(۱۶۶۶) سوال: آیا خمر نیز مانند دیگر نجاستها، نجس و ناپاک است؟ اگر چنین است، آیا الکل و ادکلن نیز همانند آن میباشد؟ یعنی اگر به لباس یا بدن اصابت کند، باید آن قسمت شسته شود یا خیر؟
جواب:
در این پرسش، اگر منظور از نجاست خمر، نجاست معنوی باشد، علما اجماع و اتفاق نظر دارند که خمر، ناپاک، نجس و از اعمال شیطان است. اگر منظور، نجاست حسي باشد، بنا بر دیدگاه مذاهب چهارگانه و عموم مسلمانان بر این دیدگاه هستند که نجس و ناپاک است و واجب میباشد که از آن دوری کرد و اگر بدن یا لباس به آن آلوده گشت شسته شود. برخی علما نیز بر این باور هستند که خمر از نظر حسی، نجس و ناپاک نیست بلکه نجاستش معنوی و عملی است.
استدلال کسانی که خمر را از نظر حسی و معنوی ناپاک و نجس میدانند، این فرمودهی الله B است: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ* إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمْ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ} [المائدة: ۹۰-۹۱] : (اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خمر، قمار، بتها و تيرهاى قرعه، پليد و نجس هستند و از کار شيطان میباشند؛ پس از آنها دورى نمایید تا رستگار شويد. قطعا شيطان مىخواهد ميان شما دشمنى و كينه ايجاد كند). «رجس» به معنای ناپاک و نجس است به این دلیل که الله B فرمود: {قُلْ لا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّماً عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ} [الأنعام: ۱۴۵] : (بگو در آنچه بر من وحى شده است، چیزی را برای هر خورندهاى كه آن را مىخورد، حرام نمىيابم مگر این كه مردار، خون ريخته يا گوشت خوك باشد كه اينها همگی پليد و نجس هستند).
همچنین به دلیل حدیث انس Ð که رسول الله ﷺ به ابو طلحه دستور داد که در میان مردم ندا بزند: «إن الله ورسوله ینهیانکم عن لحوم الحمر الأهلیة، فإنها رجس» : (الله و پیامبرش شما را از خوردن گوشت الاغ، نهی کرده و باز میدارند زیرا که نجس و ناپاک است). بنابراین منظور از «رجس» در آیات و حدیث مذکور، نجاست حسی است لذا در آیهی خمر نیز به همین معنا (نجاست حسی) میباشد.
کسانی که خمر را از نظر حسی، پاک میدانند و نجاست آن را معنوی میدانند، گفتهاند: الله B در سورهی مائده، پلیدی و نجاست را مقید نموده و فرموده است: {رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ [المائدة: ۹۰] : (پلید و از عمل شیطان است). بنابراین پلید عملی است و ماهیت و ذات آن نجس نیست زیرا فرمود: {إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلامُ} : (همانا خمر، قمار، بتها و تیرهای قرعه…) و واضح است که قمار، تیرهای قرعه و بتها، از نظر معنوی نجس و ناپاک هستند لذا این چهار مورد را در کنار هم قرار داد و اصل بر این است که تمام موارد مذکور در وصف متفق لذا اگر نجاست سه مورد قمار، تیرهای قرعه و بتها، معنوی است، نجاست خمر نیز باید معنوی باشد زیرا از عمل شیطان است.
همچنین گفتهاند که ثابت است: «لما نزل تحریم الخمر أراقها المسلمون في سكك المدينة» : (وقتی حکم تحریم خمر، نازل شد، مسلمانان همه را در کوچههای مدینه سرازیر کردند). اگر شراب از نظر حسی ناپاک و نجس بود، ریختن آن در بازارها جایز نبود زیرا آلوده کردن بازارها با نجاستها، حرام بوده و جایز نیست.
همچنین گفتهاند: وقتی خمر حرام شد، رسول الله ﷺ دستور نفرمود که مسلمانان، ظرفهای شراب را بشویند در حالی که اگر نجس بود، دستور به شستن ظرفها را صادر مینمود همان طور که در تحریم گوشت الاغ اهلی، به شستن ظرفها دستور داد.
در صحيح مسلم، ثابت است که: «أن رجلا أهدى لرسول الله ﷺ راوية خمر، فقال له رسول الله ﷺ «هل علمت أن الله قد حرمها؟» قال: «لا»، فسارّ إنساناً. فقال له رسول الله ﷺ: «بم ساررته؟» فقال: «أمرته ببيعها» فقال: «إن الذي حرم شربها حرم بيعها». قال: ففتح المزادة حتى ذهب ما فيها» : (مردی یک کوزه شراب به رسول الله ﷺ هدیه داد. رسول الله ﷺ به او فرمود: (آیا باخبر شدهای که الله، آن را حرام نموده است؟ گفت: خیر. سپس با شخصی آهسته سخن گفت. رسول الله ﷺ فرمود: چه چیزی را با او نجوا نمودی؟ گفت: به او توصیه کردم که آن را بفروشد. ایشان ﷺ فرمود: (همان کسی که نوشیدنش را حرام نموده، فروختن آن را نیز حرام نموده است). آن مرد، درب ظرف را باز کرد و شراب را بر زمین ریخت). رسول الله ﷺ او را به شستن ظرف دستور نداد و وی را از ریختن خمر نیز منع نکرد. گفتهاند: این حدیث دلیل بر این است که شراب، از نظر حسی، نجس نیست.
همچنین گفتهاند: اصل در اشیاء، طهارت و پاکی است مگر این که دلیل روشنی بر نجاست و ناپاکی آن وارد شود؛ زیرا اصل بر این است که خمر، پاک میباشد اما از نظر عملی و معنوی، ناپاک و نجس است. بنابراین در مورد الکل و چیزهای شبیه آن میگوییم که نجس و آلوده نیستند زیرا بنا بر دیدگاهی که دلایلش را بیان کردیم، ذات خمر، نجس نیست لذا الکل و چیزهای مشابه آن نیز نجس و ناپاک نیستند. پس حال که نجس نیست، شستن و پاک کردن لباسی که به آن آلوده شده نیز واجب نیست؛ اما این سؤال باقی میماند که آیا استفاده از این الکل به عنوان عطر و خوشبویی حرام است یا خیر؟
میبینیم که الله B دربارهی خمر میفرماید: {فَاجْتَنِبُوهُ} : (از آن خودداری کنید). این اجتناب و خودداری، مطلق است و آن را به نوشیدن، استعمال یا هر استفادهی دیگری محدود ننموده بلکه مطلقا به خودداری امر نموده است؛ حال آیا این اجتناب و خودداری، شامل استفاده از الکل به عنوان خوشبویی نیز میشود؟ یا این که بگوییم: خودداری که بدان امر شده همان نوشیدن است که به عنوان علت حکم بیان شده است؟ زیرا الله B فرمود: {إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمْ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنْ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنتَهُونَ} [المائدة: ۹۱] : (شيطان فقط مىخواهد با خمر و قمار، ميان شما دشمنى و كينه ايجاد كند و شما را از ياد الله و از نماز باز دارد؛ پس آيا شما از آن دست خواهید کشید؟) و این علت در صورتی که خمر برای کاری غیر از نوشیدن استفاده شود، تحقق نمییابد.
اما ما میگوییم: بهتر است که انسان برای احتیاط حتی در ادکلن و خوشبویی نیز از الکل استفاده نکند و از آن دوری نماید زیرا این به احتیاط نزدیکتر است و قطعا مسئولیت را از شخص رفع میکند. بار دیگر به این عطر و ادکلن باز گشته و میگوییم: آیا درصد و میزان الکلی که در این ادکلنها استفاده شود منجر به مستی و زایل شدن عقل میشود؟ زیرا وقتی خمر با چیز دیگری مخلوط گردد سپس تأثیر آن آشکار نباشد، حتی اگر به مقدار زیاد استفاده شود نیز استفاده از آن، حرام نیست زیرا چیزی که تأثیر ندارد، حکمی نیز بدان تعلق نمیگیرد زیرا علت حکم (منجر شدن به مستی) سبب صدور این حکم شده است و هرگاه که این علت وجود نداشته باشد، حکم نیز وجود نخواهد داشت لذا اگر این الکل، تأثیری در این مخلوط ادکلن و الکل نداشته باشد، الکل نیز تأثیری نخواهد داشت و استفاده از آن مباح خواهد بود.
بنابراین درصد اندک الکل در ادکلن و… که موجب سُکر و مستی نمیشود و حتی مثلا اگر فردی مقدار زیادی از آن را بنوشد نیز دچار مستی نمیشود، خمر نیست و حکم خمر را ندارد همان طور که اگر قطرهای ادرار در آب بیفتد و آب را تغییر ندهد، آن آب پاک است. اگر قطرهای خمر نیز در چیزی بیفتد و آن را تغییر ندهد نیز خمر محسوب نمیشود و علما در باب حد مُسكِر (بیان مقداری که سبب مستی میشود) به این مسئله تصریح نمودهاند.
در این جا به مسئلهای اشاره میکنم که برخی طلاب و دانشجویان در آن دچار اشکال میشوند؛ برخی گمان میکنند که معنای حدیث «ما أسكر كثيره فقليله حرام» : (چیزی که مقدار زیادش موجب مستی شود، مقدار اندکش نیز حرام است) چنین میباشد که اگر مقدار کمی از خمر با مقدار زیادی از چیز دیگر مخلوط شود، آن چیز حرام میشود اما این اشتباه میباشد و معنای حدیث چنین نیست؛ معنای حدیث، این است که: اگر چیزی فقط با مقدار زیادش مستکننده باشد، مقدار کم آن که مستکننده نیست نیز حرام است؛ برای مثال اگر این نوشیدنی چنین است که شخص با نوشیدن ده پیمانه از آن دچار مستی میشود اما اگر یک پیمانه بنوشد مست نمیشود، این یک پیمانه نیز حرام است هر چند که مست کننده نیست. این معنای (چیزی که مقدار زیادش موجب مستی شود، مقدار اندکش نیز حرام است) میباشد. معنایش این نیست که اگر چیزی با چیز مست کننده مخلوط شود حرام میگردد زیرا وقتی یک مادهی مست کننده با مادهی دیگری ترکیب شود و تأثیر مستی نداشته باشد، آن مخلوط حلال میگردد زیرا علتی که حکم بر اساس آن صادر میشود، وجود ندارد. شایسته است که این مسئله مد نظر قرار داده شود.
اما با این وجود، من از ادکلنهایی که حاوی الکل هستند استفاده نمیکنم و کسی را هم از آن باز نمیدارم اما در صورتی که دچار جراحت و… شویم و به آن نیاز داشته باشیم، از آن استفاده میکنیم؛ زیرا وقتی شبهه و عدم وضوح حکم در چیزی وجود داشته باشد و به آن نیاز باشد، حکم آن ساقط میشود زیرا حاجت و نیاز، فرد را به انجام کار فرا میخواند در حالی که شک و شبهه، انسان را بنا بر احتیاط و پرهیزگاری، به ترک آن کار فرا میخواند. همچنین شایسته نیست که انسان خود را از چیزی که بدان احتیاج دارد و در مورد حرام بودن آن نیز اطمینان ندارد، محروم سازد. بنا بر قاعدهای که علما بیان کردهاند، هرگاه انسان، نیازمند چیزی که در مورد حکم آن، شک و شبهه وجود دارد باشد، حکم شبهه ساقط میشود.