بین من و برادرم اگر همسرش باشد یا شبیه آن تأثیر بگذارد؛ به او میگویم: {أَتَخْشَوْنَهُمْ ۚ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ}[توبه: ۱۳](آیا از آنها می ترسید؟! الله سزاوارتر است که از او بترسید) و الله À به پیامبر محمد À که اشرف مخلوقات است میفرماید: {وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ}[احزاب: ۳۷](از الله بترس و در دل خود چیزی را پنهان میداشتی که الله آن را آشکار میکند و از مردم میترسیدی در حالی که الله سزاوارتر است که از او بترسی) و در صورتی که خویشاوندان تو از جمله برادر، عمو یا هر کسی که اگر حق را انجام دهی یا از باطل بپرهیزی از تو دلگیر میشوند اشکالی ندارد زیرا گناهی بر تو نیست بلکه گناه بر آنها است از دو جهت بر آنها گناه است:
اول: آنها از تو دلگیر شدند در حالی که خویشاند تو هستند.
دوم: آنها از تو نارحت شدند زیرا آن چه مقتضای شریعت است را انجام دادی و هر کسی که از کسی که آن چه مقتضای شریعت است را انجام میدهد بدش بیاید این انسان در قلب او بیماری است بلکه آن چه شایسته است به نسبت کسی که مقتضای شریعت را انجام میدهد به خصوص با وجود مخالفت با عادات شایسته است این مرد تجلیل، تعظیم و تکریم شود و در قلبهای ما به نسبت او جایگاهی بالاتر از گذشته باشد.
[۱] أحمد (۳/۴۴۶)، ترمذي: كتاب الرضاع، باب ما جاء في كراهية الدخول على المغيبات، شمارهى (۱۱۷۱).