سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

(۳۵۰۷) حکم تجمع در مجالس تعزیه تا سه روز بدون تکلف

(۳۵۰۷) سوال: ما قبایلی هستیم که در تعزیه آداب و رسومی داریم بدین صورت که هرگاه نزد یکی از ما یا از خویشاوندان کسی از دنیا برود تا سه شبانه‌روز تعزیه می‌باشد بدون این که تکلفی صورت بگیرد و قهوه‌  و پذیرایی داده شود اما مردم از خویشاوندانش به مدت سه روز پی در پی نزد شخص مصیبت دیده حاضر می‌شوند در حالی که من از شما شنیده‌ام که اجتماع، نوعی از نوحه‌سرایی است. آیا رفتن من به این تعزیه گناهی دارد؟ لطفاً پاسخ دهید، جزاکم الله خیرا.

جواب:

شکی نیست که مرگ شخص محبوب و عزیز مصیبتی است که بنده بدان مبتلا می‌شود همان طور که الله O می‌فرماید: {وَلَنَبلُوَنَّكُم بِشَیء مِّنَ ٱلخَوفِ وَٱلجُوعِ وَنَقص مِّنَ ٱلأَموَ ٰ⁠لِ وَٱلأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَ ٰ⁠تِ وَبَشِّرِ ٱلصَّـبِرِینَ * ٱلَّذِینَ إِذَا أَصَـبَتهُم مُّصِیبَة قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَ ٰ⁠جِعُونَ * أُولَـئكَ عَلَیهِم صَلَوَ ٰ⁠ت مِّن رَّبِّهِم وَرَحمَة وَأُولَـئكَ هُمُ ٱلمُهتَدُونَ}[البَقَرة: ١٥٥-١٥٧] : (قطعاً شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش مال‌ها و جان‌ها و میوه‌ها آزمایش می‌کنیم. و مژده بده به صبر کنندگان * آن‌ها که هرگاه مصیبتی به ایشان برسد می‌گویند: ما از آنِ الله هستیم، و به سوی او باز می‌گردیم * این‌ها هستند که درودها و رحمتی از پروردگارشان بر ایشان است و اینانند هدایت یافتگان).

بر بنده واجب است در مقابل این مصیبت صبر و شکیبایی پیشه سازد. همچنین شایسته است به اجر آن نزد الله À امیدوار باشد زیرا این مصیبت‌ها پاک کننده‌ی گناهان هستند. اگر انسان بر مصیبت صبر کند ثواب دیگری که ثواب صابران است نیز داده می‌شود پس باید صبر کرده و از الله À امید اجر داشته باشد و آنچه الله À و پیامبرش ﷺ وی را بدان راهنمایی کرده‌اند بگوید: «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ، اللَّهُمَّ أْجُرْنِي فِي مُصِيبَتِي ، وَأَخْلِفْ لِي خَيْرًا مِنْهَا»[۱] : (ما از آنِ الله هستیم و به سوی او باز می‌گردیم، بارالها در مقابل مصیبتم به من اجر بده و بهتر از آن را برایم جایگزین بنما)

اگر انسان این کار را با ایمان انجام دهد الله À در مقابلش به وی اجر داده و بهتر از آن را برایش جایگزین می‌نماید همان طور که در حدیث ام سلمه وارد شده هنگامی که شوهرش ابوسلمه J که محبوب‌ترین مردم نزد او بود از دنیا رفت گفت: «اللَّهُمَّ أْجُرْنِي فِي مُصِيبَتِي ، وَأَخْلِفْ لِي خَيْرًا مِنْهَا» : (بارالها در مقابل مصیبتم به من اجر بده و بهتر از آن را برایم جایگزین بنما) در حالی که می‌گفت: چه کسی از ابوسلمه بهتر است؟ یعنی می‌گفت: چه کسی می‌تواند از ابوسلمه بهتر باشد؟ وقتی عده‌اش تمام شد رسول الله ﷺ  وی را خواستگاری نمود که ایشان برایش از ابوسلمه J بهتر بود.

همچنین شایسته است برادران مسلمان وقتی شخص مصیبت دیده‌ای را می‌بینند که بر اثر مصیبت متأثر شده کارهایی انجام دهند که وی را بر تحمل و دست و پنجه نرم کردن با این مصیبت، تقویت کند. وی را چنانچه برایش تقویت و تسلیِ خاطر باشد تعزیه بگویند. بهترین چیزی که با آن تعزیه گفته می‌شود همان حدیثی است که از پیامبر ﷺ ثابت است. وقتی یکی از دخترانش شخصی را به سوی ایشان فرستاد تا به او خبر دهد که کودکش از دنیا رفته یا در حال جان کندن است. پیامبر ﷺ به فرستاده‌اش فرمود: «إِنَّ لِلَّهِ مَا أَخَذَ ، وَلَهُ مَا أَعْطَى ، وَكُلٌّ عِنْدَهُ بِأَجَلٍ مُسَمًّى ، فَلْتَصْبِرْ وَ لْتَحْتَسِبْ»[۲] : (برای الله است هر آنچه می‌گیرد و هر آنچه عطا می‌کند و هر کسی نزد او اجل و سرآمدی معین دارد، پس حتماً صبر کن و و حتماً از الله متعال امید اجر داشته باش)

اگر انسان در این کلمات سترگ و نورانی تأمل نماید صبر و شکیبایی پیشه کرده و از الله متعال امید اجر خواهد داشت. همچنین خواهد دانست که هیچ چیزی نمی‌تواند قضای الله À را رد کند و امر از جانب الله À است و به سوی او باز می‌گردد. همچنین غم و اندوه، خیر و نیکی به ارمغان نمی‌آورد بلکه از پیامبر ﷺ ثابت است که ایشان فرمود: «إن الميت ليعذب ببكاء أهله عليه»[۳] : (همانا میت با گریستن خانواده‌اش بر او دچار عذاب می‌شود) یعنی این مسئله بر وی سخت گذشته و برایش دردآور است. منظور از این عذاب، عذاب عقوبت نیست زیرا {وَلَا تَزِرُ وَازِرَة وِزرَ أُخرَى}[الأَنعَامِ: ١٦٤] : (هیچ گناه‌کاری بارگناه دیگری را به دوش نمی‌گیرد).

همچنین زیرا گریه‌‌ای که برای انسان به مجرد طبیعتش حاصل می‌شود و از عمد گریه نمی‌کند چیز بدی را در بر ندارد که گریه کننده و میت در مقابلش عقوبت نمی‌شوند اما میت این گریه را احساس کرده و دچار درد و عذاب می‌شود که این مسئله نظیر فرموده‌ی پیامبر ﷺ است که فرمودند: «السفر قطعة من العذاب»[۴] : (سفر قطعه‌ای از عذاب است) این بدین معنا نیست که سفر قطعه‌ای از عقوبت است.

مهم: شایسته برای مسلمان این است که هرگاه برادرش را متأثر ببیند او را با سخنانی که قلبش را تقویت کرده و وی را برای تحمل این مصیبت یاری کند تعزیه دهد. مقصود از تعزیه برپا کردن مجالس ماتم‌گیری و گردهمایی مردم نیست که از هر جایی حضور یابند و چه بسا غذاهایی بپزند، چراغ‌های بسیاری بیفروزند، چادرهایی را دور خانه برپا کنند و چنین کارهای منکری که هیچ چیزی جز اعتراض بر تقدیر الله À و عدم رضایت به قضای وی یا اظهار خوشحالی و سرور به‌خاطر از دست دادن این میت در بر ندارد زیرا چنین کارهایی از یکی از این دو چیز خبر می‌دهد: نارضایتی از قضا و قدر الله À و مقابله با آن با این کارها یا این که انسان با مرگ این میت خوشحال شده و آن را مانند تفریح قرار می‌دهد که البته غالباً همان اولی مقصود است که اظهار نارضایتی، درد، اندوه و چنین چیزهایی است. سلف صالح اجتماع نزد خانواده‌ی میت را از جمله نوحه سرایی بر می‌شمردند.[۵] لذا خودداری از این کار، حفظ وقت و مال، عدم خستگی و خسته کردن مردم و از بین بردن چنین چیزهای منکری واجب است.

همچنین بعضی از مردم به خانواده‌ی میت غذاها، گوسفندان و غیره هدیه می‌کنند و به فرموده‌ی پیامبر ﷺ استناد می‌کنند که ایشان فرمود: «اصنعوا لآل جعفر طعاما، فإنه قد أتاهم أمر شغلهم»[۶] : (برای خانواده‌ی جعفر غذا بپزید زیرا خبری به آنان رسیده که آنان را مشغول نموده است.) که در حقیقت محل استنادی در این حدیث برایشان وجود ندارد زیرا پیامبر ﷺ فرمود: «فإنه قد أتاهم أمر شغلهم» : (زیرا خبری به آنان رسیده که آنان را مشغول نموده است). خانواده‌ی جعفر وقتی خبر وفاتش به آنان رسید غمگین شدند و فراغتی برای پختن غذا نداشتند لذا پیامبر ﷺ دستور داد برایشان غذایی پخته شود اما امروزه الحمدلله چنین چیزی ما را از پخت غذا باز نمی‌دارد زیرا پختن غذا آسان است اگر خدمت‌کاران وجود داشته باشند آن را انجام می‌دهند یا از نزدیک‌ترین رستوران‌ها خریداری می‌شود که اصلاً سختی در این کار نیست.

 همچنین آنچه پیامبر ﷺ بدان دستور دادند فقط این بود که برای خانواده‌ی جعفر غذایی پخته شود نه این که ذبیحه‌ها، گوسفندان و غیره به آنان هدیه شود.

 بنابراین برادران مسلمانم را دعوت می‌کنم که خود را خسته نکنند، وقت و مال را ضایع نکنند و از این کار دست بکشند زیرا خیری برایشان در بر ندارد بلکه با این کار به گناه نزدیک‌تر هستند تا این که در سلامت باشند.


۱[تخريج آن گذشت]

۲[تخريج آن گذشت]

۳[تخريج آن گذشت]

۴[تخريج آن گذشت]

۵[تخريج آن گذشت]

۶[أخرجه أبوداود: كتاب الجنائز، باب صنعة الطعام لأهل الميت، رقم ٣١٣٢. والترمذي: كتاب الجنائز،  باب ما جاء في الطعام يصنع لأهل الميت، رقم ٩٩٨. وقال: هذا حديث حسن. وابن ماجه: كتاب الجنائز، باب ما جاء في الطعام يبعث لأهل الميت، رقم ١٦١٠]

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

تقول السائلة: إننا ،قبائل ولنا عادات في العزاء، وهي: إذا مات الميت عند أحد منا أو عند أقاربنا يكون العزاء عنده ثلاثة أيام بلياليهن دون أن يكون في هذا أي كلفة ولا تُقَدَّمُ القهوة، ولكن يحضر الناس عند صاحب المصاب من أقاربه لمدة ثلاثة أيام متواصلة. وأنا علمت من فضيلتكم أن الاجتماع نوع من النياحة، فهل في ذهابي إلى التعزية حرج؟ نرجو بهذا إفادة جزاكم الله خيرا.

فأجاب رحمه الله تعالى: لا ريب أن موت الحبيب مُصيبة يُصاب بها العبد كما قال الله -تعالى-: ﴿ وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّبِرِينَ * الَّذِينَ إِذَا أَصَبَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ أَوَلَبكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأَوْلَتَبكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ﴾ [البقرة: ١٥٥-١٥٧].

وهذه المصيبة يجب عليه أن يُقابِلَها بالصبر، وينبغي له أن يحتسب أجرها عند الله -عز وجل- ، فإن هذه المصائب مُكَفِّرَةٌ للذنوب، وإذا صبر الإنسان عليها أثيب ثوابًا آخر ثواب الصابرين، فليصبر وليحتسب، وليقل ما أرشده الله إليه ورسوله: «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ، اللهُمَّ أَجُرْنِي فِي مُصِيبَتِي، وَأَخْلِفْ لِي خَيْرًا مِنْهَا».

فإن الإنسان إذا فعل ذلك بإيمان أجره الله عليها وأخلف له خيرًا منها، كما جاء ذلك في حديث أم سلمة رضي الله عنها حين مات زوجها أبو سلمة وكان من أحب الناس إليها، فقالت: اللهم أجرني في مصيبتي وأخلف لي خيرا منها. وكانت تقول: من خير من أبي سلمة؟! يعني تقول : من هذا الذي يكون خيرا منه، فلما انتهت عدتها خطبها رسول الله صلى الله عليه وسلم فكان خيرا لها من أبي سلمة.

ثم إن المصاب ينبغي لإخوانه المسلمين إذا رأوا مصابًا متأثرًا بالمصيبة أن يفعلوا ما يُقَوِّيه على مُكَابَدَةِ هذه المصيبة وتحملها، فيُعَزُّونَهُ بما يكون عزاء له وتقوية له، وأحسن ما يُعَزَّى به ما ثَبَتَ به الحديث عن النبي صلى الله عليه وسلم، لما أرسلت إحدى بناته له تُخْبِرُهُ أن صبيا لها كان مُنْهَكًا أو كان في النزع، فقال الرسول صلى الله عليه وسلم لمن أرسلته: «إِنَّ لِلَّهِ مَا أَخَذَ وَلَهُ مَا أَعْطَى، وَكُلُّ عِنْدَهُ بِأَجَلٍ مُسَمًّى، فَلْتَصْبِرْ، وَلْتَحْتَسِبْ». هذه الكلمات العظيمة النيّرة إذا تأملها الإنسان صبر واحتسب، وعلم أنه لا راد لقضاء الله، وأن الأمر من الله وإليه، وأن الحزن والغم لا يأتيان بخير بل ثبت عن النبي صلى الله عليه وسلم أنه قال «إِنَّ المَيِّتَ لَيُعَذِّبُ بِبُكَاءِ أَهْلِهِ عَلَيْهِ»، يعني: يشق عليه ذلك ويتألم ويهتم وليس هذا عذاب عقوبة؛ لأنه ﴿ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ﴾ [الأنعام: ١٦٤]. ولأن البكاء الذي يحصل للإنسان بمجرد الطبيعة وليس يتكلفه ليس فيه شيء، فلا يُعَاقَبُ عليه لا الباكي ولا الميت، لكن الميت يحس بهذا البكاء ويتألم ويتعذب وهو نظير قوله صلى الله عليه وسلم: «السَّفَرُ قِطْعَةٌ مِنَ العَذَابِ»، فليس المعنى أن السفر قطعة من العقوبة.

المهم أنه ينبغي للمسلم إذا رأى أخاه مُتَأَثرًا أن يُعَذِّيَهُ بالكلمات التي تُقَوِّي قلبه، وتُعِينه على تحمل هذه المصيبة وليس المراد من العزاء إقامة المآتم والاجتماع بالناس فيفدون من كل وجه، وربما يصنعون أطعمة، وربما يُوقِدُون المصابيح الكثيرة، وربما يضربون الخيام حول البيت، وما أشبه ذلك من الأمور الْمُنْكَرَةِ التي ليس فيها إلا عنوان الاحتجاج على قدر الله -عز وجل- وعدم الرضا بقضائه، أو إظهار الفرح والسرور بفقد هذا الميت؛ لأن مثل هذا الفعل ينبئ عن أحد أمرين: إما السخط على قضاء الله وقدره، ومقابلة ذلك بمثل هذه الأمور، وإما أن الإنسان يفرح بموته، ويجعل هذا كالنزهة. لكن الغالب القصد الأول أن هذا إظهار السخط والألم والحزن وما أشبه ذلك، وقد كان السَّلف يَعُدُّونَ الاجتماع إلى أهل الميت من النياحة، فالواجب الحذر من هذا الشيء، وحفظ الوقت وحفظ المال وحفظ التَّعَب وإتعاب الناس، وإزالة هذه الأشياء الْمُنْكَرَة.

ثم إن بعض الناس يُهْدِي إلى أهل الميت أطعمة وغنما وما أشبه ذلك، يتشبثون بقول الرسول -عليه الصلاة والسلام-: «اصْنَعُوا لِآلِ جَعْفَرٍ طَعَامًا، فَإِنَّهُ قَدْ أَتَاهُمْ أَمْرٌ شَغَلَهُمْ». وهذا في الحقيقة لا مُسْتَنَد لهم فيه؛ لأن الرسول يقول: «فَإِنَّهُ قَدْ أَتَاهُمْ أَمْرٌ شَغَلَهُمْ». فآل جعفر لما أتاهم خبر موته حزنوا لذلك ولم يكن لديهم التفرغ لصناعة الطعام، فأمر النبي -عليه الصلاة والسلام- أن يُصْنَعَ لهم طعام، ونحن الآن في وقتنا ولله الحمد لا يشغلنا مثل هذا الشيء عن إصلاح الطعام؛ لأن إصلاح الطعام ميسر وسهل تقوم به الخدم إن كان هناك خادم، أو يُشْتَرَى من أدنى مكان من المطاعم، وليس في ذلك مَشَقَّةٌ أبدا، ثم إن الذي أمر به الرسول الله إنما أمر أن يُصنع لآل جعفر طعام، وليس أن يُهدى إليهم الذبائح والغنم وما أشبه ذلك.

فالذي أدعو إليه إخواني المسلمين أن يُوَفِّرُوا على أنفسهم التعب، وإضاعة الوقت وإضاعة المال، وأن يكفوا عن هذا الأمر؛ لأنه ليس لهم فيه خير، بل هم إلى الإثم أقرب منهم إلى السلامة.

مطالب مرتبط:

(۳۵۴۴) حكم ختم قرآن و دعای ختم از کتاب احمد البراک برای میت

از این کتابی که سوال کننده گفتند چیزی در نزد من نیست و از آن نمی‌دانم اما جمع شدن اهل میت برای عزا به مدت سه روز و قرائت قرآن و اهدای ثواب آن از بدعت می‌باشد....

ادامه مطلب …

(۳۵۰۱) حکم تعزیه گفتن در مکانی غیر از قبرستان

انسان هر کجا یافته شود تعزیه گفته می‌شود: در مسجد، بازار یا قبرستان. مادامی که مصیبت را از یاد نبرده در هر جایی تعزیه گفته می‌شود اما هرگاه مصیبت را از یاد برده و اثرش از او از بین رود تکرار تعزیه فایده‌ای ندارد...

ادامه مطلب …

(۳۵۲۷) حکم شرعی اطعام و ذبح در مراسم هفتم و ختم متوفی

بدعتی که در هنگام مرگ میت ایجاد کرده‌اند این که برای این ماتم، مردم جمع می‌شوند و این برنامه‌ی غذایی که وجود دارد و همچنین قرائت هایی که صورت می‌گیرد همه‌ی این‌ها بدعت‌هایی است نهی کردن و تحذیر از آن واجب است...

ادامه مطلب …

(۳۵۴۲) حکم قرائت قرآن به مدت یک روز در منزل میت و ذبح در روز وفات

این از بدعت و ضایع کردن مال است و همچنین تجدید غم و اندوه می‌باشد و این از عادت سلف نبوده است...

ادامه مطلب …

(۳۵۲۰) حکم تلاوت قرآن و دعا برای میت پس از وفات

قرائت قرآن در هنگام مصیبت اگر جمعی باشد همانگونه که در برخی از بلاد اسلامی در هنگام مصیبت مرگ کسی می‌خوانند بدعتی است که از آن نهی شده و ترک آن واجب است. و اگر به صورت فردی باشد که فرد برای تسلی خودش در مصبیت قرآن بخواند اشکالی ندارد...

ادامه مطلب …

(۳۵۳۸) حکم اطعام اهل میت توسط همسایگان در سه روز اول

یک بار آن جایز است اما به شرط اینکه اهل میت به نسبت درست کردن غذا، مشغول باشند...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه