چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۵۵۵۱) حکم دختری که ناآگاهانه ابروهایش را برداشته و سپس توبه کرده است

(۵۵۵۱) سوال: دختری که نمی‌دانست نمص (کندن موی ابرو) گناه دارد، به کندن ابروها پرداخت و بعدها از کارش پشیمان شد و توبه کرد؛ با این‌که کوچک بود و نمی‌دانست، حکمش چیست؟

جواب:

حکم این است که در حالی که هنگام گناه نمی‌‌دانسته، چیزی بر او نیست و این یک قاعده‌ی کلی در تمامی گناهان است که اگر کسی معصیتی را از روی نادانی، فراموشی یا اجبار انجام داد، گناه، مجازات و کفاره‌ای بر او نیست؛ زیرا الله ﷻ می‌فرماید: {رَبَّنَا لا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا}[بقره: ۲۸۶]: (پروردگارا! اگر فراموش یا اشتباه کردیم، ما را بازخواست نکن) لذا الله À فرمود: «قد فعلت»[۱]: (انجام دادم (قبول کردم)) همچنین می‌فرماید: {وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَلَكِنْ مَا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ}[احزاب: ۵]: (درباره‌ی چیزی که دچار اشتباه می‌شوید، گناهی بر شما نیست؛ مگر آنچه قلب‌هایتان به آن تمایل دارد) همچنین درباره‌ی کسی ‌که به کفر مجبور شود می‌فرماید: {مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنْ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}[نحل: ۱۰۶]: (هر کس بعد از ایمانش، به الله کافر شود، مگر آن ‌که مجبور گردد و دلش در ایمان ثابت باشد، اما کسی که به اختیار کافر شد و دلش سرشار از کفر گردید، خشم و غضب الله بر آنان است و عذاب بزرگی دارند) اگر انسان در مقابل کفر که بزرگترین گناهان است در حالت اجبار بازخواست نمی‌‌شود، گناهانی که کم‌‌تر از کفر هستند از طریق اولی انسان در حالت اجبار در مقابل آن‌‌ها بازخواست، همچنین زیرا رسول الله  ﷺ می‌‌فرماید: «إن الله تجاوز عن أمتي الخطأ والنسيان وما استكرهوا عليه»[۲]: (قطعاً الله درباره‌ی اشتباه و فراموشی و آنچه امتم به آن مجبور شوند، از آنان گذشت نمود) آیات قرآن و احادیث در موارد بسیاری نشان می‌دهد که وقتی شخصی به طور غیر عمدی کاری انجام دهد، گناه و کفاره‌ای بر عهده‌اش نیست، همانند مجازات صید برای کسی که در مُحرم باشد: {وَمَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّداً فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنْ النَّعَمِ}[مائده: ۹۵]: (هر یک از شما که عامدانه آن ‌را بکشد، مجازاتش این است همانند آن از چارپایان را قربانی کند) لذا الله À برای کسی‌که از روی عمد آن را بکشد، مجازاتی تعیین نمود؛ رسول الله ﷺ درباره‌ی روزه می‌‌فرماید: «من نسي وهو صائم فأكل أو شرب فليتم صومه فإنما أطعمه الله وسقاه»[۳]: (روزه‌داری که فراموش کند و بخورد یا بنوشد، باید روزه‌اش را کامل نماید؛ زیرا الله به او غذا و نوشیدنی داده است) در صحيح بخاري از أسماء بنت أبو بكر Ç روایت شده که می‌‌گوید: «أفطرنا في يوم غيم على عهد النَّبِيّ ﷺ ثم طلعت الشمس»[۴]:  (در زمان رسول الله ﷺ در یک روز ابری افطار کردیم سپس خورشید طلوع کرد) وی بیان نکرد که رسول الله ﷺ آنان را به قضای آن دستور داده باشد؛ چون اگر قضای آن واجب بود، حتماً دستور می‌داد و اگر چنین دستوری صادر می‌شد، حتماً نقل می‌کردند.

بنابراین نصوص قرآن و سنت عام و خاص دلالت می‌‌دهد بر اینکه هرگاه انسان گناهی را از روی ناآگاهی، فراموشی یا اجبار انجام دهد، چیزی بر او نیست. این قاعده‌ای که در قرآن و سنت به آن اشاره شد، شایسته است شخص آن را اساسی رد تمامی گناهانی که انجام می‌‌دهد قرار دهد، البته بدین معنا  نیست که در پرسیدن درباره‌ی حکم کوتاهی کند و بگوید: همانند مردم عوام نمی‌پرسم که انجام دهم؛ چون الله À می‌فرماید: {لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ} [مائده: ۱۰۱]: (از چیزهایی نپرسید که اگر آشکار گردد، شما را اندوهگین کند) اما این اشتباه است و مسلمان باید یاد بگیرد و احكام دين را که به آن نیاز دارد بداند و نیز باید تکالیف خود در امور عبادی را به یاد داشته باشد تا به اندازه‌ی توانش دچار اشتباه و غفلت نشود؛ زیرا الله À می‌فرماید: {فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ} [تغابن: ۱۶]: (هر قدر توانستید، از الله پروا نمایید).


[۱] مسلم: کتاب الإیمان، باب بیان أنه À لم یکلف إلا ما یطاق، شماره­ی (۱۲۶).

[۲] ابن ماجه: کتاب الطلاق، باب طلاق المکره و الناسي، شماره­ی (۲۰۴۳).

[۳] بخاری: کتاب الصوم، باب الصائم إذا أکل أو شرب ناسیاً، شماره­ی (۱۹۳۳). مسلم: کتاب الصیام، باب أکل الناسی و شربه و جماعه لا یفطر، شماره­ی (۱۱۵۵).

[۴] بخاری: کتاب الصوم، باب إذا أفطر فی رمضان ثمّ طلعت الشمس، شماره­ی (۱۹۵۹).

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

تقول السائلة: فتاة قامت بنتف حواجبها قبل علمها بعقوبة النَّمْص، ولما كبرت ندمت وتابت مع أنها نتفت وهي صغيرة لجهلها، ما الحكم في ذلك؟

فأجاب رحمه الله تعالى: نعم الحكم في ذلك أنه لا شيء عليها حين كانت جاهلة وقت فعل المعصية وهذه قاعدة عامة في جميع المعاصي؛ أن الإنسان إذا فعلها جاهلا أو ناسيًا أو مكرها فإنه ليس عليه إثم ولا عقوبة، ولا كفارة فيهما فيه كفارة؛ لقول الله تعالى: ﴿رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا [البقرة: ٢٨٦] فقال الله تعالى: «قدْ فَعَلْتُ»، ولقوله تعالى: ﴿وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُم بِهِ ، وَلَكِن مَّا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ﴾ [الأحزاب: ٥]، ولقوله تعالى فيمن أكره على الكفر: ﴿مَن كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَنِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَنُ بِالإِيمَنِ وَلَكِن مَن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾ [النحل: ١٠٦]، فإذا كان الكفر وهو أعظم المعاصي لا يؤاخذ به الإنسان في حال الإكراه، فما دونه من باب أولى، ولأنه ورد عن النبي صلى الله عليه وسلم أنه قال: «إِنَّ اللهَ تَجَاوَزَ عن أُمَّتِي الخَطَاً والنِّسْيَانَ وما استُكْرِهُوا عليه»، ولأنه جاء القرآن مع الأحاديث في قضايا متعددة تدل على أنه لا إثم ولا كفارة على غير المتعمد؛ ومن ذلك قوله في جزاء الصيد إذا قتله محرم، قال: ﴿ وَمَن قَتَلَهُ مِنكُم مُتَعَمِّدًا فَجَزَاء مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ ﴾ [المائدة: ٩٥] فأوجب الله الجزاء على من قتله متعمدا، وفي الصيام قال النبي صلى الله عليه وسلم: «مَنْ نَسِيَ وهو صائم فأكَلَ وشَرِبَ فَلْيُتِمَّ صَوْمَهُ، فَإِنَّهَا أَطْعَمَهُ اللَّهُ وسَقَاهُ». وفي صحيح البخاري عن أسماء بنت أبي بكر رضي الله عنها قالت: أفْطَرْنَا في يوم غيم على عهد النبي صلى الله عليه وسلم. ولم تذكر أنهم أمروا بالقضاء، ولو كان القضاء واجبًا لأمروا به، ولو أمروا به لنقل إلينا.

فالمهم أن نصوص الكتاب والسُّنَّة العامة والخاصة تدل على أن الإنسان إذا فعل المعصية جاهلا أو ناسيًا أو مكرها فلا شيء عليه، وهذه القاعدة التي دلت عليها الشريعة بالكتاب والسُّنَّة ينبغي للإنسان أن يتخذها أساسا في كل المعاصي التي يفعلها، ولكن هذا لا يعني أن يفرط الإنسان في السؤال عن الحكم ويقول: أنا لا أسأل لأجل أن أعمل كما يفعل بعض العامة، يقول: لا تسألوا عن أشياء إن تُبْدَ لكم تَسُؤْكُم. هذا خطأ، بل يجب على الإنسان أن يتعلم وأن يعرف أحكام دينه التي يحتاج إليها، وكذلك أيضًا ينبغي أن يكون ذاكرًا بما يَلْزَمُه في طاعاته حتى لا يسهو ويغفل بقدر المستطاع؛ لقوله تعالى: ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ﴾ [التغابن: ١٦].

مطالب مرتبط:

(۵۵۴۴) آیا جایز است زن موهای بین ابروهایش را در صورتی که او را زشت جلوه می‌‌دهد، بردارد؟

احتیاط این است که از این کار دوری شود و زن چنین کاری نکند، اما موهایی که غیرطبیعی و در محل غیرطبیعی رشد کند، مثل موی سبیل یا موهای انبوه روی گونه‌ها و...، ایرادی ندارد که برداشته شود...

ادامه مطلب …

(۵۵۵۰) حکم کوتاه کردن موی زاید ابرو توسط زنان

ایرادی ندارد که به اندازه‌ی همان مقدار که پایین آمده گرفته شود؛ زیرا در حقیقت وجود این موها، آزاردهنده است  و با مژه‌ها نیز مخلوط می‌شود و مانع دید می‌گردد....

ادامه مطلب …

(۵۵۳۸) حکم استفاده از داروهای جلوگیری‌کننده از رشد مو در زنان

اگر در صورت استفاده شود، به معنای نمص است که حکمش را گفتیم، اما برای موهای سایر قسمت‌‌های بدن مانند دست و پا، بی‌تردید بهتر است که استفاده نشود...

ادامه مطلب …

(۵۵۴۵) آیا برداشتن موهای بین ابروها حرام است؟

برداشتن موهای بین ابروها در صورتی جایز است که آنقدر زیاد باشد که ظاهر عادی فرد را زشت جلوه دهد....

ادامه مطلب …

(۵۵۴۹) حكم اسلام در مورد کندن ابروها

کندن ابروها حرام و بلکه از گناهان کبیره است؛ زیرا جزو نمص به شمار می‌رود و رسول الله  ﷺ نامصة و متنمّصة را لعنت نموده است.....

ادامه مطلب …

(۵۵۴۲) حکم برداشتن موهای صورت برای زنان در اسلام

علما می‌گویند: نمص به معنای کندن موی صورت و از گناهان کبیره است....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه