سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

(۱۲۸۴) آیا در زمان پیامبر مذاهب وجود داشتند؟

(۱۲۸۴) سوال: چندین مذهب در اسلام وجود دارند. مذاهبی مثل شافعی و حنبلی و حنفی و مالکی. گفته می‌شود که مذاهب دیگری نیز وجود دارند. آیا این مذاهب در زمان رسول اللهﷺ وجود داشته‌اند؟

جواب:

این مذاهب در زمان رسول اللهﷺ وجود نداشته‌اند. در حقیقت این مذاهب، آراء اجتهادیِ ائمه‌ی ما هستند. اما با این حال همه‌ی آنها اجماعا گفته‌اند که هر گاه دلیل با قول آنها مخالف بود، واجب است از دلیل پیروی نمود و نظر آنها را کنار گذاشت. این بر خلاف آن عده متعصبینی است که اقوال این ائمه را به منزله‌ی نصوص شرعی قرار می‌دهند و مخالفت با آن را جایز نمی‌دانند، بلکه مخالفت با آن را منکر می‌دانند. این کار حرام است و جایز نیست چنین کنند. چرا که هر کس دلیل برایش آشکار گشت و سنت برایش روشن شد، حرام است سخن کس دیگری را بر آن مقدم دارد. چه سخن ابوبکر و عمر و عثمان و علی رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُم باشد و چه سخن هر کس دیگری. زیرا به اجماع اهل علم بر کسی که سنت برایش روش شود، بر هر مذهبی که باشد، واجب است به سنت عمل نماید.

شایسته است بزرگ‌ترین همّ و غمّ اهل علم تلاش برای جستجو در مصادر سنت و شریعت – که همان قرآن و سنت هستند – باشد و آن را یاد بگیرند و بفهمند و به آن عمل نمایند تا مردم را بر اساس آنچه که سلف صالح بودند، یعنی رجوع به قرآن و سنت تربیت نمایند که با این کار، بین مردم اتفاق و ائتلاف حاصل شود. چون به وجود آمدن اتفاق و ائتلاف با وجود اختلاف و تنازع در آراء، ممکن نیست. حتی اگر این اختلاف و تنازع، فقهی باشد که آن را امور فرعی می‌نامند.

اگر هر مسلمانانی نسبت به قول و رأی امامش تعصب داشته باشد، حتما اختلاف و تباعد بین مسلمانان ایجاد می‌شود. این در حالی است که ائمه – رَحِمَهُمُ‌الله و جزاهم الله خیرا – و آن عده از علمای محقق که پیرو آنها بوده و هستند و همچنین علما، همه اجماع دارند بر اینکه هر کس سنت برایش روشن شود، حق ندارد با چنگ زدن به قول و رأی امامش، با سنت مخالفت ورزد.

سوال: این مذاهب کی و چرا ظهور کردند؟

جواب: این مذاهب بعد از انقراض عصر صحابه رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُم و در قرن دوم ظهور کردند.

اما چرا ظهور کردند؟ نمی‌شود به این سوال پاسخ داد؛ چون این مذاهب ظهور نکردند که مورد پیروی قرار گیرند. بلکه اجتهاد ائمه بوده است. پس از آن پیروانی پیدا شدند و طلابی این اجتهادات را از آنها فرا گرفتند و این مذاهب را منتشر کردند و همچنان که امت اسلامی گسترده‌تر شد، این مذاهب نیز گسترش یافتند و غالب مسلمانان منحصر در این چهار مذهب هستند. اما مذاهب دیگری نیز وجود دارند که در صواب و خطا مثل این مذاهب هستند؛ زیرا قول هر کس قابل رد و قبول است جز قول رسول اللهﷺ.

***

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: إن هناك عدة مذاهب في الإسلام، منها المذهب الشافعي والمذهب الحنبلي والمذهب الحنفي والمذهب المالكي، ويقال: إنه يوجد بعض مذاهب أخرى هل تلك المذاهب كانت موجودة في زمن الرسول صلى الله عليه وسلم؟

فأجاب رحمه الله تعالى: ليست هذه المذاهب موجودة في عهد النبي صلى الله عليه وسلم وهذه المذاهب في الحقيقة ما هي إلا آراء اجتهادية من أئمتنا -رحمهم الله -، وهم مع ذلك مُجمعون قاطبة على أنه متى تبين الدليل فإن الواجب اتباعه وطرح، آرائهم خلافًا للمتعصبين لهم الذين يجعلون أقوال هؤلاء الأئمة بمنزلة النصوص الشرعية التي لا تجوز مخالفتها، والتي يعتبرون مخالفتها مُنكَرًا، وهذا حرام عليهم ولا يجوز لهم، فكل من تبين له الدليل واستبانت له السُّنّة، فإنه يَحْرُم عليه أن يُقَدِّم عليها قول أحد كائناً من كان، حتى ولو كان أبا بكر وعمر وعثمان وعليا – رضي الله عنهم أجمعين، فإن الواجب بإجماع أهل العلم على من استبانت له السنة أن يتبعها على أي مذهب كان.

وبهذا نعرف أنه ينبغي لأهل العلم أن يكون أكبر همهم الدأب على البحث في مصادر السُّنّة، بل في مصادر الشريعة – وهي الكتاب والسنة- علما وفها وتفهيما وعَمَلًا، حتى يرجع الناس إلى ما كان عليه السلف الصالح من الرجوع إلى كتاب الله وسنة رسوله ، وحتى يحصل الاتفاق والائتلاف بينهم؛ لأنه لا يمكن أن يحصل تمام الاتفاق والائتلاف مع وجود التنازع في الآراء والاختلاف، حتى ولو كانت فقهية من الأمور التي يسمونها فرعية، فإنه لا بد أن يحصل تباين وتباعد بين المسلمين إذا تعصب كل منهم لما كان عليه إمامه، مع أن الأئمة رحمهم الله وجزاهم خيرا- والمحققين من أتباعهم والعلماء كلهم يرون أنه لا يجوز لأحد تَسْتَبين له السُّنَّة أن يخالفها لأقوالهم.

ففي أي زمن ظهرت هذه المذاهب؟ ولماذا ظهرت؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: ظهرت هذه بعد انقراض العصر الأول من الصحابة رضي الله عنهم في القرن الثاني من قرون هذه الأمة.

أما لماذا ظهرت؟ فهذا السؤال لا يمكن الإجابة عليه؛ لأنها لم تظهر لأجل أن تتبع، ولكن الذين قالوا بها من الأئمة هذا هو اجتهادهم، لكن صار لهم أتباع وطلاب أخذوا عنهم، ثم نشروا هذه المذاهب، وما زالت تتسع باتساع الأمة الإسلامية حتى كثر أتباعها، غالب المسلمين انحصروا في هذه المذاهب الأربعة، مع أن هناك مذاهب أخرى لها ما لهذه المذاهب وعليها ما على هذه المذاهب من التصويب والتخطئة؛ لأن كل أحد يؤخذ من قوله ويترك إلا رسول الله صلى الله عليه وسلم.

مطالب مرتبط:

(۱۲۶۷) قاعده‌ی: ضرورت‌ها، حرام را مباح می‌کنند

الضرورات تبیح المحظورات: معنی عبارت این است که انسان اگر ناچار شد حرامی را مرتکب شود تا ضرورتی را رفع نماید، در این حالت آن حرام مباح می‌شود.

ادامه مطلب …

(۱۲۶۲) تعریف سنت و حکم ترک کردن آن

سنت آن است که انسان با انجامش ثواب دارد و به خاطر ترک آن گنهکار نیست. این در صورتی است که این کار از روی اکراهش نسبت به سنت نباشد

ادامه مطلب …

(۱۲۷۱) معنی «اعتبار به عموم لفظ است نه سبب خاص آن»

منظور از این قاعده این است که اگر حکمی نازل شد که سبب خاصی داشت، آن حکم صورت عمومی به خود می‌گیرد و خاص همان مساله باقی نمی‌ماند

ادامه مطلب …

(۱۲۸۹) اگر ببیند فتوایش اشتباه بوده است

اگر فتوای اول از روی اجتهاد بوده و او شایستگی اجتهاد را دارد و بعد از تحقیق و جستجو و مناقشه بفهمد که اجتهاد اولش خطا بوده، گناهی بر او نیست

ادامه مطلب …

(۱۲۹۸) از علمای آخر الزمان علم نگیرید؟

حدیثی که ذکر شد هیچ اصلی ندارد و صحیح نیست. علمای گمراه از بعد قرون مفضله وجود داشته‌اند و تا به امروز هم هستند و بعد از این هم خواهند بود

ادامه مطلب …

(۱۲۷۷) منظور از قاعده‌ی «المشقة تجلب التیسیر»

بر این جمله ملاحظه‌ی کمی وجود دارد. اما اگر بگوییم: آسانی به همراه مشقت، بهتر است.

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه