چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۱۷۴۷) حکم قرائت کردن قرآن برای تارک نماز

(۱۷۴۷) سوال: زمانی بر من گذشته است که قرآن می‌خواندم و هر تلاوتی در رادیو را با خشوع گوش می‌دادم و دائما گریه می‌کردم و در نماز من خیلی تأثیر داشت و سوال الان من این است که: آیا قرائت کردن قرآن من در زمانی که نماز نمی‌خواندم‌ اجر دارد؟

جواب:

قول سوال کننده که گفت نماز را اقامه نمی‌کنم اگر منظور این باشد که به صورت کامل ادا نمی‌کند و در بعضی امور کوتاهی می‌کند پس اجر قرائتش را دارد زیرا که چیزی که مانع قبول قرائتش شود وجود ندارد.
و احتمال دارد که منظورش این باشد که قبلا نماز نمی‌خوانده است و سپس نماز می‌خواند همانگونه که در مقدمه‌ی کلامش ظاهر است و اگر اینگونه باشد نصوص قرآن و سنت بر کافر بودن تارک نماز دلالت دارد و عمل صالح به خاطر این قول اللهÀ قبول نمی‌شود: {وَمَا مَنَعَهُمۡ أَن تُقۡبَلَ مِنۡهُمۡ نَفَقَـٰتُهُمۡ إِلَّاۤ أَنَّهُمۡ كَفَرُوا۟ بِٱللَّهِ وَبِرَسُولِهِۦ}۱ (و هیچ چیز مانع قبول انفاق‌های آن‌ها نشد، مگر آنکه به الله و پیامبرش کافر شدند) چون که از شرط صحت عبادت و قبول آن این است که انسان مسلمان باشد.

