(۶۳۴) سوال: راه علاج فراموشی، برای کسی که قرآن یا دیگر علوم دینی را فراموش میکند، چیست؟
جواب:
علاج فراموشی این است که همواره بر آن چیز مواظبت داشته باشد. یعنی انسان چیزی را که حفظ کرده، همیشه تکرار کند. چنان که پیامبرﷺ امر نموده که بر قرآن مواظبت داشته باشیم و فرمودند: «بر قرآن مواظبت ورزید، سوگند به ذاتی كه جانم در دست اوست، قرآن سريعتر از شتری كه زانويش بسته باشد، میگريزد».[۱]
پس انسان باید همیشه حفظیاتش را تکرار نماید تا فراموش نکند. فراموشی یک مسالهی غریزی است؛ به این معنی که بعضی طبیعتشان این است که فراموش نمیکنند و بعضی دیگر زود حفظ میکنند و دیر فراموش میکنند. بعضی دیگر سریع حفظ میکنند و سریع هم فراموش میکنند. بعضی دیگر هستند که دیر حفظ میکنند و سریع فراموش میکنند. یعنی مردم به نسبت سرعت حفظ و فراموشی، چهار نوع هستند.
نیز، فراموشی میتواند سببی غیر غریزی هم داشته باشد. از جمله اینکه به خاطر گناهان و معاصی باشد. زیرا معاصی یکی از اسباب فراموشی هستند. الله تعالی میفرماید:
{فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ} [مائده: ۱۳]: (امّا به سبب پيمان شكنیهایشان، آنان را لعنت نموده و دلهايشان را سخت نموديم. آنان سخنان را تحريف و بخش فراوانی از آنچه بديشان تذكّر داده شده بود را فراموش كردند).
از امام شافعی رحمه الله نقل شده[۲] که گفته:
شَكَوتُ إِلى وَكيعٍ سوءَ حِفظی فَأَرشَدَنی إِلى تَركِ المَعاصی
وَقال: اعلم بِأَنَّ العِلمَ نورٌ وَنورُ اللَهِ لا يُهدى لِعاصی
یعنی: از بد حفظی خود نزد استادم وکیع، شکایت کردم. او مرا به ترک گناهان راهنمایی کرد و گفت: بدان که همانا علم، نور است. و نور الله به شخص گنهکار داده نمیشود.
درست است که گناهان سبب فراموشی و نسیان هستند، اما داروی آن توبه و روی آوردن به الله و اهتمام ورزیدن به اموری است که باید به آنها اهتمام ورزد و فرقی ندارد که این امور خاص او باشد یا عام باشند. اما اینکه خود را به چیزهای بی فایده مشغول کند، مرتکب لغو و بیهودگی شده است. پیامبرﷺ فرمودهاند: «هر کس به الله و روز قيامت ايمان دارد، يا سخن نيک بگويد، يا ساکت بماند».[۳] مشغول شدن به امور بی فایده نیز یکی از اسباب نسیان و فراموشی است؛ چونکه معلومات روی هم انباشته شده و در نتیجه سبب فراموشی میشوند.
***
[۱] صحیح مسلم: کتاب صلاة المسافرین و قصرها، باب تعاهد القرآن، حدیث شماره (۷۹۱)، از ابوموسی اشعری رضی الله عنه با این لفظ: «تَعَاهَدُوا الْقُرْآنَ، فَوَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَهُوَ أَشَدُّ تَفَلُّتًا مِنَ الإِبِلِ فی عُقُلِهَا».
[۲] دیوان شافعی، ص۵۴، جمع آوری محمد عفیف الزعبی.
[۳] صحیح بخاری: کتاب الأدب، باب من کان یؤمن بالله و الیوم الآخر فلا یؤذ جاره، حدیث شماره (۶۰۱۸). صحیح مسلم: کتاب الإیمان، باب الحثّ علی إکرام الجار، حدیث شماره (۴۷)، از ابوهریره رضی الله عنه با این لفظ: «مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ والْيوْمِ الآخِر، فلْيقُلْ خيراً أَوْ لِيَصمُتْ».