شنبه 19 ربیع‌الثانی 1447
۱۸ مهر ۱۴۰۴
11 اکتبر 2025

(۵۲۷) حکم قطع ارتباط با همکاران در محیط کار به سبب اعمال بدعی

(۵۲۷) سوال: الحمد لله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ من مسلمان و پیرو قرآن و سنت رسول الله ﷺ هستم اما برخی از همکارانم به برخی‌ از بدعت‌ها دچار هستند؛ آیا اجازه دارم آنان را ترک کرده و ارتباطم را با آنان قطع کنم؟

جواب:

بر هر کسی که دوستانی دارد که به بدعت‌ها دچار شده‌اند واجب است او را نصیحت کند و بدعت وی را برایش تبیین کند؛ امید است که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ او را به سبب وی هدایت نماید تا پاداش هدایت آنان را به دست آورد؛  زیرا پیامبر ﷺ به علي بن ابي طالب رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ فرمود: «فَوَالله لأن يُهدِی بِكَ رَجُل وَاحِد خَيرٌ لَكَ مِن حُمرِ النَعَمِ»: (به الله قسم که اگر یک نفر هم به وسیله‌ی تو هدایت شود، از شتران سرخ‌موی برایت بهتر است).

اگر بر بدعت خود اصرار ورزیدند؛ چنان‌چه بدعتش موجب کفر باشد بر وی واجب است با آنان قطع ارتباط کرده و از آنان دور شود اما اگر بدعتش موجب کفر نباشد، باید مصلحت را بسنجد که آیا در قطع ارتباط با آنان مصلحتی وجود دارد؟ اگر در قطع ارتباط، مصلحتی وجود دارد (به سود فرد است و موجب ترک آن بدعت می‌شود) این کار را انجام دهد اما در غیر این صورت، چنین نکند زیرا هَجر و قطع رابطه، دارو است که فقط در حالت امید به سودمند بودن آن استفاده می‌شود؛ چون در اصل، قطع ارتباط با مؤمن، حرام است و اسم ایمان از مسلمانِ گناه‌کار برداشته نمی‌شود لذا قطع ارتباط با او در اصل، حرام است اما اگر در قطع ارتباط با وی، مصلحتی نهفته باشد، چنان که بر دین پایبند شود و معصیت و بدعت را رها کند با وی قطع ارتباط می‌شود. این ضابطه‌ی هَجر است که ادله در مورد آن وارد شده است و به طور خلاصه: هَجر و قطع ارتباط با کافر مرتد، واجب است اگر نصیحت در مورد وی سودی نداشته باشد اما هجر شخص فاسق، فقط زمانی جایز است که در هَجر وی مصلحتی نهفته باشد. دلیل این مسئله نیز فرموده‌ی رسول الله ﷺ است که فرمود: «لَا يَحِلُّ لِمُسْلِمٍ أَنْ يَهْجُرَ أَخَاهُ فَوْقَ ثَلَاثِ لَيَالٍ، يَلْتَقِيَانِ فَيُعْرِضُ هَذَا ويُعْرِضُ هَذَا، وخَيْرُهُمَا الَّذِي يَبْدَأُ بِالسَّلَامِ»۱ : (حلال و جایز نیست که مسلمان، بیش از سه شبانه‌روز با برادر مسلمانش قطع ارتباط کند. وقتی به هم می‌رسند، هر کدام از دیگری روی بر می‌گرداند و بهترین آنان کسی است که ابتدا به دیگری سلام کند) مگر این که در این قطع ارتباط، مصلحتی نهفته باشد که در این صورت، هَجر می‌شود؛ چنان که پیامبر ﷺ با كعب بن مالك و دو همراهش که در غزوه‌ی تبوك شرکت نکردند، رفتار نمود.

***


  1. صحیح بخاری: كتاب الأدب، باب الهجرة، شماره (٦٠٧٧) / صحیح مسلم: كتاب البر والصلة والآداب باب تحريم الهجر فوق ثلاث بلا عذر شرعي، شماره (٢٥٦٠). ↩︎

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل من الجزائر: أنا مسلم، وأحمد الله على ذلك، متبع لكتاب الله وسنة رسوله، ولكن لي زملاء عندهم بعض البدع، فهل لي أن أتركهم وأهجرهم؟

فأجاب رحمه الله تعالى: الواجب على مَن كان له قرناء فيهم بدعة أن ينصحهم، ويبين لهم أن ما هم عليه ،بدعة، لعل الله أن يهديهم على يديه حتى ينال أجرهم، فقد قال النبي – عليه الصلاة والسلام- لعلي بن أبي طالب رضي الله عنه: «فَوَاللَّهِ لَأَنْ يُهْدَى بِكَ رَجُلٌ وَاحِدٌ خَيْرٌ لَكَ مِنْ مُخمرِ النَّعَمِ». فإن أصروا على ما هم عليه من البدعة؛ فإن كانت البدعة مكفرة وجب عليه هجرهم والبعد عنهم، وإن لم تكن مُكفّرة فلينظر هل في هجرهم مصلحة؟ إن كان في هَجْرهم مصلحة هجرهم، وإن لم يكن في هَجْرهم مصلحة فلا يهجرهم؛ وذلك لأن الهجر دواء، إن كان يرجى نفعه فليفعل، وإن لم يُرجَ نفعه فلا يفعل؛ لأن الأصل أن هَجْر المؤمن محرم، والعاصي من المؤمنين لا يرتفع عنه اسم الإيمان، فيكون هجره في الأصل محرما، لكن إذا كان في هجره مصلحة؛ لكونه يستقيم، ويدع ما يوجب فسقه، فإنه يهجر، وإلا فلا.

هذا هو الضابط في الهجر الذي تجتمع فيه الأدلة، وخلاصته: أن هَجْر الكافر المرتد واجب إذا لم يُفد فيه النصيحة، وهجر الفاسق ليس بجائز إلا إذا كان في هجره مصلحة، ودليل ذلك أن النبي – صلى الله عليه وعلى آله وسلم- قالَ: «لَا يَحِلُّ لِرَجُلٍ أَنْ يَهْجُرَ أَخَاهُ فَوْقَ ثَلَاثِ لَيَالٍ، يَلْتَقِيَانِ، فَيُعْرِضُ هَذَا، وَيُعْرِضُ هَذَا، وَخَيْرُهُمَا الَّذِي يَبْدَأُ بِالسَّلَامِ». إلا إذا كان في هجره مصلحة فيهجر، كما فعل النبي -صلى الله عليه وعلى آله وسلم- في كعب بن مالك  وصاحبيه رضي الله عنهم حين تخلفوا عن غزوة تبوك.

مطالب مرتبط:

(۵۲۹) چگونگی تعامل با نزدیکانی که نماز نمی‌خوانند

قبل از هر چیز، کسانی که اصلا نماز نمی‌خوانند را ابتدا با صحبت، کتاب‌ها و نوارهای دینی، نصیحت کنید؛ اگر از ترک نماز، دست کشیدند که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ بخشنده‌ و مهربان است اما اگر نپذیرفتند و بر روش خود اصرار ورزیدند، واجب است با آنان قطع ارتباط کرده و از آنان دور شوید.

ادامه مطلب …

(۵۲۲) حکم معاشرت با نزدیکان کم نماز

به نظر من به مصلحت بنگرید؛ اگر همراهی شما با او در خوردن، نوشیدن و حضور در مجالس سبب می‌شود که قلبش نرم گردد و به شما گرایش پیدا کند، این کار را انجام دهید.

ادامه مطلب …

(۵۱۴) حکم زندگی با کسانی ‌که نماز نمی‌خوانند

اگر نماز نمی‌خوانند، بر وی واجب است همواره آنان را نصیحت کند. اگر بر نماز نخواندن اصرار کنند، کافر، مرتد و مستحق جاودانگی در آتش جهنم هستند.

ادامه مطلب …

(۵۳۰) چگونگی تعامل با فرزندان خانواده که نماز نمی‌خوانند

وقتی یک از فرزندان خانواده چنین حالتی دارد بر خانواده واجب است او را دوست نداشته باشند زیرا اگر او را دوست بدارند در حقیقت، دشمنان الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را دوست داشته‌اند زیرا شخص کافر، دشمن الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ است.

ادامه مطلب …

(۵۲۶) معاشرت با همکاران نصرانی در محیط کاری

تردیدی نیست که هر کس بیش از مسلمانان به آن‌ها علاقه و محبت داشته باشد، مرتکب حرام بسیار بزرگی شده است؛ زیرا واجب است مؤمنان را دوست داشته باشد و هر آن‌چه برای خود می‌پسندد را برای آنان هم دوست بدارد.

ادامه مطلب …

(۵۱۱) حب و بغض به خاطر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ چگونه است؟

محبت به خاطر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ چنین است که شخصی که دین‌دار، اهل علم، اهل عبادت، خوش اخلاق و خوش رفتار است را بدین خاطر که مطیع الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ است و به او ایمان دارد را دوست بداری. بغض و دشمنی به خاطر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ نیز چنین است که شخص گناه‌کار که در دین الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ سهل‌انگاری و سستی می‌کند و بدان اهمیت نمی‌دهد را دوست نداشته باشی و بغض وی را داشته باشی.

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه