(۱۰۶۵) سوال: این عبارت را در یکی از احادیث صحیح خواندم، اما معنای آن را متوجه نشدم. ولی احساس کردم که این عبارت دلیل بر نزدیک بودن پایان دنیا و گذشت سریع روزهاست. عبارت چنین است: «زمان به حالت قبلی خود مانند روزی که الله آسمانها و زمین را خلق فرمود، برگشته است».[۱] آیا چیزی که به ذهن من آمده، درست است؟ اگر درست نیست، پس معنای آن چیست؟
جواب:
برداشت شما از این حدیث، درست نیست. قضیهی بازگشت زمان به حالت قبل، این است که عرب مرتکب نسیء به معنای تاخیر انداختن، میشد و یک ماه را به جای ماهی دیگر قرار میدادند. زیرا بعضی از ماهها، ماه حرام هستند و در آنها جنگ حرام است. ماههای حرام عبارتند از ذوالقعده، ذو الحجه، محرم و رجب. دیگر ماهها حرام نیستند. عرب جاهلیت، این را به بازی گرفته، ماه مباح را جای ماه حرام و ماه حرام را جای ماه مباح قرار میدادند. در آخرین حج پیامبرﷺ موافق شد با ماهی که عرب جاهلی، آن را حرام قرار داده بودند. این چنین زمان مانند روزی شد که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ آسمانها و زمین را خلق کرده است.
اما حدیثی که دلالت بر سرعت گذر زمان دارد، حدیث صحیحی است که رسو اللهﷺ بیان میفرماید که قیامت برپا نمیشود تا اینکه چنین و چنان شود و فرمود: «و زمان به هم نزدیک میشود».[۲] بعضی از علما گفتهاند: معنی نزدیک شدن زمان این است که شهرها بزرگ میشوند. در نتیجه با این بزرگ شدن به هم نزدیکتر میشوند. بدین صورت، تقارب زمان را حمل بر تقارب مکان کرده، گفتهاند: لازمهی نزدیکی مکانی، نزدیکی زمانی است. زیرا انسان اگر مسافت بین دو شهر را در دو روز طی میکرد،پس از بزرگ شدن این شهرها، همین مسافت را در یک روز طی میکند.
بعضی دیگر گفتهاند: مقصود ارتباطات است. مثلا در گذشته امکان نداشت شخصی با دیگری در ریاض ارتباط برقرار کند مگر بعد از گذشت پنج، شش یا ده روز و بیشتر، آن هم با شتر. همچنین با ماشین، قبل از اینکه جاده درست شود، در یک و نیم الی دو روز طول میکشید که انسان به ریاض برسد. اما الان فاصلهی بین قصیم و ریاض سه ساعت است. اضافه بر آن وسایل ارتباطاتی سریعتری مانند تلفن و فاکس وجود دارد که در یک لحظه ارتباط برقرار میکنند. این علما میگویند: معنی تقارب زمان این است.
اما به نظر من نزدیک شدن زمان به هم یعنی سرعت گذشت روزها و شبها و ساعتها. الان یک هفته میگذرد، انگار که یک روز گذشته است. برای نماز جمعه میآیی و میگویی جمعهی بعدی طول میکشد تا برسد. اما وقتی میرسد، انگار که جمعهی قبلی نیم روز قبل بوده است. این چیزی است که مشاهده میشود. همه مردم هم از آن شکایت دارند. میگویند: سرعت گذر روزها مانند سرعت گذر ساعات است. دیروز در نمازجمعه بودیم و فردا جمعه است. انگار فاصلهی بینشان یک روز بیشتر نیست، در حالی که بین این جمعه و جمعهی دیگر شش روز فاصله است و این یعنی نزدیک شدن زمان به یکدیگر.
شایسته است که انسان در این روزها از پروردگار بخواهد او را ثابت قدم کند و برای قرار گرفتن در روش و منهج سلف صالح، صحابه و تابعینی که با نیکی از آنها پیروی میکنند، حریص باشد تا این فرمودهی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ برای او محقق گردد: {وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ} [توبه: ۱۰]: (سابقین اولین از مهاجرین و انصار و کسانی که به نيکی روش آنان را در پیش گرفتند و راه ایشان را به خوبی پیمودند، الله از آنان خشنود است و ایشان هم از او خشنودند).
***
[۱] صحیح بخاری: کتاب التفسیر، باب سورة براءة التوبة، حدیث شماره: (۴۳۸۵). صحیح مسلم: کتاب القسامة و المحاربین و القصاص و الدیات، باب تغلیظ تحریم الدماء و الأعراض و الأموال. حدیث شماره: (۱۶۷۹). از ابوبکرة رَضِيَاللهُعَنْهُ با این لفظ: «إِنَّ الزَّمَانَ قَدِ اسْتَدَارَ كَهَيْئَتِهِ يَوْمَ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ».
[۲] صحیح بخاری: کتاب الفتن، باب ظهور الفتن، حدیث شماره: (۷۰۶۱). صحیح مسلم: کتاب العلم، باب رفع العلم و قبضه و ظهور الجهل و الفتن فی آخر الزمان. حدیث شماره: (۱۵۷). از ابوهریره رَضِيَاللهُعَنْهُ با این لفظ: «يَتَقارَبَ الزَّمانُ».