(۲۱۱۱) سوال: شخصی طفلی را در صف اول بیرون کرده و خودش جایش را گرفته است حکم آن چیست، آیا برای او جایز است؟ و آیا افضل است که اطفال در پشت نماز بخوانند یا چگونه است؟
جواب:
اگر طفلی که به سن تمییز رسیده است و در صف اول یا غیر اول نشسته است پس جایز نیست که او را از مکانش خارج کند زیرا این جنایت بر او میباشد و رسول الله ﷺ از این که کسی برادرش را بلند کند و خودش جایش را بگیرد نهی کرده است و فرموده است: «لَا يُقِيمُ الرَّجُلُ الرَّجُلَ مِنْ مَجْلِسِهِ ثُمَّ يَجْلِسُ فِيهِ»[۱] ( مردی، مرد دیگر را از جایش برنخیزاند که خودش آنجا بشیند) و کودکی که بازی میکند و حرف میزند و مانند آن پس در این صورت با سرپرستش صحبت میشود که او را نیاورد زیرا که سبب اذیت و تشویش نمازگزاران میشود و اگر سرپرستش او را بازداشت پس مطلوب است و اگر او را منع نکرد پس مسؤل مسجد او را منع کند.
و باید با طفل نیز با ادب و عدم اذیتش مانند دیگر نمازگزاران تعامل شود و او در مکانی که نشسته است حق دارد همانطور که از حدیث ذکر کردیم زیرا اخراج کودک از مکانش سبب کراهت او از مسجد و حضور در آن میشود و همچنین کراهت کسی که او را بیرون کرده است و همهی این اموری است که شایسته نیست رخ بدهد.
و اما قرار داد کودکان در یک صف واحد در پشت صف بزرگان این سبب بیشتر شدن بازی و اذیتشان میشود زیرا که یکجا جمع میشوند و با همدیگر بازی و صحبت میکنند و نمازگزاران اذیت میشوند.
و این چیزی که الان ذکر کردم منافاتی با قول رسول الله ﷺ ندارد که میفرماید: «لِيَلِنِي مِنْكُمْ أُولُو الْأَحْلَامِ وَالنُّهَى ، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ»[۲] (در میان شما وجیهان و خردمندان و دیگرانی که در مراتب دیگر قرار دارند به ترتیب پشت سر من قرار گیرند)و این حدیث میفرماید که کسانی که بالغ و از خردمندان هستند جلو بایستند و نمیگوید که غیر از ایشان، جلو ایستادنشان ممنوع است و اگر رسول الله ﷺ میخواست که دیگران را منع کند میفرمود: هیچ کس سر من نایستد مگر خردمندان و وجیهان و فرق بین این دو صیغه واضح است یعنی بین: «لِيَلِنِي مِنْكُمْ أُولُو الْأَحْلَامِ وَالنُّهَى، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ»[۳] (در میان شما وجیهان و خردمندان و دیگرانی که در مراتب دیگر قرار دارند به ترتیب پشت سر من قرار گیرند) و گفتن: هیچ کس پشت سر من قرار نگیرد مگر خردمندان و وجیهان.
[۱] رواه البخاری (۶۲۶۹) و مسلم (۲۱۷۷).
[۲] رواه مسلم (۴۳۲).
[۳] رواه مسلم (۴۳۲).