(۱۱۱۰) سوال: هر مسلمانی در نماز، این دعا را میگوید: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ فِتْنَةِ الْمَحْيَا وَالْمَمَاتِ»:[۱] «پروردگارا! من از فتنهی زندگی و مرگ، به تو پناه میبرم». منظور از فتنهی مرگ چیست؟
جواب:
فتنهی زندگی به این معناست که انسان مفتون دنیا گردد و چنان در آن غرق شود که آخرت را فراموش کند. این همان چیزی است که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ آن را بر بندگانش عیب میگیرد و میفرماید: {بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا * وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى} [أعلی: ۱۷-۱۶]: (بلکه شما زندگی دنیا را ترجیح میدهید. در حالی که آخر بهتر و باقیتر است). شبهات را میتوان یکی از فتنههای دنیا نامید: شبهات باعث میشود در قلب انسان شک و تردید و نادانی نسبت به آنچه که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ بر پیامبرﷺ نازل کرده، وارد شود.
اما فتنهی مرگ شامل دو چیز است:
اول: آنچه هنگام مرگ اتفاق میافتد.
دوم: آنچه در قبر اتفاق میافتد.
آنچه هنگام مرگ اتفاق میافتد این است که شیطان، هنگام مرگ انسان بسیار برای فریفتن او حریص است؛ زیرا موقعیت بسیار حساسی است. شیطان تلاش میکند که بین انسان و قلبش پرده ایجاد کند. یعنی تلاش میکند که انسان را در آن لحظه وادار به چیزی کند که او را از دین اسلام خارج میکند. این پرده انداختن توسط شیطان، مانند پرده انداختن الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ در این آیه نیست که فرمود: {وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ} [انفال: ۲۴]: (و بدانید که الله بین شخص و قلبش پرده میاندازد). بلکه شیطان در آن لحظه بسیار حریص است که بنی آدم را گمراه کند.
داستانی از امام احمد رَحِمَهُالله در هنگام مرگش نقل میشود که هنگام سکرات مرگش، بیهوش میشد و از او میشنیدند که میگوید: هرگز هرگز. وقتی به هوش آمد به او گفتند: ای ابوعبدالله! منظور تو از هرگز هرگز چه بود؟ گفت: شیطان آمد در جلوی من و میگفت: ای احمد، تو توانستی از من بگریزی. تو توانستی از من بگریزی. من به او گفتم: هنوز نه، هنوز نه! یعنی: هنوز نتوانستهام از تو بگریزم؛ زیرا انسان تنها زمانی که بمیرد، میتواند از فتنهی شیطان نجات پیدا کند. چون وقتی بمیرد، دیگر عملش قطع میشود و اگر مومن باشد، شیطان هیچ امیدی به گمراه کردن او ندارد.
به همین خاطر امام احمد میگوید: گفتم: هنوز نتوانستهام از تو بگریزم. بدین معنی که شیطان تا دم مرگ انسان هم میتواند او را به فتنه اندازد. اما من به آن عده از برادران مومنی که به الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ ایمان حقیقی آوردهاند و صادقانه از پیامبرﷺ پیروی میکنند و بر شریعت الهی استقامت میورزند، بشارت میدهم که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ با فضل و کرمش آنها را خوار نمیکند و خاتمهی بد را برایشان رقم نمیزند. زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ هر کس که او را بپرستد، اکرام میکند. بنا بر این هر کس که با اللهسُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ صادق باشد، بشارت خیر برای اوست.
سوء خاتمه زمانی اتفاق میافتد که در قلب انسان، نیت پلیدی از انجام اعمال نیک، نهفته باشد. طوری که در ظاهر، اعمال بهشتیان را انجام میدهد، در حالی که از اهل جهنم است. از این حالت به الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ پناه میبریم. این یکی از فتنههای مرگ است و به اسم فتنهی مرگ نامیده شده، زیرا به هنگام نزدیک شدن مرگ رخ میدهد.
اما دومین موضوعی که در فتنهی مرگ داخل میشود، سوال قبر است. وقتی که انسان از دنیا رفت و او را دفن کردند، بعد از اینکه دوستان و یارانش از سر قبر برگشتند، دو فرشته در قبر نزدش میآیند و از او دربارهی خدای و دین و پیامبرش سوال میکنند. در اینجا انسان مومن – که از الله خواهانم من و همهی شنوندگان را جزء آنان قرار دهد – میگوید: پروردگارم الله و دینم اسلام و پیامبرم محمدﷺ است. در این هنگام ندایی از آسمان میآید که بندهام راست گفت؛ فرشی از بهشت برای او پهن کنید و او را لباس بهشتی بپوشانید و دری از بهشت به روی او باز کنید. همچنین قبرش وسیع میشود.
اما انسان کافر یا کسی که در دین به شک افتاده، میگوید: هاه، هاه، نمیدانم. به همین خاطر او را هلاک میکنند. این با وجودیست که در دنیا جواب این سوالها را میدانست. میگوید: شنیدم که مردم چیزی میگویند، من نیز همان را گفتم. ایمان وارد قلب این شخص نشده است. در این هنگام ندایی از آسمان میآید که: بندهام دروغ گفت؛ پس فرشی از آتش برای او پهن کنید و لباسی از جهنم او را بپوشانید و دری از جهنم به سوی او باز کنید. سپس قبرش آنقدر برای او تنگ میشود که دندههایش در هم میشکنند. قسم به الله که این فتنه، فتنهای بزرگ است.
از الله میخواهم که ما و برادران مسلمانمان را از شر آن نجات دهد. این معنای دعایی است که شخص میگوید: «اللَّهُمَّ إنِّي أَعُوذُ بِكَ مِن عَذَابِ جَهَنَّمَ، وَمِنْ عَذَابِ القَبْرِ، وَمِنْ فِتْنَةِ المَحْيَا وَالْمَمَاتِ، وَمِنْ شَرِّ فِتْنَةِ المَسِيحِ الدَّجَّالِ». فتنهی مرگی که در این حدیث از آن یاد شده، شامل این دو چیزی است که ذکر کردیم.
***
[۱] صحیح بخاری: کتاب الجنائز، باب التعوذ من عذاب القبر. حدیث شماره (۱۳۱۱). صحیح مسلم: کتاب المساجد و مواضع الصلاة، باب ما یستعاذ منه فی الصلاة، حدیث شماره (۵۸۸).