چهارشنبه 29 ذیحجه 1446
۴ تیر ۱۴۰۴
25 ژوئن 2025

(۱۳۴۶) حکم استفاده از مسواک در حین نماز خواندن چیست؟

(۱۳۴۶) سوال: حکم استفاده از مسواک در حین نماز خواندن چیست؟

جواب:

اگر فردی به قصد عبادت کردن الله À در حال نماز چنین کند، مرتکب بدعت، شده است. اگر چنین قصدی نداشته باشد و هدفش پاک کردن دهانش باشد، مرتکب کار بیهوده و حرکت مکروه در نماز شده است.
مسواک زدن بنا بر حکم شرع، پیش از نماز و هنگام وضو، مشروع است اگر شخص قصد مسواک زدن داشته باشد. بنابراین به هنگام وضو و پیش از نماز، سنت است اما در اثنای نماز خواندن، کاری بیهوده و ناپسند یا بدعت به شمار می‌رود؛ به عبارت دیگر، اگر به قصد عبادت کردن الله À انجام ‌شود، بدعت است و اگر برای عبادت نباشد، کاری بیهوده و ناپسند است. به هر حال مسلمان در هیچ صورت نباید در وسط نماز، مسواک بزند.
به همین مناسبت دوست دارم کمی درباره‌ی حکم حرکت‌ها در نماز، توضیح دهم. علما در این باره بیان کرده‌اند که حرکت در نماز به پنج قسمت، تقسیم می‌شود: حرکت واجب، حرکت مستحب، حرکت مباح، حرکت مکروه و حرکت حرام.
۱- حرکت واجب: حرکتی است که صحیح بودن نماز به آن وابسته است؛ یعنی اگر آن حرکت را انجام دهی، نمازت درست می‌باشد و اگر انجام ندهی، نمازت باطل می‌شود؛ برای مثال: شخصی نماز می‌خواند و ناگهان نجاستی را روی عمامه‌ی خود مشاهده می‌کند: در این حالت باید حرکت کند تا عمامه‌اش را بیرون بیاورد تا نجاست بر وی نماند؛ دلیلش این است که یکی از صحابه H می‌گوید: روزی رسول الله ﷺ برایمان نماز می‌خواند (برایمان امامت می‌داد) که در حال نماز، دمپایی‌هایش را بیرون آورد و در سمت چپ خود قرار داد. وقتی مردم این صحنه را دیدند آنان نیز چنین کردند. وقتی نماز تمام شد، رسول الله ﷺ فرمود: «ما بالكم ألقيتم نعالكم؟» : (چرا دمپایی‌هایتان را بیرون آوردید؟) گفتند: (دیدیم که شما دمپایی خود را بیرون آوردید لذا ما نیز چنین کردیم). فرمود: «إنَّ جِبرِيلَ أتاني فَأَخبَرَنِي أنَّ فِيهِمَا قَذَرا أو قال: أَذَى » : (جبرئیل نزدم آمد و خبر داد که در دمپایی‌ام چیز آلوده‌ای وجود دارد).
همچنین اگر کسی به سمت جهتی غیر از جهت قبله نماز می‌خواند، سپس کسی آمد واو را از جهت درست قبله باخبر ساخت: در این حالت باید به طرف قبله، تغییر جهت دهد و انجام این حرکت، واجب است؛ زیرا اگر با همان حالت قبلی نمازش را ادامه دهد، نمازش باطل می‌شود. دلیل این حکم نیز روایت عبد الله بن عمر Ç می‌باشد که گفت: «بَيْنَا النَّاسُ بِقُبَاءٍ فِي صَلَاةِ الصُّبْحِ، إِذْ جَاءَهُمْ آتِ، فَقَالَ : إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ﷺ قَدْ أُنْزِلَ عَلَيْهِ اللَّيْلَةَ قُرْآنٌ، وَقَدْ أُمِرَ أَنْ يَسْتَقْبِلَ الكَعْبَةَ، فَاسْتَقْبِلُوهَا. وَكَانَتْ وُجُوهُهُمْ إِلَى الشَّامِ، فَاسْتَدَارُوا إِلَى الكَعْبَةِ» : (مردم در مسجد قبا در حال ادای نماز صبح بودند که ناگهان شخصی آمد و گفت: دیشب آیاتی از قرآن بر رسول الله ﷺ نازل گردیده و دستور داده شده که به طرف کعبه نماز بخواند، به جهت کعبه رو کنید. همگی که به سمت سرزمین شام رو کرده بودند، به طرف کعبه تغییر جهت دادند). بدین ترتیب قبله‌ای که ابتدا به سوی آن نماز می‌خواندند پشت سرشان قرار گرفت زیرا کسی که رو به سرزمین شام باشد پشت به کعبه خواهد بود و کسی که رو به کعبه باشد پشت به سرزمین شام خواهد بود.
همچنین: «وكان النبي ﷺ أول ما قدم المدينة يصلي إلى بيت المقدس، وبقي على ذلك سنة وأربعة أشهر، أو سنة وسبعة أشهر، ثم بعد هذا أمر أن يتوجه إلى الكعبة» : (رسول الله ﷺ ابتدا که وارد مدینه شد به سوی بیت المقدس نماز می‌خواند و مدت یک سال و چهار ماه یا یک سال و هفت ماه به همین منوال گذشت سپس دستور داده شد که به طرف کعبه نماز بخواند). الله B فرمود: {قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ} [البقرة: ۱۴۴] : (روی نمودن تو به آسمان برای دعا را می‌بینیم و حتما تو را به قبله‌ای که به آن خشنود گردی، روی می‌گردانیم. پس اکنون به طرف مسجد الحرام رو کن و هر کجا که باشید، روی به سمت آن نمایید). بنابراین حرکت واجب، حرکتی است که صحت و درستی نماز، وابسته به انجام آن می‌باشد.
۲- حرکت مستحب: حرکتی است که کامل بودن نماز به انجام آن وابسته است، نه صحیح بودن آن؛ از آن ‌جمله فعل رسول الله ﷺ با ابن عباس Ç: (ابن عباس Ç از شدت حرص بر آموختن علم، شبی از شب‌ها نزد خاله‌اش أم المؤمنین‌ میمونه È که همسر رسول الله ﷺ است خوابید. رسول الله ﷺ شب‌هنگام برای نماز شب برخاست و شروع به نماز خواندن کرد. ابن عباس Ç نیز سمت چپ ایشان ایستاد. رسول الله ﷺ سر وی را از پشت گرفت و او را در سمت راست خود قرار داد) . این فعل رسول الله ﷺ و ابن عباس Ç حرکت است اما انجام آن برای کامل کردن نماز انجام شد.
همچنین هرگاه نمازگزار متوجه شد که صف روبروی او خالی گردیده، مستحب است آن جای خالی که روبرویش قرار دارد را پر کند زیرا این از کمال نماز است. همچنین اگر در لباس یا جیب لباسش چیزی وجود دارد که موجب آزار و اذیت وی گردیده و فکرش را مشغول می‌کند، آن را بیرون می‌آورد و روی زمین می‌گذارد؛ این حرکت وی مستحب است زیرا برای کامل کردن نماز انجام می‌شود.
۳- حرکت مباح و جایز: همان حرکت اندکی است که از روی نیاز انجام می‌شود؛ اگر از روی نیاز باشد، جایز و مباح است. برای نمونه: اگر در حال نماز بودی و کسی نزد شما آمد و گفت: لطفا قلم را بده تا با آن چیزی بنویسم؛ در این حالت اگر قلم را از جیبت بیرون آورده و به او بدهی، ایرادی ندارد؛ زیرا این یک حرکت اندک و از روی نیاز است. همچنین: «أن النبي ﷺ فتح الباب لعائشة وهو يصلي» : (رسول الله ﷺ در حالی که نماز می‌خواند درب منزل را برای عایشه È باز نمود). همچنین (روزی رسول الله ﷺ در حالی که نماز می‌خواند و برای مردم امامت می‌داد نوه‌اش أمامة دختر زینب È را با خود حمل می‌کرد‌. یعنی وقتی می‌ایستاد، او را در آغوش می‌گرفت و به هنگام سجده، او را روی زمین می‌گذاشت). این نیز حرکت است اما چون حرکتی اندک و از روی نیاز می‌باشد جایز است.
۴- حرکت مکروه: حرکت اندکی است که نیازی به انجامش نیست چنان که بسیاری از مردم مرتکب می‌شوند. برای نمونه، بدون ضرورت و نیاز، ساعت را نگاه می‌کند، قلمی از جیبش بیرون می‌آورد، بدون نیاز ساعتش را در دستش می‌چرخاند. گاهی برخی افراد جرأت پیدا کرده و از این حد هم می‌گذرند! چه بسا چیزی را فراموش کرده و در نماز به یاد می‌آورد لذا قلم را از جیبش بیرون آورده و آن را روی دست یا روی برگه‌ای که از جیبش بیرون می‌آورد می‌نویسد! تمامی این کارها مکروه است؛ زیرا بیهوده بوده و انسان نیازی به آن ندارد و از مصلحت نماز نیست.
۵- حرکت حرام: حرکت زیاد و پی در پی که از روی ضرورت نباشد؛ مانند کسی که در حالت ایستاده یا نشسته، زیاد حرکت می‌کند و این حرکت‌ها را بدون نیاز تکرار می‌کند. این حرکت‌ها حرام است و موجب باطل شدن نماز می‌گردد. اما اگر حرکت از روی ضرورت و نیاز باشد چنان که مثلا شیر یا مار به او حمله کند و وی برای دور کردن آن، حرکت زیاد انجام دهد، این کارش زیانی به نمازش نمی‌رساند؛ زیرا الله À فرمود: «فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ» [البقرة: ۲۳۹] : (اگر ترس داشتید، پیاده یا سواره نماز بخوانید. آن‌گاه که در امان بودید، الله را یاد کنید و نماز بخوانید همان طور که چیزهایی را که نمی‌دانستید به شما آموخت).

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: ما حكم السواك أثناء الصلاة؟

فأجاب رحمه الله تعالى: هو بدعة إن قصد الإنسان أن يتعبد الله بالسواك حال الصلاة، وعبت وحركةٌ مكروهة إن كان الإنسان لا يريد هذا، ولكنه يريد أن يُطهر فمه.

والسواك المشروع إنما يكون قبل الصلاة إذا أراد فعلها، وكذلك عند الوضوء، فالسواك عند الوضوء سُنة، والسواك عند الصلاة سُنة، وأما السواك في أثناء الصلاة فهو إما عبت مكروه، وإما بدعة. فيكون بدعة إن قصد الإنسان التعبد الله به، ويكون عبثًا مكروها إن لم يقصد التعبد. وعلى كل حال فلا يتسوك الإنسان وهو يصلي.

وإنني بهذه المناسبة أحب أن أتوسَّع قليلا في حكم الحركات في الصلاة، فقد قال عنها العلماء: إنها تنقسم إلى خمسة أقسام: حركة واجبة، وحركة مُستحَبَّة، وحركة مباحة، وحركة مكروهة، وحركة محرمة.

1 – أما الحركة الواجبة: فهي التي تتوقَّف عليها صحة الصلاة، أي: الحركة التي إن فعلتها صحت صلاتك، وإن لم تفعلها بطلت. ومثال ذلك: رجل يُصلّي فرأى في غترته نجاسة، فهنا يجب عليه أن يتحرك ليخلع غترته؛ حتى لا يكون حاملا للنجاسة، ودليل ذلك أن النبي صلى الله عليه وسلم صَلَّى بِنَا رَسُولُ الله ذَاتَ يَوْمٍ، فَلَمَّا كَانَ فِي بَعْضِ صَلَاتِهِ خَلَعَ نَعْلَيْهِ، فَوَضَعَهُمَا عَنْ يَسَارِهِ، فَلَمَّا رَأَى النَّاسُ ذَلِكَ خَلَعُوا نِعَاهُمْ، فَلَمَّا قَضَى صَلَاتَهُ، قَالَ: «مَا بَالُكُمْ أَلْقَيْتُمْ نِعَالَكُمْ؟» قَالُوا: رَأَيْنَاكَ أَلْقَيْتَ نَعْلَيْكَ، فَأَلْقَيْنَا نِعَالَنَا. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم: «إِنَّ جِبْرِيلَ أَتَانِي، فَأَخْبَرَنِي أَنَّ فِيهِمَا قَذَرًا». أَوْ قَالَ: «أَذًى».

وكذلك لو كان الإنسان يُصلِّي إلى غير القبلة، فجاء رجل فقال له: إن القبلة على يمينك فهنا يجب عليه أن ينحرف إلى جهة القبلة، وهذه الحركة واجبة؛ لأنه لو بقي على ما اسْتَقْبَلَهُ أولا لبطلت صلاته، ودليل ذلك ما رواه عبد الله بن عمر رضي الله عنه: «بَيْنَا النَّاسُ بِقُبَاءٍ فِي صَلَاةِ الصُّبْحِ، إِذْ جَاءَهُمْ آتِ، فَقَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قَدْ أُنْزِلَ عَلَيْهِ اللَّيْلَةَ قُرْآنٌ، وَقَدْ أُمِرَ أَنْ يَسْتَقْبِلَ الْكَعْبَةَ، فَاسْتَقْبِلُوهَا . وَكَانَتْ وُجُوهُهُمْ إِلَى الشَّامِ، فَاسْتَدَارُوا إِلَى الكَعْبَةِ». وصارت القبلة التي كانوا يصلون إليها أولا خلفهم؛ لأن مستقبل الشام مُستدير الكعبة، ومُستقبل الكعبة مُستدير الشام.

وكان النبي صلى الله عليه وسلم وأول ما قدم المدينة يصلي إلى بيت المقدس، وبقي على ذلك سنة وأربعة أشهر أو سنة وسبعة أشهر، ثم بعد هذا أمر أن يتوجه إلى الكعبة». قال الله تعالى: ﴿ قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ [البقرة: ١٤٤]. إذا الحركة الواجبة هي التي يتوقف عليها صحة الصلاة.

٢ – الحركة المستحبة هي التي : هي التي يتوقف عليها تمام الصلاة لا صحتها، ومن ذلك «فعل النبي – عليه الصلاة والسلام -لابن عباس رضي الله عنهما؛ فإنه من حرصه على العلم بات ذات ليلة عند خالته ميمونة أم المؤمنين زوج النبي صلى الله عليه وسلم، فلما قام النبي صلى الله عليه وسلم يصلي من الليل قام ابن عباس رضي الله عنهما فوقف عن يساره، فأخذ النبي صلى الله عليه وسلم برأسه من ورائه فجعله عن يمينه». فهذه حركة من النبي صلى الله عليه وسلم و من ابن عباس رضي الله عنهما، لكنها لإكمال الصلاة.

وكذلك لو كان المصلي يصلي في الصف، فرأى فُرجة في الصف الذي أمامه، فإنه يُستحَبُّ له أن يتقدَّم إلى هذه الفرجة؛ لأن ذلك من تمام الصلاة.

وكذلك لو كان في جيبه -أي: في مخباته – شيء يؤذيه في صلاته، ويُشوّش عليه، فأخرجه من جيبه، ووضعه في الأرض، فإن هذه الحركة مستحبة؛ لأنها من تكميل صلاته.

٣ – الحركة المباحة: هي الحركة اليسيرة إذا كانت لحاجة، فإن كانت لحاجة فإنها تكون مباحة، ومن ذلك: لو أن رجلا من الناس أتى إليك، وأنت تصلي، فقال: أعطني القلم من فضلك لأكتب به. فأخذته من جيبك، وأعطيته إياه فلا حرج، فهذه حركة يسيرة لحاجة.

فمن ذلك أيضًا «أن النبي صلى الله عليه وسلم فتح الباب لعائشة وهو يصلي». ومن ذلك أيضًا أنه صلى الله عليه وسلم كان يصلي بالناس وهو يحمل أمامة بنت زينب بنت رسول الله صلى الله عليه وسلم، أي: إن رسول الله صلى الله عليه وسلم جدها من قبل أمها، فكان يحملها وهو يصلي بالناس، فإذا قام حملها، وإذا سجد وضعها على الأرض»، هذه حركة لكنها يسيرة لحاجة فهي جائزة.

4 – الحركة المكروهة: هي الحركة اليسيرة إذا لم يكن لها حاجة، كما يفعله كثير من الناس؛ فتجده يُخرِج الساعة ينظر إليها بدون حاجة، ويُخرج القلم من جيبه بدون حاجة، ويُعَدِّل وَضْعَ الساعة في يده بدون حاجة، وربما يتجرأ على أعظم من هذا، ربما يكون قد نسي شيئًا فذكره وهو يصلي، فأخرج القلم، وكتب ما نسيه، إما براحته وإما بورقة يُخرجها من جيبه، كل هذا مكروه، لأنه عبث لا يحتاج إليه الإنسان، ولا تتعلق به مصلحة الصلاة.

5 – الحركة المحرَّمة : هو كل حركة كثيرة متوالية لغير ضرورة؛ مثل أن يتحرك الإنسان حركات كثيرةً في حال القيام وفي حال القعود، وتتوالى هذه الحركات بدون ضرورة، فإنها مُحرَّمة وتبطل الصلاة. أما إذا كانت لضرورة؛ كما لو هاجمه أسد، أو هاجمته حَيَّة، فعمل عملا كثيرًا لمدافعتها، فإن ذلك لا يضره؛ لقول الله تعالى: فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ ﴾ [البقرة: ٢٣٩].

مطالب مرتبط:

(۱۳۷۶) مویی که از انسان می‌ریزد یا ناخنی که چیده می‌شود را چه باید کرد؟

برخی علما چنین نظر دارند که بهتر است شخص هر مو یا ناخنی که از بدنش جدا می‌کند را دفن کند و به عملکرد صحابه H استدلال کرده‌اند. اگر این کار ممکن بود، خوب است که انجام شود اما اگر آسان نبود، ایرادی ندارد که در هر جایی گذاشته شود....

ادامه مطلب …

(۱۳۷۴) حکم سهل‌انگاری در عمل به سنت گرفتن ناخن

بر هر زنی واجب است که تقوای الله B را پیشه ساخته و خود را از آتش دوزخ نجات دهد زیرا رسول الله ﷺ خبر داده‌اند که بیشتر جهنمیان، زنان هستند. بر زن واجب است که پیرو سنت رسول الله ﷺ  باشد...

ادامه مطلب …

(۱۳۶۷) حکم شرعی کوتاه‌ کردن طول ریش با قیچی در صورت ایجاد مزاحمت

کار ناپسند این است که قسمتی از ریش خود را کوتاه می‌کند؛ این ‌کار با دستور رسول الله ﷺ مخالفت دارد زیرا ایشان برای مخالفت با مجوسیان و مشرکان، به بلند گذاشتن ریش دستور داده است...

ادامه مطلب …

(۱۳۴۷) حکم مسواک زدن در اثنای خطبه‌ی جمعه چیست؟

مسواک زدن در میان خطبه‌ی جمعه، انسان را از شنیدن خطبه غافل می‌کند در حالی‌ که گوش فرا دادن به خطبه، واجب است؛ اما اگر مسواک زدن به خاطر گوش دادن به خطبه باشد چنان که مثلا کسی خواب‌آلود باشد و بخواهد برای رفع این حالت، مسواک بزند، اشکالی ندارد...

ادامه مطلب …

(۱۳۵۸) حکم شرع در مورد تراشیدن ریش چیست؟

تراشیدن ریش، حرام است؛ زیرا این کار، سرکشی از دستور رسول الله ﷺ می‌باشد و کسی ‌که از فرمان رسول الله ﷺ سرپیچی کند، در واقع از الله À نافرمانی کرده است...

ادامه مطلب …

(۱۳۵۵) آیا رنگ کردن ریش با رنگ سیاه، جایز است؟

دیدگاه درست این است که رنگ کردن ریش با رنگ سیاه، حرام است و جایز نیست...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه