جمعه 24 ذیحجه 1446
۳۰ خرداد ۱۴۰۴
20 ژوئن 2025

۴۷۰ – توضیح حدیث رسول الله ﷺ که فرمودند: «سید، الله است»

۴۷۰ – از شیخ رحمه الله سوال شد: جمع بین حدیث عبدالله بن شِخِّیر رضی الله عنه که می‌گوید: «با وفد بنی عامر نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم رفتم. در آنجا گفتیم: شما سید ما هستید. فرمودند: «سید، الله تبارک و تعالی است»، و بین آنچه در تشهد آمده چیست که می‌گوییم:«اللهم صل علی سیدنا محمد، وعلی آل سیدنا محمد»، و حدیث: «من سیِّد فرزندان آدم هستم»، چگونه است؟

جواب دادند: هیچ عاقلی شکی ندارد که محمد صلی الله علیه وسلم، سید فرزندان آدم است. هر عاقل و مومنی به این ایمان دارد. سید کسی است که دارای شرف و طاعت و فرمان باشد. همچنین، طاعت رسول الله صلی الله علیه وسلم جزئی از طاعت الله عز و جل است: {مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ}[۱]، یعنی: {هر کس پیامبر را اطاعت کند، یقینا الله را اطاعت کرده است}. ما و دیگر مومنان هیچ شکی نداریم که رسول الله علیه الصلاة و السلام سید ما، و بهترین و برترین ما نزد الله تعالی است، و او کسی است که هر دستوری بدهد، اطاعت می‌شود، و یکی از مقتضیات این اعتقاد که او سید مُطاع است، تجاوز نکردن از هر قول و فعل یا عقیده‌ای است که برای ما تشریع نموده. یکی از چیزهایی که برای ما تشریع کرده، کیفیت صلوات فرستادن در تشهد است، که بگوییم: «اللهم صلّ علی محمد، و علی آل محمد، کما صلیت علی ابراهیم و علی آل ابراهیم، انّک حمید مجید»، یا دیگر صفاتی که در مورد کیفیت صلوات فرستادن بر او علیه الصلاة والسلام آمده است. اما صیغه‌ی صلواتی را که سائل در سوال ذکر کرده، جایی سراغ ندارم. یعنی این صیغه: «اللهم صلّ علی سیدنا محمد، و علی آل سیدنا محمد»، و وقتی چنین صیغه‌ای از رسول الله صلی الله علیه وسلم در شرع وارد نشده، پس بهتر این است که با این صیغه، بر رسول الله علیه أفضل الصلاة و السلام صلوات نفرستیم، بلکه با صیغه‌ای بر او صلوات بفرستیم که به ما یاد داده است.

به این مناسبت دوست دارم این را تذکر دهم که هر انسانی ایمان دارد که محمد صلی الله علیه وسلم سید ماست، مقتضای چنین ایمانی، این است که از آنچه تشریع کرده، تجاوز نکند، یا نسبت به آن کوتاهی نورزد. در دین الله چیزی به وجود نیاورد که از آن نیست، و چیزی را که جزئی از دین الله، است، کم نکند. این حقیقت سیادت است که یکی از حقوق رسول الله صلی الله علیه وسلم بر ماست.

بر این اساس، ادعای کسانی که اذکار یا صلوات‌هایی بر رسول الله صلی الله علیه وسلم را از خود می‌سازند، که شرع آن را بر زبان محمد صلی الله علیه وسلم جاری نکرده، با ادعای اعتقادشان به سیادت ایشان صلی الله علیه وسلم منافات دارد. زیرا مقتضای این عقیده، تجاوز نکردن از چیزی است که او تشریع نموده و همچنین، کم نکردن از آن است. پس انسان باید در آنچه معنای سخنش است تامل و تدبر کند تا برایش مشخص شود و بداند که با گفتن این سخن، تابع است، نه تشریع کننده.

همچنین، از رسول الله صلی الله علیه وسلم ثابت است که فرموده: «من سید فرزندان آدم هستم»، و جمع بین این حدیث، و بین حدیثی که می‌گوید: «سید فقط الله است»، چنین است: سیادت مطلق فقط از آنِ الله است. او تعالی است که همه چیز به دست اوست. او آمر است و غیر او، همه مامور هستند. او حاکم است، و غیر او، همه محکوم هستند. اما سیادت هر کس غیر از او، نسبی و اضافی بوده و در امور محدود و زمان و مکان محدود، و بر قومی خاص یا نوعی خاص از خلایق است.


[۱] – سوره نساء، آیه «۸۰».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(470) وسئل فضيلته عن الجمع بين حديث عبدالله بن الشخير رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ قال: “انطلقت في وفد بني عامر إلى رسول الله، ﷺ، فقلنا : أنت سيدنا فقال: (السيد الله تَبَارَكَ‌وَتعالى ٰ). وما جاء في التشهد “اللهم صل على سيدنا محمد وعلى آل سيدنا محمد”. وحديث “أنا سيد ولد آدم”؟

فأجاب قائلاً: لا يرتاب عاقل أن محمداً ، ﷺ، سيد ولد آدم فإن كل عاقل مؤمن يؤمن بذلك، والسيد هو ذو الشرف والطاعة والإمرة، وطاعة النبي، ﷺ، من طاعة الله ـ سُبْحَانَهُ‌وَتعالى ٰ ـ: (من يطع الرسول فقد أطاع الله) (سورة النساء، الآية “80”) ونحن وغيرنا من المؤمنين لا نشك أن نبينا ، ﷺ ، سيدنا ، وخيرنا ، وأفضلنا عند الله ـ سُبْحَانَهُ‌وَتعالى ٰ ـ وأنه المطاع فيما يأمر به ، صلوات الله وسلامه عليه ، ومن مقتضى اعتقادنا أنه السيد المطاع، عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام، أن لا نتجاوز ما شرع لنا من قول أو فعل أو عقيدة ومما شرعه لنا في كيفية الصلاة عليه في التشهد “أن نقول : اللهم صل على محمد، وعلى آل محمد كما صليت على إبراهيم، وعلى آل إبراهيم، إنك حميد مجيد” أو نحوها من الصفات الواردة في كيفية الصلاة عليه، ﷺ، ولا أعلم أن صفة وردت بالصيغة التي ذكرها السائل وهي “اللهم صل على سيدنا محمد وعلى آل سيدنا محمد” وإذا لم ترد هذه الصيغة عن النبي، عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام، فإن الأفضل ألا نصلي على النبي، ﷺ، بها، وإنما نصلي عليه بالصيغة التي علمنا إياها.

وبهذه المناسبة أود أن أنبه إلى أن كل إنسان يؤمن بأن محمداً، ﷺ، سيدنا فإن مقتضى هذا الإيمان أن لا يتجاوز الإنسان ما شرعه، وأن لا ينقص عنه، فلا يبتدع في دين الله ما ليس منه، ولا ينقص من دين الله ما هو منه، فإن هذا هو حقيقة السيادة التي هي من حق النبي، ﷺ، علينا.

وعلى هذا فإن أولئكم المبتدعين لأذكار أو صلوات على النبي، ﷺ، لم يأت بها شرع الله على لسان رسوله محمد، ﷺ، تنافي دعوى أن هذا الذي ابتدع يعتقد أن محمداً ، ﷺ، سيد، لأن مقتضى هذه العقيدة أن لا يتجاوز ما شرع وأن لا ينقص منه، فليتأمل الإنسان وليتدبر ما يعنيه بقوله حتى يتضح له الأمر ويعرف أنه تابع لا مشرع.

وقد ثبت عن النبي، ﷺ، أنه قال: “أنا سيد ولد آدم” والجمع بينه وبين قوله: “السيد الله” أن السيادة المطلقة لا تكون إلا لله وحده فإنه تعالى هو الذي له الأمر كله فهو الآمر وغيره مأمور، وهو الحاكم وغيره محكوم، وأما غيره فسيادته نسبية إضافية تكون في شيء محدود، وفي زمن محدود، ومكان محدود، وعلى قوم دون قوم، أو نوع من الخلائق دون نوع.

مطالب مرتبط:

۴۸۰ – چرا گذاشتنِ اسم «عبدالحارث» شرک است، با اینکه الله، «حارث» است؟

۴۸۰ – از شیخ رحمه الله سوال شد: چرا گذاشتنِ اسم «عبدالحارث» شرک است، با اینکه الله، «حارث» است؟ جواب دادند: در گذاشتنِ اسم عبدالحارث، نسبت عبودیت برای غیر الله وجود دارد. زیرا حارث، همان است، چنان که رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید: «همه‌ی شما حارث، و همه‌ی شما همّام هستید». بنا بر […]

ادامه مطلب …

۴۸۱ – حکم این عبارت چیست: «عصمت فقط برای الله است»، در حالی که در عصمت، حتما باید عاصم نیز وجود داشته باشد؟

۴۸۱ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این عبارت چیست: «عصمت فقط برای الله است»، در حالی که در عصمت، حتما باید عاصم نیز وجود داشته باشد؟ جواب دادند: هر کس این عبارت را می‌گوید، منظورش این است که کلام الله عز و جل و حکم او، کاملا صواب است و خطایی در […]

ادامه مطلب …

۴۳۷ – حکم این سخن در پایان دعا چیست: «إن الله علی ما یشاء قدیر»؟

۴۳۷ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این سخن در پایان دعا و امثال آن چیست: «إن الله علی ما یشاء قدیر»؟ جواب دادند: از چند جهت، گفتن چنین چیزی جایز نیست: اول: وقتی الله تعالی خود را وصف به قدرت نموده، آن مقید به مشیئت نفرموده است. در این آیه، می‌فرماید: {وَلَوْ […]

ادامه مطلب …

۴۴۲ – آیا نام‌گذاری با نام «ایمان» درست است؟

۴۴۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: کسی نام خود را ایمان بگذارد، چه حکمی دارد؟ جواب دادند: در اسم ایمان، نوعی تزکیه وجود دارد، و در حدیث صحیح آمده که رسول الله صلی الله علیه وسلم اسم «برة»[۱] را از ترس تزکیه، تغییر دادند. در صحیح بخاری از ابو هریره رضی الله عنه […]

ادامه مطلب …

۴۸۲ – آیا گفتن «به کیف خودت»، و گفته‌ی برخی مردم در مثل مشهور: «العین و ما تری و النفس و ما تشتهی» درست است؟

۴۸۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا گفتن «به کیف خودت»، و گفته‌ی برخی مردم در مثل مشهور: «العین و ما تری، و النفس و ما تشتهی»[۱]، درست است؟ جواب دادند: در گفتن این الفاظ اشکالی ندارد. اما به شرطی که مقید به چیزی باشند که مخالف شرع نیست. انسان در همه چیز […]

ادامه مطلب …

۴۳۴ – حکم گفتن: «ای بنده‌ام» یا «ای کنیزم» چیست؟

۴۳۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن: «ای بنده‌ام»، و «ای کنیزم» چیست؟ جواب دادند: گفتن «ای بنده‌ام»، و «ای کنیزم» و امثال آن، دارای دو صورت است: صورت اول: با صیغه‌ی ندا گفته شود. مثلا: ای بنده‌ام، ای‌کنیزم؛ این به خاطر نهیی که از آن شده، جایز نیست. رسول الله صلی […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه