سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

۳۶۱ – حکم اهدای قرائت قرآن به میت چیست؟

۳۶۱ – از شیخ رحمه سوال شد: حکم اهدای قرائت قرآن به میت چیست؟

جواب دادند: این امر به دو صورت واقع می‌شود:

اول: نزد قبر میت رفته و در آنجا قرآن بخواند. میت از این کار هیچ نفعی نمی‌برد؛ زیرا شنیدنی که از آن مستفید می‌شود فقط در حال حیات است که همان اجری که برای قاری نوشته می‌شود، برای شنونده نیز نوشته می‌شود. اما در اینجا، عمل میت قطع شده، چنان که رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید: «وقتی فرزند آدم بمیرد، عملش جز در سه مورد، قطع می‌شود: صدقه‌ی جاریه، یا علمی که مردم از آن نفع برند، یا فرزندی صالح که برایش دعا کند».

دوم: انسان، قرآن کریم را برای تقرب به الله سبحانه و تعالی قرائت کند، و ثواب آن را به برادر مسلمان یا قوم و خویش خود اهدا کند. این مساله از مسائلی است که اهل علم در مورد آن اختلاف دارند:

برخی از اهل علم بر این هستند که میت از اعمال بدنیِ محض نفع نمی‌برد، حتی اگر به او اهدا شود؛ زیرا اصل بر این است که عبادات از چیزهایی است که متعلق به شخص عابد است، چون عبارت از تذلّل و انجام کاری است که مکلف به آن شده است، و ثواب این کار فقط برای کسی است که این کار را انجام می‌دهد، مگر اموری که در نفع بردن میت از آن، نصّ آمده باشد. در این صورت، این عمل بر حسب آنچه در نص آمده، مخصص این اصل است.

همچنین برخی از علما بر این هستند که نصوصی که در مورد وصول ثواب در برخی امور آمده، دال بر این هستند که ثواب اعمال دیگری که به میت اهدا می‌شود، به میت می‌رسد.

اما این مساله باقی می‌ماند که بنگریم؛ آیا این کار از امور مشروع است یا از امور جائز؟ به این معنی که: آیا می‌توان گفت از انسان خواسته می‌شود که به وسیله‌ی قرائت قرآن کریم به الله تعالی تقرب جوید، سپس ثواب آن را برای یکی از نزدیکان یا دوستش قرار دهد؟ یا اینکه این کار، یکی از امور جائزی است که کسی به انجام آن فراخونده نمی‌شود؟

آنچه نظر من است که این کار، از امور جائزی است که کسی به انجام آن فرا خوانده نمی‌شود. بلکه مردم را دعوت می‌کنیم که برای میت دعا و استغفار کرده و نیز اموری امثال اینها را انجام دهند که از الله تعالی مسالت داریم به وسیله‌ی آنها به میت نفع رساند. اما انجام دادن عبادات و اهدای ثواب آن به میت، حداقل چیزی که در این مورد می‌شود گفت، این است که این کار، جایز است و از اموری نیست که مردم به انجام آن فرا خوانده شوند. به همین خاطر رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز امتش را به این کار فرا نخوانده، بلکه از آنها خواسته برای میت دعا کنند که در این صورت، دعا برای میت بهتر از اهدای ثواب عبادت به اوست.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(361) وسئل فضيلة الشيخ – حَفِظَهُ‌الله تعالى-: عن حكم إهداء القراءة للميت.

فأجاب بقوله : هذا الأمر يقع على وجهين : أحدهما : أن يأتي إلى قبر الميت فيقرأ عنده ، فهذا لا يستفيد منه الميت ؛ لأن الاستماع الذي يفيد من سمعه إنما هو في حال الحياة حيث يكتب للمستمع ما يكتب للقارئ ،وهنا الميت قد انقطع عمله كما قال النبي ، ﷺ : “إذا مات ابن آدم انقطع عمله إلا من ثلاث صدقة جارية ، أو علم ينتفع به ، أو ولد صالح يدعو له” .

الوجه الثاني : أن يقرأ الإنسان القرآن الكريم تقرباً إلى الله – سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ – ويجعل ثوابه لأخيه المسلم أو قريبه فهذه المسألة مما اختلف فيه أهل العلم:

فمنهم من يرى أن الأعمال البدنية المحضة لا ينتفع بها الميت ولو أهديت له ؛ لأن الأصل أن العبادات مما يتعلق بشخص العابد ، لأنها عبارة عن تذلل وقيام بما كلف به وهذا لا يكون إلا للفاعل فقط ، إلا ما ورد النص في انتفاع الميت به فإنه حسب ما جاء في النص يكون مخصصاً لهذا الأصل.

ومن العلماء من يرى أن ما جاءت به النصوص من وصول الثواب إلى الأموات في بعض المسائل ، يدل على أنه يصل إلى الميت من ثواب الأعمال الأخرى ما يهديه إلى الميت.

ولكن يبقى النظر هل هذا من الأمور المشروعة أو من الأمور الجائزة بمعنى هل نقول : إن الإنسان يطلب منه أن يتقرب إلى الله- سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ – بقراءة القرآن الكريم ، ثم يجعلها لقريبه أو أخيه المسلم ، أو أن هذا من الأمور الجائزة التي لا يندب إلى فعلها .

الذي نرى أن هذا من الأمور الجائزة التي لا يندب إلى فعلها وإنما يندب إلى الدعاء للميت والاستغفار له وما أشبه ذلك مما نسأل الله- تعالى – أن ينفعه به، وأما فعل العبادات وإهداؤها فهذا أقل ما فيه أن يكون جائزاً فقط وليس من الأمور المندوبة ، ولهذا لم يندب النبي ، ﷺ ، أمته إليه بل أرشدهم إلى الدعاء للميت فيكون الدعاء أفضل من الإهداء.

مطالب مرتبط:

۳۵۴ – حکم جشن تولد برای کودکان یا سالگرد ازدواج چیست؟

۳۵۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم جشن گرفتن برای تولد فرزندان یا به مناسبت ازدواج چیست؟ جواب دادند: در اسلام هیچ عیدی جز روز جمعه که عید هفته است، و روز اول شوال که عید فطر است، و روز دهم ذو الحجه که عید قربان است، وجود ندارد. همچنین روز عرفه که […]

ادامه مطلب …

۳۶۹ – حکم گذاشتن خرما بر روی غذا برای دور کردن حشرات

۳۶۹ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گذاشتن خرما بر روی غذا به خاطر اینکه حشرات به غذا نزدیک نشوند، چیست؟ جواب دادند: نمی‌دانم که چنین کاری، اصل و اساسی در شرع و یا در واقعیت داشته باشد. زیرا حشرات به سمت چیزی می‌روند که خوششان بیاید. برخی از خرما خوششان می‌آید. به […]

ادامه مطلب …

۳۷۲ – در مورد برگه‌ای که «سفر خوشبختی» نامیده می‌شود

۳۷۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: نظرتان در مورد این ورقه که «سفر خوشبختی» نامیده شده، چیست: کارت شناسایی:اسم: انسان.ملیت: از خاک.آدرس: کره‌ی زمین.ایستگاه خروج: زندگی دنیا.ایستگاه مقصد: خانه‌ی آخرت.وقت پرواز: {وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ}[۱]، یعنی: {و هیچ‌‌کس نمی‌‌داند که فردا چه دستاوردی خواهد داشت […]

ادامه مطلب …

۳۵۲ – حکم برپایی هفته‌هایی مانند هفته‌ی مساجد و هفته‌ی درخت و غیره چیست؟

۳۵۲ – حکم برپایی هفته‌هایی مانند هفته‌ی مساجد و هفته‌ی درخت و غیره چیست؟ جواب دادند: از لحاظ شرعی هیچ اصلی برای این نوع هفته‌ها در شرع نمی‌دانم، و اگر این هفته‌ها برای تعبّد، تخصیص داده شده باشند، و روزهای مشخصی برای آن تعیین شده باشد، مثل اعیاد می‌شود و در این صورت به بدعت […]

ادامه مطلب …

۳۶۳ – آیا ثواب عملی که به میت اهدا می‌شود، به او می‌رسد یا خیر؟

۳۶۳ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا این فرموده‌ی الله تعالی: {وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى}[۱]، یعنی: {و انسان چیزی جز دستاورد سعی و تلاش (خویش) ندارد}، دلالت بر این دارد که وقتی ثواب عملی به میت اهدا شود، آن ثواب به او نمی‌رسد؟ جواب دادند: منظور از این فرموده‌ی الله تعالی: […]

ادامه مطلب …

۳۴۶ – معنای بدعت چیست؟ آیا بدعت حسنه وجود دارد؟

۳۴۶ – از شیخ رحمه الله سوال شد: معنی بدعت و ضابطه‌ی آن چیست؟ آیا بدعت حسنه وجود دارد؟ معنی این فرموده‌ی رسول الله صلی الله علیه وسلم چیست که می‌فرماید: «کسی که در اسلام، سنت نیکویی را بنا کند»؟ جواب دادند: ضابط بدعت در شرع چنین است: «تعبد الله با چیزی که الله آن […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه