چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

۶۶ – اموری که واجب است به مشیئت الله واگذار کرد و اموری که شایسته نیست به مشیئت الله ربط داده شوند، چیستند؟

۶۶ – از شیخ سوال شد: اموری که واجب است به مشیئت الله واگذار کرد، چیستند؟ همچنین اموری که شایسته نیست به مشیئت الله تعلق داده شوند، چیستند؟

جواب دادند: هر چیزی که در آینده می‌آید، افضل این است که به مشیئت الهی تعلق داده شوند. به دلیل این فرموده‌ی الله تعالی که می‌فرماید: {وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا (۲۳) إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ}[۱]، یعنی: {و برای کاری، نگو که آن را فردا حتما انجام خواهم داد، مگر اینکه بگویی: اگر الله بخواهد}. اما چیزی که گذشته، به مشیئت تعلق داده نمی‌شود، مگر اینکه بر وجه تعلیل باشد.

مثلا اگر کسی به شما گفت: امسال ان شاءالله ماه رمضان شب یکشنبه شروع شد. در اینجا احتیاجی به گفتن ان شاءالله نیست. چون گذشته و همه هم فهمیده‌اند. یا اگر کسی به شما گفت: لباسم را پوشیدم إن شاءالله، در حالی که آن لباس را پوشیده است، زیبا نیست که این را به مشیئت واگذار کند؛ چون این چیزی است که گذشته و به اتمام رسیده است. اما اگر قصد تعلیل دارد، یعنی قصد این را دارد که بگوید پوشیدن آن لباس به مشیئت الله بوده، اشکالی ندارد.

اگر کسی هنگامی که نماز خواند، گفت: نماز خواندم ان شاءالله؛ اگر منظورش فعل نماز است، استثناء در اینجا شایسته نیست؛ زیرا او نماز را خوانده است. اما اگر منظورش این بود که ان شاءالله نمازش مقبول درگاه الهی شود، درست است که بگوید ان شاءالله؛ چون نمی‌داند که نمازش پذیرفته شده یا خیر.


[۱] – سوره کهف، آیه «۲۲،۲۳».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(66) سئل فضيلة الشيخ: ما الأمور التي يجب تعليقها بالمشيئة والأمور التي لا ينبغي تعليقها بالمشيئة؟

فأجاب بقوله: كل شيء مستقبل فإن الأفضل أن تعلقه بالمشيئة لقول الله تعالى: ( ولا تقولن لشيء إني فاعل ذلك غداً . إلا أن يشاء الله(. أما الشيء الماضي فلا يعلق بالمشيئة إلا إذا قصد بذلك التعليل.

فمثلاً لو قال لك شخص : دخل شهر رمضان هذا العام ليلة الأحد إن شاء الله . فلا يحتاج أن نقول : إن شاء الله لأنه مضى وعلم. ولو قال لك قائل : لبست ثوبي إن شاء الله وهو لا بسه فلا يحسن أن يعلق بالمشيئة لأنه شيء مضى وانتهى إلا إذا قصد التعليل أي قصد أن اللبس كان بمشيئة الله . فهذا لا بأس به.

فلو قال قائل حين صلى : صليت إن شاء الله إن قصد فعل الصلاة فإن الاستثناء هنا لا ينبغي، لأنه صلى وإن قصد إن شاء الله الصلاة المقبولة فهنا يصح أن يقول : إن شاء الله، لأنه لا يعلم أقبلت أم لم تقبل.

مطالب مرتبط:

۵۳ – اقسام صفات الله تعالی به اعتبار لزومشان با ذات مقدس او تعالی و عدم لزومشان

صفات الله تعالی به اعتبار لزومشان با ذات مقدس ایشان و عدم لزومشان، به سه نوع تقسیم می‌شوند: نوع اول: صفات ذاتی. نوع دوم: صفات فعلی. نوع سوم: صفات ذاتی و فعلی، به هر دو اعتبار.

ادامه مطلب …

۷۱ – آیا «حنّان» از اسم‌های الله است؟

در هیچ کدام از منابع ذکر شده اسم «حنّان» را نیافتم، به جز یک حدیث نزد امام احمد که در آن لفظ حنّان و منّان آمده است "الترغیب" آمده در آن فقط لفظ منّان آمده است. همچنین شیخ الاسلام ابن تیمیه نمی‌پذیرد که حنّان از اسم‌های الله تعالی باشد. وقتی که چنین است و اکثر روایت‌ها دال بر عدم اثبات آن است، نظرم بر توقف است.

ادامه مطلب …

۷۶ – معنای حدیث: «الله، آدم را بر صورت خودش خلق کرد»

این حدیث، در صحیحین آمده و به اجماع مسلمانان و عقلا، ظاهرِ آن منظور نیست؛ زیرا فقط کرسیِ – محل قرار دادن دو پای – الله تعالی به وسعت آسمان‌ها و زمین است، و آسمان‌ها و زمین به نسبت کرسی، مانند حلقه‌ای است که در بیابانی وسیع افتاده است، و فضل عرش بر کرسی، مانند فضل این بیابان وسیع بر حلقه است. و هیچ کس به وصف نمودن یا تخیل کردن او احاطه‌ای ندارد، و کسی که چنین وصفی داشته باشد، ممکن نیست که بر صورت آدم باشد که شصت ذراع است. اما حدیث بر یکی از این دو معنی حمل می‌شود...

ادامه مطلب …

۷۸ – حکم اضافه نمودن حوادث به صفتی از صفات الله ﷻ

اضافه نمودن حوادث به صفتی از صفات الهی به این معنا که این یکی از مقتضیات این صفت است، اشکالی ندارد. اما وقتی حوادث به صفتی از صفات الهی اضافه شوند و چنین بنماید که آن صفت است که آن کار را بدون دخالت موصوف – یعنی الله – انجام می‌دهد، جایز نیست.

ادامه مطلب …

۵۲ – آیا اسماء الله تعالی محصور هستند؟

اسم‌های الله تعالی محصور در عدد معینی نیستند. دلیل آن، فرموده‌ی رسول الله صلی الله علیه وسلم در حدیث صحیح است که فرمود: «پروردگارا، من بنده‌ی تو، و پسر بنده‌ی تو، و پسر کنیز تو هستم»، تا آنجا که فرمود: «از تو به وسیله‌ی هر اسمی که متعلق به توست، خود را به آن نامیده‌ای، یا در کتابت نازل کرده‌ای، یا کسی از مخلوقاتت را به آن آگاه نموده‌ای، یا در علم غیبی که نزد خودت است، آن را برای خود برگزیده‌ای، می‌خواهم...» و آنچه که الله در علم غیب برای خود برگزیده است، امکان آگاهی یافتن به آن وجود ندارد، و هر چیزی که معلوم نباشد، محصور نیست.

ادامه مطلب …

۵۰ – تقسیم اهل سنت در مدارس به این دو گروه: مدرسه‌ی ابن تیمیه و شاگردانش، و مدرسه‌ی اشاعره و ماتریدیه

واضح است که بین این دو مدرسه اختلاف آشکاری در منهج، در مسائلی که مربوط به أسماء و صفات الله می‌شود، وجود دارد. معلمان مدرسه‌ی اولی چنین مقرر کرده‌اند که در نصوصی که متعلق به أسماء و صفات الله است، ابقای آنها بر ظاهرشان واجب است و همراه با آن، آنچه از تمثیل یا بیان چگونگی  را که واجب است از الله تعالی نفی شود، نفی می‌کنند. اما معلمان مدرسه‌ی دومی واجب می‌دانند که باید در نصوصی که به أسماء و صفات الله تعلق دارند، از معنای ظاهری خارج شد.

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه