(۸۸۶) سوال: چطور بین آیهی: {وَإِن تُبْدُوا مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللَّهُ} [بقره: ۲٨٤]. (اگر آنچه را در دل خود دارید، آشکار یا آن را پنهان نمایید، الله شما را به آن محاسبه میکند). و بین حدیثی که میگوید: «الله از وسوسههايی که در دلهای امت من میگذرد، تا زمانی که آن را عملی نکرده يا بر زبان نياوردهاند، گذشت کرده است»،[۱] جمع بندی کنیم؟
جواب:
جمع میان این آیه و حدیثی که به آن اشاره شد، در این فرمودهی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ است: {لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا} [بقره: ۲۸۶]. (الله هیچ کس را جز به اندازهی توانش مکلف نمیکند). بنا بر این هر چه در توان انسان بود، به خاطرش مؤاخذه میشود و هرچه در توانش نبود، به خاطرش مؤاخذه نمیشود.
بعد از این آیه: {وَإِن تُبْدُوا مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللَّهُ} [بقره: ۲۸۴]، آیهی: {لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ} [بقره: ۲۸۶]: (الله هیچکس را جز به اندازهی توانش، مکلّف نمیکند. آنچه به دست آورده به سود او و آنچه به دست آورده به زیان اوست)، آمده است. بنا بر این، انسان به خاطر افکار گذرایی که در مغزش میآیند و شخص به آنها تمایل ندارد، مواخذه نمیشود. چون بیشتر از حد توان شخص است.
اما مهم وسوسههایی هستند که بر قلب میگذرند و انسان بدآنها آرامش مییابد و آنها را میخواهد. اینها عمل هستند و بنده به خاطر آن مورد مواخذه قرار میگیرد. به خاطر همین پیامبرﷺ فرمودند: «اعمال به نیتها بستگی دارد و هر شخص را همان چیزی است که نیت کرده».[۲] همچنین پیامبرﷺ در مورد مردی که با برادر مسلمانش میجنگد، فرمود: «هرگاه دو مسلمان با شمشيرهای خود روياروی هم قرار بگيرند، قاتل و مقتول در دوزخاند. گفتم: یا رسولالله، این قاتل است، اما گناه مقتول چيست؟ فرمودند: زیرا او نیز برای کشتن طرف مقابل حريص بوده است».[۳]
پس مهم اینکه آنچه بر قلب وارد میشود؛ چنانچه انسان بدان آسوده گرفت و آن را گرفته و معتبرش بداند، به خاطرش مؤاخذه میشود. اما وسوسههایی که به ناگاه میآید و انسان در مورد آن با خودش حرف میزند، ولی بدان متمایل نمیشود، به خاطرشان مؤاخذه نمیشود. مثلا: اگر انسان با خودش حرف بزند که آیا همسرش را طلاق دهد یا نه؟ میگوییم: طلاق همسرش واقع نمیشود؛ حتی اگر نیت کرد که او را طلاق دهد، طلاقش واقع نمیشود. چون برای واقع شدن طلاق، حتما باید آن را بر زبان بیاورد یا عملی مثل کتابت انجام دهد که دلالت بر آن میدهد. اما اگر فقط نیت کند یا در دلش با خود در این مورد سخن بگوید، به خاطر آن مواخذه نمیشود.
همچنین اگر نیت کند که فلان مقدار درهم را صدقه دهد و عزم آن را هم نمود. اما آن را تا به الان صدقه نداده، صدقه کردن آن درهمها بر او الزامی نیست. فرقی نمیکند آن را برای شخص معینی نیت کند یا از آن نیت صدقه کند، اما تعیین نکند که آن را به چه کسی بدهد. در هر صورت ملزم به صدقه دادن آنها نیست.
***
[۱] صحیح بخاری: کتاب العتق، باب الخطأ و النسیان فی العتاقة و الطلاق و نحوه، حدیث شماره: (۲۵۲۸). صحیح مسلم: کتاب الإیمان، باب تجاوز الله عن حدیث النفس و الخواطر بالقلب إذا لم تستقر، حدیث شماره: (۱۲۷). از ابوهریره رَضِيَاللهُعَنْهُ با این لفظ: «إِنَّ اللَّهَ تَجَاوَزَ عَنْ أُمَّتِي مَا حَدَّثَتْ بِهِ أَنْفُسَهَا، مَا لَمْ تَعْمَلْ أَوْ تَتَكَلَّمْ».
[۲] صحیح بخاری: باب: کیف کان بدء الوحی إلی رسول اللهﷺ، حدیث شماره (۱). صحیح مسلم: کتاب الإمارة، باب: قوله ﷺ إنما الأعمال بالنیة، حدیث شماره (۱۹۰۷). از امیرالمومنین عمر بن خطاب رَضِيَاللهُعَنْهُ با این لفظ: «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ، وَإِنَّمَا لِكُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى».
[۳] صحیح بخاری: کتاب الإیمان، باب {و أن طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فأصلحوا بینهما}، حدیث شماره: (۳۱). و صحیح مسلم: کتاب الفتن و أشراط الساعة، باب إذا تواجه المسلمان بسیفیهما، حدیث شماره: (۲۸۸۸). از احنف بن قیس از ابوبکره رَضِيَاللهُعَنْهُ با این لفظ: «إذا التقى المسلمان بسيفهما فَالْقَاتِلُ وَالْمَقْتُولُ فِي النَّارِ. فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ هَذَا الْقَاتِلُ، فَمَا بَالُ الْمَقْتُولِ؟ قَالَ: إِنَّهُ كَانَ حَرِيصًا عَلَى قَتْلِ صاحبه».