(۲۹۰۰) سوال: آیا جایز است امام رکوع را طولانی نماید در صورتی که احساس کند برخی از نمازگزاران میخواهند این رکعت را درک کنند؟
جواب:
فقهاء M ذکر نموده که برای امام مستحب است هرگاه احساس نمود کسی میآید در حالی که او در رکوع است رکوعش را طولانی کند تا اینکه آن شخص رکوع را درک کند اما شرطی را برای آن ذکر نمودهاند و آن این است که کسانی که پشت سر او نماز میخوانند دچار سختی نشوند اگر دچار سختی شوند مراعات حال کسانی که پشت سر او نماز میخوانند مقدمتر از مراعات حال کسی است که تازه میآید و در این مساله در سنت چیزی را سراغ ندارم ولی چه بسا از حالت پیامبر ﷺ گرفته میشود که رعایت حال مأمومین را میکردند تا جاییکه صدای گریهی کودک را شنیدند و نمازشان را از ترس اینکه مادرش دچار حواسپرتی شود کوتاه کردند.
از آن جایی که رسول الله ﷺ تا این حد مراعات حال مأمومین را میکرد از این جهت که نماز را به خاطر اینکه مادر نوزادی که گریه میکرد دچار حواسپرتی نشود کوتا میکرد مراعات نمودن کسی که وارد مسجد میشود برای اینکه رکوع را درک نماید مقدمتر است به خصوص زمانی که رکوع آخرین رکعت باشد تا اینکه آن شخص نماز جماعت را درک کند زیرا از پیامبر ﷺ ثابت شده که میفرماید: «من أدرك رکعة من الصلاة فقد أدرك الصلاة» (کسی که یک رکعت از نماز را درک کند نماز جماعت را درک نموده است) و انسان هنگامی که رکوع را درک کند یک رکعت را درک نموده هر چند که سورهی فاتحه را نخواند زیرا در حدیث صحیح از ابوبکره J وارد شده که وارد مسجد شد در حالی که پیامبر ﷺ در حال رکوع بودند لذا شتابان تکبیر گفته و قبل از اینکه وارد صف شود به رکوع رفتند، زمانی که پیانبر ﷺ سلام داد از انجام دهندهی این کار پرسید؟ ابوبکر J گفت: من بودم. پیامبر ﷺ فرمود: «زادک الله حرصا ولا تعد» (الله بر حرصت بیفزاید ولی این کار را تکرار نکن) و پیامبر ﷺ او را به قضا نمودن این رکعت که رکوع آن را درک نموده بود امر نکرد و اگر این رکعت را درک نکرده بود او را به قضا نمودن آن امر میکرد بنابراین حدیث ابوبکره J عموم فرمودهی رسول الله ﷺ در حدیث عبادة بن صامت J را تخصیص میدهد: «لا صلاة لمن لم یقرأ بأم الکتاب» یا «أم القرآن» یا «بفاتحة الکتاب»(نماز کسی که سورهی فاتحه را نخواند درست نیست) این وجه دلیل از جهت دلیل از آثار بود.
اما با توجه به دلیل نظری میگوییم: محل نماز قیام است و این شخص امام را در حالت رکوع درک نموده است و او مأمور به تبعیت از امام است بنابراین قیام در اینجا به خاطر واجب بودن تبعیت از امام از او ساقط میشود و زمانی که قیام از او ساقط شود آنچه در قیام واجب است یعنی قرائت نیز از او ساقط میشود.
اگر کسی بگوید: پیامبر ﷺ به ابوبکر J فرمود: «زادک الله حرصا ولا تعد» (الله بر حرصت بیفزاید ولی این کار را تکرار نکن) آیا در این دلیلی مبنی بر اینکه او رکعت را درک نکرده وجود دارد؟ جواب این است که دلیلی در آن وجود ندارد زیرا اگر رکعت را درک نکرده بود پیامبر ﷺ او را به فضا نمودن آن امر میکرد چون پیامبر ﷺ یک چیزی را که مشروع نیست تأیید نمیکند و به همین دلیل زمانی که اعرابی وارد مسجد شد و نمازی را خواند که در آن آرامش نداشت سپس آمد و بر پیامبر ﷺ سلام نمود به او فرمود: «ارجع فصل فإنک لم تصل» (دوباره نماز بخوان زیرا نماز نخواندی) ولی فرمودهاش: «لا تعد» نهیی است بر امری که شایسته نیست کسی که به نماز میآید آن را انجام دهد. ابوبکره J عجله کرد و برای نماز قبل از اینکه وارد صف شود تکبیر گفت و همراه امام بدون خواندن فاتحه به رکع رفت. سه مسأله در این جا وجود دارد.
از مسألهی اول و دوم نهی شده است.
ولی مسألهی اولی: شتافتن، از پیامبر ﷺ ثابت شده که میفرماید: «إذا سمعتم الإقامة فامشوا إلی الصلاة و علیکم السکینة و والوقار، ولا تسرعوا» (هرگاه اقامه را شنیدید به سوی نماز بروید و بر شما لازم است که با آرامش و سنگینی گام بردارید و شتابان نرید) لذا معنای فرمودهی رسول الله ﷺ: «و لا تعد» این است که دوباره شتابان به سمت نماز نیا.
دوم: قبل از اینکه به صف برسد وارد نماز شد در حالی که این مخالفت است زیرا صف بستن واجب است و چون انسان در حالی که مکانی در صف وجود دارد به تنهایی نماز نمیخواند اما این مرد به تنهایی تکبیر گفت در حالی که کار مشروع نیست لذا از آن نهی میشود.
سوم: همراه امام به رکوع رفت هنگامی که او را در حالت رکوع درک نمود این فعلش در نهی وارد نمیشود به دلیل فرمودهی رسول الله ﷺ: «فما أدرکتم فصلوا» (هر آنچه را درک نمودید بخوانید) و این شخص امام را در حال رکوع درک نمود لذا همراه او نماز خواند بنابراین فرمودهی رسول الله ﷺ: «و لا تعد» به دو مسألهی اول بر میگردد و به مسألهی سوم بر نمیگردد و حکم مسألهی سوم از عدم امر پیامبر ﷺ به قضای آن فهمیده میشود.
سؤال: شیخ بزرگوار! حکم کسی که رکوع را درک کند اما آن رکعت را دوباره قضا کند چیست؟
جواب: کسی که رکوع را درک کند سپس رکعتی که رکوع آن را درک نموده را قضا کند این کار افزودن بر نماز محسوب میشود که اگر نداند چیزی بر او نیست و نمازش درست است ولی اگر از روی عمد باشد نمازش باطل است زیرا یک رکعت را بر نمازش افزوده است مگر اینکه تأویل داشته باشد که برخی از اهل علم میگویند: کسی که رکوع را درک کند آن رکعت را درک نکرده است به دلیل اینکه سورهی فاتحه را نخوانده است، لذا اگر چنین دلیلی داشته باشد نمازش درست است اما اگر دلیل نداشته و عمدا این کار را انجام دهد نمازش باطل میشود و اگر جاهل باشد به خاطر جهلش عذر داده میشود و نمازش باطل نمیشود.
ولی باور ندارم کسی که رکوع را درک نمود آن رکعتی که رکوعش را درک نموده را قضا کند در حالی که میداند آن رکعت را درک کرده است گمان نمیکنم کسی از روی عمد بر آن بیفزاید.
سؤال: شیخ بزرگوار! چگونه درک نمودن رکوع کامل میشود؟ یعنی هرگاه که بتواند در آن یک بار (سبحان ربی العظیم) بگوید؟
جواب: رکوع را درک مینماید هرگاه به محدودهی رکوع برسد قبل از اینکه امام از حدود رکوع خارج شود لذا اگر امام را در محدودهی رکوع درک نمود آن رکعت را درک نموده است.
در این صورت ناگریز است یا اینکه یقین حاصل کند که امام را قبل از بالا آمدن از رکوع درک نموده که در این صورت بدون هیچ مشکلی آن رکعت را درک کرده است یا اینکه یقین حاصل نموده که امام از رکوع قبل ا اینکه این شخص برسد بالا آمده است که در این صورت بدون هیچ مشکلی آن را رکعت را درک نکرده است.
یا اینکه شک داشته باشد آیا امام را در رکوع درک کرده است یا قبل از اینکه او را در رکوع درک کند بالا آمده است؟
در این حالت اگر گمان غالبش بر این بود که امام را درک کرده بر این اساس نمازش را کامل کند لذا بر حسب گمانش امام را درک کرده ولی بعد از سلام سجدهی سهو را انجام میدهد.
اگر گمان غالبش بر این بود که آن رکعت را درک نکرده آن رکعت را بنابر یقین به حساب نمیآورد و نمازش را کامل میکند و آن رکعت را قضا نموده و بعد از سلام سجدهی سهو را انجام میدهد.
اگر بدون گمان غالب و فقط شک کرد بنابر یقین آن رکعت را به حساب نمیآورد و نمازش را کامل میکند و قبل از سلام سجدهی سهو را انجام میدهد.
سؤال: شیخ بزرگوار! نهایت حد برای درک نمودن رکوع بالا آمدن امام از رکوع است یا زمانی که امام بگوید: (سمع الله لمن حمده)؟
جواب: آنچه اعتبار دارد بالا آمدن امام از رکوع است یعنی فعل بالا آمدن نه گفتن (سمع الله لمن حمده) اما اگر امام را نمیببیند برخی از امامان (سمع الله لمن حمده) را همراه با بالا آمدن قرار نمیدهند و چه بسا آن را قبل از بالا آمدن یا اینکه بعد از اینکه کامل ایستاد بگوید در این صورت اگر او را نمیبیند بر اساس گفتن (سمع الله لمن حمده) پیش میرود مگر اینکه با توجه به شناختی که از امامش دارد این است که امام (سمع الله لمن حمده) را بعد از اینکه کامل ایستاد یا اینکه قبل از اینکه شروع به بالا آمدن کند میگوید در این صورت بر اساس گمان غالبش عمل میکند.
سؤال: شیخ بزرگوار! بنابراین آنچه اعتبار دارد فعل است و نه گفتن (سمع الله لمن حمده)؟
جواب: بله، آنچه اعتبار دارد فعل است.