جمعه 18 ربیع‌الثانی 1447
۱۸ مهر ۱۴۰۴
10 اکتبر 2025

(۶۱۱۷) حکم شکستن پیمان با خدا پس از برآورده شدن حاجت

(۶۱۱۷) سوال: اگر بنده از الله À نیازی را خواست سپس به او روی آورد و دعا کرد و گفت: بارالها! با تو پیمان می‌‌بندم اگر خواسته‌‌ام را محقق ساختی؛ فلان کار یا فلان کار را انجام ندهم. سپس الله À حاجت بنده‌‌اش را محقق ساخت و بنده بر آنچه با الله À پیمان بسته پشیمان شد، زیرا این پیمان او را در تنگنا می‌‌اندازد. آیا ترک این پیمان با الله À جایز است؟

جواب:

باید بدانیم چه چیزی است که با الله À پیمان بسته آن را ترک کند. اگر چیز مباحی باشد مانند اینکه بگوید: با الله پیمان می‌‌بندم که فلان غذا را نخورم. در اینجا می‌‌گوییم: آن را بخور و کفاره‌‌ی نذر خود را بده، زیرا این نذر مباح است. اما اگر چیز حرامی باشد و بگوید: با الله پیمان می‌‌بندم که غیبت مردم نکنم، بر او واجب است غیبت نکند و غیبت بر او از دو جنبه حرام است:

اول: غیبت در اصل حرام بوده بلکه از گناهان کبیره است.

دوم: با الله À بر ترک آن در صورتی که فلان حاجت او محقق شود پیمان بسته و محقق شده است. بدان که نذر در اصل مکروه یا حرام است. به این معنا که هرگز نگویی: به خاطر الله نذر می‌‌کنم، زیرا رسول الله ﷺ از آن نهی نموده و می‌‌فرماید: «إنه لا یأتي بخير»[۱]: (خیری را نمي‌‌آورد) لذا هرگاه نهی و نفی خیر با هم جمع شوند؛ دلالت بر کراهت شدید آن می‌‌دهد. بلکه برخی از علما می‌‌گویند: حرام است.

چقدر زیادند کسانی که نذر نموده سپس پشیمان می‌‌شوند و چقدر زیادند کسانی که نذر نموده سپس به آن وفا نمی‌‌کنند. کسی که نذر طاعت نماید و وفا نکند و این نذر مقید به چیزی باشد که الله À برای او محقق نموده باشد؛ ترس نفاق بر او می‌‌رود. الله À می‌‌فرماید: {وَمِنْهُم مَّنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ * فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ * فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَىٰ يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ}[التوبة: ۷۵-۷۷]: (برخی از آنها با الله (عهد و) پیمان بستند که اگر (الله) از فضل خود (نصیبی) به ما دهد قطعاً صدقه (و زکات) خواهیم داد واز نیکوکاران خواهیم بود * پس چون (الله) از فضل خود به آنها (نصیبی) بخشید، به آن بخل ورزیده واعراض کنان روی گرداندند (وسر پیچی کردند) * پس (این عمل، ) نفاق را تا روزی که او (الله) را ملاقات کنند در دل‌‌هایشان بر قرار ساخت و به (سبب) آنچه که با الله وعده کرده بودند خلاف نمودند (وعهد شکنی کردند) وبه (سبب) آنکه دروغ می‌گفتند).

بنابراین برادران خود را از نذر همان‌‌طور که رسول الله ﷺ آنها را نهی نموده، نهی می‌‌کنم و می‌‌گویم: خیری نمی‌‌آورد و مقدّری را تغییر نمی‌‌دهد. آن چه مقدّر است خواهد شد و خیر بدون نذر اگر الله À بخواهد رخ می‌‌دهد. برخی از مردم اگر بیمار داشته باشد و بیماری او طولانی و شدید باشد یا اینکه از خوب شدن آن نا امید شود می‌‌گوید: به خاطر الله À نذر نموده که اگر بیمار مرا شفا دهد فلان کار و فلان کار انجام دهم. بیمار شفا می‌‌یابد سپس وفا نمی‌‌کند یا اینکه با سختی شدید آن را انجام می‌‌دهد در حالی که که الله À او را ملزم نکرده و فقط به خاطر نذر به آن وفا می‌‌کند. بنابراین تقوای الله À را پیشه نموده و خود را در خطر نینداخته و به خود رحم کند و بداند آنچه الله À بخواهد؛ خواهد شد، چه نذر کند و چه نذر نکند و آنچه الله À نخواهد نمی‌‌شود، هر چند که نذر کند.


[۱] تخریج آن گذشت.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: إذا أراد العبد من ربه حاجةً ثم اتجه إلى ربه يدعوه وقال: يا رب لك عليَّ عهد إذا حققت طلبي ألا أفعل كذا أو كذا، ثم حقق الله لعبده الحاجة، وندم العبد على ما عاهد الله عليه؛ لأن في ذلك العهد مضايقةً له، هل يجوز ترك هذا العهد مع الله ؟

فأجاب رحمه الله تعالى: لا بد أن نعلم ما الذي عاهد الله عليه أن يتركه؛ إن كان شيئًا مباحًا مثل أن يقول : عليَّ عهد الله ألا أكل الطعام الفلاني فهنا نقول: كله وكفر عن نذرك؛ لأن هذا نذر مباح، وأما إذا كان شيئًا مُحرَّمًا وقال: علي عهد الله ألا أغتاب الناس فإنه يجب عليه ألا يغتاب، وتكون الغيبة عليه مُحرّمة من وجهين:

الوجه الأول: أنها في الأصل مُحرّمة، بل من كبائر الذنوب.

والثاني: أنه عاهد الله على تركها إذا تحققت له الحاجة الفلانية، وقد تحققت، وليعلم أن النذر في أصله مكروه أو حرام، بمعنى أنك لا تقول: الله علي نذر أبدا؛ ذلك لأن النبي – صلى الله عليه وعلى آله وسلم- نهى عن النذر وقال: «إِنَّهُ لا يَأْتِي بِخَيْرٍ»، فإذا اجتمع نهي ونفي الخير فهذا يدل على كراهته كراهة شديدة، بل بعض العلماء قال: إنه حرام.

وما أكثر الذين ينذرون ويتأسفون فيهما بعد، وما أكثر الذين يَنذُرون ثم لا يُوفُون، والناذر إذا نذر طاعة ولم يوف، وهذا النذر مقيد بشيء حققه الله له، فإنه يخشى عليه من النفاق، قال الله عز وجل: ﴿وَمِنْهُم مَّنْ عَهَدَ اللَّهَ لَبِنْ اتَنَا مِن فَضْلِهِ، لَنَصَّدَّقَنَ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّلِحِينَ فَلَمَّا ءَاتَهُم مِّن فَضْلِهِ يَخِلُوا بِهِ، وَتَوَلَّوا وَهُم مُّعْرِضُونَ * فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُواْ يَكْذِبُونَ﴾ [التوبة: ٧٥-٧٧].

فأنهى إخواني عن النذر كما نهاهم النبي – صلى الله عليه وعلى آله وسلم – عن ذلك، وأقول: إنه لا يأتي بخير ولا يَرُدُّ قضاء، فالمقضي سيكون، والخير سيكون بدون نذر إذا كان الله ،أراده وبعض الناس إذا كان عنده مريض وطال المرض أو كان المرض شديدًا أو يئس من برئه قال: الله على نذر إن شفى الله مريضي أن أفعل كذا وكذا، فيشفى المريض، ثم لا يفي، أو يفي بمشقة شديدة ما ألزمه الله بها إلا بالنذر فليتق الله ولا يخاطر، ولْيَرْفُق بنفسه، وليعلم أن ما أراد الله قضاءه سيكون، سواء نذر أم لم يَنْذُرُ، وما لم يُرِدِ الله لم يَكُن ولو نذر.

مطالب مرتبط:

(۶۱۳۲) حکم نذر در کودکی و ترک بخشی از آن پس از بلوغ

اگر نذر تو قبل از بلوغ بوده به آن ملزم نیستی، زیرا مکلف نبودی ولی اگر بعد از بلوغ بوده اگر نذر او عبادت باشد لازم است به آن وفا کند....

ادامه مطلب …

(۶۱۳۳) حکم وفای به نذر روزه و امکان جایگزینی آن با انفاق

ای برادر شنونده! هرگز نذر نکن! نه به خاطر شفا یافتن بیماری و نه برای راسیدن به مطلوبی و ... از الله À آسانی را بخواه و به نسبت او گمان خوب داشته باش! الله À نیازی به شرط ندارد که اگر برای تو منفعتی را جلب نمود یا ضرری را دفع نمود  قرار دهی ....

ادامه مطلب …

(۶۱۱۹) هرگاه شخصی در حالت خواب نذر کند آیا وفای به آن نذر برای او واجب است؟

نذر کسی که خواب است چیزی نیست، زیرا اقرار شخص خوابیده چیزی حساب نمی‌‌شود. تمام تصرفات کسی که خوابیده چیزی نیست و به شخصی که خوابیده چیزی نسبت داده نمی‌‌شود....

ادامه مطلب …

(۶۱۲۳) پاداش روزه‌ی نذری و تأثیر نیت در قبولی آن

بله، بر وفای به نذر خود پاداش دارد اما بر نذر خود پاداش ندارد، زیرا رسول الله ﷺ از نذر نمودن نهی نموده....

ادامه مطلب …

(۶۱۴۸) حکم عدم وفای به نذر روزه

اگر از روی کوتاهی آن را به تأخیر انداخته، به جای او روزه گرفته می‌‌شود و اگر بدون کوتاهی آن را به تأخیر انداخته مانند اینکه هنگامی که نذر بر او واجب شده شروع نموده سپس قبل از اتمام آن فوت کرده به جای او قضا نمی‌‌شود و کفاره داده نمی‌‌شود....

ادامه مطلب …

(۶۱۴۶) حکم ترک نذر روزه و جبران آن پس از سال‌ها

این مرد نذری معلق به شرط نموده و این شرط برای وی حاصل شده است و زمانی که شرط حاصل شود آنچه را شرط نموده واجب است انجام دهد....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه