پنج‌شنبه 17 ربیع‌الثانی 1447
۱۷ مهر ۱۴۰۴
9 اکتبر 2025

(۱۷۷۷) حکم هجر كردن اشخاص بی‌نماز

(۱۷۷۷) سوال: بعضی از مردم هستند که در مورد نماز تخلف می‌کنند مخصوصا نماز صبح و آنها را بارها و بارها نصیحت کرده‌ام ولی تأثیری نداشته است و الان میل دارم که هجرشان کنم آیا کار من درست است؟

جواب:

بله عمل شما از جهت نصحیت و ارشاد صحیح است و می‌طلبد که بر این کارت مداومت کنی زیرا که برای شما فقط خیر است چه هدایت شوند و یا نشوند.

و هجر کردن جایز نیست مگر این که در آن مصلحت باشد زیرا که رسول اللهﷺ هجر مؤمن را بیش از سه روز نهی کرده است: «لَا يَحِلُّ لِرَجُلٍ أَنْ يَهْجُرَ أَخَاهُ فَوْقَ ثَلَاثِ لَيَالٍ، يَلْتَقِيَانِ، فَيُعْرِضُ هَذَا، وَيُعْرِضُ هَذَا، وَخَيْرُهُمَا الَّذِي يَبْدَأُ بِالسَّلَامِ»[۱] (برای مرد روا نیست که بیش از سه شب با برادر (مسلمان) خود ترک (صحبت يا قطع رابطه) کند. که چون با هم مواجه شوند. این از او روی بگرداند و آن از این روی بگرداند. و بهترین آن دو نفر کسی است که با سلام (به وی) آغاز می‌کند(

و روش اهل سنت و جماعت بر این است که انسان با معصیت از ایمان خارج نمی‌گردد اما اگر در هجر او فائده‌ای باشد که مثلا خجالت بکشد و راه درست برگردد پس هجر او واجب است زیرا که مصلحتی بر آن مترتب می‌شود و اگر هجر کردن او فقط به ماندن در باطلش کمک می‌کند پس هجر او حرام است.

هجر کردن، درمان محسوب می‌شود و اگر فایده داشته باشد پس مطلوب است و اگر فایده نداشته باشد پس اصل در آن، تحریم است.


[۱] [رواه البخاری (۶۰۷۷) و مسلم (۲۵۶۰)]

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

– يقول السائل: إن لهم جيرانًا يتخلفون عن الصلاة، لاسيما صلاة الفجر، وقد نصحتهم مرارًا وتكرارًا ولكن بدون جدوى، والآن أميل إلى هجرهم. هل عملي صحيح؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: نعم عملك صحيح من حيث النصح والإرشاد، ولكن يطلب منك أن تستمر في هذا العمل، لأنك لا تجني منه إلا خيرا، سواء هُدُوا إلى ما تقول أم لم يهتدوا.

وأما الهجر فإنه لا يجوز إلا إذا كان في ذلك مصلحة، لأن النبي صلى الله عليه وسلم نهى أن يهجر المؤمن أخاه فوق ثلاث فقال: «لا يحل لمسلم أن يهجر أخاه فوق ثلاث ليال يلتقيان فيعرض هذا ويعرض هذا قال وخيرهما الذي يبدأ بالسلام».

وطريقة أهل السنة والجماعة أن الإنسان لا يخرج من الإيمان بالمعصية، بل هو باقٍ على إيمانه، فإذا كان كذلك فإن صاحب المعصية إذا كان في هجره فائدة بحيث يخجل ويعود إلى صوابه كان هجره واجبا، لما يترتب عليه من المصلحة، وإذا كان لا ينتفع بهذا الهجر، بل ربما لا يزيده الهجر إلا تماديًا فيما هو عليه من الباطل، كان هجره حينئذ حرامًا.

فالهجر دواء، فإن أفاد كان مطلوبًا، فإن لم يفد فالأصل في هجر المؤمن التحريم.

مطالب مرتبط:

(۱۸۲۸) حکم ترک کردن بعضی از نمازها به خاطر سنگینی شغل

اما نماز که در هیچ صورتی عذر به ترک آن نداری و بر تو واجب است که نماز خود را در وقتش بخوانی اگر چه با عوض کردن کارت باشد...

ادامه مطلب …

(۱۷۸۸) حکم ترک نماز و بازگشت به آن

بر تو واجب است که الان به سوی الله توبه کنی از ترک کردن نماز و زیاد عمل صالح انجام دهی و طبق قول راجح قضای آن بر تو واجب نیست...

ادامه مطلب …

(۱۸۲۳) حکم نماز نخواندن از روی جهل

نماز نخواندش از روی جهل بوده است و از روی سهل‌انگاری و کسالت نبوده است و مثل این حکم کفرش نمی‌شود و عقد نکاحش صحیح است...

ادامه مطلب …

(۱۸۰۵) چگونگی قضای نمازهای فوت شده

اگر اصلا نماز نخوانده است پس قضایی بر او نیست زیرا که برای او فایده‌ای ندارد و از او قبول نمی‌شود زمانی که عمدا نماز را از وقتش خارج کرده است....

ادامه مطلب …

(۱۸۲۴) حکم ازدواج با زنی که نماز و روزه را بجا نمی‌آورد

پس قطعا این زن کافر است و برای مسلمان جایز نیست که با آن ادامه دهد و بر شما واجب است از او جدا شوی ....

ادامه مطلب …

(۱۷۴۳) حکم تجدید وضو در حالت بی‌هوشی

وضو با بی‌هوشی باطل می‌شود چون که بی‌هوشی از خواب شدیدتر است و خواب هنگامی سنگین شود تا جایی که شخص خوابیده متوجه خارج شدن چیزی از خود نشود، وضو را باطل می‌کند...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه