(۵۲۳۴) سوال: من جوانی مسلمانم، عموی من چند همسر دارد ولی یکی از همسرانش بر او تسلط کامل دارد تا این درجه که با دیگر همسرانش معاشرت کامل ندارد و او (عمو) را نصیحت کردیم ولی فایده نداشته است و میگوید: من به ایشان طلاق عرضه کردم ولی ایشان قبول نکردند. الان ایشان (همسرانش) بر ذمهی او میباشند و میگوید: من از ذمهی ایشان برئ هستم، حکم شرع در اینباره چیست؟
جواب:
مردی که چندین همسر دارد بر او واجب است که در چیزی که توان عدالت وجود دارد بین آنها عدالت کند زیرا رسول اللهﷺ میفرماید: «مَنْ كَانَتْ لَهُ امْرَأَتَانِ فَمَالَ إِلَى إِحْدَاهُمَا؛ جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَشِقُّهُ مَائِلٌ»[۱] : (هرکس دو همسر داشته باشد و به يکی از آنها میل کند، روز قيامت درحالی – به ميدانِ حشر – می آيد که نيمی از بدنش خميده است): و این وعید شدیدی بر کسی است که عدالت را بین همسران خود رعایت نمیکند ولی عدالت در چیزی واجب است که انسان توان عدالت در آن را دارد.
اما در چیزی توان عدالت کردن وجود ندارد مانند محبت، امر آن به اللهÀ برمیگردد و اللهÀ انسان را به آن مکلف نمیکند زیرا اللهÀ کسی را بیش از توانش تکلیف نمیدهد و اگر انسانی نمیتواند در چیزی که در عادت توان عدالت در آن وجود دارد، بین همسران خود عدالت کند و همسرانش را بین بدون قسم (عدالت) و طلاق اختیار داده پس اگر از آنها (همسرانش) ماندن بدون قَسْم را اختیار کردند پس مرد میتواند اینگونه تعامل کند زیرا امر به خودشان (همسرانش) برمیگردد که ماندن بدون قَسْم را اختیار کردهاند.
و برای همین سودة دختر زمعةÈ روزش را به عائشهÈ بخشید لذا رسول اللهﷺ در روز عائشهÈ و سودةÈ نزد عائشهÈ بوده و اما اگر شوهر ببیند که بقیه همسران تعامل با عدل را میخواهند و این برای او سخت میباشد میتواند آنها را طلاق دهد اگر که ماندن همراه شوهرشان به گونهای که شوهر میخواهد را اختیار نکردند زیرا امر در طلاق به شوهر برمیگردد از جهتی که اللهÀ برای مرد قرار داده است نه برای زن.
[۱] رواه احمد (۷۹۳۶) و ابو داود (۲۱۳۳) و الترمذی (۱۱۴۱) و ابن ماجه (۱۹۶۹).