(۴۱۲۱) سوال: کسی که بمیرد و حج را ادا نکرده باشد در حالی که چهل سال سن داشته باشد و توانایی حج را داشته با این وجود که بر نمازهای پنجگانه مواظبت نموده و هرسال حج را به تأخیر میانداخته و میگفته: امسال حج را انجام میدهم و بمیرد در حالی که میراث داشته باشد؛ آیا به نیابت از او حج ادا میشود و آیا بر او گناهی است؟
جواب:
علما در این زمینه اختلاف نمودهاند برخی از آنها میگویند: به نیابت از او حج ادا میشود و به او سود میرسد و مانند این است که خود حج را ادا کرده است.
برخی میگویند: به نیابت از او حج ادا نمیشود و اگر هزار مرتبه هم حج را ادا کند قبول نمیشود یعنی از گردن او ساقط میشود و این قول درست است زیرا این مرد عبادت واجبی را که باید فوری انجام میداد را بدون عذر ترک نموده است چگونه از او روی گردان بوده سپس او را بعد از مرگش وادار کنیم و میراث الان به میراثبران تعلق میگیرد چگونه آنها را از پول این حج محروم سازیم در حالی که این حج کفایت صاحب آن را نمیکند و این همان چیزی است که ابن قیم O آن را در کتاب تهذیب السنن ذکر نموده است و نظر من نیز همین است یعنی کسی که حج را از روی سهلانگاری ترک کند هیچگاه حج بر او کفایت نمیکند هر چند که اولیای او هزاربار به نیابت از او حج را ادا کنند.
زکات: برخی از علما میگویند: هرگاه فوت نمود و زکات به نیابت از او پرداخت شد از گردنش ساقط میشود اما با توجه به قاعدهای که ذکر کردم مقتضای آن این است که از گردنش ساقط نشود و بدین سبب پهلو، پیشانی و پشتش در روز قیامت داغ شود اما نظرم این است که زکات از مالش خارج شود زیرا این مال به فقرا و مستحقین تعلق دارد بر خلاف حج که از مالش گرفته نمیشود چون به حق آدمی تعلق ندارد اما زکات که به حق آدمی تعلق دارد لذا به مستحقین آن پرداخت میشود اما از صاحب آن کفایت نمیکند و عذاب کسانی که زکات خود را پرداخت نکرده میچشند از الله طلب عافیت میکنیم.
روزه: اگر دانستیم این مرد روزه را ترک نموده و در قضای آن سستی کرده به نیابت از او قضا نمیشود و این عبادتی را که رکنی از ارکان اسلام است را ترک کرده است لذا اگر به نیابت از او قضا شود به او سودی نمیرسد اما فرمودهی رسول الله ﷺ: «من مات و عليه صيام صام عنه وليه»[۱]: (کسی که بمیرد و بر گردن او روزه باشد ولی او به نیابت از او روزه بگیرد) این در حق کسی است که کوتاهی نکرده باشد اما کسی که قضا نمودن را آشکارا بدون عذر شرعی ترک نموده چه فایدهای دارد که به نیابت از او قضا کنیم.
[۱] تخریج آن گذشت.