(۲۷۷۵) سوال: اول: الله À را شاکرم که از زمانی است بر من منت نهاده و در خانوادهای اسلامی تربیت شدم که در این خانواده امر به معروف و نهی از منکر، اکرام مهمان و حق و حقوق همسایه را رعایت میکنند و از سالهایی است که بسیار پایبند هستم و این از فضل الله À بر من است. حدود سه ماه تقریبا میشود که دچار بیماری شدم و این بیماری اینگونه است که بویی از جسمم خارج میشود. هنگامی که در مسجد برای ادای نماز هستم باعث اذیت کسانی که کنارم هستند میشود. این بوی باد(شکم) نیست که خارج میشود بلکه از جسم تولید میشود.
به نزد سه پزشک متخصص رفتم و تا الان نتیجهای نگرفتم و پیاز، سیر و… که داری بوی بد هستند را اصلا نمیخورم.
سؤالم این است: شیخ بزرگوار! آیا اگر نمازهای پنجگانه را در خانه بخوانم بر من گناهی است؟ زیرا از همهی مردم و کسانی که بعد از نماز به من نگاه میکنند احساس شرمندگی میکنم و الان به همین دلیل از مردم دوری گزیدم و شبانه روز بر وضو هستم در حالی که این بو از جسمم خارج میشود. از الله À میخواهم که مرا شفا دهد. مرا چه نصیحتی میکنید؟ از شما میخواهم برای شفا یافتنم دعا کنید. جزاکم الله خیرا.
جواب:
از الله À با نامهای نیکش و صفات والایش میخواهم که برادرمان را از این بیماری شفای زود هنگام دهد که اثر آن باقی نماند و به او میگویم: زیاد بدنت را با شستن هر چند در روز دو مرتبه تمیز کن و از بوخوشی استفاده کن، چه بسا بوی آن را کاهش دهد.
اما به نسبت حضور مسجد: اگر بو قوی باشد که کسانی را که در مسجد هستند اذیت میکند، از آمدن به مسجد خود داری کند، زیرا: «نهی من أکل بصلا أو ثوما عن قربان المساجد»[۱](پیامبر ﷺ کسی را که پیاز یا سیر بخورد را از نزدیک شدن به مساجد نهی نمودهاند) و برای او با ترک جماعت گناهی نیست چون با اختیار خودش نبوده است و اگر عادت داشته که همراه جماعت نماز بخواند -همانطور که در سؤالش واضح است- پاداش نماز جماعت به طور اگر برایش نوشته میشود، هر چند که در خانهاش نماز بخواند، به دلیل فرمودهی رسول الله ﷺ: «من مرض أو سافر کتب له ما کان یعمل صحیحا مقیما»[۲](کسی که بیمار شود یا به سفر برود برای وی هر آنچه در حالت سلامتی و اقامت انجام میداد، نوشته میشود). از الله À برای او طلب شفای زود هنگام که اثر آن باقی نماند میکنم.
[۱] أخرجه البخاری: کتاب الإعتصام، باب الأحکام التی تعرف بالدلائل، شمارهی (۷۳۵۹)، و مسلم: کتاب المساجد ومواضع الصلاة، باب نهی من أکل ثوما أو بصلا أو کراثا أو نحوها، شمارهی (۵۶۴).
[۲] تخریج آن گذشت.