(۲۳۳۵) سوال: حکم دست بالا بردن در هنگام دعا و مسح صورت بعد از نمازهای فرض و سنت؟
جواب:
این در حقیقت سه مسئله است:
اول: مسح صورت با دو دست بعد از دعا در مورد مستحب بودن آن بین علما اختلاف است بعضی گفتند مستحب است و بعضی نیز گفتهاند بدعت است و این خلاف مبنی بر احادیثی است که رسول الله ﷺ در هنگام دعا دست خود را بالا میبرد و تا با آن صورت خود مسح نمیکرد پایین نمیآورد و همهی احادیث وارد ه در این مورد ضعیف است ولی برخی از آن را تا درجهی حسن لغیره رساندهاند یعنی مجموع این احادیث اقتضای این را میکند که حسن لغیره باشد و برخی دیگر از علما آن را ضعیف دانستهاند و میگویند که بر وجوهی که دارد شده است آن را به درجهی حسن لغیره نمیرساند و نظر شیخ الإسلام ابن تیمیه Ë که به صواب نزدیکتر است این میباشد که دعاکننده بعد از دعا با دستان خود صورتش را مسح نمیکند و بدون مسح دستش را پایین میآورد ولی اگر کسی را دیدیم که صورتش را مسح میکند او را نهی نمیکنیم برای محتمل بودن این که احادیث وارده به درجهی حسن برسد.
دوم: بالا بردن دستان در هنگام دعا که اصل در آن استحباب است زیرا از آداب دعا و اسباب اجابت آن است چون به صورت صحیح از رسول الله ﷺ روایت است که میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ طَيِّبٌ لَا يَقْبَلُ إِلَّا طَيِّبًا، وَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَ الْمُؤْمِنِينَ بِمَا أَمَرَ بِهِ الْمُرْسَلِينَ، فَقَالَ : { يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ }، وَقَالَ : { يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ }، ثُمَّ ذَكَرَ الرَّجُلَ يُطِيلُ السَّفَرَ أَشْعَثَ أَغْبَرَ يَمُدُّ يَدَيْهِ إِلَى السَّمَاءِ : يَا رَبِّ يَا رَبِّ، وَمَطْعَمُهُ حَرَامٌ، وَمَشْرَبُهُ حَرَامٌ، وَمَلْبَسُهُ حَرَامٌ، وَغُذِيَ بِالْحَرَامِ، فَأَنَّى يُسْتَجَابُ لِذَلِكَ» (همانا الله پاک است و جز پاکی را نمیپذیرد و براستی که اللّه مومنان را به همانچیزی فرمان داده که پیامبران را فرمان داده است. اللّه À متعال فرموده : «ای پیامبران از پاکها بخورید و عمل صالح انجام دهید» و فرموده است: «ای کسانی که ایمان آوردهاید از پاکهایی که روزیتان کردیم بخورید». سپس مردی را یاد نمود که سفرش به درازا کشیده و ژولیده موی و غبار آلود دستهایش را به سوی آسمان بلند کرده و پروردگارا پروردگارا میگوید. در حالی که خوردنیاش حرام است و نوشیدناش حرام است و لباسش حرام است و با حرام تغذیه شده است پس چگونه دعایش پذیرفته شود؟!) پس رسول الله ﷺ بالا بردن دست در هنگام دعا را از اسباب اجابت دعا معرفی میکند.
و همچنین میفرماید: «إِنَّ الله تَبَارَكَ وَتَعَالَى حَيِيٌّ كَرِيمٌ يَسْتَحْيِي مِنْ عَبْدِهِ إِذَا رَفَعَ يَدَيْهِ إِلَيْهِ أَنْ يَرُدَّهُمَا صِفْرًا» (قطعاً پروردگار شما بسيار با حيا و بخشنده است، وقتی بنده دست هايش را به سوی او بلند کند، شرم می کند که آنها را خالی برگرداند).
پس اصل در دعا این است که بالا بردن در آن سنت است و از آداب دعا و اسباب اجابت آن است و برای همین انسان در حالتی که دست خود را بالا برده و انداخته است متفاوت مییابد و در حالتی که انسان دستش را بالا برده است احساس خشوع و نیاز بیشتری به نسبت الله À دارد ولی اکر در سنت جایی دست بالا برده نشده است پس بالا نبردن آن است و برای همین صحابه بر بِشر بن مروان هنگامی که در دعای خطبهی جمعه دستانش را بالا برد انکار کردند زیرا رسول الله ﷺ در خطبهی جمعه فقط در دو موضع دستانش را بالا برده است: برای طلب باران و برای توقف باران و دلیل آن نیز آنچه در صحیح بخاری و مسلم روایت شده از حدیث انس بن مالک J میباشد: «أَنَّ رَجُلًا دَخَلَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ مِنْ بَابٍ كَانَ وِجَاهَ الْمِنْبَرِ، وَرَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَائِمٌ يَخْطُبُ، فَاسْتَقْبَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَائِمًا، فَقَالَ : يَا رَسُولَ اللَّهِ، هَلَكَتِ الْمَوَاشِي، وَانْقَطَعَتِ السُّبُلُ، فَادْعُ اللَّهَ يُغِيثُنَا، قَالَ : فَرَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَدَيْهِ فَقَالَ : ” اللَّهُمَّ اسْقِنَا، اللَّهُمَّ اسْقِنَا، اللَّهُمَّ اسْقِنَا “. قَالَ أَنَسٌ : وَلَا وَاللَّهِ مَا نَرَى فِي السَّمَاءِ مِنْ سَحَابٍ، وَلَا قَزَعَةً ، وَلَا شَيْئًا وَمَا بَيْنَنَا وَبَيْنَ سَلْعٍ مِنْ بَيْتٍ وَلَا دَارٍ، قَالَ : فَطَلَعَتْ مِنْ وَرَائِهِ سَحَابَةٌ مِثْلُ التُّرْسِ، فَلَمَّا تَوَسَّطَتِ السَّمَاءَ انْتَشَرَتْ، ثُمَّ أَمْطَرَتْ، قَالَ : وَاللَّهِ مَا رَأَيْنَا الشَّمْسَ سِتًّا، ثُمَّ دَخَلَ رَجُلٌ مِنْ ذَلِكَ الْبَابِ فِي الْجُمُعَةِ الْمُقْبِلَةِ وَرَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَائِمٌ يَخْطُبُ، فَاسْتَقْبَلَهُ قَائِمًا، فَقَالَ : يَا رَسُولَ اللَّهِ، هَلَكَتِ الْأَمْوَالُ، وَانْقَطَعَتِ السُّبُلُ، فَادْعُ اللَّهَ يُمْسِكْهَا. قَالَ : فَرَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَدَيْهِ، ثُمَّ قَالَ : ” اللَّهُمَّ حَوَالَيْنَا وَلَا عَلَيْنَا، اللَّهُمَّ عَلَى الْآكَامِ ، وَالْجِبَالِ، وَالْآجَامِ، وَالظِّرَابِ ، وَالْأَوْدِيَةِ، وَمَنَابِتِ الشَّجَرِ “. قَالَ : فَانْقَطَعَتْ وَخَرَجْنَا نَمْشِي فِي الشَّمْسِ» (مردی در روز جمعه از دروازهای که روبروی منبر بود وارد شد که رسول الله ﷺ ايستاده در حال ايراد خطبه بود. پس رو به رسول الله ﷺ ايستاد و سپس گفت: ای رسول الله [در اثر خشکسالی] اموال و دارايی ها از بين رفت و راه ها قطع شد، از الله À بخواه تا بر ما باران نازل کند. انس بن مالک J می گوید: آنگاه رسول الله ﷺ دستان خود را به سوی آسمان بلند کرده و فرمود: «اللَّهُمَّ أَغِثْنَا، اللَّهُمَّ أَغِثْنَا، اللَّهُمَّ أَغِثْنَا»: «بار الها، بر ما باران نازل فرما؛ بار الها، بر ما باران نازل فرما؛ بار الها، بر ما باران نازل فرما». انس J می گوید: به خدا قسم هيچ ابر يا تکه ابر کوچکی در آسمان نمی ديديم و بين ما و کوه سلع-کوه کوچکی در مدینه که تا الان معروف است- هيچ خانه و منزلی وجود نداشت. آنگاه از پشت کوه سلع تکه ابری مانند سپر جنگی ظاهر شد؛ هنگامی که به وسط آسمان رسيد گسترده شد و سپس شروع به ريزش باران کرد. به خدا قسم يک هفته ی کامل خورشيد را نديديم. وضعیت به همین منوال بود که در جمعه ی آينده، از همان در مردی درحالی وارد مسجد شد که رسول الله ﷺ ايستاده در حال ايراد خطبه بود. پس رو به رسول الله ﷺ کرد و گفت: يا رسول الله، [در اثر ريزش زياد باران] اموال و دارايی ها از بين رفت و راه ها ويران شد؛ از خداوند بخواه تا ريزش باران را قطع کند. انس می گويد: رسول الله ﷺ دستان خود را به سوی آسمان بلند کرده و دست به دعا برداشت و فرمود: «اللَّهُمَّ حَوَالَيْنَا وَلا عَلَيْنَا, اللَّهُمَّ على الآكَامِ وَالظِّرَابِ وَبُطُونِ الأَوْدِيَةِ وَمَنَابِتِ الشَّجَر»: «بارالها اين باران را بر اطراف مدينه نازل فرما نه بر خود مدينه؛ بار الها، آن را بر کوه ها و تپه ها و در دل دره ها و محل رويش درختان نازل فرما». انس J می گوید: آنگاه آسمان از بارش باران باز ايستاد و درحالی از مسجد خارج شديم که خورشيد بر ما میتابيد).
پس ای برادر در این حدیث تأمل کن که در آن برایت دو آیهی عظیم را بیان میکند:
آیهی اول: قدرت الله À که این ابرها را در این مدت کم به وجود آورد و یک هفتهی کامل باران آمد.
آیهی دوم: نشانه و آیهی صدق رسول الله ﷺ که حقیقتا رسولی از جانب الله À است از این جهت که دعایش در طلب و نگه داشتن باران اجابت شد.
سپس تأمل کن در طلب این مرد از رسول الله ﷺ که از الله À بخواه باران متوقف کند ولی رسول الله ﷺ دعا میکند و میگوید: «اللَّهُمَّ حَوَالَيْنَا وَلا عَلَيْنَا, اللَّهُمَّ على الآكَامِ وَالظِّرَابِ وَبُطُونِ الأَوْدِيَةِ وَمَنَابِتِ الشَّجَر» (بارالها اين باران را بر اطراف مدينه نازل فرما نه بر خود مدينه؛ بار الها، آن را بر کوه ها و تپه ها و در دل دره ها و محل رويش درختان نازل فرما) و دعا نکرد که دعا بند آید بلکه دعا کرد که باران باقی بماند ولی به صورتی که ضرری نداشته باشد و بلکه نفع داشته باشد.
و از این نکته استفاده میکنیم و آن این است که انسان هنگامی چیزی به آن ضرر میرساند پس از الله À بخواند که آن را بر وجهی که بر او ضرری ندارد تغییر دهد زیرا شاید آن از جانبی ضرر و از جانبی نفع باشد.
و در حدیثی (انس بن مالک) که ذکر کردیم رسول الله ﷺ دست خود را در هنگام دعای طلب باران بالا برد و مردم نیز با او دستشان را بالا بردند پس بر همین مبنا مردمی که خطبه جمعه را گوش میدهند دستانشان را بالا نمیبرند مگر این که امام دستانش را بالا ببرد و امام نیز دستانش را در خطبهی جمعه بالا نمیبرد مگر در دعای طلب یا توقف باران.
و در اینجا میفهمیم فعل بعضی از برادران هنگامی که امام در خطبهی جمعه دستانشان را بالا میبرند اشتباه است و به آنها میگوییم: سنت است دستانتان را بالا نبرید بلکه آمین را سری بگویید و دستانتان را بالا نبرید زیرا که شما تابع خطیب هستید و خطیب نیز در دعا دستانش را بالا نمیبرد مگر در دو موضعی که به آن اشاره کردیم.
پس خلاصه این است که بالا بردن دستان در دعا سنت است و این از آداب دعا و اسباب اجابت آن میباشد مگر در مواضعی که در سنت عدم بالا بردن آن وارد شده باشد که افضل این است که بالا برده نشود.
سوم: به نسبت دعا بعد از نماز، مشروع بعد از نماز ذکر الله است زیرا الله À میفرماید: {فَإِذَا قَضَیۡتُمُ ٱلصَّلَوٰةَ فَٱذۡكُرُوا۟ ٱللَّهَ قِیَـٰمࣰا وَقُعُودࣰا وَعَلَىٰ جُنُوبِكُمۡۚ} [سوره النساء: ۱۰۳] (پس چون نماز را به پایان رساندید، الله را ایستاده، و نشسته و بر پهلوی خویش (خوابیده) یاد کنید) و در این موضع دعا مشروع نمیباشد مگر برای این به قصد برطرف کردن نواقص نماز باشد مثل بلافاصله سه بار استغفار گفتن بعد از سلام نماز و رسول الله ﷺ بعد از این که سلام نماز فرص را میدادند بلافاصله سه بار استغفرالله میگفتند زیرا قصد از این دعا جبران خللی است که در نماز بوده است و اما دعای غیر از این بعد از نماز مشروع نیست و چیزی که مشروع است دعای قبل از سلام است چون که رسول الله ﷺ در حدیث ابن مسعود J زمانی که به او تشهد میآموخت فرمودند: «ثُمَّ لْيَتَخَيَّرْ مِنَ الدُّعَاءِ» (سپس هر دعایی که دارد را از الله درخواست کند) پس دعا را قبل از سلام دادن قرار داد و همچنین از جهت عقلی همین معقول است چون که دعای هنگامی که در مقابل او قرار داری به نسبت بعد از انصرافت اولی است
و برای همین نصحیت من برای برادرانم این است که دعای خود را قبل از سلام قرار دهند زیرا این محلی است که رسول الله ﷺ برای کسی که تشهد را به پایان رسانده است اختیار کرده است مگر در یک حالت که دعا بعد از سلام میباشد و آن دعای استخاره است هنگامی که انسان در مورد چیزی تردید دارد پس دو رکعت نماز میخواند سپس دعای استخاره که معروف است را میخواند: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَخِيرُكَ بِعِلْمِكَ، وَأَسْتَقْدِرُكَ بِقُدْرَتِكَ، وَأَسْأَلُكَ مِنْ فَضْلِكَ الْعَظِيمِ» (بارالها! به وسیلهعلمت از تو طلب خیر میکنم و و به وسیلهی قدرتت از تو توانایی میخواهم و از تو فضل عظیمت را طلب مینمایم) تا آخر، پس رسول الله ﷺ ما را راهنمایی کردهاند که این دعا بعد از نماز میباشد ایشان فرمودند: «إذا هَمَّ أحدُكم بالأمر-یعنی: اهتم به، لكنه لم يتبن له الصواب فيه،قال: اذا هم احدكم بأمر- فلْيَرْكَعْ ركعتين من غير الفَرِيضَةِ، ثم لْيَقُلْ» (هنگامی که هريک از شما قصد انجام كاری كرد-به آن اهمیت داد ولی درست در مورد آن برایش آشکار نشده است، فرمود: هنگامی که هر یک از شما قصد انجام کاری را کند-، دو ركعت نماز نفل بخواند و سپس بگويد) و معلوم است که این دو رکعت تمام نمیشود مگر با سلام دادن و بر همین مبنا دعای استخاره بعد از سلام دادن میباشد و به غیر از آن افضل است دعا همانطور که اشاره کردیم قبل از سلام دادن است.
و در این سوال متضمن سه مسئله است:
مسئله اول: مسح صورت با دستان بعد از دعا.
مسئله دوم: بلند کردن دست هنگام دعا.
مسئله سوم: دعا کردن بعد از نماز.
و حکم این سه مسئله بیان شد.
پس مشروع برای کسی که نماز فرض را تمام کرده این است که اذکار وارده بعد آن را بخواند و برای کسی که نماز نافله را تمام کرده بدون این که دستش را بالا ببرد و دعا کند رها میکند زیرا محل دعا قبل از سلام دادن است.
ولی این که شخصی بعضی اوقات بعد از سلام دادن دعا کند امید دارم که این بدعت نمیباشد چون بین امور راتبه که انسان آن را سنت میگیرد و امور عارضی که انسان گاهی اوقات آن را انجام میدهد فرق است.