(۲۷۷) سوال: نواقض اسلام اعم از نواقض قولی، عملی و اعتقادی کدام است؟
جواب:
نواقض اسلام هر چیزی که با اسلام مخالف و در تضاد باشد. نقض اسلام، دو گونه است: نقض جزئی و نقض کلی. به آن چه شارع کفر نامیده باشد مینگریم: اگر بر حسب قرینههایی که در قول شارع وجود دارد به طور کلی اسلام را نقض کند، کفر اکبر است که موجب خروج از دین میشود اما اگر به صورت جزئی متناقض با اسلام باشد، به طور مطلق، ناقض نیست؛ مانند این فرمایش رسول الله ﷺ: «سِبَابُ المُسلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ كُفرٌ»۱ : (دشنام دادن به مسلمان، فسق است و جنگیدن با او کفر است) اگر به عبارت (قتاله كفر) بنگریم شاید کسی بگوید: کسی که با مسلمان بجنگد، کافر است و کفرش موجب خروج از اسلام میشود؛ اما با اندکی تأمل در مییابیم که رسول الله ﷺ فرمود: «قتاله كفر»: (جنگیدن با او کفر است) یعنی جنگیدن با مسلمان از جمله کفر است و کفر اکبر نیست که این فرمودهی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ این معنا را تأیید میکند: {وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ * إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ} [الحجرات: ۹-۱۰]: (اگر دو گروه از مؤمنان با هم به جنگ برخیزند، شما مؤمنان بین آنها صلح برقرار کنید و اگر یک گروه بر دیگری ظلم کرد، با آن گروه ظالم بجنگید تا به فرمان الله بازگردد؛ پس هرگاه به حکم حق برگشت، با حفظ عدالت، میان آنها صلح برقرار کنید و همیشه عدالت کنید که الله بسیار عادلان را دوست میدارد. قطعاً مؤمنان همه برادر یکدیگر هستند؛ پس بین برادران خود صلح برقرار نمایید) بنابراین الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ از هر سه گروه به عنوان برادر نام برد: گروه متجاوز، گروه مدافع و گروهی که صلح برقرار میکند: {إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ} بنابراین، این ناقض، ناقض کلی نیست بلکه بدین معنا است که این مسئله در انسان، یکی از ویژگیهای کفرآمیز به شمار میرود اما کفر مطلق نیست. همچنین اگر به این فرمودهی پیامبر ﷺ بنگریم: «إنَّ بينَ الرَجُلّ وَبَينَ الشِّركِ وَ الكُفرِ تَركَ الصَّلاَةِ»۲ : (مرز میان مسلمان و میان کفر و شرک، ترک نماز است) همچنین فرمود: «العَهدُ الّذِي بَينَنَا وَبَينَهُمُ الصَّلاَةِ، فَمَن تَرَكَهَا فَقَد كَفَرَ»۳ : (پیمان میان ما و آنها نماز است؛ هر کس آن را ترک کند، کفر ورزیده است) پی خواهیم برد که کفر در این جا کفر اکبر است که اسلام را به طور کلی نقض میکند؛ به دلیل عبارت «إنَّ بينَ الرَجُلّ وَبَينَ الشِّركِ وَ الكُفرِ» اقتضای تعیین مرز و بینیّت این است که هر یک از دو طرف، امری جداگانه و متفاوت باشد که وجه اشتراکی نداشته باشند؛ به دلیل حدّ فاصلی که بینیّت بر آن دلالت دارد: بین شخص و بین شرک و کفر، ترک نماز است.
همچنین فرمودهی ایشان ﷺ: «العهد الذي بيننا وبينهم الصلاة، فمن تركها فقد كفر» نیز همین گونه است؛ يعني: پیمانی که بین مسلمانان و بین کافران وجود دارد نماز است. بنابراین کسی که نماز بخواند مؤمن است و کسی که نخواند، کافر است که بینیّت بیانگر جدایی کامل است. در نتیجه: نواقض اسلام به دو قسمت تقسیم میشود:
نواقض كبرى: که انسان با ارتکاب آن از دین اسلام خارج میشود.
نواقض صغرى: که موجب خروج از اسلام نیست اما از جمله ویژگیها و خصلتهای کفرآمیز است.
***
- صحیح بخاری: كتاب الإيمان باب خوف المؤمن من أن يحبط عمله وهو لا يشعر، شماره (٤٨) / صحیح مسلم: كتاب الإيمان، باب قول النبي اسباب المسلم فسوق وقتاله كفر، شماره (٦٤). ↩︎
- صحیح مسلم: كتاب الإيمان، باب بيان إطلاق اسم الكفر على من ترك الصلاة، شماره (۸۲). ↩︎
- مسند احمد: (۳۸) ۲۰، شماره (۲۲۹۳۷) / سنن ترمذي: أبواب الإيمان، باب ما جاء في ترك الصلاة، شماره (٢٦۲۱) / نسائي: كتاب الصلاة، باب الحكم في تارك الصلاة، شماره (٤٦٣) / ابن ماجه: كتاب إقامة الصلاة والسنة فيها، باب ما جاء فيمن ترك الصلاة، شماره (۱۰۷۹). ↩︎