۶۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: الحاد در اسماء و صفات الله چیست و چه انواعی دارد؟
جواب دادند: الحاد در لغت به معنای متمایل شدن است، و از آن جمله، این فرمودهی الهی است: {لِسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ}[۱]، یعنی: {زبانی که این را به آن نسبت میدهند، غیر عربی است، و این زبانِ عربیِ روشن است}، و از جمله مثالهای آن، لحد در قبر است. زیرا به خاطر اینکه به یک طرف میل دارد، آن را لحد گفتهاند. الحاد جز با شناخت استقامت، فهمیده نمیشود. زیرا چنان که میگویند: هر چیزی با ضد خود شناخته میشود. استقامت در باب اسماء و صفات الهی این است که این اسماء و صفات را بر حقیقت خودشان و همان گونه که شایستهی ذات باری تعالی است، اجرا کنیم؛ بدون اینکه آنها را تحریف یا تعطیل کرده و یا چگونگی آنها را بیان، و یا آنها را مثل اسماء و صفات مخلوقات بدانیم، و بر همان قاعدهی آنها را حمل کنیم که اهل سنت و جماعت در این باب دارند. وقتی معنای استقامت در این باب را فهمیدیم، پس خلاف آن، الحاد است.
اهل علم برای الحاد در اسماء و صفات الهی، انواعی را ذکر کردهاند که جمعا میشود گفت در این جمله خلاصه میشود: رویگردانی از معنایی که اعتقاد به آن در باب اسماء و صفات، واجب است. این انواع شامل:
نوع اول: انکار چیزی از اسماء یا هر آنچه که صفات بر آن دلالت میدهند. مثال آن: کسی انکار کند که اسم «رحمن» از اسمهای الله است. چنان که اهل جاهلیت آن را انکار میکردند. یا اینکه اسمهای الله را اثبات کند، اما صفاتی را که این اسمها دال بر آنها هستند، انکار کند. مثل سخن برخی از اهل بدعت که گویند: الله تعالی رحیم است، اما بدون رحمت، و سمیع است، بدون سمع.
نوع دوم: اسمی را به الله تعالی نسبت دهد که الله سبحانه و تعالی خود را بدان اسم ننامیده باشد.
این کار از این جهت الحاد است که اسماء الله سبحانه و تعالی توقیفی هستند. بنا بر این برای هیچ کس حلال نیست که اسمی به الله تعالی دهد که او تعالی خود را بدان ننامیده باشد؛ زیرا این شامل نسبت دادن چیزی بدون علم، به الله، و تجاوز در حق الله تعالی است. مثال آن، فلاسفه هستند که الله را علت فاعله، و یا نصاری که الله را با نام پدر و امثال آن میخوانند.
نوع سوم: معتقد باشد این اسمها دال بر اوصاف مخلوقات هستند و به این صورت، آنها را دال بر تمثیل قرار دهد.
این نوع از این جهت الحاد شمرده میشود: کسی که معتقد شد اسمهای الله سبحانه و تعالی دال بر این هستند که الله مثل مخلوقات است، آنها را از مدلول خود خارج کرده و از استقامت در این باب، میل و رویگردانی نموده، و کلام الله و رسولش صلی الله علیه وسلم را دال بر کفر قرار داده است. زیرا تمثیل الله به مخلوقاتش کفر است؛ از این جهت که تکذیب قرآن است که فرموده: {لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}[۲]، یعنی: {هیچ چیز مثل او نیست، و او شنوای بیناست}، و نیز این فرمودهی الهی: {هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا}[۳]، یعنی: {آیا مثیلی برای او میشناسی؟}. نُعَیم به حمّاد خزاعی، شیخ امام بخاری رحمهما الله میگوید: «کسی که الله را به مخلوقاتش تشبیه کند، بدون شک کافر گشته، و کسی که اوصافی را تکذیب کند که الله خود را به آنها وصف نموده، بدون شک کافر گشته است، و در هر آنچه الله خود را بدانها وصف نموده است، تشبیهی وجود ندارد}.
نوع چهارم: از اسمهای الله تعالی، نامهای را برای نامیدن بتها، مشتق کند. مانند اشتقاق «لات» از آلهه، و «عزّی» از عزیز، و «منات» از منّان.
این کار از این جهت الحاد است که اسمهای الله تعالی خاص به اوست. پس جایز نیست معانیهایی را که این اسمها بر آنها دلالت دارند، به احدی از مخلوقات انتقال داد که بدین وسیله عبادت را برای او قرار دهد که آن عبادت شایستهی هیچ کس جز الله عز و جل نیست.
اینها انواع الحاد در اسماء و صفات الله تعالی بودند.
[۱] – سوره نحل، آیه «۱۰۳».
[۲] – سوره شوری، آیه «۱۱».
[۳] – سوره مریم، آیه «۶۵».