(۱۲۵۶) سوال: این حدیث: «الله به صف کج نگاه نمیکند»،[۱] تا چه اندازه صحیح است؟
جواب:
این حدیث صحیح نیست، اما شکی هم نیست که رسول اللهﷺ دستور به راست بودن صفهای نماز میدهند. ایشان خود در میان صفوف میرفتند و سینه و شانههای اصحاب را برابر میکرد و به آنها دستور میدادند که صفوفشان راست باشد. روزی بیرون آمدند و اصحاب همگی این را میدانستند که پیامبرﷺ چطور صفی را میپسندند. در این حال دید که سینهی یکی از آنها از صف بیرون است – یعنی از بقیه جلوتر ایستاده بود – پس فرمودند: «صفهایتان را راست میکنید یا اینکه الله بین دلهایتان اختلاف میاندازد»،[۲] طوری که دشمن و بدخواه یکدیگر خواهید شد.
این هشداری است برای آنهایی که تسویهی صفوف را رعایت نمیکنند. همچنین بنا بر مذهب برخی از اهل علم، این حدیث دلیلی برای وجوب تسویهی صفوف است. اما آنچه امروزه مشاهده میکنیم که امامان مساجد در تسویهی صفوف نمازگزاران سستی به خرج میدهند، باعث تاسف است.
بسیاری از ائمه به راست و چپ نگاه میکنند و میگویند: «استووا، اعتدلوا : مساوی بایستید، راست بایستید» و چه بسا میبیند که صف نماز راست نیست، ولی نمیگوید: فلانی بیا جلوتر، یا فلانی برو عقبتر. این به مردم میفهماند که این مساله فقط در حد حرف است و اهمیتی ندارد؛ چون چیزی نمیبینند که تاکید کنندهی این جمله باشد. شایسته است امام به راست و چپ نگاه کند و رو به نمازگزاران نماید و اگر دید کسی عقبتر از بقیه است، به او بگوید: بیا جلوتر یا اگر دید کسی جلوتر از بقیه است، به او بگوید: عقبتر برو، تا مردم وقتی امام میگوید: استووا، و اعتدلوا، حس کنند این جمله دارای معنایی هم هست.
اما به نسبت نمازگزاران: مشاهده میکنیم که برایشان تفاوتی ندارد نفر سمت راست یا چپشان جلوتر یا عقبتر از اوست و تلاشی هم نمیکنند که صف را راست کنند. این اشتباه است. نکتهی دیگر، سهل انگاری بسیاری از ائمه و بسیاری از نمازگزارن در مسالهی از بین بردن فاصلهی بین نمازگزاران است. صف پر از فاصلهی بین نمازگزاران است و کسی این فاصلهها را پر نمیکند. این هم اشتباه است؛ زیرا رسول اللهﷺ به پر کردن فاصلهها در نماز امر میکنند[۳] و میفرمایند که ملائکه نزد الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ به صف میایستند و فاصلهای بین خود فرو نمیگذارند.[۴]
همچنین برخی قضیهی چسباندن پاها و شانهها را به یکدیگر در نماز توسط صحابه، درست نفهمیدهاند. میبینید که پاهایشان را چنان باز میکنند که به پای برادرشان بچسبانند، در حالی که شانههایشان به اندازهی دو نفر از هم فاصله دارد. این نیز غلط است و نشان میدهد که شخص، منظورِ حدیث را نفهمیده است. منظور، مجردِ چسباندن قوزک به قوزک و شانه به شانه نیست. بلکه منظور از بین بردن فاصله و راست شدن صف نماز است. ولی مشکل اینجاست که بعضی از مردم چیزی را اشتباه متوجه میشوند، سپس آن را بین مردم منتشر و شایع میکنند که انگار سنتی است که صحابه آن را منظور داشتهاند.
نکتهی دیگری که خیلی از مردم در آن اشتباه میکنند، کیفیت راست کردن صفوف است. بعضی فکر میکنند راست کردن صفوف به وسیلهی قرار گرفتن انگشتان پا در یک راستاست. این اشتباه است.
تسویهی صف به وسیلهی قرار گرفتن قوزک پاها در یک راستاست. بدین معنی که باید قوزک پای شخص در نماز با قوزک پای کسی که کنارش نماز میخواند در یک راستا باشد و از آن جلوتر یا عقبتر نباشد. ولی در مورد انگشتان، ممکن است پای یک نفر دراز باشد و از انگشتان کسی که پای کوچکتری دارد، جلوتر باشد. بنا بر این مساوی بودن صف با قرار گرفتن قوزکها در یک راستاست. چون تکیهی جسم بر قوزک است. زیرا قوزک پایینِ ساق است و ساق هم ران را بر خود حمل میکند و ران، جسم و بدن را حمل میکند. بنا بر این تسویهی صفوف با مساوی هم قرار دادن انگشتان نیست، بلکه با برابر هم قرار دادن قوزکهاست.
این را تکرار میکنم چون دیدهام که عدهی زیادی فکر میکنند راست بودن صف مشروط به قرار گرفتن انگشتان در یک خط راست است. مسالهی دیگری که مامومین خیلی در آن اشتباه میکنند، تکمیل صفهای اول است. خصوصا در مسجد الحرام و مسجد النبی این مساله خیلی پیش میآید که کسانی برایشان مهم نیست متفرقه نماز بخوانند. چهار نفر اینجا و چهار نفر آنجا، یا ده نفر اینجا و ده نفر آنجا نماز میخوانند. این خلاف سنت است.
سنت این است که صفوف یکی پس از دیگری تکمیل شوند. حتی اگر کسی به تنهایی در صف بعدی بایستد و به امام اقتدا کند در حالی که هنوز صف قبلی تکمیل نشده، نمازش درست نیست. بلکه نمازش باطل است و باید آن را اعاده کند. زیرا رسول اللهﷺ مردی را دید که به تنهایی در صف بعدی نماز میخواند. به او دستور داد نمازش را اعاده نماید و فرمود: «کسی که به تنهایی در صف عقب بایستد، نماز ندارد».[۵]
حال اگر کسی بگوید: ممکن است اگر بخواهم به آخر صف برسم، یک رکعت از نماز را نرسم. آیا برای رسیدن به آن یک رکعت، میتوانم به تنهایی در صف بعدی بایستم؟
میگوییم: خیر، برو در انتهای صف بایست، حتی اگر یک رکعت از تو فوت شود. حتی اگر این رکعت، رکعت آخر هم باشد. دلیل آن عمومِ این حدیث است که رسول اللهﷺ میفرماید: «هر چند رکعت که رسیدید، بخوانید و هر چند رکعت که از شما فوت شد، آن را کامل کنید».[۶] تو ماموری که صف را یکی پس از دیگری پر کنی. پس آنچه که به آن امر شدهای را انجام بده و هر چند رکعت که رسیدی، بخوان و هر چند رکعت که نرسیدی، بعد از اینکه امام سلام داد، آن را تکمیل کن. این نکاتی بود که امیدوارم گوشهای شنوایی در بین ائمه و نمازگزاران بیابد. اینها را در تعلیق بر گفتهی شخص سائل که «الله به صف کج نگاه نمیکند» بیان کردم، که البته این حدیث، صحیح نیست.
***
[۱] هیچ جا آن را نیافتم.
[۲] صحیح بخاری: کتاب الجماعة و الإمامة، باب تسویة الصفوف عند الإقامة و بعدها، حدیث شماره (۶۸۵). صحیح مسلم: کتاب الصلاة، باب تسویة الصفوف و إقامتها و فضل الأول فالأول منها و الإزدحام علی الصف الأول و المسابقة إلیها و تقدیم أولی الفضل و تقریبهم من الإمام، حدیث شماره (۴۳۶)، از نعمان بن بشیر رَضِيَاللهُعَنْهُ با این لفظ: «لَتُسَوُّنَّ صُفُوفَكُمْ أَوْ لَيُخَالِفَنَّ اللَّهُ بَيْنَ وجوهكم».
[۳] حدیث این است: «أَقِيمُوا صُفُوفَكُمْ وَتَرَاصُّوا، فَإِنِّي أراكم من وراء ظهري»: «صفوفتان را راست کرده و فاصلهها را از بین ببرید. چرا که من شما را از پشت سرم میبینم». صحیح بخاری: کتاب الجماعة و الإمامة، باب إقبال الإمام علی الناس عند تسویة الصفوف، حدیث شماره (۶۸۷)، از انس بن مالک رَضِيَاللهُعَنْهُ.
[۴] حدیث چنین است: «أَلَا تَصُفُّونَ كَمَا تَصُفُّ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ رَبِّهَا؟ فَقُلْنَا: يَا رَسُولَ اللَّهِ! وَكَيْفَ تَصُفُّ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ رَبِّهَا؟ قَالَ: يُتِمُّونَ الصُّفُوفَ الأُوَلَ. وَيَتَرَاصُّونَ في الصف»: «آیا چنان که ملائکه نزد پروردگارشان به صف میایستند، به صف نمیایستید؟ گفتیم: یا رسول الله، ملائکه چطوری نزد پروردگارشان به صف میایستند؟ فرمودند: صفوف اول را کامل میکنند و بین خود فاصلهای فرو نمیگذارند». رایت مسلم در صحیح، کتاب الصلاة، باب الأمر بالسکون فی الصلاة و النهی عن الإشارة بالید و رفعها عند السلام و إتمام الصفوف الأول و التراص فیها و الأمر بالإجماع، حدیث شماره (۴۳۰)، از جابر بن سمرة رَضِيَاللهُعَنْهُ.
[۵] سنن ابن ماجه: کتاب إقامة الصلاة و السنة فیها، باب صلاة الرجل خلف الصف وحده، حدیث شماره (۱۰۰۳). صحیح ابن حبان، (ج۵، ص۵۷۹، حدیث شماره ۲۲۰۲)، با این لفظ: «لَا صَلَاةَ لِلَّذِي خَلْفَ الصَّفِّ».
[۶] صحیح بخاری: کتاب الأذان، باب قول الرجل فاتتنا الصلاة، حدیث شماره (۶۰۹). صحیح مسلم: کتاب المساجد و مواضع الصلاة، باب استحباب إتیان الصلاة بوقار و سکینة و النهی عن إتیانها سعیا، حدیث شماره (۶۰۳)، از ابوقتاده رَضِيَاللهُعَنْهُ با این لفظ: «فما أدركْتُمْ فصلوا، وما فاتكم فأتموا».