در این برنامه چندین بار در مورد این صحبت کرده‌ام و این مسأله را مورد اعتنا قرارداده‌ام و تا جایی که برایم ممکن بوده به کتب اهل علم رجوع کرده‌ام و این در مسئله با اهل علمی که رابطه داشتم بررسی کرده‌ام و بعد از همه‌ی اینها قول راجح برایم آشکار شد که تارک نمازی که به صورت کلی نماز را ترک کند و هیچ نمازی از جمعه و غیر آن را نخواند کافر است و از ملت اسلام خارج گشته است.
و اگر کسی بگوید: قول به تکفیر تارک نماز فقط امام احمدË آن را گفته است جواب ما از چند وجه برای آن می‌باشد:
وجه اول: امام احمدË تنها این را نگفته بلکه قبل از ایشان صحابه و تابعین و تبع تابعین این را گفته‌اند و اجماع صحابه نیز بر کفر تارک نماز حکایت شده است که عبدالله بن شقیقË، یکی از تابعین موثق می‌گوید: (كَانَ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لَا يَرَوْنَ شَيْئًا مِنَ الْأَعْمَالِ تَرْكُهُ كُفْرٌ غَيْرَ الصَّلَاةِ)۲ (اصحاب محمد ترک هیچ اعمالی را کفر نمی‌دانستند مگر نماز) و امام مشهور اسحاق بن راهویه اجماع صحابه را حکایت می‌کند و امام احمد بعد از ایشان این را گفته است و در این مسئله تنها نبوده است.
وجه دوم: پس می‌گوییم: امام احمدË از ائمه سه‌گانه منفرد گشته است چون کتاب و سنت و اقوال صحابه بر آن دلالت داده است و این از مفاخر و ویژگی نیک ایشان محسوب می‌شود که در این مسئله از نصوص و آثار تبعیت کرده است و برای هر مسلمانی واجب است هنگامی که حق از کتاب و سنت و آثار وارد از صحابه برای او واضح گشت تبعیت بکند هرچند که با او مخالت کنند و برای هیچ کس جایز نیست زمانی که صحت قولی برایش آشکار گشت بخاطر ملامت دیگران و یا ناسزاگویی کسی، آن را رها کند بلکه بر او واجب است که از حق تبعیت کند هرچند که او را ملامت کنند یا ناسزا گویند پس زمانی که حق برایش تبیین شد خارج شدن از آن برایش جایز نمی‌باشد.
و حکم تکفیر و عدم آن حکمی از احکام الله می‌باشد مانند حکم حرام و حلال و موافق و یا برئ بودن پس برای هیچ کس جایز نمی‌باشد که حکم کفر را از کسی که الله و رسولش آن را کافر دانسته نفی بکند همانگونه که جایز نیست حکم به کفر کسی را کند که الله و رسولش آن را کافر ندانسته‌اند.
و از برکت بیان حق در این مسئله این است که بسیاری از مردم هنگامی که این خطر عظیم را می‌شنوند و اگر در نمازشان سهل‌انگار هستند به نماز و دین روی می‌آوردند همانطور که حال سوال کننده به مدت زیادی اینگونه بوده است و زمانی که این برنامه و آنچه در مورد تارک نماز در آن بوده است را شنیده است اللهÀ بر او منت هدایت را گذاشته است و من گمان نمی‌کنم شخصی باشد که ذره‌ای در قلبش ایمان باشد و قول تکفیر تارک نماز را بشنود و این قولی که مستند به کتاب الله و سنت رسولش و اقوال صحابه است و بعد از این نماز را ترک کند بلکه در اقامه‌ و انجام آن حریص خواهد شد تا اینکه جز کفاری که اللهÀ درباره‌ی آنها می‌فرماید، نباشد: {إِنَّ ٱللَّهَ لَعَنَ ٱلۡكَـٰفِرِینَ وَأَعَدَّ لَهُمۡ سَعِیرًا* خَـٰلِدِینَ فِیهَاۤ أَبَدࣰاۖ لَّا یَجِدُونَ وَلِیࣰّا وَلَا نَصِیرࣰا* یَوۡمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمۡ فِی ٱلنَّارِ یَقُولُونَ یَـٰلَیۡتَنَاۤ أَطَعۡنَا ٱللَّهَ وَأَطَعۡنَا ٱلرَّسُولَا۠}۳ (بی‌تردید الله کافران را لعنت کرده، و برای آن‌ها آتش سوزان آماده کرده است * که جاودانه در آن خوهند ماند، هیچ دوست و یاوری نخواهند یافت.* روزی‌که صورت‌هایشان در آتش (جهنم) گردانیده شود (پشیمان می‌شوند و) می‌گویند: «ای کاش الله را اطاعت کرده بودیم، و رسول (الله) را اطاعت کرده بودیم») از الله عافیت می‌خواهیم.
و هنگامی که برای امام احمد قول تکفیر تارک نماز از قول سلف برایش آشکار گشت که مستند به کتاب الله و سنت رسول الله بود و این برای او از مناقب و مفاخر او محسوب می‌شود که ائمه‌ای که قول به عدم تکفیر تارک نماز داشتند و تمام تلاش خود را نیز در اجتهادشان کرده‌اند ولی هر مجتهدی تلاشش به صواب نمی‌رسد همانگونه که رسول اللهﷺ می‌فرماید: «إِذَا حَكَمَ الْحَاكِمُ فَاجْتَهَدَ ثُمَّ أَصَابَ، فَلَهُ أَجْرَانِ، وَإِذَا حَكَمَ فَاجْتَهَدَ ثُمَّ أَخْطَأَ، فَلَهُ أَجْرٌ»۴ : (هنگامی که حاکم حکم کند پس اجتهاد کند و درست باشد دو اجر دارد و اگر اجتهاد کند و خطا باشد یک اجر دارد) پس هر کسی که تلاشش را برای رسیدن به حق بکار گیرد و به کتاب الله و سنت رسولش حکم کند و به آنچه مقتضای آن در نزدش می‌باشد بگوید بی‌نصیب نمی‌شود اگر اجتهادش درست بوده باشد دو اجر دارد و اگر اجتهادش به خطا رفته باشد یک اجر دارد ولی برای کسی خطرناک است که قولی را برای مدارا کردن کسی بگیرد یا تعصبش به مذهبی و یا برای چیزی از دنیا باشد که خطر می‌باشد از الله عافیت می‌خواهیم ما را جز کسانی قرار دهد که از حق پیروی کنیم و از باطل دوری کنیم.
پس به سوی پرسش سوال کننده برگردیم که آیا اگر تلاوتی که قبل آن که به نماز روی آورد را دارد؟ می‌گوییم: امیدواریم که الله اجر آن را به تو بدهد چون که قصد تو نزدیکی به الله بوده است و شاید تو از حکم تارک نماز که تا این حد است خبر نداشتی و در سوال ذکر شده است که نماز رکن اساسی اسلام است و شکی در آن نیست که نماز از رکن اساسی اسلام می‌باشد بلکه از رکن دوم و بعد از شهادتین می‌باشد و ما برای برادر سوال کننده‌یمان از اللهÀ می‌خواهیم که ثبات بر دین و وفات بر آن را نصیبتش کند و ما را از هدایت‌یافتگان صالح و مصلح قرار دهد که قطعا او بسیار بخشنده‌ی کریم است.

  1. [سوره التوبة: ۵۴] ↩︎
  2.  [رواه الترمذی (۲۶۲۲)] ↩︎
  3. [سوره اﻷحزاب: ۶۴-۶۶] ↩︎
  4. [رواه البخاری (۷۳۵۲) و مسلم (۱۷۱۶)] ↩︎

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: في الفترة التي سبقت صلاتي كنت أقرأ القرآن، وأستمع لكل تلاوة في المذياع وبخشوع وأبكي دائما، وكان لذلك أثر في تأديتي للصلاة. وأنا أسأل الآن هل لي أجر عند قراءة القرآن عند ما كنت لا أقيم الصلاة؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: قول السائل: عندما كنت لا أقيم الصلاة: إن عنى به أنه لا يأتي بها كاملة، ولكنه مقصر في بعض الأمور، فإن له أجر القراءة، لأنه لم يوجد منه ما يمنع قبول قراءته.

ويحتمل أنه عنى بإقامة الصلاة أنه لم يفعلها من قبل، ثم صار يفعلها، كما هو ظاهر حاله في مقدمة كلامه فإذا كان الأمر كذلك: فنصوص الكتاب والسُّنَّة على أن تارك الصلاة كافر، والكافر لا يقبل منه عمل صالح، لقول الله تعالى: ﴿وَمَا مَنَعَهُمْ أَن تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وبرسوله [التوبة: ٥٤]، ولأن من شرط صحة العبادة وقبولها أن يكون الإنسان مسلما، وقد تكلمت على هذا مرارًا في هذا البرنامج، واعتنيت بهذه المسألة، وراجعت ما أمكنني من كلام أهل العلم في الكتب المدونة، وباحثت من اتصل بي من أهل العلم في هذه المسألة، وتبيَّنَ لي بعد ذلك كله أن القول الراجح أن تارك الصلاة تركا مطلقًا لا يُصلِّي أي صلاة منها لا جمعة ولا غيرها أنه كافر كفرًا مخرجا عن الملة.

قد يقول قائل: إن القول بتكفير تارك الصلاة كفرًا محرجًا عن الملة قد انفرد به الإمام أحمد رحمه الله. وجوابنا على ذلك من وجهين:

الوجه الأول: أن الإمام أحمد رحمه الله لم ينفرد بهذا، بل قد سبقه إلى القول به الصحابة والتابعون وتابعوهم، وقد حكى إجماع الصحابة رضي الله عنهم على كفر تارك الصلاة عبد الله بن شقيق أحد التابعين الثقات فقال: «كان أصحاب النبي صلى الله عليه وسلم لا يرون شيئًا من الأعمال تركه كفر غير الصلاة». وحكى إجماعهم إسحاق بن راهويه الإمام المشهور رحمه الله، فالإمام أحمد رحمه الله مسبوق بهذا القول، ولم ينفرد به رحمه الله.

الوجه الثاني: فإننا نقول: إن الإمام أحمد رحمه الله إذا انفرد بقول دل عليه الكتاب والسنة وأقوال الصحابة عن الأئمة الثلاثة، فإن هذا من مفاخره ومناقبه رحمه الله، حيث اتبع النصوص والآثار في هذه المسألة، وهذا واجب كل مسلم تبين له الحق من كتاب الله وسنة رسوله صلى الله عليه وسلم والآثار الواردة عن الصحابة، أن يقول به ولو خالفه من خالفه ولا يحل لأحد تبين له صحة القول أن يدعه لملامة لائم أو شماتة شامت بل عليه أن يقول ما يرى أنه الحق وإن لَامَهُ من لامه أو شَمَتَ به من يَشْمَتُ به، وإنه إذا تبين الحق فلا مساغ للخروج عنه.

فالحكم بالتكفير أو عدمه حكم من أحكام الله -عز وجل-، كالحكم بالتحليل والتحريم والإيجاب والبراءة، فلا يسوغ لأحد أن ينفي الكفر عمن كفره الله ورسوله، كما لا يسوغ لأحد أن يثبت الكفر لمن لم يكفره الله ورسوله.

ولو لم يكن من بركة بيان الحق في هذه المسألة إلا أن كثيرًا من الناس لما سمع بهذا الخطر العظيم وهو متهاون في صلاته ارتدع وأقبل على الصلاة وعلى الدين كما هي حال هذا السائل الذي كان مدة طويلة لا يصلي، فلما سمع هذا البرنامج وما ينشر فيه حول تارك الصلاة من الله عليه بالهداية، وأنا لا أظن أن شخصا في قلبه إيمان يسمع القول بتكفير تارك الصلاة، ذلك القول المستند إلى كتاب الله وسنة رسوله صلى الله عليه وسلم وأقوال الصحابة -رضي الله عنهم أجمعين-، لا أظن من في قلبه إيمان أن يدع الصلاة بعد هذا أبدا، بل سيحرص غاية الحرص على إقامتها وفعلها، لئلا يدخل في عداد الكفار الذين قال الله فيهم: ﴿ إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكَفِرِينَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِيرًا  خَلِدِينَ فِيهَا أَبَدًا لَّا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا يَوْمَ تُقَلَبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَلَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا ﴾ [الأحزاب: ٦٤ – ٦٦] نسأل الله العافية.

وإذا تبين أن الإمام أحمد رحمه الله له سَلَفٌ في القول بتكفير تارك الصلاة، مستندا بذلك إلى كتاب الله وسُنَّة رسوله صلى الله عليه وسلم، فإن ذلك يعتبر من مناقبه ومفاخره رحمه الله، على أن الأئمة الذين قالوا بعدم تكفير تارك الصلاة هم قد بذلوا جهدهم ولكن ليس كل مجتهد يكون مصيبا، كما ثبت ذلك عن رسول الله صلى الله عليه وسلم في قوله: «إذا حكم الحاكم فاجتهد فأصاب فله أجران، وإن أخطأ فله أجر»، فكل من بذل جهده للوصول إلى حق، محكما بذلك كتاب الله وسنة رسوله صلى الله عليه وسلم، ثم قال ما يقتضيه الدليل عنده فإنه لن يخيب، بل سيرجع إما بأجرين إن أصاب، أو بأجر واحد إن أخطأ.

ولكن الخطر على من قال القول مداراة لأحد أو تعصباً لمذهب، أو طلبًا لدنيا يصيبها، فإن هذا الذي يكون على خطر، نسأل الله السلامة، وأن يجعلنا ممن رأى الحق حقا و اتبعه، ورأى الباطل باطلا فاجتنبه.

نعود إلى سؤال السائل من حيث أجر التلاوة له قبل أن يعود إلى الصلاة، فنقول له: إننا نرجو أن يُثِيبَكَ الله عز وجل على هذه القراءة، لأنك كنت تريد التقرب إلى الله، ولعلك لم تكن تعلم أن حكم تارك الصلاة يبلغ إلى هذا الحد، وفي السؤال ذكر أن الصلاة هي الركن الأساسي للإسلام، ولا شك أن الصلاة ركن أساسي من أركان الإسلام وهي الركن الأساسي الثاني بعد شهادة أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله وإننا لنسأل لأخينا السائل الثبات على دين الله والوفاة عليه، وأن يجعلنا من الهداة المهتدين الصالحين المصلحين، إنه جواد كريم.

مطالب مرتبط:

(۱۷۴۶) حکم ترک نماز مریض در بیمارستان

این کار جاهلانه و خطایی می‌باشد و برای مؤمن واجب است که نماز را در وقتش به گونه‌ای استطاعتش را دارد بجای آورد...

ادامه مطلب …

(۱۷۹۶) حکم قضای نمازهای فوت شده

قضای آنچه گذشته است لازم نیست ولی بر او واجب است به سوی الله توبه کند و اعمال صالح را زیاد انجام دهد....

ادامه مطلب …

(۱۷۴۸) حکم دعا برای تارک نماز

برای این سوال کننده جایز نیست که برای پدرش که با تارک نماز بودن از دنیا رفته است دعا کند چون که تارک نماز کافر است و طبق قول راجح از ملت اسلام خارج گشته است...

ادامه مطلب …

(۱۷۴۲) اسباب سبک شمردن نماز

اسباب متعدد زیادی دارد که از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین آن اتباع از شهوت است و برای همین الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ اتباع از شهوت را قرین ضایع کردن نماز بیان کرده استززز

ادامه مطلب …

(۱۸۲۴) حکم ازدواج با زنی که نماز و روزه را بجا نمی‌آورد

پس قطعا این زن کافر است و برای مسلمان جایز نیست که با آن ادامه دهد و بر شما واجب است از او جدا شوی ....

ادامه مطلب …

(۱۸۳۳) حکم تعلل در خواندن نماز در وقتش

او کافر نیست ولی گناه کار است و روزه اش بسیار ناقص است، بر او واجب است که از این کار به سوی الله توبه کند عزم خود را صادقانه جزم کند که نماز را در وقتش با جماعت ادا کند...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه