چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۲۳۵۵) تأثیر حرکات اضافی در نماز

(۲۳۵۵) سوال: در حین نماز بعضی از نماز‌گزاران را می‌بینم که در نمازشان بسیار حرکت می‌کنند و مثلا ساعتشان را حرکت می‌دهند و چندین بار پوشش سرشان را دست تنظیم می‌کنند و چندین بار دستانشان را با هم حرکت می‌دهند، آیا این نماز باطل است یا چگونه می‌باشد؟

جواب:

این حرکات بیهوده‌‌ای که بسیاری از مردم در نمازشان انجام می‌دهند در نماز نقص ایجاد می‌کند و منافی خشوع است زیرا لازمه‌ی خشوع قلب و بدن، طمأنینه است از این جهت که قلبش به غیر نماز مشغول نمی‌شود و بدن را به غیر از افعال نماز یا آنچه مکمل آن است حرکت نمی‌دهد و این حرکاتی که سوال کننده مشاهده کرده شایسته‌ی نمازگزار نیست بلکه مکروه می‌باشد و اگر به حدی زیاد شود که نماز را از موضعش خارج کند و بیشتر به بازی شبیه باشد نمازش باطل است مگر این که ضرورت ایجاب کند مانند این که با حرکات زیادی که انجام می‌دهد می‌خواهد دشمنی که به او حمله‌ور شده را از خود دور سازد یا مانند آن که اشکالی ندارد و همانطور که گذشت حرکات در نماز به پنج قسمت تقسیم می‌شود: حرکات واجب، مستحب، مباح، مکروه و حرام.

اما حرکات واجب: حرکاتی است که افعال واجب نماز به آن معلق است؛ مثلا شخصی در بیابانی در جهت غیر قبله به گمان این که رو به قبله است نماز می‌خواند سپس شخصی او را متوجه قبله می‌سازد و می‌گوید: قبله در سمت راستت قرار دارد بنابراین بر او واجب است که به سمت راست بچرخد همانطور که صحابه در قباء به سمت بین المقدس نماز می‌خوانند و نمی‌دانستند که قبله تغییر کرده است سپس کسی آمد و آنها در نماز صبح بودند و آنان را با خبر ساخت که قبله به سمت کعبه تغییر پیدا کرده است پس در حالی که در نماز بودند به سمت کعبه چرخیدند و نمازشان را تمام کردند. تخریج آن گذشت.

همچنین اگر کسی در نمازش بیاد که در ستمال سرش یا شلوارش نجاست وجود دارد سپس شتاب ورزیده و آن بیرون می‌آورد که این حرکت واجب است زیرا معلق به اجتناب محظوری در نماز است همانگونه که رسول الله ﷺ در نماز باخبر شد که در دمپایی‌اش پلیدی وجود دارد آن را درآورد.[۱]

حرکات مستحب در نماز: هنگامی که انسان برای راست کردن صف حرکت کند و این زمانی است که بفهمد جلو یا عقب ایستاده است پس از این حرکت برای راست گرداندن صف است و همچنین نزدیک شدن به چپ یا راستش تا صف را تنظیم کند و این حرکت مستحب است زیرا برای تکمیل نماز است.

حرکات مکروه هنگامی است که کم باشد و از روی نیاز نباشد مانند کارهای سوال کننده بیان کردند: بازی با ریش یا بینی یا ساعت یا قلم یا لباس بدون نیاز به آن و این‌ حرکات مکروه است.

و حرکات حرام، حرکت‌هایی است که زیاد و پی‌در پی باشد و ضرورتی نیز نداشته باشد و نماز را از موضعش خارج کند و نماز در این حالت به بازی نزدیک‌تر است و این حرکات حرام می‌باشد و جایز نیست و نماز را باطل می‌کند مگر این که عذری داشته باشد که مباح می‌شود و نماز را باطل نمی‌کند.

و اما قسمت مباح: حرکات کمی است که از روی نیاز باشد مثل این که انسان دچار خارش شود یا مورچه‌ای او را بگزد و مانند آن که با خاراندن آن راحت شو یا مورچه را دور سازد و مانند این که اشکالی ندارد زیرا حرکاتی کمی است که از روی نیاز می‌باشد همانطور که رسول الله ﷺ انجام دادند: «كَانَ يُصَلِّي وَهُوَ حَامِلٌ أُمَامَةَ بِنْتَ زَيْنَبَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ فَإِذَا سَجَدَ وَضَعَهَا، وَإِذَا قَامَ حَمَلَهَا»[۲] (رسول الله ﷺ نماز می‌گزارد و امامه دختر زینب دختر رسول الله ﷺ را بر دوش گرفته بود هنگامی که رسول الله ﷺ سجده می‌کرد او را بر زمین می‌نهاد و چون می ایستاد او را بر دوش می‌گرفت) بنابراین این حرکت است ولی کم می‌باشد و از روی نیاز است که رسول الله ﷺ آن را انجام داده است.

و همچنین از نوع مباح حرکات زیادی است که از روی ضرورت باشد مانند این که عقرب یا دشمنی به او حمله‌ور شود یا در دره‌ای است که آب با شدت در جریان است و مانند اینها که سعی می‌کند خودش را از این ضررها نجات دهد و اینها ضرورتی است که نماز را باطل نمی‌کند زیرا الله À می‌فرماید: {فَإِنۡ خِفۡتُمۡ فَرِجَالًا أَوۡ رُكۡبَانࣰا} [سوره البقرة: ۲۳۹] (پس اگر (از دشمن و غیره) ترسیدید، در حال پیاده یا سواره (نماز را بجای آورید)) و مشخص است کسانی که با پیاده حرکت می‌کنند حرکات زیادی را انجام می‌دهند تا این تهدیدی بر آنها هست خلاص شوند.


[۱] تخریج آن گذشت.

[۲] رواه البخاری (۵۱۶) و مسلم (۵۴۳).

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: أثناء الصلاة أرى بعض الإخوة المصلين يأتون بحركات كثيرة، منها تحريك ساعته، ولف غطاء الرأس أكثر من مرة، وتحريك يديه مع بعضهما مرارًا، فهل هذا يبطل الصلاة أم ماذا؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: هذه الحركات التي يفعلها كثير من الناس في صلاتهم هي عَبَتْ، وهي مُنْقِصَةٌ للصلاة منافية للخشوع؛ لأن خشوع القلب وخشوع الجوارح هو لزوم السَّكِينَةِ، بحيث لا ينصرف القلب إلى غير صلاته، ولا تتحرك الجوارح بغير أفعال صلاته أو ما يكملها، فهذه الحركات التي يشاهدها السائل هي من العبث الذي لا ينبغي للمصلي فعله، بل يكره له ذلك، ثم إن كثرت بحيث أخرجت الصلاة عن موضوعها، وصارت إلى اللعب أقرب منها إلى الجد فإنها تبطل الصلاة، إلا إذا دعت الضرورة إلى ذلك، كمن تحرك بحركات كثيرة لإنقاذ نفسه من عدو هاجمه أو نحو هذا، فإنه لا حرج عليه في ذلك؛ لجواز الحركات حينئذ، وقد سبق لنا أن بينا أن الحركات في الصلاة تنقسم إلى خمسة أقسام فمنها حركات واجبة، ومنها حركات مستحبة، ومنها حركات مباحة، ومنها حركات مكروهة، ومنها حركات محرمة.

أما الحركات الواجبة: فهي التي يتوقف عليها فعل واجب في الصلاة، كما لو دخل الإنسان في صلاته مستقبلا غير القبلة ظانًا أنها هي القبلة، ثم أتاه من ينبهه في محل يسوغ له أن يجتهد فيه إلى القبلة، كما لو كان في البر، فاتجه إلى غير القبلة، ثم أتاه إنسان وقال له القبلة على يمينك، فإنه يجب أن يَنْحَرِفَ على يمينه، كما صنع الصحابة رضي الله عنهم الذين كانوا في قباء يصلون إلى بيت المقدس، غير عالمين بتحويل القبلة، فأتاهم آت وهم في صلاة الصبح، فأخبرهم بأن القبلة حولت إلى الكعبة، فاستداروا – وهم في صلاتهم- إلى الكعبة وأتموها. كذلك أيضًا لو تذكر وهو يصلي أن في غترته نجاسة، أو في سِرَوَاله نجاسة، ثم بادر وخلعها وهو يصلي، فإن هذه الحركة واجبة؛ لأنه يتوقف عليها اجتناب محظور في الصلاة، كما خلع النبي النعليه وهو يصلي، حين أخبر بأن فيهما أذى.

ومن القسم المستحب من الحركة في الصلاة إذا تحرك الإنسان لِتَسْوِيَةِ الصف، كما لو شعر أنه متقدم أو متأخر عن الصف، فتقدم أو تأخر ليكون مساويًا للصف، وكذلك لو أن الصف نقص وتقلص على يمينه أو يساره فدنا منه، فإن هذه الحركة مستحبة؛ لأن بها تكميل الصلاة.

وتكون الحركة مكروهة إذا كانت قليلة لغير حاجة، كالعبث الذي ذكره السائل، مثل: الذي يعبث في لحيته، أو في أنفه، أو في ساعته، أو في قلمه، أو في ثوبه، بدون حاجة إلى ذلك، فإنه من المكروه.

وأما المحرم: فإذا كانت الحركة كثيرة متوالية بغير ضرورة، بحيث تخرج الصلاة عن موضوعها، وتكون الصلاة في هذه الحال إلى اللعب أقرب منها إلى الجد، فهذه محرمة ولا تجوز وتبطل الصلاة، إلا إذا كان لعذر فإنها مباحة لا تبطل الصلاة.

وأما القسم المباح: فهو اليسير الحاجة، كما لو أصاب الإنسان حَكَّة، أو قَرَصَتُه ،نملة، أو ما أشبه ذلك، فتحرك ليحك هذه الحكة حتى تبرد عليه، أو يزيل تلك النملة، وما أشبه ذلك، فهذا لا بأس به؛ لأنه حركة يسيرة لحاجة، وكما فعل النبي صلى الله عليه وسلم، حين كان يصلي وهو حامل أُمامة بنت زينب بنت رسول الله صلى الله عليه وسلم، فإذا سجد وضعها، وإذا قام حملها»، فهذه حركة لكنها يسيرة لحاجة، ففعلها النبي صلى الله عليه وسلم.

كذلك أيضًا من القسم المباح: الكثيرة إذا كانت للضرورة، كما لو هاجمه أو عَدُوٌّ، أو لَحِقَهُ واد من الماء شديد أو ما أشبه ذلك، وصار يسعى للتخلص من هذا الضرر ، فإن ذلك ضرورة ولا يُبْطِلُ صلاته؛ لقول الله تعالى: ﴿ فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا ﴾ [البقرة: ۲۳۹]، ومعلوم أن الرجال الذين يمشون على أرجلهم سوف يتحركون حركات كثيرة، بقدر ما يتخلصون به من هذا المخوف.

مطالب مرتبط:

(۲۳۵۲) نصیحتی به برادران نمازگزار

این برادران را نصحیت می‌کنیم که رسول الله ﷺ از نگاه به اطراف کردن در نماز برحذر داشته است ...

ادامه مطلب …

(۲۳۷۴) حکم حمل پاکت دخانیات در مسجد

نماز صحیح است اگرچه آن حمل کند چون که نجس نیست زیرا هر حرامی نجس نیست ولی هر نجسی حرام است.....

ادامه مطلب …

(۲۳۶۲) حکم خواندن نماز با عمامه

هنگامی که بر قسمتی از عمامه‌اش سجده می‌کند توجه داشته باشد هنگامی که با عمامه که بین پیشانی‌اش و موضع سجده قرار دارد مانع رسیدن بینی به موضع سجده نشود....

ادامه مطلب …

(۲۳۵۳) حکم حرکات اضافی در نماز

کسانی که در نمازشان بدون نیاز حرکت می‌کنند شکی نیست که نمازشان نقض می‌شود و حرکت بدون نیاز در نماز مکروه است و اگر آن پی‌در پی‌ و زیاد باشد نمازش را باطل می‌کند ....

ادامه مطلب …

(۲۳۶۳) آیا پیچیدن دستمال سر بر چانه و دهان در اثنای نماز مشکلی دارد؟

در نماز مکروه است و در غیر نماز موجب شک و تهمت می‌شود ولی اگر نیازی وجود داشته باشد (مثلا سرما خورده باشد که نیاز به ماسک باشد) اشکالی ندارد...

ادامه مطلب …

(۲۳۶۴) حکم قرار گرفتن مو یا عمامه روی پیشانی در سجده

نمازش صحیح است ولی قرار دادن عمامه بین او و زمین شایسته نیست مگر برای حاجتی بنابراین اگر زمین سفت باشد یا در آن سنگ‌ریزه باشد یا خاردار باشد که باید حائلی با زمین قرار دهد در این حالت مشکلی ندارد....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه