(۵۱۹) سوال: من در جایی دور از محل سکونت خانواده، خانم معلم هستم. شغل من ایجاب میکند در مکانی که حکومت برای خانم معلمها در نظر گرفته است، زندگی کنم؛ از جمله معلمهایی که با ما در اتاق زندگی میکند، یک خانم معلم غیر مسلمان است که در خورد و نوش و آب شستوشو با من مشارکت دارد زیرا آب را از رودخانه میآوریم و ذخیره میکنیم. برای نماز مغرب مجبورم از این آب، وضو بگیرم زیرا میترسم در شب به رودخانه بروم، خصوصا که این منطقه روستایی و در شب، ترسناک است. چهار سال همین گونه گذشته است؛ آیا نمازم درست است؟ آیا زندگی با او درست است؟
جواب:
این سؤال در واقع، دو سؤال را در بر میگیرد؛ سؤال اول دربارهی حكم استعمال آب ذخیره شده بین شما دو نفر (زن مسلمان و زن غیر مسلمان) است؛ این آب ذخیره شده، پاک و پاککننده است زیرا بدن كافر از نظر حسی، نجس نیست بلکه ناپاکی و نجاست شخص کافر، معنوی است؛ الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا} [التوبه: ۲۸]: (ای کسانی که ایمان آوردهاید! قطعا مشرکان ناپاک و نجس هستند؛ لذا نباید بعد از امسال به مسجد الحرام نزدیک شوند) پیامبر ﷺ نیز به ابوهريره فرمود: «إنَّ المُسلِم لا يَنجُسُ»۱ : (همانا مسلمان، ناپاک و نجس نمیشود).
بنابراین وضو گرفتن با آبی که فرد غیر مسلمان ذخیره کرده باشد، پوشیدن لباسی که غیر مسلمان شسته باشد و خوردن غذایی که غیر مسلمان درست کرده باشد، جایز است. اما حیوانی که شخص غیر مسلمان، ذبح کرده باشد: اگر ذبح کننده يهودی یا نصرانى باشد، ذبیحهی وی حلال است؛ زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمْ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ} [المائده: ۵]: (امروز خوراکیهای پاک را بر شما حلال گرداندم و غذای کسانی که به آنان کتاب داده شده است برایتان حلال است و غذای شما نیز برای آنان حلال است) ابن عباس رَضِيَاللهُعَنْهُمَا میگوید: (منظور از غذای آنها، ذبح آنان است) همچنین از پیامبر ﷺ ثابت است که از گوشت گوسفندی که زن یهودی برایش هدیه آورد، تناول نمود.۲
همچنین دعوت یهودی به روغن و نان جو را پذیرفت.۳
همچنین رسول الله ﷺ کار عبد الله بن مُغَفَّل رَضِيَاللهُعَنْهُ را تأیید نمود که وی در فتح خیبر، کیسهای را برداشت که در آن چربی حیوانی بود.۴
بنابراین با سنت فعلی و سنت تقریری (تأیید پیامبر ﷺ) ثابت شد که قربانی اهل كتاب، حلال است؛ شایسته نیست که بپرسیم چگونه قربانی کردهاند؟ و این که آیا نام الله را گفتهاند یا خیر؟ در صحیح بخاری ثابت است که عایشه رَضِيَاللهُعَنْهَا روایت میکند: (گروهی گفتند: ای رسول الله! افرادی برایمان گوشت میآورند و ما نمیدانیم که آیا نام الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ را بر آن گفتهاند یا خیر؛ پیامبر ﷺ فرمود: «سَمُّوْا اللهَ عَلَیه وَكُلُوه»۵ : (شما بسم الله بگویید و بخورید) عایشه رَضِيَاللهُعَنْهَا میگویند: آنان تازه مسلمان بودند.
این گونه افراد، گاهی برخی احکام فرعی و دقیق اسلام را نمیدانند و فقط کسی این احکام را میداند که بین مسلمانان زندگی کرده باشد؛ اما با این وجود، پیامبر ﷺ آنان را راهنمایی نمود تا خودشان به کار خود توجه نمایند و فرمود: «شما بسم الله بگویید و بخورید» یعنی: هنگام غذا خوردن، بسم الله بگویید و بخورید؛ اما آنچه دیگران از کسانی که کارشان درست است انجام میدهند، حکم به درستی و صحت آن میشود و شایسته نیست که دربارهی آن سؤال شود زیرا این مصداق سختگیری و ژرفگرایی است.
اگر خود را به پرسش در مورد چنین مسائلی ملزم کنیم، بسیار خسته خواهیم شد؛ چون احتمال دارد هر خوراکی که برایمان میآورند، غير مباح باشد. زیرا هر کسی شما را برای صرف غذا دعوت کند و برایتان غذا بیاورد، امکان دارد این غذا دزدی، غصب شده یا حرام باشد. همچنین امکان دارد با مال حرام خریداری شده باشد. اگر گوشت باشد، امکان دارد که نام الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ را بر آن نیاورده باشند و… اما از رحمت و مهر الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ بر بندگانش این است که اگر یک فعل از اهل آن صادر شود، ظاهر چنین است که به صورتی انجام شده که مسؤولیتی بر گردن انسان باقی نمیماند و گناهی بر وی نیست.
سؤال دوم دربارهی زندگی و معاشرت با این زن کافر است؛ معاشرت و رفت و آمد با کافران در صورتی که امید مسلمان شدن آنان با عرضه کردن اسلام بر آنان و بیان فضایل و زیباییهای آن باشد، ایرادی ندارد؛ تا آنان را با بیان خوبیها و فضایل اسلام و ضررها، گناهان و عقوبتهای شرک به سوی اسلام دعوت کند.
اما اگر امیدی به مسلمان شدن این کافران نباشد، نباید با آنان معاشرت کند زیرا سبب وقوع در گناهان میشود؛ چون معاشرت، سبب میشود فرد مسلمان، غیرت و احساس خود را از دست بدهد و چه بسا به محبت و ابراز علاقه به کافر بیانجامد؛ حال آن که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِالله وَالْيَوْمِ الآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ الله وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمْ الإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ} [المجادله: ۲۲]: (هرگز نمیبینی مردمی را که به الله و روز آخرت ایمان آوردهاند که با دشمنان الله و پیامبرش دوستی کنند؛ هر چند آن دشمنان، پدران، فرزندان، برادران یا خویشان آنها باشند. اینان هستند که الله بر دلهایشان ایمان نگاشته و با روح خود، آنها را تأیید نموده است).
محبت، دوستی و ابراز علاقه به دشمنان الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ با چیزی که بر یک مسلمان، واجب است، در تضاد میباشد؛ زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ از آن نهی نموده و فرموده است: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ الله لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ} [المائده: ۵۱]: (ای کسانی که ایمان آوردهاید! یهود و نصاری را به دوستی نگیرید؛ آنان دوستدار یکدیگر هستند و هر کس از شما که با آنها دوستی کند، قطعا از آنان است. همانا الله ستمکاران را هدایت نمیکند) همچنین میفرماید: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدۡ كَفَرُوا۟ بِمَا جَاۤءَكُم مِّنَ ٱلۡحَقِّ} [الممتحنه: ۱]: (ای کسانیکه ایمان آوردهاید! دشمن من و دشمنتان را به عنوان دوست نگیرید که به آنها ابراز محبت کنید در حالی که آنان به آنچه از حق به سوی شما آمده است کفر ورزیدهاند) تردیدی نیست که هر كافر، دشمن الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ و دشمن مؤمنان است زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {مَنْ كَانَ عَدُوّاً لِلَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِيلَ وَمِيكَالَ فَإِنَّ الله عَدُوٌّ لِلْكَافِرِينَ} [البقره: ۹۸]: (هر کس دشمن الله و فرشتگانش و پیامبرانش و کتابهایش و جبرئیل و میکائیل باشد، پس الله دشمن کافران است) بنابراین هر شخص کافری، دشمن الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ است لذا شایسته نیست که مؤمن با دشمنان الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ زندگی کند و به آنان ابراز محبت و علاقه نماید؛ چرا که دین و روش و منهجش در معرض خطر بسیار بزرگی قرار میگیرد. از الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ برای همگان هدایت و توفیق و نجات از هر آنچه موجب خشم او میشود را خواستاریم.
***
- صحیح بخاری: كتاب الغسل باب عرق الجنب وأن المسلم لا ينجس، شماره (۲۸۳) / صحیح مسلم: كتاب الحيض، باب الدليل على أن المسلم لا ينجس، شماره (۳۷۱). ↩︎
- صحیح بخاری: كتاب الهبة وفضلها والتحريض عليها، باب قبول الهدية من المشركين، شماره (٢٦١٧) / صحیح مسلم: كتاب الآداب، باب السم، شماره (۲۱۹۰). ↩︎
- صحیح بخاری: كتاب البيوع، باب شراء النبي ﷺ بالنسيئة، شماره (٢٠٦٩). ↩︎
- صحیح بخاری: كتاب فرض الخمس، باب ما يصيب من الطعام في أرض الحرب، شماره (٣١٥٣). ↩︎
- صحیح بخاری: كتاب البيوع، باب من لم ير الوساوس ونحوها من الشبهات، شماره (٢٠٥٧). ↩︎