(۳۵۰۷) سوال: ما قبایلی هستیم که در تعزیه آداب و رسومی داریم بدین صورت که هرگاه نزد یکی از ما یا از خویشاوندان کسی از دنیا برود تا سه شبانهروز تعزیه میباشد بدون این که تکلفی صورت بگیرد و قهوه و پذیرایی داده شود اما مردم از خویشاوندانش به مدت سه روز پی در پی نزد شخص مصیبت دیده حاضر میشوند در حالی که من از شما شنیدهام که اجتماع، نوعی از نوحهسرایی است. آیا رفتن من به این تعزیه گناهی دارد؟ لطفاً پاسخ دهید، جزاکم الله خیرا.
جواب:
شکی نیست که مرگ شخص محبوب و عزیز مصیبتی است که بنده بدان مبتلا میشود همان طور که الله O میفرماید: {وَلَنَبلُوَنَّكُم بِشَیء مِّنَ ٱلخَوفِ وَٱلجُوعِ وَنَقص مِّنَ ٱلأَموَ ٰلِ وَٱلأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَ ٰتِ وَبَشِّرِ ٱلصَّـبِرِینَ * ٱلَّذِینَ إِذَا أَصَـبَتهُم مُّصِیبَة قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَ ٰجِعُونَ * أُولَـئكَ عَلَیهِم صَلَوَ ٰت مِّن رَّبِّهِم وَرَحمَة وَأُولَـئكَ هُمُ ٱلمُهتَدُونَ}[البَقَرة: ١٥٥-١٥٧] : (قطعاً شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش مالها و جانها و میوهها آزمایش میکنیم. و مژده بده به صبر کنندگان * آنها که هرگاه مصیبتی به ایشان برسد میگویند: ما از آنِ الله هستیم، و به سوی او باز میگردیم * اینها هستند که درودها و رحمتی از پروردگارشان بر ایشان است و اینانند هدایت یافتگان).
بر بنده واجب است در مقابل این مصیبت صبر و شکیبایی پیشه سازد. همچنین شایسته است به اجر آن نزد الله À امیدوار باشد زیرا این مصیبتها پاک کنندهی گناهان هستند. اگر انسان بر مصیبت صبر کند ثواب دیگری که ثواب صابران است نیز داده میشود پس باید صبر کرده و از الله À امید اجر داشته باشد و آنچه الله À و پیامبرش ﷺ وی را بدان راهنمایی کردهاند بگوید: «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ، اللَّهُمَّ أْجُرْنِي فِي مُصِيبَتِي ، وَأَخْلِفْ لِي خَيْرًا مِنْهَا»[۱] : (ما از آنِ الله هستیم و به سوی او باز میگردیم، بارالها در مقابل مصیبتم به من اجر بده و بهتر از آن را برایم جایگزین بنما)
اگر انسان این کار را با ایمان انجام دهد الله À در مقابلش به وی اجر داده و بهتر از آن را برایش جایگزین مینماید همان طور که در حدیث ام سلمه وارد شده هنگامی که شوهرش ابوسلمه J که محبوبترین مردم نزد او بود از دنیا رفت گفت: «اللَّهُمَّ أْجُرْنِي فِي مُصِيبَتِي ، وَأَخْلِفْ لِي خَيْرًا مِنْهَا» : (بارالها در مقابل مصیبتم به من اجر بده و بهتر از آن را برایم جایگزین بنما) در حالی که میگفت: چه کسی از ابوسلمه بهتر است؟ یعنی میگفت: چه کسی میتواند از ابوسلمه بهتر باشد؟ وقتی عدهاش تمام شد رسول الله ﷺ وی را خواستگاری نمود که ایشان برایش از ابوسلمه J بهتر بود.
همچنین شایسته است برادران مسلمان وقتی شخص مصیبت دیدهای را میبینند که بر اثر مصیبت متأثر شده کارهایی انجام دهند که وی را بر تحمل و دست و پنجه نرم کردن با این مصیبت، تقویت کند. وی را چنانچه برایش تقویت و تسلیِ خاطر باشد تعزیه بگویند. بهترین چیزی که با آن تعزیه گفته میشود همان حدیثی است که از پیامبر ﷺ ثابت است. وقتی یکی از دخترانش شخصی را به سوی ایشان فرستاد تا به او خبر دهد که کودکش از دنیا رفته یا در حال جان کندن است. پیامبر ﷺ به فرستادهاش فرمود: «إِنَّ لِلَّهِ مَا أَخَذَ ، وَلَهُ مَا أَعْطَى ، وَكُلٌّ عِنْدَهُ بِأَجَلٍ مُسَمًّى ، فَلْتَصْبِرْ وَ لْتَحْتَسِبْ»[۲] : (برای الله است هر آنچه میگیرد و هر آنچه عطا میکند و هر کسی نزد او اجل و سرآمدی معین دارد، پس حتماً صبر کن و و حتماً از الله متعال امید اجر داشته باش)
اگر انسان در این کلمات سترگ و نورانی تأمل نماید صبر و شکیبایی پیشه کرده و از الله متعال امید اجر خواهد داشت. همچنین خواهد دانست که هیچ چیزی نمیتواند قضای الله À را رد کند و امر از جانب الله À است و به سوی او باز میگردد. همچنین غم و اندوه، خیر و نیکی به ارمغان نمیآورد بلکه از پیامبر ﷺ ثابت است که ایشان فرمود: «إن الميت ليعذب ببكاء أهله عليه»[۳] : (همانا میت با گریستن خانوادهاش بر او دچار عذاب میشود) یعنی این مسئله بر وی سخت گذشته و برایش دردآور است. منظور از این عذاب، عذاب عقوبت نیست زیرا {وَلَا تَزِرُ وَازِرَة وِزرَ أُخرَى}[الأَنعَامِ: ١٦٤] : (هیچ گناهکاری بارگناه دیگری را به دوش نمیگیرد).
همچنین زیرا گریهای که برای انسان به مجرد طبیعتش حاصل میشود و از عمد گریه نمیکند چیز بدی را در بر ندارد که گریه کننده و میت در مقابلش عقوبت نمیشوند اما میت این گریه را احساس کرده و دچار درد و عذاب میشود که این مسئله نظیر فرمودهی پیامبر ﷺ است که فرمودند: «السفر قطعة من العذاب»[۴] : (سفر قطعهای از عذاب است) این بدین معنا نیست که سفر قطعهای از عقوبت است.
مهم: شایسته برای مسلمان این است که هرگاه برادرش را متأثر ببیند او را با سخنانی که قلبش را تقویت کرده و وی را برای تحمل این مصیبت یاری کند تعزیه دهد. مقصود از تعزیه برپا کردن مجالس ماتمگیری و گردهمایی مردم نیست که از هر جایی حضور یابند و چه بسا غذاهایی بپزند، چراغهای بسیاری بیفروزند، چادرهایی را دور خانه برپا کنند و چنین کارهای منکری که هیچ چیزی جز اعتراض بر تقدیر الله À و عدم رضایت به قضای وی یا اظهار خوشحالی و سرور بهخاطر از دست دادن این میت در بر ندارد زیرا چنین کارهایی از یکی از این دو چیز خبر میدهد: نارضایتی از قضا و قدر الله À و مقابله با آن با این کارها یا این که انسان با مرگ این میت خوشحال شده و آن را مانند تفریح قرار میدهد که البته غالباً همان اولی مقصود است که اظهار نارضایتی، درد، اندوه و چنین چیزهایی است. سلف صالح اجتماع نزد خانوادهی میت را از جمله نوحه سرایی بر میشمردند.[۵] لذا خودداری از این کار، حفظ وقت و مال، عدم خستگی و خسته کردن مردم و از بین بردن چنین چیزهای منکری واجب است.
همچنین بعضی از مردم به خانوادهی میت غذاها، گوسفندان و غیره هدیه میکنند و به فرمودهی پیامبر ﷺ استناد میکنند که ایشان فرمود: «اصنعوا لآل جعفر طعاما، فإنه قد أتاهم أمر شغلهم»[۶] : (برای خانوادهی جعفر غذا بپزید زیرا خبری به آنان رسیده که آنان را مشغول نموده است.) که در حقیقت محل استنادی در این حدیث برایشان وجود ندارد زیرا پیامبر ﷺ فرمود: «فإنه قد أتاهم أمر شغلهم» : (زیرا خبری به آنان رسیده که آنان را مشغول نموده است). خانوادهی جعفر وقتی خبر وفاتش به آنان رسید غمگین شدند و فراغتی برای پختن غذا نداشتند لذا پیامبر ﷺ دستور داد برایشان غذایی پخته شود اما امروزه الحمدلله چنین چیزی ما را از پخت غذا باز نمیدارد زیرا پختن غذا آسان است اگر خدمتکاران وجود داشته باشند آن را انجام میدهند یا از نزدیکترین رستورانها خریداری میشود که اصلاً سختی در این کار نیست.
همچنین آنچه پیامبر ﷺ بدان دستور دادند فقط این بود که برای خانوادهی جعفر غذایی پخته شود نه این که ذبیحهها، گوسفندان و غیره به آنان هدیه شود.
بنابراین برادران مسلمانم را دعوت میکنم که خود را خسته نکنند، وقت و مال را ضایع نکنند و از این کار دست بکشند زیرا خیری برایشان در بر ندارد بلکه با این کار به گناه نزدیکتر هستند تا این که در سلامت باشند.
۶[أخرجه أبوداود: كتاب الجنائز، باب صنعة الطعام لأهل الميت، رقم ٣١٣٢. والترمذي: كتاب الجنائز، باب ما جاء في الطعام يصنع لأهل الميت، رقم ٩٩٨. وقال: هذا حديث حسن. وابن ماجه: كتاب الجنائز، باب ما جاء في الطعام يبعث لأهل الميت، رقم ١٦١٠]