(۵۲۶۱) سوال: من زنی هستم که ازدواج کردهام و ۷ فرزند دختر و پسر دارم و شوهرم بسیار به سفرهای خارجی بدون نیاز میرود و هنگامی که برمیگردد عصبانی مزاج است و هنگامی که چیزی از او طلب میشود عصبانی میشود و در مورد من وفرزندانم سوال نمیکند گویا که زن او نیستم و نماز را در مسجد به جا نمیآورد و هر وقت که بلند شد نماز میخواند و پسرها را به نماز امر نمیکند و هنگامی که او را به نماز جماعت امر میکنیم میگوید: میخوانم إن شاء الله در صورتی که برخی مواقع وقتی از کار برگشت نماز را جمع میکند و بر رفتن من نزد نزدیکان و همسایگانم راضی نمیگردد و دراینباره بر ما سخت میگیرد، حکم رفتن من نزد خانواده و نزدیکانم چیست؟
جواب:
قبل از توجیه این زن به این مرد میگویم:
اول: الله را بر نعمت اموال، اولاد و همسر شکر کن.
دوم: سفر خارجی را رها کن، لذا سم کشندهای است و اموال در آن تلف میگردد و اوقات ضایع میشود و افکار تغییر مییابد و اخلاق را نابود میکند مگر آن که اللهÀ بخواهد لذا سفرخارجی را رها کن و نزد همسر و فرزندانت بمان و با آنها انس بگیر و ایشان نیز با تو انس میگیرند و آنها را تربیت کن و بر آن ثواب دریافت نما اما سفر خارج چیزی در آن نیست مگر شر و بلا.
بنگر به آنچه برای این سوال کننده رخ داده است از آنچه برای شوهر او حاصل گشته که زن و فرزندانش چشم روشنی او بودهاند اما وقتی از سفر برگشته بر ایشان بد اخلاق شده و بر ایشان سخت گرفته است و در مقابل تربیت ایشان واجب خود را ادا نمیکند.
اما به نسبت آن زن این است که از شوهر خود اطاعت کند مگر آنچه اللهÀ حرام کرده است و از خانه خارج نگردد مگر به اجازهی شوهرش و صبر نماید و احتساب اجر کند و چه بسا اگر صبر نماید و احتساب اجر کند اللهÀ منهج شوهرش تغییر دهد تا این که همه چیز جای خود برگردد.