(۶۲۴۱) سوال: شروط توبه نصوح چیست؟
جواب:
توبهی نصوح از گناهان، واجب است و اگر گناه، انجام کار حرامی باشد، ترک آن واجب است؛ و اگر ترکِ واجبی باشد، باید آن را جبران کند، اگر انجامش ممکن است و اگر انجام آن ممکن نباشد ولی جایگزینی داشته باشد، باید آن جایگزین را انجام دهد و اگر نه انجام آن ممکن باشد و نه جایگزینی داشته باشد، توبه کفایت میکند.
توبه پنج شرط دارد:
شرط اول: اینکه انگیزهاش برای توبه، اخلاص برای الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ باشد؛ نه ریا، نه شهرت، نه کسب جاه، نه نزدیکی به مخلوقی، و نه هیچ هدف دنیوی دیگر بلکه فقط هدفش رضای الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ و آخرت باشد.
شرط دوم: اینکه نادم و پشیمان از گناهی که کرده باشد؛ بهگونهای که برایش تفاوت داشته باشد که آن گناه را انجام داده یا نه، و در دلش احساس درد و پشیمانی کند زیرا همین پشیمانی و اندوه، او را به توبه و بازگشت به سوی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ سوق میدهد، و این پشیمانی نشاندهندهی صدق توبهاش است.
شرط سوم: اینکه در همان لحظه و به اندازهی توان خود گناه را ترک کند و اگر گناه ترکِ واجبی باشد، باید آن واجب را به جا آورد اگر ممکن است یا اگر جایگزینی دارد آن را انجام دهد، و اگر نه، همان پشیمانی کافی است و اگر گناه انجام کار حرامی باشد، و هنوز در حال انجام آن است، باید فوراً آن را ترک کند و اگر گناه تعدی به حقوق دیگران باشد، اگر تجاوز از طریق گرفتن مال باشد، باید مال را به صاحبش برگرداند؛ و اگر از طریق ظلم و ستمی باشد، باید از طرف مقابل حلالیت بطلبد ولی برخی از اهل علم گفتهاند: اگر این تعدی و تجاوز از طریق غیبت باشد و طرف مقابل نداند که غیبتش را کرده، کافی است برای او استغفار کند و در غیاب او، مقابل غیبتی که از او سرزده است از او تعریف و تمجید کند، به شرط آنکه این مدح و تمجید مطابق واقعیت باشد.
شرط چهارم: اینکه تصمیم بگیرد در آینده به آن گناهی که از آن توبه کرده بازنگردد، پس اگر از گناهی توبه کند ولی در نیتش این باشد که اگر فرصتش پیش آمد دوباره انجامش دهد، این توبهی عاجز است، نه توبهی نصوح؛ بلکه باید نیت صادقانه داشته باشد که دیگر به آن گناه بازنگردد.
شرط پنجم: اینکه توبه در زمانی باشد که پذیرفته میشود و اگر توبه پس از پایان زمان پذیرش باشد، برای شخص سودی نخواهد داشت، زمان پذیرش توبه، پیش از طلوع خورشید از مغرب است و نیز قبل از رسیدن مرگ به شخص توبهکننده، لذا اگر خورشید از مغرب طلوع کند پیش از آنکه انسان توبه کند، دیگر توبه پذیرفته نمیشود؛ چون الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ فرموده است: {یَوۡمَ یَأۡتِی بَعۡضُ ءَایَـٰتِ رَبِّكَ لَا یَنفَعُ نَفۡسًا إِیمَـٰنُهَا لَمۡ تَكُنۡ ءَامَنَتۡ مِن قَبۡلُ أَوۡ كَسَبَتۡ فِیۤ إِیمَـٰنِهَا خَیۡرࣰا} [سوره اﻷنعام: ۱۵۸]: (روزی که برخی از نشانههای پروردگارت آشکار گردد، ایمان آوردن کسی که پیشتر ایمان نیاورده یا با ایمانش خیری حاصل نکرده است، سودی به حالش ندارد) و رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم فرمودند: «لَا تَنْقَطِعُ الْهِجْرَةُ حَتَّى تَنْقَطِعَ التَّوْبَةُ، وَلَا تَنْقَطِعُ التَّوْبَةُ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا»[۱]: (هجرت پایان نمیپذیرد تا زمانی که توبه پایان پذیرد، و توبه پایان نمیپذیرد تا زمانی که خورشید از مغرب طلوع کند) و اگر اجل فرا برسد، توبه سودی ندارد و پذیرفته نمیشود، چنانکه الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ فرموده است: {وَلَیۡسَتِ ٱلتَّوۡبَةُ لِلَّذِینَ یَعۡمَلُونَ ٱلسَّیِّـَٔاتِ حَتَّىٰۤ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ ٱلۡمَوۡتُ قَالَ إِنِّی تُبۡتُ ٱلۡـَٔـٰنَ} [سوره النساء: ۱۸]: (و برای کسانی که [تا پایان عمر همواره] مرتکب کارهای ناشایست میشوند و هنگامی که مرگ یکی از آنان فرامیرسد میگوید: «اکنون توبه کردم» [هیچ] توبه [و بخششی در کار] نیست).
بر این اساس، بر مؤمن واجب است که در توبه کردن شتاب کند، چون نمیداند چه زمانی اجل او فرا میرسد، چه بسیار کسانی که از خانه بیرون رفتند و دیگر بازنگشتند؛ و چه بسیار کسانی که بر بستر خوابیدند و دیگر بیدار نشدند؛ و چه بسیار کسانی که بر سر سفره نشستند اما نتوانستند غذایشان را تمام کنند! مرگ زمانی معین و مشخص برای انسان ندارد تا در توبه تأخیر کند؛ پس بر هر مؤمنی واجب است که پیش از پایان زمان قبول توبه، در توبه کردن عجله کند چنانکه الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ فرموده است: {وَتُوبُوۤا۟ إِلَى ٱللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ} [سوره النور: ۳۱]: (و ای مؤمنان، همگی به سوی الله توبه کنید؛ باشد که رستگار گردید).
[۱] سنن أبو داود: كتاب الجهاد، باب في الهجرة هل انقطعت؟ شماره (٢٤٧٩).