چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۳۰۸۳) برخی بین دو خطبه هنگامی که امام نشست دستانشان را بالا برده و دعا می‌‌کنند حکم این کار چیست؟

(۳۰۸۳) سوال: برخی بین دو خطبه هنگامی که امام نشست دستانشان را بالا برده و دعا می‌‌کنند حکم این کار چیست؟

جواب:

دعا در این وقت داری خیر و مستحب است زیرا این وقت، وقتی است که امید اجابت دعا در آن وجود دارد پیامبر ﷺ می‌‌فرماید: «في الجمعة ساعة لا يوافقها عبد مسلم و هو قائم يصلي يدعوا الله تعالى إلا استجاب له»[۱]: (در روز جمعه وقتی وجود دارد که اگر بنده‌‌ی مسلمان آن را در حالی که به نماز ایستاده و از الله چیزی طلب می‌‌کند دریابد الله خواسته‌‌اش را برآورده می‌‌کند) و وقت نماز نزدیکترین وقت به این است که وقت اجابت باشد به دلیل آن چه مسلم از ابو موسی اشعری J روایت می‌‌کند که پیامبر ﷺ می‌‌فرماید: «هي ما بين أن يخرج الإمام إلى أن تقضى الصلاة»[۲]: (این وقت ما بین وارد شدن امام به مسجد تا پایان نماز است) بنابراین شایسته است که این فرصت را غنیمت شمرده و بین دو خطبه دعا کند.

اما بالا بردن دستان در آن اشکالی نمی‌‌بینم زیرا اصل دعا نمودن و از آداب دعا بالا بردن دستان است لذا اگر انسان دستش را بالا برد اشکالی ندارد و اگر بدون بالا بردن دستانش بود اشکالی ندارد و این در مورد دعایی است که بین دو خطبه است اما اگر امام در خطبه دعا نمود برای امام و مأمومین سنت نیست که دستانشان را بالا ببرند مگر در دو حالت، حالت اول: طلب باران، هرگاه خطیب روز جمعه طلب باران نمود دستانش را بالا می‌‌برد و مأمومین نیز دستانشان را بالا می‌‌برند؛ حالت دوم: طلب قطع شدن باران، یعنی هنگامی که خطیب دعا کند که الله À باران را از آن جا دور کند  در این حالت نیز دستانش را بالا می‌‌برد همان‌‌طور که در صحیح بخاری و صحیح مسلم از حدیث انس بن مالک J ثابت است که می‌‌گوید: «أن رجلا دخل المسجد يوم الْجُمُعَةِ من باب كان نحو دار الْقَضَاءِ، ورسول الله -صلى الله عليه وسلم- قائم يَخْطُبُ، فَاسْتَقْبَلَ رسول الله -صلى الله عليه وسلم- قائمًا، ثم قال: يا رسول الله، هَلَكَتِ الأموال، وانْقَطَعَتِ السُّبُلُ فَادْعُ الله تعالى يُغِيثُنَا، قال: فرفع رسول الله -صلى الله عليه وسلم- يديه ثم قال: اللَّهُمَّ أَغِثْنَا، اللَّهُمَّ أَغِثْنَا، اللَّهُمَّ أَغِثْنَا. قال أنس: فلا والله ما نرى في السماء من سحاب ولا قَزَعَةٍ، وما بيننا وبين سَلْعٍ من بيت ولا دار. قال: فطلعت من ورائه سَحَابَةٌ مثل التُّرْسِ. فلما تَوَسَّطَتْ السماء انْتَشَرَتْ ثُمَّ أَمْطَرَتْ. قال: فلا والله ما رأينا الشمس سَبْتاً. قال: ثم دخل رجل من ذلك الباب في الْجُمُعَةِ الْمُقْبِلَةِ، ورسول الله -صلى الله عليه وسلم- قائم يَخْطُبُ الناس، فَاسْتَقْبَلَهُ قائمًا، فقال: يا رسول الله، هَلَكَتْ الأَمْوَالُ وَانْقَطَعَتْ السُّبُلُ، فادع الله أن يُمْسِكَهَا عنَّا، قال: فرفع رسول الله -صلى الله عليه وسلم- يديه ثم قال: اللَّهُمَّ حَوَالَيْنَا وَلا عَلَيْنَا, اللَّهُمَّ على الآكَامِ وَالظِّرَابِ وَبُطُونِ الأَوْدِيَةِ وَمَنَابِتِ الشَّجَر. قال: فَأَقْلَعَتْ، وخرجنا نمشي في الشمس»[۳](روز جمعه مردی از دری که سمت دار القضاء بود درحالی وارد مسجد شد که رسول الله ﷺ ايستاده در حال ايراد خطبه بود. پس رو به رسول الله ﷺ ايستاد و سپس گفت: ‌ای رسول الله [در اثر خشکسالی] اموال و دارايی‌‌‌‌ها از بين رفت و راه‌‌ها قطع شد، از الله بخواه تا بر ما باران نازل کند. انس بن مالک J می‌‌گوید: آنگاه رسول الله ﷺ دستان خود را به سوی آسمان بلند کرده و فرمود: «اللَّهُمَّ أَغِثْنَا، اللَّهُمَّ أَغِثْنَا، اللَّهُمَّ أَغِثْنَا»: «بارالها! بر ما باران نازل فرما؛ بارالها! بر ما باران نازل فرما؛ بارالها! بر ما باران نازل فرما». انس J می‌‌گوید: به الله قسم هيچ ابر يا تکه ابر کوچکی در آسمان نمی‌‌ديديم و بين ما و کوه سلع هيچ خانه و منزلی وجود نداشت. آنگاه از پشت کوه سلع تکه ابری مانند سپر جنگی ظاهر شد؛ هنگامی که به وسط آسمان رسيد گسترده شد و سپس شروع به ريزش باران کرد. به الله قسم يک هفته‌‌ی کامل خورشيد را نديديم. وضعیت به همین منوال بود که در جمعه‌‌ی آينده، از همان در مردی درحالی وارد مسجد شد که رسول الله ﷺ ايستاده در حال ايراد خطبه بود. پس رو به رسول الله ﷺ کرد و گفت: يا رسول الله، [در اثر ريزش زياد باران] اموال و دارايی‌‌ها از بين رفت و راه‌‌ها ويران شد؛ از الله بخواه تا ريزش باران را قطع کند. انس J می‌گويد: رسول الله ﷺ دستان خود را به سوی آسمان بلند کرده و دست به دعا برداشت و فرمود: «اللَّهُمَّ حَوَالَيْنَا وَلا عَلَيْنَا, اللَّهُمَّ على الآكَامِ وَالظِّرَابِ وَبُطُونِ الأَوْدِيَةِ وَمَنَابِتِ الشَّجَر»: «بارالها اين باران را بر اطراف مدينه نازل فرما نه بر خود مدينه؛ بارالها، آن را بر کوه‌‌ها و تپه‌‌ها و در دل دره‌‌ها و محل رويش درختان نازل فرما» انس J می‌‌گوید: آنگاه آسمان از بارش باران باز ايستاد و درحالی از مسجد خارج شديم که خورشيد بر ما می‌‌تابيد).

بنابراین در دو حالت خطیب دستانش را در دعا بالا می‌‌برد: هنگام طلب باران و هنگام طلب قطع شدن باران، اما در غیر آن دستانش را بالا نمی‌‌برد زیرا صحابه Æ بر بشر بن مروان هنگامی که دستانش را هنگام خطبه بالا برد انکار کردند همچنین مردم دستانشان را هنگام خطبه‌‌ی جمعه بالا نمی‌‌برند زیرا برای آن‌‌ها مشروع نیست و آن‌‌ها تابع امام خود هستند لذا مادامی که برای خطیب مشروع نیست برای شنوندگان نیز بالا بردن دستان هنگام خطبه جایز نیست.


[۱] تخریج  آن گذشت.

[۲] تخریج  آن گذشت.

[۳] تخریج آن گذشت.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: البعض يدعو بين الخطبتين إذا جلس الإمام ويرفع يديه، ما حكم ذلك؟

فأجاب رحمه الله تعالى: أما الدعاء في هذا الوقت فإنه خير ومستحب، لأن هذا الوقت وقت ترجى فيه الإجابة، فإن النبي -صلى الله عليه وعلى آله وسلم – أخبر أن: «في الجمعة ساعةً لا يوافقها عبد مسلم وهو قائم يصلي يدعو الله تعالى إلا استجاب له»، وساعة الصلاة هي أقرب الساعات أن تكون هي ساعة الإجابة؛ لما رواه مسلم عن أبي موسى الأشعري رضي الله عنه أن النبي صلى الله عليه وسلم قال: «هي ما بين أن يخرج الإمام إلى أن تُقضَى الصلاة»، فعلى هذا فينبغي أن ينتهز الفرصة فيدعو بين الخطبتين.

وأما رفع اليدين بذلك فلا أعلم به بأسا؛ لأن الأصل في الدعاء أن من آدابه رفع اليدين، فإذا رفع الإنسان يده فلا حرج، وإذا دعا بدون رفع يد فلا حرج، وهذا في الدعاء الذي بين الخطبتين، أما إذا دعا الإمام في الخطبة فإنه لا يسن للإمام ولا للمأمومين أن يرفعوا أيديهم إلا في حالين، الحال الأولى: الاستسقاء، إذا دعا خطيب الجمعة بالاستسقاء – أي: بطلب نزول المطر – فإنه يرفع يديه، ويرفع الناس أيديهم الحال الثاني: الاستصحاء، يعني: إذا دعا خطيب الجمعة بالصَّحْوِ، وأن الله يبعد المطر عن البلد، فإنه يرفع يديه كذلك، كما ثبت ذلك في الصحيحين من حديث أنس بن مالك رضي الله عنه قال: أن رجلًا أَنَّ رَجُلًا دَخَلَ يَوْمَ الجُمُعَةِ مِنْ بَابٍ كَانَ وِجَاهَ الْمِنْبَرِ، وَرَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قَائِمٌ يَخطُبُ، فَاسْتَقْبَلَ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وسلم قَائِمًا، فَقَالَ : يَا رَسُولَ اللَّهِ: هَلَكَتِ الْمَوَاشِي، وَانْقَطَعَتِ السُّبُلُ ، فَادْعُ اللَّهَ يُغِيتُنَا، قَالَ: فَرَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَدَيْهِ، فَقَالَ: «اللَّهُمَّ اسْقِنَا اللَّهُمَّ اسْقِنَا اللَّهُمَّ اسْقِنَا» قَالَ أَنَسُ: وَلَا وَاللَّهِ مَا نَرَى فِي السَّمَاءِ مِنْ سَحَابٍ، وَلَا قَزَعَةٌ وَلَا شَيْئًا وَمَا بَيْنَنَا وَبَيْنَ سَلْعِ مِنْ بَيْتِ – وسَلْع هو جبل صغير في المدينة معروف إلى الآن، تأتي من نحوه السُّحُبُ، وَلَا دَارٍ قَالَ: فَطَلَعَتْ مِنْ وَرَائِهِ سَحَابَةٌ مِثْلُ التُّرْسِ، فَلَمَّا تَوَسَّطَتِ السَّمَاءَ، انْتَشَرَتْ ثُمَّ أَمْطَرَتْ، قَالَ: وَاللَّهِ مَا رَأَيْنَا الشَّمْسَ سِتّا، ثُمَّ دَخَلَ رَجُلٌ مِنْ ذَلِكَ البَابِ فِي الجمعةِ المُقْبِلَةِ، وَرَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وسلم قَائِمٌ يَخْطُبُ، فَاسْتَقْبَلَهُ قَائِمًا، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ: هَلَكَتِ الأَمْوَالُ وَانْقَطَعَتِ السُّبُلُ، فَادْعُ اللَّهَ يُمْسِكْهَا، قَالَ: فَرَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَدَيْهِ، ثُمَّ قَالَ: «اللَّهُمَّ حَوَالَيْنَا، وَلَا عَلَيْنَا اللَّهُمَّ عَلَى الأَكَامِ وَالجِبَالِ وَالآجَامِ وَالظُّرَابِ وَالأَوْدِيَةِ وَمَنَابِتِ الشَّجَرِ» قَالَ: فَانْقَطَعَتْ، وَخَرَجْنَا نَمْشِي فِي الشَّمْسَ».

ففي هذين الموضعين يرفع الخطيب يديه في الدعاء في الاستسقاء والاستصحاء، وأما في غير ذلك فلا يرفع يديه؛ لأن الصحابة  رضي الله عنهم أنكروا على بشر بن مروان حينما رفع يديه بالدعاء حال الخطبة، وكذلك الناس لا يرفعون أيديهم في خطبة يوم الجمعة؛ لأن ذلك ليس مشروعًا لهم، فهم تبع لإمامهم، فإذا لم يكن مشروعًا للإمام الخطيب فإن المستمعين كذلك لا يشرع لهم رفع اليدين في حال الخطبة.

مطالب مرتبط:

(۳۱۳۵) آیا بعد از نماز جمعه نماز ظهر خوانده می‌‌شود؟

کسی که نماز جمعه را همراه امام خوانده باشد نماز ظهر را نمی‌‌خواند بلکه اعاده‌‌ی نماز جمعه با نماز ظهر از جمله‌‌های بدعت‌‌های نوظهوری است که در زمان صحابه مشهور نبوده....

ادامه مطلب …

(۳۱۲۰) حکم گفت‌وگو درباره مناسک عمره در حین خطبه نماز جمعه

برای انسان جایز نیست در حال خطبه صحبت کند و هر کسی در حال خطبه صحبت کند لغو انجام داده و هر که لغو انجام دهد جمعه‌‌ای ندارد (فضیلت نماز جمعه را از دست می‌‌دهد)....

ادامه مطلب …

(۳۱۲۷) حکم نماز اهل عذر هنگام اذان پیش از زوال در روز جمعه

برای کسی که در خانه نماز می‌‌خواند جایز نیست قبل از زوال خورشید نماز بخواند زیرا کسانی که در خانه نماز می‌‌خوانند نماز ظهر بر آن‌‌ها واجب است و وقت نماز ظهر هنگام زوال خورشید است...

ادامه مطلب …

(۳۰۶۶) آیا سنت قبلیه در روز جمعه جایز است؟

نماز جمعه سنت قبله ندارد و آن چه برخی آن را انجام می‌‌دهند هنگامی که اذان اول گفته شد برای خواندن نماز بلند می‌‌شوند اصلی ندارد ....

ادامه مطلب …

(۳۱۱۴) لزوم التزام به محتوای خطبه جمعه

خطیب معصوم نیست و دچار درست و خطا می‌‌شود...

ادامه مطلب …

(۳۰۹۲) حکم طولانی و کوتاه نمودن خطبه چیست؟

آن چه در خطبه مشروع است این است که کوتاه باشد...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه