یکشنبه 21 جمادی‌الثانی 1446
۲ دی ۱۴۰۳
22 دسامبر 2024

(۴۳۵) آیا بدعت حسنه و بدعت سیئه وجود دارد؟

(۴۳۵) سوال: آیا بدعت حسنه و بدعت سیئه وجود دارد؟

جواب:

چنین چیزی وجود ندارد؛ چگونه این تقسیم ‌بندی امکان‌پذیر است در حالی ‌که پیامبر ﷺ فرموده است: «كُلُّ بِدعَةٍ ضَلاَلَةٌ»: (هر بدعتی، گمراهی است)؟ همچنین بر هیچ کس پوشیده نیست که پیامبر ﷺ داناترین فرد به بدعت‌ها، خیرخواه‌ترین شخص برای بندگان الله و فصیح‌ترین و شیواترین سخن را دارد؛ لذا چگونه ممکن است با چنین تعبیر عام و شاملی بفرماید: (هر بدعتی، گمراهی است) سپس ما بگوییم: (برخی بدعت‌ها خوب و برخی زشت و ناپسند هستند)؟

 اما می‌گوییم: انسان، هر بدعتی را حسنه و خوب بپندارد، از دو حالت خارج نیست:

حالت اول: آن‌ کار بدعت نباشد اما وی گمان ‌کند بدعت است.

حالت دوم: آن کار خوب نباشد اما وی گمان ‌کند خوب است.

بنابراین در اصل یا در حکم دچار اشتباه شده است؛ یعنی: آن چیز بدعت نیست و وی آن را بدعت می‌پندارد و می‌گوید: (نیک و حسنه است) یا واقعا بدعت است و وی آن را نیک پنداشته است. صاحبان طریقت‌های صوفیانه که اذکاری را نوآوری کرده‌اند که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ و پیامبرش ﷺ آن را تشریع ننموده‌اند، گمان می‌کنند که این اذکار، نیک و حسنه است؛ به آنان می‌گوییم: به الله سوگند که چنین نیست و بدعت نیک و حسنه نیست بلکه همین ‌که به بدعت بودن این کار اعتراف کردید، باید معترف باشید که گمراهی است همان طور پیامبر ﷺ فرموده است.

اگر کسی بپرسد: مگر از عمر رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ ثابت نیست که به أبيّ بن كعب رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ و تميم الداري رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ فرمان داد که مردم را در قیام رمضان پشت سر یک امام، جمع کنند و یازده رکعت نماز بخوانند؟ سپس در یکی از این شب‌ها به مسجد آمد و دید که مردم جمع شده‌اند و پشت سر یک امام نماز می‌خوانند لذا گفت: «نِعمَ البِدعَةُ هذِهُ»: (چه بدعت خوبی است!) آیا چنین از بدعت، تعریف نکرد؟

 در پاسخ باید گفت: بله، چنین به آنان دستور داد اما این کار، در واقع بدعت نیست زیرا از پیامبر ﷺ ثابت است که ایشان، نماز قیام در رمضان را سه شب با اصحاب و یارانش به طور جماعت خواند، سپس جماعت خواندن آن ‌را رها کرد و فرمود: «خَشِيتُ أَن تُفرَضَ عَلَيكُم فَتَعجِزُوا عَنهَا»: (ترسیدم که بر شما فرض شود و از ادای آن عاجز و ناتوان بمانید). بنابراین ادای نماز قیام با جماعت در رمضان، سنت است اما پیامبر ﷺ آن‌ را به‌ خاطر ترس از فرض شدن آن بر امت، ترک نمود؛ اما بعد از وفات پیامبر ﷺ این ترس از میان رفت و تشریع بعد از ایشان، امکان پذیر است. در زمان ابوبکر رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ نیز مردم، قیام رمضان را به صورت فردی یا در جماعت‌های دو یا سه نفری ادا می‌کردند سپس عمر رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ نظرش بر آن شد که مردم را پشت سر یک امام، جمع نماید و گفت: (نِعمَ البِدعَةُ): (این چه بدعت خوبی است!) يعني: به اعتبار گذشته؛ زیرا مردم ادای نماز قیام در رمضان با جماعت را ترک کردند سپس ادای آن با جماعت از سر گرفته شد لذا به نسبت گذشته که ترک شده بود بدعت است اما بدعت مستقل نیست که از قبل، تشریع نشده باشد. از سوی دیگر، هر چند که عمر رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ آن ‌را بدعت نامید اما این از جمله سنت خلفای راشدین است که پیروی از آن واجب است زیرا پیامبر ﷺ فرمود: «عَلَيكُم بِسُنَّتِي وَسُنَةِ الخُلَفَاءِ المَهدِيِّينَ الرَّاشِدِينَ»۱ : (بر شما واجب است از سنت و روش من و جانشینان راشد و هدایت‌یافته‌، پیروی نمایید).

 البته پاسخ اول، قاطعانه‌تر است و راه فراری از آن وجود ندارد که عمر رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ آن را به این اعتبار، بدعت نامید که آن را ترک کردند سپس آن را از سر گرفتند.

***


  1. مسند احمد: (۳۷۳/۲۸، شماره ١٧١٤٤) /  أبو داود: كتاب السنة، باب في لزوم السنة، شماره (٤٦٠٧). ↩︎

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: هل هناك بدعة حسنة وبدعة سيئة؟

فأجاب رحمه الله تعالى: إذا قال هكذا نقول: لا، ليس هناك بدعة حسنة وأخرى سيئة، كيف يمكن أن نقول هذا، وقد قال النبي -صلى الله عليه وعلى آله وسلم-: «كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ»؟ ومن المعلوم أن النبي صلى الله عليه وسلم أعلم الخلق بالبدع، وأنه أنصح الخلق للخلق، وأنه أفصح الخلق فيما يقول، فكيف يقول: «كُل بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ». بهذا التعبير العام الشامل، ثم نقول: من البدع ما هو حسن، ومن البدع ما هو قبيح؟ ولكننا نقول: كل بدعة إذا ظنها الإنسان حسنة:

فإما أن لا تكون بدعة، وهو يظن أنها بدعة.

وإما أن لا تكون حسنة، وهو يظن أنها حسنة.

فيكون خطأ؛ إما في الأصل، وإما في الحكم. أي: إما أن تكون غير بدعة، وهو يظن أنها بدعة، وقال: إنها حسنة وإما أن تكون بدعة، وظنها هو حسنة، وليست بحسنة. فأصحاب الطرق، الذين ابتدعوا في الأذكار ما لم يشرعه الله ورسوله، هؤلاء يظنون أنها حسنة ويقولون إنها بدعة حسنة. فنقول له: لا، والله ليست بدعة حسنة، بل ما دمتم اعترفتم بأنها بدعة يجب أن تعترفوا بأنها ضلالة، كما قال النبي – صلى الله عليه وعلى آله وسلم-.

فإن قال قائل : ألم يصح عن عمر أنه أمر أبي بن كعب وتميما الداري أن يجمعا الناس في رمضان على إمام واحد، وأمر أبيًا وتميما الداري أن يقوما بالناس بإحدى عشرة ركعة، وخرج ذات ليلة والناس يصلون بإمام واحد، فقال: «نِعْمَ البِدْعَةُ هَذِه ) . فأثنى على هذه البدعة؟ فالجواب: بلى، أمرهم بذلك، وهذه البدعة ليست بدعةً في الواقع؛ لأن النبي -صلى الله عليه وعلى آله وسلم – ثبت عنه أنه صلى بالناس ثلاث ليال في رمضان، ثم تخلف وقال: «خَشِيتُ أَنْ تُفْرَضَ عَلَيْكُمْ، فَتَعْجِزُوا عَنْهَا ».

إذا فصلاة قيام رمضان جماعة سنة ، لكن النبي – صلى الله عليه وعلى آله وسلم- تركها خوفًا من أن تفرض على الأمة فتعجز عنها، وبعد موت النبي – صلى الله عليه وعلى آله وسلم- زال هذا الخوف، ولا يمكن بعده تشريع، لكن بقي الناس في عهد أبي بكر يصلون فرادى ومثنى وثلاث ورباع، ثم إن عمر رأى أن يجمعهم على إمام واحد، وقال: «نِعْمَ البِدْعَةُ». يعني: باعتبار ما سبقها؛ حيث إن الناس تركوا الجماعة في قيام رمضان، ثم استؤنفت الجماعة، فهي بدعة بالنسبة لما سبقها من تركها، وليست بدعة مستقلة لم تكن مشروعة من قبل. هذا من وجه.

ومن وجه آخر أنه – وإن سماها بدعة رضي الله عنه فهي من سنته، وسنة الخلفاء الراشدين متبعة، كما قال النبي – صلى الله عليه وعلى آله وسلم-: «عَلَيْكُمْ بِسُنَّتِي وَسُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الْمَهْدِيِّينَ الرَّاشِدِينَ».

لكن الوجه الأول هو الجواب الذي لا محيد عنه، وهو أن عمر رضي الله عنه سماها بدعة، باعتبار ترك الناس لها، ثم العودة إليها.

مطالب مرتبط:

(۴۸۱) نصیحتی درباره خرافات و بدعت نزد قبرها

فتنه‌ی خرافات و بدعت قبرها، فتنه‌ی بزرگی است که از زمان قديم وجود داشته است و برخی از کارهایی که در سؤال بدان اشاره شد به حد شرک اکبر و خروج از دین می‌رسد؛ بنابراین انجام این عبادت برای غير الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ شرك اكبر است.

ادامه مطلب …

(۴۷۴) حکم شادی و سرور در بیست و هفتم ماه رجب، نیمه‌ی شعبان و روز عاشورا

ابراز شادی در ایام عید فطر یا عید قربان که در حدود شرع باشد، ایرادی ندارد؛ اما شادی و سرور در بیست و هفتم ماه رجب، نیمه‌ی شعبان و روز عاشورا، پایه و اساس شرعی ندارد، از آن نهی می‌شود.

ادامه مطلب …

(۴۴۱) حکم کسی‌ که از روی ناآگاهی، مرتکب بدعتی شود

به خاطر نیت نیک و خوبش پاداش می‌گیرد اما هرگاه سنت برایش آشکار شد بر وی واجب است از آن پیروی کند....

ادامه مطلب …

(۴۷۰) حکم جشن عید مادر

اعیاد شرعی نزد اهل اسلام، معروف هستند که عبارت‌اند از: عيد فطر، عيد قربان و عید هفته؛ عید دیگری غیر از این سه عید در اسلام وجود ندارد و عیدهای دیگری که نوآوری شده مردود و در شریعت الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ باطل است.

ادامه مطلب …

(۴۳۷) حکم تقسیم بدعت به پنج نوع

چیزی واقعا بدعت باشد و خوب و حسنه نیز باشد، هرگز امکان ندارد؛ زیرا مقتضایش تكذيب خبر پیامبر ﷺ است که فرمود: «كُلُّ بِدعَةٍ ضَلاَلَةٌ»: (هر بدعتی، گمراهی است) ...

ادامه مطلب …

(۴۸۵) حكم چنگ زدن به كعبه و کشیدن صورت بر آن

این از بدعت‌های ناشایست است و به حرام بودن نزدیک‌تر است زیرا نقل نشده که پیامبر ﷺ چنین کرده باشد و نهایت چیزی که در این باره وارد شده، گذاشتن سینه، صورت و دست‌ها بین حجر الأسود و درب کعبه است.

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه