چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۴۷۸۹) حکم وقف جحوف در صورت رفع فقر و تمکن مالی نوه‌ها

(۴۷۸۹) سوال: در طائف یک نوع وقف وجود دارد که به آن وقف جحوف می­گویند. این وقف به نوه­های چهار زن تعلق دارد. یعنی هر کدام از این نوه­ها که محتاج نان شب باشد و فقیر و مسکین باشد، مستحق این وقف خواهد بود.  حال که به فضل الهی همه ما دارای تمکن مالی مناسبی هستیم (و یک دهم درآمد این وقف که معادل ٢٠٠ هزار ریال است به ناظر این موقوفه تعلق می­گیرد که به معنی تمام شدن شرط فقر و نیاز است)، رای شرع برای این حالت چیست؟

جواب:

شروط واقف را تنها باید وقتی بدان عمل نکرد که در آن معصیتی نهفته باشد که در این حالت نه تنها تغییر کارکرد وقف اشکالی ندارد، بلکه واجب نیز است زیرا خداوند تعالی می­فرماید: { فَمَنْ خَافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}{ پس کسی که از بی عدالتی (و میل بی جای) وصیت کننده(نسبت به ورثه) یا از گناه او (در وصیت به کار خلاف) بترسد، آنگاه میان آنها را اصلاح نمود، پس گناهی بر او نیست بدرستی که خداوند آمرزنده ی مهربان است} (البقرة ١٨٢). اما نفی گناه، به معنی نفی وجوب اصل آن نیست. اگر شروط وقف دربرگیرنده معصیت نیست، باید طبق شروطی که تعیین کرده رفتار شود و البته تغییر وقف به امری که برای مسلمانان مفیدتر باشد بلامانع است چنان که از پیامبر ﷺ  روایت شده که در روز فتح مرد به او گفت: »یا رسول الله، إنی نذرت لله إن فتح الله علیک مکة أن أصلی فی البیت المقدس رکعتین. قال: (صل هاهنا). ثم أعاد. قال: (صل هاهنا). ثم أعاد علیه. فقال: (صل هاهنا). ثم أعاد علیه. فقال: (شأنک إذن) « »ای رسول خدا! من نذر کرده­ام که اگر خداوند مکه را برای شما فتح کرد در بیت المقدس دو رکعت نماز بخوانم. پیامبر فرمود: همین جا بخوان. مرد دوباره حرفش را تکرار کرد. پیامبر باز فرمود: همین جا بخوان. مرد بار دیگر تکرار کرد. پیامبر فرمود: هر کار می­خواهی انجام بده «

و این دلیلی است بر اینکه انسان می­تواند آنچه را نذر یا وقف کرده در امور بهتر و مفیدتر صرف کرد. در این سوال شرط استحقاق وقف این است که همانطور که ایشان گفتند فرد مستحق فقیر و نیازمند باشد و محتاج نان شب باشد و هر کس از نوادگان این واقف یا دخترانش که محتاج نان شب نباشد مستحق این وقف نیست. حال که این شرط بر هیچکس منطبق نمی­گردد، می­توان آن را در امور دیگری صرف کرد که ثواب آن به وقف کننده برسد.

در شرایطی که من دانشجو هستم و خانواده نیز دارم، توسط متولی این وقف از عایدی آن محروم شده­ام. آیا این متولی کار درستی انجام داده است؟

پاسخ: اگر شروط واقف شامل تو نمی­شود، پس مستحق نیستی و کار متولی وقف درست بوده است و گناهی متوجه او نیست. اگر تو مسکین و محتاج نان شب نیستی، پس مستحق دریافت مبلغی از این وقف نخواهی بود.

جناب شیخ، آیا سهم یک دهمی (معادل دویست هزار دینار) که ناظر از این وقف می­گیرد حلال است؟

پاسخ: این امر باید به محاکم شرعی ارجاع داده شود.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: هناك وقف يُسَمَّى وَقْفَ الجحوف بالطائف، وينص الوقف على أن تكون عائداته لأحفاد أربع نساء، على شرط أن يكون مستحق هذا الوقف من أحفاد النساء الأربع فقراء مُعْدَمين، لا يملك أحدهم قوت يومه، وبما أن الله -تعالى- قد أنعم علينا من نعمته وفضله، وأن العشر من دخل الوقف يُقَدَّر بمائتي ألف ريال في الوقت الحاضر يخصص بالكامل لناظر هذا الوقف مما يعني انتفاء شرط الفقر والعوز، فما رأي الشرع في ذلك؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: ينبغي أن يعلم أن شروط الواقف إذا حددها، فإنه يعمل بها إلا أن تكون في معصية الله، فإنه إذا كانت في معصية الله، فلا حرج أن نصرفها إلى غير ما شرط الواقف، بل يجب علينا ذلك لقوله -تعالى-: ﴿ فَمَنْ خَافَ مِن مُوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴾ [البقرة: ۱۸۲]، ونفي الإثم لا يعني نفي الوجوب في محله، أما إذا كانت شروط الواقف لا تتضمن معصية، فإنه يعمل بحسب شرطه، ولا حرج أن ينقل الوقف إلى جهة أصلح وأنفع، لما ثبت في الحديث عن النبي صلى الله عليه وسلم أن رجلا قال له يوم الفتح: يَا رَسُولَ اللهِ، إِنِّي نَذَرْتُ لِلَّهِ إِنْ فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكَ مَكَّةَ، أَنْ أُصَلِّي فِي بَيْتِ الْمَقْدِسِ رَكْعَتَيْنِ. قَالَ: «صَلِّ هَاهُنَا». ثُمَّ أَعَادَ عَلَيْهِ، فَقَالَ: «صَلَّ هَاهُنَا». ثُمَّ أَعَادَ عَلَيْهِ، فَقَالَ: «شَأْنَكَ إِذَنْ».

فهذا دليل على أنه يجوز للإنسان أن يصرف ما نذره إلى ما هو أفضل وأولى، ومثل ذلك أيضًا الوقف، وحيث إن الواقف -كما قال السائل – شرط للاستحقاق أن يكون المستحق مُعدَما ،فقيرا لا يملك قوت يومه، فإنه لا يجوز لمن يملك قوت يومه من أحفاد هذا الواقف أو من أحفاد بناته أن يأخذ شيئًا من الوقف لعدم استحقاقه حيث إن الواقف شرط هذا الشرط الذي لا ينطبق عليه، فالغلة إذن تُصرَف إلى جهات أخرى من أعمال البر التي ينتفع بها الموقف.

بما أنني أقل المستحقين، حيث إنني طالب وأعول أسرة، وقد حرمت من ربع هذا الوقف بناءً على أمر ناظره، فهل يحق له التصرف في هذا الوقف بهذا الشكل، وحرماني من شيء منه؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: إذا كنتَ لا ينطبق عليك شرط الواقف فإنك لا تستحق شيئًا، وتصرف الناظر المخالف لما يقتضيه الشرط والشرع عليه إثمه، وأنت عليك أن تعرف أنك إذا لم تكن معدما لا تجد قوت يومك، فإنك لا تستحق من هذا الوقف شيئًا باعتباره وقفًا.

فضيلة الشيخ، وما يأخذه الناظر حلال عليه هذا العشر الذي يبلغ مائتي ألف ريال؟

فأجاب رحمه الله تعالى- : هذه ينبغي أن يراجع فيها المحكمة

مطالب مرتبط:

(۴۷۸۵) حکم ترک موقوفه به دلیل اشتغال در شهر دیگر

اگر نمی­توانید خود زمام امور را به دست گیرید بهتر است فرد مورد اطمینانی را بر سر امور بگذارید تا بر حسب وصیت وقف کننده (اگر مخالف شرع نیست) کارها را به پیش ببرد....

ادامه مطلب …

(۴۷۹۸) حکم استفاده شخصی از بخشی از پول صدقه در امور خیریه

بله این کار جایز است و اشکالی در آن نیست. ....

ادامه مطلب …

(۴۷۸۷) یا کودک می‌تواند در سفر مسجدی بنا کند و آن را برای نماز و تعلیم حدیث به کار ببرد؟

اگر این مساجد را بر سر راه بنا می­کنی و این مسجد بنایش مستحکم است و باقی می­ماند، نباید آن را خراب کنی تا مسلمین از آن استفاده کنند...

ادامه مطلب …

(۴۷۹۱) حکم نگهداری قرآن وقفی مسجد

باید دانست که موقوفاتی که در مسجد هستند را ابدا نباید از مسجد خارج کرد، حتی اگر برای استفاده باشد. پس خارج کردن قرآن یا هر کتاب دیگر یا حتی هر وسیله برقی یا ... از مسجد برای استفاده در خانه حلال نیست....

ادامه مطلب …

(۴۷۸۳) حکم تخریب مسجد قدیمی برای ساخت مسجدی بزرگ‌تر

اگر قرار بر این شد که مسجد به مکان دیگری منتقل گردد، حکم زمین مسجد قبلی زایل می­گردد زیرا اسم مسجد از آن ساقط شده است و می­توان در آن خانه بنا کرد یا مثلا در آن زراعت کرد یا ... زیرا دیگر حکم مسجد بودن از آن زایل شده است....

ادامه مطلب …

(۴۷۷۱) حکم شرعی وقف زمین برای ثواب قرآن‌خوانی واقف

هتر بود این مال صرف آبادانی مساجد، چاپ کتاب­های مفید. کمک به طلبه­های فقیر و ... می­شد. اینها راه­هایی هستند که بسیار از وقفی که جد شما انجام داده نیکوتراند. ...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه