چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۱۲۳۹) حدیث درخواست شفاعت کور از رسول الله

(۱۲۳۹) سوال: از عثمان بن حنیف رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ روایت است که «شخص کوری نزد رسول اللهﷺ آمد و گفت: یا رسول الله، دعا کن الله چشمانم را بینا کند. فرمود: دعا کنم یا خیر؟ گفت: یا رسول الله، نابینا شدن برایم سخت است. فرمود: پس برو وضو بگیر و سپس دو رکعت نماز بخوان. سپس بگو: اللّهم إني أسألك و أتوجّه إليك بنبيّنا محمّدﷺ نبيّ الرّحمة، يا محمّد إنّي أتوجه بك إلى ربّي فيقضي حاجتي. سپس حاجتت را بگو، و بعد بگو: پروردگارا او را شفیع کن».[۱] صحت این حدیث تا چه اندازه است؟ و معنایش چیست؟

جواب:

اهل علم در صحت این حدیث اختلاف دارند. عده‌ای گفته‌اند: ضعیف است. برخی نیز گفته‌اند: حسن است. ولی این حدیث دارای وجهی مخالف با معنایی است که از لفظ آن به ذهن متبادر می‌شود. معنای حدیث این است که رسول اللهﷺ به آن شخص کور دستور دادند وضو بگیرد و دو رکعت نماز بخواند. به این خاطر که ثابت کند در طلب شفاعتش از رسول اللهﷺ صادق است. یعنی وضو و نمازش به عنوان نشانه‌ی صدق رغبتش در توسل به رسول اللهﷺ و روی نمودنش به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ باشد.

وقتی نیت صادقانه و صحیح و عزمش نیز راسخ بود، رسول اللهﷺ برای او نزد الله شفاعت می‌کند. شفاعت پیامبر نیز به وسیله‌ی دعا کردن برای آن شخص است. زیرا دعا، نوعی شفاعت است؛ چنان که در حدیث صحیح از رسول اللهﷺ ثابت است که فرمودند: «اگر شخص مسلمانی بمیرد و چهل نفر که به الله شرک نورزیده‌اند بر جنازه‌اش حاضر شوند – و برایش دعا کنند – الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ شفاعتشان را در موردش قبول می‌فرماید».[۲]

در این صورت معنای حدیث چنین می‌شود که آن شخص کور از رسول اللهﷺ درخواست کرد که برایش از الله بخواهد. چون این درخواست نوعی شفاعت است. اما اکنون و بعد از اینکه رسول اللهﷺ از دنیا رفته‌اند، چنین حالتی نمی‌تواند اتفاق بیفتد. چون رسول اللهﷺ نمی‌تواند پس از وفاتش برای کسی دعا نماید. چنان که می‌فرماید: «وقتی انسان بمیرد، عملش قطع می‌شود به جز از سه طریق: صدقه‌ی جاریه، یا علمی که سودمند باشد، یا فرزند صالحی که برایش دعا نماید».[۳]

شکی نیست که دعا یکی از اعمالی است که با مرگ، قطع می‌شود. بلکه دعا چنان که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ می‌فرماید، عبادت است: {وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ} [غافر: ۶۰]: (و پروردگارتان گفت مرا بخوانید که شما را اجابت می‌کنم. همانا کسانی که از عبادت من روی گردانند، به زودی خوار گونه در آتش داخل می‌شوند). به همین خاطر نیز صحابه هنگام سختی‌ها و نیازهایشان نزد – قبر – رسول اللهﷺ نرفتند که از ایشان درخواست نمایند. بلکه عمر رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ هنگام قحطی گفت: «پروردگارا، ما به پیامبرت متوسل می‌شدیم و به ما باران می‌دادی. الان به عموی پیامبرت متوسل می‌شویم، پس به ما باران بده».[۴] سپس از عباس رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ خواست که از الله طلب باران نماید. او نیز دعا کرد و باران بارید.

این نشان می‌دهد که نمی‌شود از رسول اللهﷺ بعد از وفاتش درخواست نمود برای کسی دعا کند. چون این کار غیر ممکن است و نمی‌شود. علتش این است که رسول اللهﷺ از دنیا رفته‌اند و با وفاتشان، عمل ایشان نیز قطع شده است. وقتی این امکان وجود نداشته باشد که کسی از رسول اللهﷺ بعد از وفاتشان بخواهد که برایش دعا نماید، از باب اولی نمی‌تواند از رسول اللهﷺ بخواهد که نیازها و مصالحش را برایش برآورده کند. زیرا این کار یکی از انواع شرک اکبر است که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ آن را نمی‌بخشد و هر کس به آن آلوده شود، بهشت بر او حرام خواهد بود.

الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ می‌فرماید: {وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِينَ} [یونس: ۱۰۶]: (و به جای الله چیزی – یا کسی – که نمی‌تواند به تو سود و ضرری برساند را مخوان، که اگر چنین کردی، از ظالمان خواهی بود). نیز می‌فرماید: {إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ} [مائده: ۷۲]: (همانا کسی که به الله شرک ورزد، یقینا الله بهشت را بر او حرام کرده و جایگاهش جهنم است و ظالمان را هیچ یاریگری نیست).

مهم اینکه هر کس رسول اللهﷺ یا کسی غیر از ایشان را بعد از وفاتشان بخواند که ضرری را از آنها دفع نمایند یا به آنها نفعی برسانند، مرتکب شرک اکبر شده که انسان را از دین خارج می‌کند. در این صورت باید توبه نماید و درخواستش را تنها متوجه معبودی کند که دعای شخص نیازمند را برآورده می‌کند و سختی را می‌زداید.

من تعجب می‌کنم از کسانی که نزد قبر فلان و بهمان رفته و از او می‌خواهند سختی‌هایشان را از بین ببرد و به آنها خوبی برسانند. در حالی که خودشان هم می‌دانند این شخص حتی در حال حیاتش هم قدرت چنین کاری را نداشته است. حال چطور بعد از مرگش که تبدیل به استخوان شده، انتظار دارند چنین کاری از او برآید؟! می‌روند از او درخواست می‌کنند و خواستن از الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ که از بین برنده‌ی سختی است و نفع و خیر به دست اوست را رها می‌کند. در حالی که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ آنها را به این کار دستور می‌دهد و تشویق می‌کند.

می‌فرماید: {وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ} [غافر: ۶۰]: (و پروردگارتان گفت مرا بخوانید که شما را اجابت می‌کنم). نیز می‌فرماید: {وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ} [بقره: ۱۸۶]: (و وقتی بندگانم از تو در مورد من بپرسند پس من نزدیک هستم، دعای دعا کننده را اجابت می‌کنم وقتی که مرا بخواند). همچنین در مورد کسانی که غیر او را می‌خوانند، فرمود: {أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ} [نمل: ۶۲]: (یا کیست که وقتی شخص درمانده وقتی او را بخواند، او را اجابت می‌کند و سختی را از بین می‌برد، و شما را در زمین نسل بعد از نسل قرار داد؟ آیا معبودی – قرار می‌دهید – همراه با الله).  از الله می‌خواهم که همه‌ی ما را به راه راست هدایت فرماید.

***


[۱] سنن ترمذی: کتاب الدعوات، حدیث شماره (۳۵۷۸)، و گفته: این حدیث، حسن صحیح غریب است. نیز، سنن ابن ماجه: کتاب إقامة الصلاة و السنة فیها، باب ما جاء فی صلاة الحاجة، حدیث شماره (۱۳۸۵). با این لفظ: «أَنَّ رَجُلًا ضَرِيرَ الْبَصَرِ أَتَى النَّبِيَّ صلى الله عليه وسلم فَقَالَ: ادْعُ اللَّهَ لِي أَنْ يُعَافِيَنِي. فَقَالَ: “إِنْ شِئْتَ أَخَّرْتُ لَكَ وَهُوَ خَيْرٌ، وَإِنْ شِئْتَ دَعَوْتُ” فَقَالَ: ادْعُهْ. فَأَمَرَهُ أَنْ يَتَوَضَّأَ فَيُحْسِنَ وُضُوءَهُ وَيُصَلِّيَ رَكْعَتَيْنِ، وَيَدْعُوَ بِهَذَا الدُّعَاءِ: “اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ، وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ، يَا مُحَمَّدُ، إِنِّي قَدْ تَوَجَّهْتُ بِكَ إِلَى رَبِّي فِي حَاجَتِي هَذِهِ لِتُقْضَى، اللَّهُمَّ شَفِّعْهُ فِيَّ».

[۲] صحیح مسلم: کتاب الجنائز، باب من صلی علیه أربعون شفعوا فیه، حدیث شماره (۹۴۸)، از ابن عباس رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُمَا با این لفظ: «مَا مِنْ رَجُلٍ مُسْلِمٍ يَمُوتُ فَيَقُومُ عَلَى جَنَازَتِهِ أَرْبَعُونَ رَجُلًا، لَا يُشْرِكُونَ بِاللَّهِ شَيْئًا إِلَّا شَفَّعَهُمُ اللَّهُ فِيهِ».

[۳] صحیح مسلم: کتاب الوصیة، باب ما یلحق الإنسان من الثواب بعد وفاته، حدیث شماره (۱۶۳۱). سنن أبوداود: کتاب الوصایا، باب ما جاء فی الصدقة عن المیت، حدیث شماره (۲۸۸۰). از ابوهریره رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ با این لفظ: «إِذَا مَاتَ الْإِنْسَانُ انْقَطَعَ عَنْهُ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ ثَلَاثَةٍ: إِلَّا مِنْ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ. أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ. أو ولد صالح يدعو له».

[۴] صحیح بخاری: کتاب الإستسقاء، باب سؤال الناس الإمام الإستستقاء إذا قحطوا، حدیث شماره (۹۶۴)، از انس بن مالک رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ با این لفظ: «اللَّهُمَّ إِنَّا كُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا فَتَسْقِينَا، وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّنَا فَاسْقِنَا، قال فيسقون».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: عن عثمان بن حنيف رضي الله عنه «أن أعمى أتى إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم فقال: يا رسول الله ادع الله أن يكشف عن بصري. قال: أو أدعك؟ قال: يا رسول إنه قد شق علي ذهاب بصري. قال: فانطلق فتوضأ ثم صل ركعتين ثم قل: اللهم إني أسألك وأتوجه إليك بنبينا محمد صلى الله عليه وسلم نبي الرحمة، يا محمد إني أتوجه بك إلى ربي فيقضي حاجتي، وتذكر حاجتك، اللهم فشفعه». ما صحة هذا الحديث؟ وما معناه يا فضيلة الشيخ؟

فأجاب رحمه الله تعالى: هذا الحديث اختلف أهل العلم في صحته، فمنهم من قال: إنه ضعيف ومنهم من قال: إنه حسن. ولكن له وجهة ليست كما يتبادر من اللفظ، فإن هذا الحديث معناه أن النبي صلى الله عليه وسلم أمر هذا الرجل الأعمى أن يتوضأ ويصلى ركعتين ليكون صادقًا في طلب شفاعة النبي صلى الله عليه وسلم له، وليكون وضوؤه وصلاته عنوانًا على رغبته في التوسل بالنبي صلى الله عليه وسلم والتوجه به إلى الله – سبحانه وتعالى-، فإذا صدقت النية وصحت وقويت العزيمة، فإن النبي صلى الله عليه وسلم يشفع له إلى الله عز وجل، وذلك بأن يدعو النبي صلى الله عليه وسلم له، فإن الدعاء نوع من الشفاعة، كما ثبت ذلك في الحديث الصحيح عن النبي صلى الله عليه وسلم أنه قال: «ما من رجل مسلم يموت فيقوم على جنازته أربعون رجلًا لا يشركون بالله شيئًا إلا شفعهم الله فيه».

فيكون معنى هذا الحديث أن هذا الأعمى يطلب من النبي صلى الله عليه وسلم أن يدعو الله له؛ لأن هذا الطلب نوع شفاعة، أما الآن وبعد موت النبي صلى الله عليه وسلم فإن مثل هذه الحال لا يمكن أن تكون؛ لتعذر دعاء النبي الأحد بعد الموت، كما قال صلى الله عليه وسلم: «إذا مات الإنسان انقطع عمله إلا من ثلاث: إلا من صدقة جارية، أو علم ينتفع به، أو ولد صالح يدعو له».

والدعاء بلا شك من الأعمال التي تنقطع بالموت، بل الدعاء عبادة كما قال تعالى: ﴿ وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ ﴾ [غافر: ٦٠]. ولهذا لم يلجإ الصحابة رضي الله عنهم عند الشدائد وعند الحاجات إلى سؤال النبي صلى الله عليه وسلم أن يدعو الله لهم، بل قال عمر رضي الله عنه حين قحط المطر: «اللهم إنا كنا نتوسل إليك بنبينا فتسقينا، وإنا نتوسل إليك بعم نبينا فاسقنا»، وطلب من العباس رضي الله عنه أن يدعو الله بالسقيا، فدعا فسقوا.

وهذا يدل على أنه لا يمكن أن يُطلب من رسول الله صلى الله عليه وسلم بعد موته أن يدعو لأحد؛ لأن ذلك غير ممكن؛ لأن ذلك متعذر؛ لانقطاع عمله بموته صلى الله عليه وسلم، وإذا كان لا يمكن لأحد أن يطلب من النبي صلى الله عليه وسلم أن يدعو له بعد موته – أي موت النبي صلى الله عليه وسلم فإنه لا يمكن -ومن باب أولى- أن يدعو أحد النبي صلى الله عليه وسلم نفسه بشيء من حاجاته أو مصالحه، فإن هذا من الشرك الأكبر الذي لا يغفره الله، والذي حرم الله علي من اتصف به الجنة، قال الله تعالى: ﴿ وَلَا تَدْعُ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ فَإِن فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذَا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴾ [يونس: ١٠٦]. وقال تعالى: ﴿ فَلَا نَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهَا وَاَخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذِّبِينَ ﴾ [الشعراء: ٢١٣]. وقال الله -عز وجل-: ﴿ وَمَن يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَيْهَا ءَاخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ، فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِندَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَفِرُونَ ﴾ [المؤمنون: ١١٧]. وقال تعالى: ﴿ إِنَّهُ مَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَنهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أنصارِ ﴾ [المائدة: ٧٢].

فالمهم أن من دعا رسول الله صلى الله عليه وسلم بعد وفاته أو غَيْرَهُ لدفع ضرر أو جلب منفعة فهو مشرك شِركًا أكبر مخرجًا عن الملة، وعليه أن يتوب إلى الله – سبحانه وتعالى-، وأن يُوجه الدعاء إلى العلي القدير الذي يجيب دعوة المضطر إذا دعاه ويكشف السوء. وإني لأعجب من قوم يذهبون إلى قبر فلان وفلان يدعونه أن يُفرج عنهم الكربات ويجلب لهم الخيرات، وهم يعلمون أن هذا الرجل كان في حال حياته لا يملك ذلك، فكيف بعد موته بعد أن كان جُنَّة وربما يكون رميما قد أكلته الأرض؟! فيذهبون يدعونه، ويدعون دعاء الله -عز وجل- الذي هو كاشف الضر وجالب النفع والخير، مع أن الله تعالى أمرهم بذلك وحثهم عليه فقال: ﴿ وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُم ﴾[غافر: ٦٠]. وقال: ﴿ وَإِذَا سألك عِبَادِى عَنِي فَإِنِي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ﴾ [البقرة: ١٨٦]. وقال تعالى منكرًا على من دعا غيره: ﴿ أمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَولَ مَعَ اللَّهِ ﴾ [النمل: ٦٢] نسأل الله تعالى أن يهدينا جميعا إلى صراط مستقيم.

مطالب مرتبط:

(۱۰۷۲) منظور از زیور آلات مومن در بهشت چیست؟

«زینت مومن – در بهشت – تا جایی است که آب وضو بدان می‌رسد». معنایش این است که اهل بهشت وقتی وارد آن شدند، با زیور آلاتی زینت داده می‌شوند

ادامه مطلب …

(۱۰۶۵) منظور از تقارب زمان چیست؟

شیخ می‌گوید: به نظر من نزدیک شدن زمان به هم یعنی سرعت گذشت روزها و شب‌ها و ساعت‌ها. الان یک هفته می‌گذرد، انگار که یک روز گذشته است.

ادامه مطلب …

(۱۲۰۰) عقوبت کسی که در ادای نماز تساهل کند

این یکی از احادیث شايع است. ولی دروغ است و هیچ اصلی ندارد و برای هیچ کس جایز نیست آن را پخش کند مگر برای بیان اینکه این حدیث دروغ است

ادامه مطلب …

(۱۱۰۴) دو گروه از اهل جهنم چه کسانی هستند؟

این دو گروه، یکی کسانی هستند که با شلاق، مردم را به ناحق می‌زنند. دیگری زنانی که لباسهای نازک یا تنگ می‌پوشند که بدنشان از زیر آن پیداست

ادامه مطلب …

(۱۰۸۴) اهمیت اصلاح کردن قلب و رسیدگی به آن

مقصود پیامبرﷺ این است که مدار صلاح و فساد بر قلب می‌باشد که تکه گوشتی بیشتر نیست، اما همه‌ی بدن را مدیریت می‌کند. باید قلب را اصلاح کرد

ادامه مطلب …

(۱۱۹۳) صحت حدیث دعای پایان مجلس

سنت است در پایان مجلس گفته شود: «سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِكَ، أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوبُ إِلَيْكَ».

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه