سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

(۱۰۶۵) منظور از تقارب زمان چیست؟

(۱۰۶۵) سوال: این عبارت را در یکی از احادیث صحیح خواندم، اما معنای آن را متوجه نشدم. ولی احساس کردم که این عبارت دلیل بر نزدیک بودن پایان دنیا و گذشت سریع روزهاست. عبارت چنین است: «زمان به حالت قبلی خود مانند روزی که الله آسمان‌ها و زمین را خلق فرمود، برگشته است».[۱] آیا چیزی که به ذهن من آمده، درست است؟ اگر درست نیست، پس معنای آن چیست؟

جواب:

برداشت شما از این حدیث، درست نیست. قضیه‌ی بازگشت زمان به حالت قبل، این است که عرب مرتکب نسیء به معنای تاخیر انداختن، می‌شد و یک ماه را به جای ماهی دیگر قرار می‌دادند. زیرا بعضی از ماه‌ها، ماه حرام هستند و در آنها جنگ حرام است. ماه‌های حرام عبارتند از ذوالقعده، ذو الحجه، محرم و رجب. دیگر ماه‌ها حرام نیستند. عرب جاهلیت، این را به بازی گرفته، ماه مباح را جای ماه حرام و ماه حرام را جای ماه مباح قرار می‌دادند. در آخرین حج پیامبرﷺ موافق شد با ماهی که عرب جاهلی، آن را حرام قرار داده بودند. این چنین زمان مانند روزی شد که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ آسمان‌ها و زمین را خلق کرده است.

اما حدیثی که دلالت بر سرعت گذر زمان دارد، حدیث صحیحی است که رسو اللهﷺ بیان می‌فرماید که قیامت برپا نمی‌شود تا اینکه چنین و چنان شود و فرمود: «و زمان به هم نزدیک می‌شود».[۲] بعضی از علما گفته‌اند: معنی نزدیک شدن زمان این است که شهرها بزرگ می‌شوند. در نتیجه با این بزرگ شدن به هم نزدیک‌تر می‌شوند. بدین صورت، تقارب زمان را حمل بر تقارب مکان کرده، گفته‌اند: لازمه‌ی نزدیکی مکانی، نزدیکی زمانی است. زیرا انسان اگر مسافت بین دو شهر را در دو روز طی می‌کرد،پس از بزرگ شدن این شهرها، همین مسافت را در یک روز طی می‌کند.

بعضی دیگر گفته‌اند: مقصود ارتباطات است. مثلا در گذشته امکان نداشت شخصی با دیگری در ریاض ارتباط برقرار کند مگر بعد از گذشت پنج، شش یا ده روز و بیشتر، آن هم با شتر. همچنین با ماشین، قبل از اینکه جاده درست شود، در یک و نیم الی دو روز طول می‌کشید که انسان به ریاض برسد. اما الان فاصله‌ی بین قصیم و ریاض سه ساعت است. اضافه بر آن وسایل ارتباطاتی سریع‌تری مانند تلفن و فاکس وجود دارد که در یک لحظه ارتباط برقرار می‌کنند. این علما می‌گویند: معنی تقارب زمان این است.

اما به نظر من نزدیک شدن زمان به هم یعنی سرعت گذشت روزها و شب‌ها و ساعت‌ها. الان یک هفته می‌گذرد، انگار که یک روز گذشته است. برای نماز جمعه می‌آیی و می‌گویی جمعه‌ی بعدی طول می‌کشد تا برسد. اما وقتی می‌رسد، انگار که جمعه‌ی قبلی نیم روز قبل بوده است. این چیزی است که مشاهده می‌شود. همه مردم هم از آن شکایت دارند. می‌گویند: سرعت گذر روزها مانند سرعت گذر ساعات است. دیروز در نمازجمعه بودیم و فردا جمعه است. انگار فاصله‌ی بینشان یک روز بیشتر نیست، در حالی که بین این جمعه و جمعه‌ی دیگر شش روز فاصله است و این یعنی نزدیک شدن زمان به یکدیگر.

شایسته است که انسان در این روزها از پروردگار بخواهد او را ثابت قدم کند و برای قرار گرفتن در روش و منهج سلف صالح، صحابه و تابعینی که با نیکی از آنها پیروی می‌کنند، حریص باشد تا این فرموده‌ی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ برای او محقق گردد: {وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ} [توبه: ۱۰]: (سابقین اولین از مهاجرین و انصار و کسانی که به نيکی روش آنان را در پیش گرفتند و راه ایشان را به خوبی پیمودند، الله از آنان خشنود است و ایشان هم از او خشنودند).

***


[۱] صحیح بخاری: کتاب التفسیر، باب سورة براءة التوبة، حدیث شماره: (۴۳۸۵). صحیح مسلم: کتاب القسامة و المحاربین و القصاص و الدیات، باب تغلیظ تحریم الدماء و الأعراض و الأموال. حدیث شماره: (۱۶۷۹). از ابوبکرة رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ با این لفظ: «إِنَّ الزَّمَانَ قَدِ اسْتَدَارَ كَهَيْئَتِهِ يَوْمَ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ».

[۲] صحیح بخاری: کتاب الفتن، باب ظهور الفتن، حدیث شماره: (۷۰۶۱). صحیح مسلم: کتاب العلم، باب رفع العلم و قبضه و ظهور الجهل و الفتن فی آخر الزمان. حدیث شماره: (۱۵۷). از ابوهریره رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ با این لفظ: «يَتَقارَبَ الزَّمانُ».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: لقد قرأت هذه العبارة في أحد الأحاديث الصحيحة ولم أعرف معناها، ولكن وقع في نفسي أن هذه العبارة هي دليل على قرب انقضاء الدنيا، وعلى سرعة أيامها وزوالها هذه العبارة هي: «ألا إن الزمان استدار كهيئته يوم خلق الله السماوات والأرض». فهل ما وقع في نفسي صحيح؟ وإذا لم يكن كذلك فما معنى ذلك مأجورين؟

فأجاب -رحمه الله تعالى -: ما وقع في نفسك ليس بصحيح، بل معنى الحديث أن الزمان استدار كهيئته، لأن العرب كانوا يعملون بالنسيء، أي: بالتأخير، فيجعلون شهرًا بدل شهر؛ لأن الأشهر منها حُرُم يَحْرُم فيها القتال، هي: ذو القعدة وذو الحجة والمحرم ،ورجب ومنها ما ليس بحُرُم، فكان العرب يتلاعبون: ينقلون الشهر المحرم إلى شهر مباح، وينقلون الشهر المباح إلى شهر محرم، فوافقت حَجَّة النبي صلى الله عليه وعلى آله وسلم للوداع أن الشهر الذي كان العرب يجعلونه حراما وافق هو الحرام في حج الرسول صلى الله عليه وعلى آله وسلم، فاستدار الزمان كهيئته يوم خلق الله السموات والأرض. لكن الذي يدل على سرعة الزمان هو ما ثبت في الصحيح أن النبي – صلى الله عليه وعلى آله وسلم – ذكر أن الساعة لا تقوم حتى يكون كذا وكذا، قال : «ويتقارب الزمان»، وبعض العلماء قال: معنى «يتقارب الزمان» أي إن البلاد تَكْبُر، فتكبر المدن المتقاربة، وإذا كبرت تقاربت، فحملوا تقارب الزمان على تقارب المكان، وقالوا: إنه يلزم من تقارب المكان تقارب الزمان؛ لأن الإنسان إذا كان يقطع المسافة بين البلدين في يومين فكبرت البلاد فإنه يقطعها في يوم واحد.

وقال بعضهم: إن المراد به الاتصالات فمثلا فيما مضى لا يمكن أن تتصل بإنسان في الرياض إلا بعد خمسة أيام ستة أيام، وعشرة أيام فأكثر بالإبل، وبالسيارات قبل الخطوط في يومين، أو يوم ونصف اليوم، والآن في ثلاث ساعات ما بين القصيم والرياض، زِدْ على ذلك اتصالات أشد، وهي الهاتف والفاكس في لحظة، قالوا: هذا معنى تقارب الزمان. وعندي أن تقارب الزمان هو السرعة في مرور الأيام والليالي والساعات، الآن يمضي الأسبوع وكأنه يوم، تأتي تصلى الجمعة اليوم وتقول: ما أبعد الجمعة الثانية، فإذا كأنها في آخر النهار، وهذا شيء مُشاهَد، يعني: كل الناس يشكون من هذا، يقولون: سرعة الأيام كأنها ساعات، أمس نحن في صلاة الجمعة، وغَدًا الجمعة، وكأنها يوم واحد، بينما هي ستة أيام بين الجمعة والأخرى، هذا معنى تقارب الزمان.

والإنسان ينبغي له في هذه الأيام أن يسأل الله دائما الثبات، وأن يحرص على سلوك منهج السلف الصالح من الصحابة والتابعين لهم بإحسان، حتى يتحقق له قول الله -عز وجل-: ﴿ وَالسَبِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَنِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ﴾ [التوبة: ١٠٠].

مطالب مرتبط:

(۱۲۴۰) حدیث شخص کور و انواع توسل

این حدیث در صورتی که صحت داشته باشد، از باب توسل به ذات پیامبر صلی الله علیه و سلم نیست. بلکه از باب توسل به دعای ایشان صلی الله علیه وسلم است

ادامه مطلب …

(۱۲۳۱) حدیث: تو و مالت به پدرت تعلق دارید

نسان و آنچه دارد به پدرش تعلق دارد. معنای این سخن این است که وقتی انسان مالی دارد، پدرش می‌تواند از آن استفاده کند و هر چه بخواهد از آن بردارد

ادامه مطلب …

(۱۱۰۷) منظور از قیل و قال و سوال زیاد

منظور از کثرت سوال در این حدیث، هم شامل سوال علمی و هم شامل گدایی است. طلب کردن مال از دیگران و سوال الکی پرسیدن، حرام است

ادامه مطلب …

(۱۲۰۷) سفر کردن به سوی سه مسجد درست است

این حدیث صحیح است و بخاری و مسلم و دیگر ائمه‌ی حدیث آن را روایت کرده‌اند. فقط میتوان برای رفتن به مسجد الحرام و مسجد النبی و مسجد الأقصی بار سفر بست

ادامه مطلب …

(۱۰۶۴) منظور از ادات شرط در دعای استخاره

این بدان معناست که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ می‌داند در یکی از این دو برای تو خیر وجود دارد. می‌داند که آن کار خیر است یا شر؟ اما انسان این را نمی‌داند.

ادامه مطلب …

(۱۰۷۷) نهی از یک نوع نشستن مکروه

معنای حدیث واضح است. یعنی: انسان نباید دست چپش را پشت گذاشته و بر آن تکیه کند، در حالی که کف دستش را روی زمین قرار داده است.

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه