(۲۱۳۶) سوال: گرفتن یا رها کردن دست در نماز مشکلی است که اختلافات حادی را بین مسلمین به وجود آورده است آیا گرفتن یا رها کردن از ارکان یا واجبات یا شروط صحت نماز است؟ لطفا ما را راهنمایی کنید جزاکم الله عنا خیر الجزاء.
جواب:
این دارای دو قسمت است:
قسمت اول: به آنچه از اختلافات بین مسلمین در این امور که این برادر به آن اشاره کردند.
قسمت دوم: حکم مسئلهی گرفتن و رها کردن دست.
پس اول که میگوییم: متأسفانه برای مثل این مسائل بین مسلمین نزاع به وجود آمده است با وجود این که این مسائل به عقیده تعلق ندارد و این مسائل در عهد صحابه وجود داشته است و در مسائل فروع بسیار اختلاف داشتند ولی بین آنها عداوت و دشمنی و حقد و کنیه به خاطر این نداشتند بلکه برای مؤمن واجب است که اگر برادرش به مقتضای دلیل با او مخالف است حبّش نسبت به او زیاد شود زیرا میداند مخالفت او فقط برای مقتضای دلیل کتاب الله À و سنت رسول الله ﷺ و تمسک به آن دو میباشد و به خاطر مراعات کسی تمسک به قرآن و سنت را رها نمیکند و در حقیقت این دوست شما که در مسئلهای از مسائل علمی با تو به خاطر مقتضای دلیلی که نزدش میباشد مخالفت ورزیده است بر تو واجب است بیشتر محبت او را داشته باشی نه این که بغض و نفرتت نسبت به او زیاد شود زیرا همانطور تو معصوم نمیباشی او نیز معصوم نیست و در حقیقت اگر بر دیگران فرض بدانی که باید بر رأی و نظر تو باشند مخالف شهادت محمد رسول الله میباشد زیرا که تو نفس خود را رسول و واجب الإتباع قرار دادی و این امر بسیار خطرناکی است پس بر شخص همانطور که گفتیم واجب است -و زیاد تکرار کردیم چون که بسیار مهم است- هنگامی که شخص دیگری به مقتضای دلیلی که نزدش است مخالفت میکند پس نباید از او عصبانی شود یا بغضش را داشته باشد بلکه واجب است که محبتش بیشتر نیز بشود و اگر نیت نیک باشد هدف یکی میباشد و هدف حرکت کردن بر آنچیزی است که قرآن و سنت بر آن دلالت دهند و اگر نیت نیک باشد این نیت همه است ولی اگر انسان بخواهد که از مردم پیروی کند و مخالفینش را گمراه بداند این از مسلک و راه سلف نیست و این برای امت اسلامی بسیار خطرناک است و این فقط مختص مسئلهی گرفتن یا رها کردن دست در نماز نیست بلکه به صورت عام در تمام مسائل خلافی میباشد و اکثر مسائلی که بین اهل علم از قدیم و جدید خلاف به وجود آمده است ولی برای انسان واجب است که منهج و روشی در خلاف ذکر کردیم را بگیرد و از مخالفت متأثر نگردد.
مجری: شیخ بزرگوار اما این مسئلهای که سوال کننده به آن اشاره کردند بیشتر بدان توجه میشود چون در هر روز چندین بار آن را مشاهده میکنند.
جواب: اما به نسبت گرفتن یا رها کردن، شکی نیست که آن چیزی که سنت بر آن دلالت میکند گرفتن دست میباشد یعنی گذاشتن دست راست بر دست چپ و در صحیح بخاری از سهل بن سعد J ثابت است که میفرماید: «كَانَ النَّاسُ يُؤْمَرُونَ أَنْ يَضَعَ الرَّجُلُ الْيَدَ الْيُمْنَى عَلَى ذِرَاعِهِ الْيُسْرَى فِي الصَّلَاةِ»[۱] (به مردم امر میشد که مردان در نماز دست راست خود را بر ساق دست چپشان بگذارند) و این از غیر حدیث رسول الله ﷺ نیز ثابت است و برای هیچ کسب انکار آن امکان ندارد با این وجود که از رسول الله ﷺ ثابت است و زمانی که از رسول الله ﷺ ثابت است قول هیچ کس از مردم اعتباری ندارد و برای تعبد با رها کردن دست هیچ وجهی ندارد بلکه تعبد با گذاشتن دست راست بر دست چپ است و حتی با این وجود شایسته نیست که بغض کسانی را داشته باشیم که دستشان را رها میکنند بلکه برایشان دعای هدایت میکنیم و سنت را برایشان بیان میکنیم و مؤمن هنگامی که به سوی اللهÀ و رسول خوانده شد راه فراری از آن ندارد و خلاف در حکم بستن دو دست بعد از رکوع وجود دارد و خلاف حتی در بین کسانی که قائل به بستن در در حالت قیام هستند بینشان خلاف است که بعد از بالا آمدن از رکوع نیز دست راست بر دست چپ گذاشته میشود یا رها میشود؟ امام احمد مخیر کرده است بین بستن و رها کردن دست بعد از رکوع و بعضی از مردم بستن دست بعد از رکوع را شدیداً انکار میکنند و میگویند بدعت است و بعضی میگویند که سنت است.
و درست این است که دست بعد از رکوع نیز بسته میشود برای عموم حدیثی که دلالت میدهد رسول الله ﷺ این را انجام میدادند و مردم به آن امر شده بودند و این را ما از حدیث سهل بن سعد J که به آن اشاره کردیم گرفتیم: «كَانَ النَّاسُ يُؤْمَرُونَ أَنْ يَضَعَ الرَّجُلُ الْيَدَ الْيُمْنَى عَلَى ذِرَاعِهِ الْيُسْرَى فِي الصَّلَاةِ»[۲] (به مردم امر میشد که مردان در نماز دست راست خود را بر ساق دست چپشان بگذارند)و در قول «فی الصلاة» عام است و همهی حالتها را شامل میشود ولی بدون شک سجود و نشستن و رکوع از آن خارج میشود زیرا هیئت معینی به نسبت دست دارد پس فقط حالت قیام قبل و بعد از رکوع باقی میماند و اما انکار آن و بدعت خواندش وجهی ندارد و صحیح نیست پس راجح و نزدیکتر به صواب گذاشتن دست راست بر دست چپ حتی بعد از رکوع میباشد.
مجری: شیخ بزرگوار مادامی که احادیث صحیح هستند و خلف از سلف نقل کردهاند و مقصودمان از خلف تابعین هستند و ایشان از صحابه و ایشان از رسول الله ﷺ، چگونه این خلاف واقع شده است.
جواب: اصل این خلاف را نمیدانم ولی هر چه باشد آن برای ما مهم نیست بلکه واقع برای ما مهم است.
[۱] رواه البخاری (۷۴۰).
[۲] رواه البخاری (۷۴۰).