چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۵۷۱) حکم شرع درباره‌ی این سخن: “به خاطر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ نزد ما غذا بخور”

(۵۷۱) سوال: برخی مردم، مهمان خود را ملزم می‌کنند که به خاطر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ چنین و چنان کند؛ مثلا می‌گویند: “به خاطر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ نزد ما غذا بخور” به نظر شما حکم شرع درباره‌ی چنین سخنانی چیست؟

جواب:

شایسته است وقتی انسان می‌خواهد مهمانش را اکرام کرده و او را گرامی بدارد، وی در تنگنا قرار ندهد؛ زیرا اکرام حقیقی چنان است که شرایط را برایش آسان بگردانی، به او فرصت بدهی و با الزام و اجبار وی بر او سخت نگیری. همچنین زیاده‌روی در اکرام، نوعی توهین است؛ و چه بسیار افرادی بوده‌اند که مجبور به انجام یا ترک چیزی شده‌اند و بر اثر موافقت با آن شخص، دچار تنگنا شده و آسیب و زیان دیده‌اند. بدین خاطر است که شایسته نیست انسان، برادرش را در تنگنا قرار داده و او را اجبار کند بلکه او را به مهمان، پیشنهاد داده شود؛ اگر همراهی کرد که خوب است اما اگر موافق نبود خودش به وضعیت و مصلحت خویش آگاه‌تر است.

اهل علم رَحِمَهُمُ‌الله ذکر کرده‌اند که اگر شخص از روی شرم و خجالت و نه از روی مروت و بخشندگی، چیزی را به شما هدیه داد یا بخشید، قبول کردن آن هدیه، حرام است؛ فردی که دوست یا مهمانش را مجبور می‌کند نیز چنین است و چه بسا با این کار، مرتکب گناه شده باشد. بدتر از آن زمانی است که برخی افراد هنگام اجبار کردن شخص دیگر، قسم و سوگند به طلاق را بر زبان جاری کرده و می‌گویند: “اگر چنین کنی یا چنان نکنی، همسرم طلاق باشد”؛ بدین ترتیب، خود و دیگران را در تنگنا قرار می‌دهد. چه بسا شخص مقابل با وی موافقت نکند که در این صورت، خودش که سوگند طلاق یاد کرده است، دچار دردسر می‌شود و چه بسا بر اساس جمهور علما فتوا داده شود که اگر شرط، محقق نشود، حکم به طلاق همسرش داده شود. چه بسا این آخری از سه طلاق باشد که در این صورت، طلاق، بائن شده و همسرش به طور کامل از وی جدا می‌شود.

برادران مسلمانم را نصیحت می‌کنم که دیگران را در تنگنا قرار ندهند و اجبار نکنند بلکه اکرام و مهمانی را پیشنهاد دهند؛ اگر موافقت و همراهی کرد که خوب است اما در غیر این صورت، وی را آزاد بگذارند.

اما در مورد درخواست از کسی با وجه الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ (چنان که بگوید: به خاطر وجه الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ فلان چیز را به من بده) باید گفت: وجه الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ بسیار عظیم‌تر از آن است که به واسطه‌ی آن، چیزی را اموال دنیا را از انسان بخواهند و شخص درخواست با وجه الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را وسیله‌ای برای رسیدن به هدف و خواسته‌اش از شخث دیگری قرار دهد. بنابراین هرگز هنگام درخواست چیزی یا کاری، کسی را به وجه الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ سوگند ندهید و آن ‌را برای رسیدن به منظورتان استفاده نکنید.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: بعض الناس يُلزمون الضيف بوجه الله، فيقولون مثلا: عليك وجه الله أن تأخذ واجبك عندي إلى غير ذلك. فما حكم الشرع في نظركم في مثل هذه الأقوال؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: الذي ينبغي للإنسان في معاملته إخوانه ألَّا يحرجهم فيما يريد أن يُكْرِ مهم به، فإن إكرام المرء حقيقة أن تُيسر له الأمر، وأن تمهله، وألا تثقل عليه بالتلزيم، أو بالإلزام، والمبالغة في الإكرام إهانة، وكم من إنسان حصل له مثل هذه الحال أي إنه ألزم أو لزم عليه بالشيء يفعله، أو يدعه، فيقع في حرج، وربما تضرر بموافقة صاحبه الذي ألزمه، أو لزم عليه. ولهذا لا ينبغي للإنسان أن يُخرج أخاه، فيوقعه في الحرج بمثل هذه الأمور، بل يَعْرِض عليه الأمر عرضًا، فإن وافق فذاك، وإن لم يوافق فهو أدرى بنفسه وأعلم.

وقد ذكر أهل العلم -رحمهم الله – أن الرجل إذا علم أن المهدي، أو الواهب له، قد أهداه، أو وهبه شيئًا حياءً وخجلا، لا مروءة وطوعًا، فإنه يَحرُم عليه قبول هديته، أو هبته فكذلك هذا الرجل الذي ألزم صاحبه، أو لزم عليه، قد يكون أثم بإحراج أخيه. وشرّ من ذلك ما يقع من بعض الناس بطريقة التلزيم أو الإلزام؛ حيث يحلف بالطلاق، فيقول: على الطلاق أن تفعل كذا. أو ألا تفعل كذا. أو ما أشبه ذلك، وحينئذ يقع في حرج في نفسه، وإحراج لغيره، فقد يمتنع صاحبه عن موافقته فيقع هذا الذي حلف بالطلاق في حرج، وربما يُفتى بما عليه جمهور أهل العلم من أن زوجته تطلق إذا تخلف الشرط، وربما تكون هذه الطلقة هي آخر ثلاث تطليقات، فتبين بها المرأة.

والمهم أن الذي أنصح به إخواني المسلمين هو ألا يشقوا على غيرهم، ويوقعوهم في الحرج، بل يعرضوا الإكرام عرضًا، فإن وافقوا فذاك، وإلا فليدعوا الإنسان في سعة.

أما بالنسبة للسؤال بوجه الله عز وجل؛ فإن وجه الله تعالى أعظم من أن يُسأل به الإنسان شيئًا من الدنيا، ويجعل سؤاله بوجه الله -عز وجل- كوسيلة يتوسل بها إلى حصول مقصوده من هذا الرجل الذي توصل إليه بذلك، فلا يُقْدِمَنَّ أَحدٌ على مثل هذا السؤال أي لا يقول: وجه الله عليك. أو أسألك بوجه الله. أو ما أشبه ذلك.

مطالب مرتبط:

(۵۶۹) حکم گفتن عبارت “بر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ باورم نمی‌شد که چنین رخ دهد”

این سخن، ایرادی ندارد زیرا مقصود گوینده، معنای آن است و لفظش مقصود نیست. از استعمال مردم می‌دانیم که هرگز منظورشان این نیست که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را تصدیق نمی‌کنند.

ادامه مطلب …

(۵۴۰) حکم گفتن واژه‌ی “مرحوم” برای مردگان

اگر کسی که در مورد شخص مرده سخن می‌گوید از باب خبر دادن بگوید: مرحوم فلانی، مغفور له فلانی و... جایز نیست زیرا کسی نمی‌داند که آن فرد، مورد رحمت و مغفرت قرار گرفته است یا خیر؟

ادامه مطلب …

(۵۵۶) حکم اسنفاده از جمله‌ی “به خاطر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ این‌ را به من بده”.

این سخن، جایز نیست؛ زیرا الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را واسطه قرار داده و با نام او از مخلوق الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ درخواست می‌کند.

ادامه مطلب …

(۵۳۳) حکم عبارت “الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ فلانی را آمرزیده است إن شاء الله”

گفتن این عبارت، ایرادی ندارد زیرا این جمله، معنای امید را می‌رساند و خبر به شمار نمی‌رود؛ زیرا خبر با این صیغه و عبارت، جایز نیست.

ادامه مطلب …

(۵۵۳) حکم بکاربردن کلمه “رَضِيَ اللهُ عَنهُ” بعد از نام بردن از صحابه

واجب نیست هرگاه نام صحابه برده شود، "رَضِيَ اللهُ عَنهُ" بگوییم؛ اما از جمله حقوق صحابه رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُم بر ما این است که برایشان دعا کنیم.

ادامه مطلب …

(۵۷۲) حکم گفتن “ای محبوب پیامبر” به شخص غیر مسلمان

گفتن "محبوب پیامبر ﷺ" به شخصی که نمی‌دانیم مسلمان است یا کافر، شایسته نیست و اگر دانستیم که کافر است اصلا جایز نیست اما اگر مسلمان باشد، جایز است؛ البته اگر مسلمانی باشد که حقیقتا پایبند اسلام باشد.

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه