سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

(۳۳۸۷) آیا قرائت قرآن بر روی قبرها بر مرده فایده می‌رساند؟

(۳۳۸۷) سوال: ‌ای شیخ بزرگوار، آیا قرائت قرآن بر روی قبرها بر مرده فایده می‌رساند؟ و آیا مرده‌ها صدای زنده‌ها را می‌شنوند؟ لطفا راهنمایی کنید.

جواب:

قرائت قرآن بر قبرها از روش رسول الله ﷺ و صحابه H و نیست بنابراین بدعت می‌باشد و بهترین مکان برای قرائت قرآن مساجد هستند همانگونه که رسول الله ﷺ می‌فرماید: {وَمَا اجْتَمَعَ قَوْمٌ فِي بَيْتٍ مِنْ بُيُوتِ اللَّهِ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ، وَيَتَدَارَسُونَهُ بَيْنَهُمْ؛ إِلَّا نَزَلَتْ عَلَيْهِمُ السَّكِينَةُ، وَغَشِيَتْهُمُ الرَّحْمَةُ، وَحَفَّتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ وَذَكَرَهُمُ اللَّهُ فِيمَنْ عِنْدَهُ. وَمَنْ بَطَّأَ بِهِ عَمَلُهُ؛ لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ} یعنی: (و هیچ گروهی در خانه‌ای از خانه‌های اللّه برای تلاوت و آموزش به یکدیگر جمع نمی‌شوند مگر اینکه آرامش بر آنها فرود آمده و رحمت آنها را فراگرفته و فرشتگان آنها را احاطه می‌کنند و اللّه نام آنها را در میان کسانی که نزدش هستند می‌برد و کسی که کردارش او را به عقب انداخت نسب‌اش او را به پیش نمی‌اندازد). و اما قرائت قرآن نزد قبرها سنت نمی‌باشد بلکه از بدعت‌ها است.
و اما از جهت نفع رساندن به میت، قطعا نفعی به میت نمی‌رساند زیرا که بدعت نه نفعی به صاحب آن و نه نفعی به غیر آن می‌رساند اما علماء در این باره اختلاف کرده‌اند که قاری بر وجه غیر بدعت قرآن بخواند و نیت این را داشته باشد که ثوابش را به شخص معینی بدهد. آیا این ثواب به او می‌رسد یا خیر؟
بعضی از اهل علم گفته‌اند: اصل در عبادات توقیفی است هیچ چیزی به میت نمی‌رسد مگر این که دلیلی از سنت بر آن داشته باشیم مانند صدقه و قضای روزه‌ی واجب و قضای‌ حج واجب و به غیر از آن، چیزهای در سنت وارد نشده است هیچ نفعی به میت نمی‌رساند و به قول الله B استدلال کرده‌اند: {وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى} ترجمه: (و اینکه برای انسان (بهره‌ای) جز آنچه سعی کرده، نیست). گفته‌اند این آیه عام است و در حق تمام انسان‌ها است که فقط از سعی خودشان به نفع می‌برند مگر آن‌چیزی که سنت به آن دلالت دهد و آن‌چیزی که در سنت آمده است آن عام را تخصیص می‌دهد. وشکی در این نیست که این قول، قول قوی‌ای هست به این خاطر که دلیل آن قوی و واضح است و اما بعضی دیگر از اهل علم گفته‌اند: اگر انسان عمل طاعتی را انجام دهد و نیت کند که ثوابش برای شخصی از مسلمین باشد، پس به آن نفع می‌رساند و تفاوتی بین عبادتی که در سنت وارد شده است که ثواب آن برای شخص معین می‌رسد یا بین عبادتی که در سنت چیزی وارد نشده است، وجود ندارد و گفته‌اند این‌هایی که در سنت وارد شده است مثال‌هایی می‌باشد که مانعی برای قیاس از آنها نمی‌باشد. پس هنگامی سنت جواز اهدا ثواب اعمال برای شخص معینی را در چیزهای معینی داده است پس غیر آن نیز مثلش می‌باشد و این از مذهب امام احمد Ë مشهور است و از فقهای حنابله، جمله‌ی عامی را ذکر کرده‌اند: هرکدام عملی انجام دهد و ثوابش را برای میت یا شخص زنده از مسلمین قرار دهد، به آن نفع می‌رساند. با این وجود من می‌گویم: قطعا بهتر از همه‌ی اینها دعای انسان برای میت است و دعا برای میت از صدقه دادن برای او، روزه، عمره، طواف و هر عمل صالحی که برای میت باشد، بهتر است و دلیل آن این است که رسول الله ﷺ فرمود: {إِذَا مَاتَ الْإِنْسَانُ انْقَطَعَ عَنْهُ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ ثَلَاثَةٍ؛ إِلَّا مِنْ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ، أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ، أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ} یعنی: (هرگاه انسانی بمیرد، عمل او منقطع می‌گردد جز از سه طریق: صدقه‌ی جاریه‌ای، علم و دانشی که مردم از آن استفاده کنند یا فرزند صالحی که بعد از مرگ او برایش دعا کند). پس اینجا رسول الله ﷺ فرمود: {أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ} یعنی: (یا فرزند صالحی که بعد از مرگ او برایش دعا کند). و نگفتند: فرزند صالحی که برای او روزه بگیرد، نماز بخواند، قرآن بخواند و یا صدقه بدهد بلکه گفتند: فرزند صالحی که برای او دعا کند و از همه‌ی این اعمال به سوی دعا راهنمایی کردند در صورتی که سیاق حدیث بیان اعمال می‌باشد با این وجود دعا را ترجیح دادند که افضل بودن دعا، برای رساندن ثواب به میت را می‌رساند. با این وجود برادرانم را به قرار دادن اعمال صالحشان برای خودشان نصحیت می‌کنم به خاطر این که خود به این اعمال نیازمند هستند و برای مردگانتان با دعا کردن برایشان فایده برسانید قطعا این بهتر، شایسته‌تر و سودمندتر است.
اما اینکه آیا مرده می‌شنود یا نه؟ یعنی قرائت بر او یا دعا برایش و مانند آن که این مسئله بین علماء اختلاف است بعضی از آنها می‌گویند: میت در قبرش هیچ چیزی را که در کنار قبرش گفته می‌شود نمی‌شنود حتی سلام کردن بر او را نمی‌شنود و جواب هم نمی‌دهد و حدیثی که این در آن می‌باشد را تضعیف می‌کنند: {أنّ الرجلَ اذا وقف على قبر الرجل فسلَّم عليه و هو يعرفه في الدنيا فإن الله يردُّ عليه روحَهُ فيرُدُّ عليه السلام} یعنی: (هنگامی شخصی بر سر قبر شخصی که در دنیا او را می‌شناخته است بایستاد و بر او سلام کند پس یقینا الله روحش را برمی‌گراند و جواب سلام او را می‌دهد). با این وجود ابن عبدالبر این حدیث را صحیح می‌داند و ابن قیم Ë در کتاب الروح آن را حکایت می‌کند و بر آن اقرار دارد و می‌گویم بعضی از علماء نظرشان بر این است: میت هیچ چیزی را نمی‌شنود مگر آن چیزی که سنت بر آن دلالت دارد مثل ایستادن خود رسول الله ﷺ بر جسد مشرکینی که در بدر کشته شده بودند و آنها را در چاه‌های آنجا انداخته بودند. بر آنها ایستاد و با اسم‌هایشان و اسم‌های پدرانشان آنها را خواند: {يَا أَبَا جَهْلِ بْنَ هِشَامٍ، يَا أُمَيَّةَ بْنَ خَلَفٍ، يَا عُتْبَةَ بْنَ رَبِيعَةَ، يَا شَيْبَةَ بْنَ رَبِيعَةَ، أَلَيْسَ قَدْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا؟ فَإِنِّي قَدْ وَجَدْتُ مَا وَعَدَنِي رَبِّي حَقًّا “، فَسَمِعَ عُمَرُ قَوْلَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، كَيْفَ يَسْمَعُوا وَأَنَّى يُجِيبُوا وَقَدْ جَيَّفُوا؟ قَالَ: ” وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، مَا أَنْتُمْ بِأَسْمَعَ لِمَا أَقُولُ مِنْهُمْ، وَلَكِنَّهُمْ لَا يَقْدِرُونَ أَنْ يُجِيبُوا} یعنی: (ای ابوجهل بن هشام!‌ای امیّه بن خلف! ‌ای عتبه بن ربیعه! ‌ای شیبه! شما دریافتید که آن‌چه را خداوند به شما وعده کرده بود حق است؟! بدون شک من آن‌چه را که پروردگارم به من وعده داده بود به حق یافتم. عمر سخن گفتن پیامبر با مردگان را شنید و گفت: ‌ای رسول الله با اجساد بی‌جان سخن می‌گویی؟ رسول الله ﷺ فرمود: «قسم به ذاتی که نفس محمد در دست اوست! شما از آن‌چه به آنان می‌گویم شنواتر نیستید؛ جز این که آنان نمی‌توانند جواب دهند). و همچنین در حدیث صحیح وارد شده است: {الْعَبْدُ إِذَا وُضِعَ فِي قَبْرِهِ وَتُوُلِّيَ وَذَهَبَ أَصْحَابُهُ، حَتَّى إِنَّهُ لَيَسْمَعُ قَرْعَ نِعَالِهِمْ، أَتَاهُ مَلَكَانِ} يعني: (آنگاه که بنده‌ای در قبر گذاشته می‌شود و یاران وی پشت گردانیده و می‌روند. به تحقیق که آن مرده صدای کفشهای ایشان را می‌شنود. دو فرشته نزد او می‌آیند). پس گفت: {حَتَّى إِنَّهُ لَيَسْمَعُ قَرْعَ نِعَالِهِمْ} یعنی: (که آن مرده صدای کفشهای ایشان را می‌شنود). گفتند: پس هنگامی که آنچه در سنت وارد شده است واجب است که قول ما هم مقتضای همان باشد و اما تا زمانی که چیزی در سنت وارد نشده است، اصل این است که مردگان نمی‌شوند. و به این قول الله B استدلال می‌کنند: {إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى} ترجمه: (و بی‌گمان تو نمی‌توانی (سخنت را) به (گوش) مردگان بشنوانی) اما در این استدلال مجال بحث وجود دارد زیرا مراد از {الموتی} مرگ قلب‌ها است که پرده‌ای بر دل‌هایشان در مقایل دعوت رسول الله ﷺ کشیده شده است. بدلیل اینکه رسول الله ﷺ برای دعوت دادن به سمت اهل قبرستان نمی‌رفت بلکه مشرکین را دعوت می‌نمود اما آنها -العیاذ بالله- قلب‌های مرده است و نمی‌شنوند، این معنی آیه می‌باشد. بنابراین می‌گوییم: قطعا آنچه در سنت از شنیدن مردگان وارد شده است، ایمان به آن بر ما واجب است و موقف ما در مورد آنچه در سنت نیامده است سکوت است و می‌گوییم: الله بهتر می‌داند لکن دعا برای میت را رسول الله ﷺ مشروع کرده است که فرموده است: {أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ} یعنی: (یا فرزند صالحی که بعد از مرگ او برایش دعا کند). و همچنین قول مومنینی که بعد از صحابه H آمدند و می‌گویند: {رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ} ترجمه: («پروردگارا! ما را و برادران‌مان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز، و در دل‌های‌مان کینه‌ای نسبت به کسانی‌که ایمان آورده‌اند قرار مده، پروردگارا! بی‌گمان تو رؤوف و مهربانی») پس این در حق مردگان مشروع است که برایشان از الله مغفرت و رحمت بخواهیم و این چیزی است که برایشان نفع می‌رساند.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: يا فضيلة الشيخ: هل قراءة القرآن على القبور تفيد الميت ؟ وهل الميت يسمع الأحياء؟ أرجو الإفادة.

فأجاب – رحمه الله تعالى -: قراءة القرآن على القبور ليست من هدي النبي ، ولا هَدْي أصحابه رضي الله عنهم، وعلى هذا فهي بدعة، وأفضل مكان يُقرأُ فيه القرآن هو المساجد، كما قال النبي – عليه الصلاة والسلام-: «مَا اجْتَمَعَ قَوْمٌ فِي بَيْتٍ مِنْ بُيُوتِ الله، يَتْلُونَ كِتَابَ الله وَيَتَدَارَسُونَهُ بَيْنَهُمْ، إِلَّا نَزَلَتْ عَلَيْهِم السَّكِينَةُ، وَغَشِيَتْهُمُ الرَّحْمَةُ وَحَفَّتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ، وَذَكَرَهُمُ اللَّهُ فِيمَنْ عِنْدَهُ، وَمَنْ بَطَا بِهِ عَمَلُهُ، لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ». وأما القراءة عند القبور فليست من السنة، بل هي من البدعة.

وأما كونها تنفع الميت فإنها لا تنفع الميت؛ لأن البدعة لا تنفع صاحبها ولا غيره. ولكن العلماء اختلفوا فيما لو قرأ القارئ قرآنا على غير وجه البدعة ونوى أن يكون ثوابه لشخص معين، هل يصل إليه هذا الثواب أم لا يصل؟

فقال بعض أهل العلم: إن الأصل في العبادات التوقيف، وإنه لا يصل إلى الميت إلا ما دلت السُّنَّة على وصوله، كالصدقة مثلا، وقضاء الصوم الواجب، وقضاء الحج الواجب، وما عدا ذلك مما لم ترد به السُّنَّة فإنه لا ينفع الميت ولا يصل إليه. واستدلوا بقول الله -تعالى-: ﴿ وَأَن لَيْسَ لِلْإِنسَيْنِ إِلَّا مَا سَعَى [النجم: ٣٩]، قالوا: هذه الآية عامة في أن الإنسان ليس له إلا ما سعى، إلا ما جاءت به السنة، فيكون ما جاءت به السُّنَّة مُخصّصا لهذا العموم ونقتصر عليه. ولا شك أن هذا القول قول قوي؛ لقوة تعليله ووضوح دليله. وقال بعض أهل العلم: إن الإنسان إذا عمل طاعة ونوى أن يكون ثوابها لشخص من المسلمين فإن ذلك ينفعه، سواء كانت هذه العبادة مما جاءت به السُّنَّة – أي: مما جاءت السنة بجواز جعل ثوابها لشخص مُعَيَّن أو لا، وقالوا: إن ما جاءت به السُّنَّة قضايا أعيان لا عموم لها، ولا تمنع من أن يُقَاسَ عليها مثلها، فإذا كانت السُّنَّة جاءت بجواز إهداء ثواب الأعمال لشخص مُعَيَّن في أشياء مُعيَّنة فغيرها مثلها. وهذا هو المشهور من مذهب الإمام أحمد رحمه الله، وقد ذكر فقهاء الحنابلة -رحمهم الله – كلمة عامةً في هذا فقالوا: أي قُرْبَة فعلها وجعل ثوابها لميت أو حي من المسلمين نفعه ذلك.. . ومع هذا فإني أقول: إن خيرًا من هذا كله أن يدعو الإنسان للميت، فإن دعاءه للميت أفضل من الصدقة له، وأفضل من الصيام له، وأفضل من العمرة له وأفضل من الطواف له، وأفضل من أي عمل صالح يجعله للميت، ودليل هذا أن النبي صلى الله عليه وسلم قال: «إِذَا مَاتَ الْإِنْسَانُ انْقَطَعَ عَنْهُ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ ثَلَاثَةٍ إِلَّا مِنْ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ، أَوْ عِلْمٍ يُنتَفَعُ بِهِ، أَوْ وَلَّدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ».

فهنا قال النبي – عليه الصلاة والسلام-: «أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ». ولم يقل: أو ولد صالح يصوم له، أو يصلي له، أو يقرأ له، أو يتصدق له، بل قال: ولد صالح يدعو له، فعدل عن ذكر الأعمال إلى الدعاء مع أن سياق الحديث في ذكر الأعمال، فعدوله عن ذكر الأعمال مع أنه مقتضى السياق يدل على أن الدعاء أفضل من جعل ثواب الأعمال للميت. وعلى هذا فإني أنصح إخواني أن يجعلوا الأعمال الصالحة لأنفسهم؛ لأنهم هم محتاجون إلى هذه الأعمال، وأن يتفضلوا على إخوانهم الأموات بالدعاء، فإن هذا هو الأفضل والأجدى والأنفع.

وأما قول السائل: وهل يسمع الميت؟ يعني: قراءة الحي أو دعاءه له أو ما أشبه ذلك. فهذه مسألة اختلف العلماء فيها، فمنهم من قال: إن الميت في قبره لا يسمع شيئًا مما يُقال عنده حتى السلام عليه، لا يسمعه ولا يرده، وضَعفُوا الحديث الذي فيه: «أَنَّ الرَّجُلَ إِذَا وَقَفَ عَلَى قَبْرِ الرَّجُلِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ وَهُوَ يَعْرِفُهُ فِي الدُّنْيَا فَإِنَّ اللَّهَ يَرُدُّ عَلَيْهِ رُوحَهُ فَيَرُدُّ عَلَيْهِ السَّلَامَ». مع أن ابن عبد البر صحح هذا الحديث، وحكاه عنه ابن القيم رحمه الله في كتاب الروح وأقره، وأقول: من العلماء من قال: إن الميت لا يسمع شيئًا إلا ما دلت السُّنَّة عليه، مثل وقوف النبي – عليه الصلاة والسلام- على القتلى المشركين الذين قتلوا في بدر وألقوا في قليب هناك، وقف عليهم فجعل يدعوهم بأسمائهم وأسماء آبائهم: «يَا أَبَا جَهْلِ بْنَ هِشَامٍ، يَا أُمَيَّةَ بْنَ خَلَفٍ، يَا عُتْبَةَ بْنَ رَبِيعَةَ، يَا شَيْبَةَ بْنَ رَبِيعَةَ أَلَيْسَ قَدْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا؟ فَإِنِّي قَدْ وَجَدْتُ مَا وَعَدَنِي رَبِّيٌّ حَقًّا»، فَسَمِعَ عُمَرُ قَوْلَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم، فَقَالَ: يَا رَسُولَ الله كَيْفَ يَسْمَعُوا وَأَنَّى يُجِيبُوا وَقَدْ جَيَّفُوا؟ قَالَ: وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَا أَنتُمْ بِأَسْمَعَ لَا أَقُولُ مِنْهُمْ، وَلَكِنَّهُمْ لَا يَقْدِرُونَ أَنْ يُجِيبُوا». وكذلك ما ورد في الحديث الصحيح: «العَبْدُ إِذَا وُضِعَ فِي قَبْرِهِ، وَتُوُلِّيَ وَذَهَبَ أَصْحَابُهُ حَتَّى إِنَّهُ لَيَسْمَعُ قَرْعَ نِعَاهِمْ أَتَاهُ مَلَكَانِ». فقال: حَتَّى إِنَّهُ لَيَسْمَعُ قَرْعَ نِعَالِهِمْ». قالوا: فما جاءت به السنة فإنه يجب القول بمقتضاه، وأما ما لم تَأْتِ به السُّنَّة فالأصل أن الموتى لا يسمعون. وقد يُسْتَدَلُّ لذلك بقوله – تعالى -: ﴿ إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى [النمل: ٨٠]، ولكن في الاستدلال بهذا نظر؛ لأن المراد بالموتى هنا موتى القلوب الذين قلوبهم في أكنة مما يدعوهم إليه النبي ، بدليل أن الرسول -عليه الصلاة والسلام- ما كان يخرج إلى المقابر يدعو أهل المقابر لدينه، وإنما كان يدعو قوما مشركين، لكنهم -والعياذ بالله – موتى القلوب لا يسمعون، هذا هو معنى الآية. وعلى هذا فنقول: إن ما ورد به السنة من سماع الموتى يجب علينا الإيمان به، وما لم تأت به السُّنَّة فموقفنا فيه الوقوف ونقول: الله أعلم ولكن الدعاء للميت هو الذي شرعه النبي -عليه الصلاة والسلام في قوله: أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ». وكذلك قول المؤمنين الذين جاءوا من بعد الصحابة يقولون: ﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَ لإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَنِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلَّا لِلَّذِينَ ءَامَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوف رحيم ﴾ [الحشر: ۱۰]. فهذا هو المشروع في حق الأموات: أن ندعو الله لهم بالمغفرة والرحمة وما ينفعهم من الدعاء.

مطالب مرتبط:

(۳۳۸۹) حکم قرائت قرآن برای مردگان در قبرستان چیست؟

قرائت قرآن بر مردگان در قبرستان بدعت است و مشروع برای کسی که از قبور زیارت می‌کند این است که آن چیزی را بگوید که رسول الله ﷺ گفته است....

ادامه مطلب …

(۳۴۰۰) حکم قرائت سوره یاسین بر سر قبر

قرائت بر قبرها مشروع نیست زیرا از پیامبر ﷺ وارد نشده است بلکه مشروع فقط آن است که شخص هرگاه به زیارت قبرستان  رفت چنان که پیامبر ﷺ گفته بگوید....

ادامه مطلب …

(۳۳۹۷) حکم قرائت کردن سوره‌ی یاسین کنار قبر میت

قرائت چیزی از قرآن کنار قبر میت وارد نشده است....

ادامه مطلب …

(۳۳۸۸) آیا قرآن به مرده فایده می‌رساند یا نه؟

نزد قبر میت بیاید و در نزد قبر قرآن بخواند و این به میت فایده نمی‌رساند به این علت شنیدنی فایده دارد که آن شخص در حال حیات باشد زیرا که شنیدن قرآن اجر دارد همانطور که خواندن قرآن اجر دارد اما اینجا بحث مرده است. مرده، مرده است و عملش قطع شده است...

ادامه مطلب …

(۳۳۹۴) حکم قرائت قرآن بعد از دفن میت بر قبر چیست؟

راجح از اقوال اهل علم این است که قرائت بر قبر میت بعد از دفن وی بدعت است زیرا در زمان پیامبر ﷺ نبوده است و پیامبر ﷺ بدان دستور نداده و خودش نیز این کار را انجام نداده است....

ادامه مطلب …

(۳۳۹۰) حکم خواندن قرآن بر قبر پس از گذشت چهل روز از دفن میت

این عمل جایز نمی‌باشد و هیچ نفعی به میت نمی‌رساند.....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه