(۲۴۶۳) سوال: با یکی از امامان نماز خواندیم و اثنای تشهد اول هنگامی که برای رکعت سوم بلند شد و فاتحه را با صدای بلند خواند به این اعتقاد که رکعت دوم است و مأمومین تسبیح گفتند و او فکر کرد که یکی از سجدهها را فراموش کرده است و به سجده رفت و دوباره تسبیح گفتند سپس بلند شد و قرائت را به جهر خواند و دوباره تسبیح گفتند و امام متحیر مانده بود لذا یکی از نمازگزاران گفت این نماز باطل شده است و دوباره از اول بخوانیم، لطفا در اینباره توضیح دهید؟
جواب:
این مسئله غریبی است و میگوییم: اگر انسان در نماز سری، جهری بخواند نمازش باطل نیست اگر چه به عمد نیز جهری بخواند دیگر چه رسد به این که سهوا این کار را کرده باشد زیرا جهری و سری خواندن آن در محلش سنت میباشد و واجب نیست.
و در این صورت میگوییم: هنگامی که امام در رکعت سوم جهری خواند و ایشان نیز او را آگاه کردند اما او متوجه نشد دیگر به هشدار دادن خود ادامه نمیدهند بلکه او بر جهری خواندنش ادامه داده و اشکالی ندارد ولی اگر بر جهش باقی میماند هنگامی که دو سجده را به جا میآورد مینشست به گمان این که رکعت دوم است در این صورت اگر مینشست او برای بلند شدن متوجه میساختند و اگر کسی که در مکان سری خواندن جهری بخواند و او برای متوجه ساختن امام این آیه را بخواند مشکلی نیست: {وَأَسِرُّوا۟ قَوۡلَكُمۡ} : [سوره الملك: ۱۳] (گفتار خود را پنهان دارید): متوجه ساختن امام با آیه مشکلی ندارد زیرا که در آن مصلحت است و نماز با آن باطل نمیشود.
اما سجده کردن امام بعد از که ایستاد سپس پایین آمده و سجده کرده نمازش را باطل نمیکند چون که جاهل میباشد و او این سجده را به گمان اینکه بر او واجب است انجام داده و نمازش باطل نمیشود و اما کردی که گفته نماز را از اول بخوانید اگر جاهل بوده، نماز او نیز باطل نمیباشد زیرا کلام از روی جهل در نماز ضرری به نماز وارد نمیکند و دلیل آن حدیث معاویة بن الحکم J میباشد: «بَيْنَا أَنَا أُصَلِّي مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِذْ عَطَسَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ، فَقُلْتُ : يَرْحَمُكَ اللَّهُ، فَرَمَانِي الْقَوْمُ بِأَبْصَارِهِمْ. فَقُلْتُ : وَا ثُكْلَ أُمِّيَاهْ، مَا شَأْنُكُمْ تَنْظُرُونَ إِلَيَّ ؟ فَجَعَلُوا يَضْرِبُونَ بِأَيْدِيهِمْ عَلَى أَفْخَاذِهِمْ، فَلَمَّا رَأَيْتُهُمْ يُصَمِّتُونَنِي، لَكِنِّي سَكَتُّ، فَلَمَّا صَلَّى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَبِأَبِي هُوَ وَأُمِّي، مَا رَأَيْتُ مُعَلِّمًا قَبْلَهُ وَلَا بَعْدَهُ أَحْسَنَ تَعْلِيمًا مِنْهُ، فَوَاللَّهِ مَا كَهَرَنِي وَلَا ضَرَبَنِي وَلَا شَتَمَنِي. قَالَ : ” إِنَّ هَذِهِ الصَّلَاةَ لَا يَصْلُحُ فِيهَا شَيْءٌ مِنْ كَلَامِ النَّاسِ، إِنَّمَا هُوَ التَّسْبِيحُ وَالتَّكْبِيرُ وَقِرَاءَةُ الْقُرْآنِ ” – أَوْ كَمَا قَالَ»[۱]: (همراه رسول الله ﷺ نماز می خواندم که فردی از ميان مردم عطسه زد. من “يرحمک الله” گفتم. پس همه ی مردم با تعجب به من نگاه کردند. پس گفتم: مادرم به عزايم بنشيند، چرا اينگونه به من نگاه می کنيد!؟ آنگاه مردم شروع به زدن دست های شان بر روی ران های شان نمودند. هنگامی که متوجه شدم مرا به سکوت دعوت می کنند، سکوت نمودم. وقتی رسول الله ﷺ سلام داد ـ پدر و مادرم فدايش باد؛ هيچ معلمی را قبل و بعد از او ندیدم که در آموزش دادن بهتر از ایشان باشدـ به الله سوگند، نه سرم داد کشيد، نه مرا کتک زد و نه بد و بيراه گفت؛ بلکه فرمود: «هيچيک از سخنان مردم، شايستهی اين نماز نيست؛ بلکه نماز، عبارت از تسبيح و تکبير و قرائت قرآن است». يا چيزی شبيه اين فرمود(
و این حکم این مسئله میباشد و از الله À میخواهیم ائمه در حاضر بودن قلبشان موفق بگرداند و همچنین دیگر نمازگزاران، انسان هنگامی که قلبش حاضر باشد و از وسوسهها دوری کند برای او سهو به این بزرگی رخ نمیدهد.
[۱] رواه مسلم (۵۳۷).